حبیب الرحمن بهیکن پوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حبیب الرحمن بَهیکَن پوری، از علمای نامدرا مجاهد
هند در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری/ نوزدهم میلادی است.
وی
فرزند محمدتقی بود و در ۲۸
شعبان ۲۸۳ ق در روستای «بهیکن پور» از توابع علیگره متولد شد. دوران کودکی را در سایه پدر و عمویش نواب عبدالشکور خان با
رفاه و
آسایش گذراند. پدرش مزرعهای به نام او در «حبیب گنج» آباد کرد و قلعهای برای سکونت او در آن بنا نمود. از خردسالی علائم بزرگی در رفتار او نمایان بود.
وی نخست مبادی علوم متعارف را نزد مولوی عبدالغنی قائم کوئلی نیز بهره برد.
زبان انگلیسی را نیز در مدرسه علوم علیگره و در یکی از مدارس آگره فراگرفت و به نگارش و
شعر و پس از ان به
علوم دینی علاقمند شد. وی
محدث حسین بن محسن انصاری را از بهوپال به نزد خود خواند و صحاح
حدیث را با دقت و پشتکار نزد او خواند و به اخذ اجازه از او نایل آمد و از شیخ عبدالرحمن انصاری پانی پتی نیز
اجازه روایت گرفت. سپس در ۲۱
رجب ۱۳۰۵ ق به قریه مرادآباد رفت و با شیخ فضل الرحمن بکری مرادآبادی
بیعت کرد.
در ۱۳۳۶ ق میرعثمان علی خان فرمانروای دکن او را به دربار خود خواند و به وزارت شئون دینی و اوقاف اسلامی منصوب کرد و او را بسیار گرامی داشت. وی مدت سیزده سال با پاکی و بزرگواری و خدمتگزاری به
مردم و
میهن در این مقام باقی ماند و به امور خیریه و مصالح اسلامی کمک بسیار کرد و مورد
اعتماد فرمانروا و
ستایش و سپاس اهل
علم و
دین بود. او نقش بارز و مؤثری در تأسیس دانشگاه عثمانیه در حیدرآباد داشت که در آنجا برای نخستین بار علوم و فنون، به
زبان اردو تدریس می شد. او همچنین بخش مطالعات دینی را در این دانشگاه ایجاد کرد که به
تربیت و
پرورش جوانان بسیاری در زمینه های علوم دینی و مدنی انجامید. حبیب الرحمن در ۱۳۴۸ ق از مشاغل اداری کناره گرفت و بازنشسته شد و در خانه خود به مطالعه کتب و آموزشی و اشتغال به
اطاعت و عبادت و
ارشاد پرداخت. او در ۱۳۴۴ ق به
زیارت حرمین شریفین نایل آمد و با
صدق و
اخلاص به ادای
فریضه حج و زیارت حج نبوی توفیق یافت.
وی از ابتدای تأسیس ندوه العلماء تا آخر
عمر خود توجه بسیاری به این انجمن داشت و عضو هیئت مؤسس ندوه العلما بود و سه بار به ریاست کنفرانسهای سالیانه آن برگزیده شد و هنگامی که در ۱۳۲۲ ق، مجله الندوه، ارگان جمعیت ندوه العلما انتشار یافت، علامه شبلی نعمانی و شیخ حبیب الرحمن بهیکن پوری به عنوان سردبیران آن برگزیده شدند و این مجله به سرپرستی آن دو، توجه و اعجاب اهل علم و
ادب را برانگیخت.
شیخ حبیب الرحمن هم در زمینه امور دینی و هم در زمینه امور دنیوی توفیق بسیار یافت. وی رابطه دیرپا و استواری با دانشگاه اسلامی معروف «علیگره» داشت. او مدتها ریاست افتخاری بخش مطالعات دینی را در آن دانشگاه برعهده داشت و در ۶
صفر ۱۳۶۲ ق به پاس خدمات دینی و علمی خود به دریافت عنوان دکترای افتخاری از آن دانشگاه نایل آمد. او با همه مجامع علمی و مراکز فرهنگی هند در تماس دائم بود و در کمیسیون های آنها مشارکت می کرد و ریاست بسیاری از جلسات آنها را بر عهده می گرفت. وی ریاست دائمی «دارالمصنفین اعظم آگره» و دبیر کلی کنگره آموزش های اسلامی در علیگره را به عهده داشت و خطابهها و سخنرانی های او در این مجامع، اعجاب همگان را برمیانگیخت. به گردآوری نسخههای کمیاب علاقه وافر داشت و وجوه سنگینی برای خرید اینگونه آثار صرف میکرد و بدین ترتیب کتابخانه نفیسی از
کتب خطی در علوم و فنون گوناگون فراهم کرد که هم اکنون در غرفه خاصی به نام خود او در کتابخانه دانشگاه اسلامی علیگره نگهداری می شود.
او آثار متعدد و متنوعی به
زبان اردو دارد، که از آن جمله است؛ علمای سَلَف، سیره الصدیق، نابینا علما، در شرح احوال علمای نابینا، استاد العلما، در شرح حال و زندگی استادش، مولانا لطف الله کوئلی، و مقالات بسیاری که در
زمان حیات خودش در یک مجموعه گردآوری و منتشر گردید. او همچنین اشعاری به زبان های فارسی و اردو سروده است. وی در ۷ ذیقعده ۱۳۷۰ ق در
شهر علیگره درگذشت و در روستای حبیب گنج به خاک سپرده شد.
اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «حبیب الرحمن بهیکن پوری».