حام بن نوح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حام، پسر
نوح علیهالسلام است.
در
عهد عتیق هفده بار نام حام ذکر شده است.
وی کوچکترین
پسر نوح،
، و برادر
سام و
یافث بود.
در عهد عتیق از بیحرمتی او به پدرش سخن رفته است.
معنای حام روشن نیست.
ممکن است با حمّو، ربالنوع سامیان، یا با کلمه مصری کم، به معنای سرزمین
مصر، مرتبط باشد.
در
مزامیر داوود نیز
سرزمین حام معادل مصر است.
این
کلمه در
زبان عبری به معنای
گرم و سوزان است
و در
زبان عرب ی از ریشه حَوَمَ است به معنای
تشنگی و کسی که بهدنبال
آب میگردد.
در عهد عتیق آمده است که حام،
نوح را دید که
مست و برهنه در خیمه خود غنوده بود.
او دو
برادر دیگر خود را به تماشا خواند، ولی آنها به شکلی که برهنگی
پدر را نبینند، ردایی بر او انداختند.
هنگامی که نوح از ماجرا باخبر شد،
کنعان، پسر حام، را
لعن کرد که
بنده برادرانش باشد.
در آگاده (تلمود) آمده است که بر اثر لعن نوح، کنعان، و بنابراین نسل حام،
سیاهپوست شد.
براساس این
روایات، به
اسارت برده شدن فرزندان حام
پیامد نفرین نوح بوده است.
درباره
سیاه
پوست شدن
فرزندان حام، همچنین گفتهاند که حام در جریان
طوفان، بهرغم منع نوح، در کشتی با همسرش
نزدیکی کرد و نوح او را
نفرین کرد.
در
کتاب مقدّس درباره اینکه چرا نوح کنعان را نفرین کرد نه حام را، مطلبی نیامده است؛ هرچند لعن پسر به سبب
گناه پدر در عهد عتیق سابقه دارد و لعن پسر را برابر با لعن پدر دانستهاند.
برخی شارحان بر آناند که در واقع کنعان به نوح بیحرمتی کرد و کلماتِ «حام، پدر» در عبارتِ «و حام، پدر کنعان، برهنگی پدر خود را دید»
بعدها افزوده شده، بهخصوص به این دلیل که همواره در کتاب مقدّس نام حام در میان دو نام سام و یافث ذکر شده است
و بنابراین، «پسر کوچکتر» در عبارت و «نوح. . . دریافت که پسر کوچکترش با او چه کرده است»
اشاره به کنعان است.
در
زبان عبری هم
پسر بهمعنای
نوه آمده است.
در
روایات آگادهای خطاهای بزرگتری به حام نسبت داده شده است تا شاید از این راه شدت مجازات و لعن نوح توجیه شود.
براساس همین روایات عهد عتیق، حام را جد یکی از سه
ملت بزرگ
جهان معرفی کردهاند.
حام، افزون بر کنعان، سه پسر دیگر نیز داشت:
کوش که
نمرود از نسل او بود،
مصرایم و
فوط.
اینان اجداد اقوام بسیاری هستند و هریک از این اقوام زبان خاص خود را داشته است.
در
قرآن نام حام نیامده و فقط اشاره شده است که فرزند نااهل نوح توصیه پدرش را برای سوار شدن به
کشتی نپذیرفت و سرانجام
غرق شد.
در
تورات از غرق شدن فرزند نوح ذکری نیامده و همین امر، اقوال مختلف و حتی متناقض مورخان و مفسران را در پی داشته است.
برخی مورخان و مفسران، فرزند چهارمی، به نام
یام، به نوح نسبت دادهاند و او را، غیر از سه پسر نوح، و همان کسی دانستهاند که در طوفان غرق شد.
برخی دیگر فرزند غرق شده نوح را همان کنعان (نام دیگر او یام) میدانند و حال آنکه در جای دیگر، ماجرای تورات را نقل میکنند که طبق آن، کنعان پسر حام است.
به هرحال، داستان حام در
تفاسیر و
تواریخ اسلامی، حول
سیاه پوست شدن
فرزندان وی شرح و بسط یافته، که بیشک برخی نکات آن برگرفته از کتاب مقدّس و داستانهای شفاهی
یهودیان و
مسیحیان (
اسرائیلیات) است.
برخی از
مفسران و
مورخان، علت تغییر رنگ
پوست فرزندان حام را، با تغییراتی در نحوه باخبر شدن نوح، به همان داستان عهدعتیق
نسبت دادهاند، البته عموماً بدون اشاره به مستی
نوح.
گاه نیز از جانبداری
یافث به سود حام صحبت شده است که موجب شد نوح او را نیز
نفرین کند تا نسلش
مهجور از خلق بمانند
و شاید از اینروست که بنابر برخی
روایات شیعی میراث
نبوت از نوح به سام رسید، چرا که نزد حام و یافث علمی نبود که از آن سودی برند.
برخی منابع به نزدیکی حام با همسرش در
کشتی اشاره میکنند، زیرا
طوفان نوح در
ایام حج واقع شده و
کشتی به
بیتالحرام رسیده بود و ازاینرو نوح اهل کشتی را از نزدیکی با همسرانشان منع کرده بود و در
حق کسی که از فرمانش
سرپیچی کرد، نفرین کرد که
خداوند نطفهاش را تغییر دهد؛ ازاینرو، حام را ابوالسودان (پدر
سیاهان)
لقب دادهاند.
در نقل
طبری، عاقبت حام به
خیر و
نیکی ختم میشود، به این شکل که بعدها نوح بر حام
ترحم میکند و
دعا میکند که فرزندانش، که نفرین کرده بود
بنده برادرانش باشند، از برادران
رأفت ببینند.
نقل است که
حضرت عیسی علیهالسلام، حام را
زنده کرد تا ماجرای طوفان نوح را برای
حواریان شرح دهد،
اما
ابنکثیر چنین چیزی را بسیار بعید دانسته است.
مورخان اسلامی نیز همه انسانها را، پس از طوفان، از
نسل سام و حام و یافث، و حام را جد
سودانیان،
بربرها و
قبطیها میدانند.
نوح
جهان را میان سه پسرش تقسیم کرد و غرب
رود نیل به حام رسید
و به قولی حام را به نواحی
هندوستان فرستاد.
در تعداد فرزندان حام و محل سکونت آنها نیز
اختلاف هست.
ابنقتیبه از سه پسر به نامهای کوش، کنعان و فوط نام برده که در سرزمینهای مختلفی از جمله در هند و
سند سکنا گزیدند و
دینوری نوشته وی هفت پسر به نامهای سند، هند،
زنج،
قبط،
حبش،
نوبه و
کنعان داشت که در منطقهای که بادهای جنوب و دَبور (غرب) میوزید مسکن گزیدند.
برای فرزندان حام هجده
زبان مختلف ذکر شده است.
داستان حام در میان مسیحیان سفیدپوست در جنگهای داخلی
امریکای جنوبی (۱۲۷۸ـ۱۲۸۲/ ۱۸۶۱ـ۱۸۶۵) نقش مهمی ایفا کرد، به این ترتیب که آنها، با اصرار بر گناهی که حام مرتکب شده بود، معتقد بودند که همانطور که بر اثر
گناه اولیه
حوا، شوهران از مرجعیتی قانونی نسبت به همسرانشان برخوردارند، سفیدپوستان نیز بر اثر گناه حام، از همین مرجعیت نسبت به
سیاه
پوستان بهرهمندند.
به این شکل، ساکنان جنوبی
امریکا با دستآویز قرار دادن ابهامهای موجود درباره تخطی حام، سخنان نژادپرستانه خود را در قالب شرح و تفسیر انجیلی درآوردند، که این امر آشکارا در برابر آموزه مسیحیِ برادری همه انسانها بود.
اصطلاح زبانهای حامی برگرفته از همین نام است.
(۱) علاوه بر کتاب مقدّس، عهد عتیق.
(۲) ابنبابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶، چاپ افست قم.
(۳) ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۴) ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۵) ابنکثیر، البدایة و النهایة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۶) ابنهشام، کتاب التیجان فی ملوک حمیر، صنعا (۱۹۷۹ (.
(۷) ابوالفتوح رازی، روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ ۱۳۷۶ش.
(۸) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
(۹) احمدبن محمد ثعلبی، قصص الأنبیاء، المسمی عرائس المجالس، بیروت: المکتبة الثقافیة،.
(۱۰) احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر (۱۳۷۹/ ۱۹۵۹)، چاپ افست بغداد.
(۱۱) داوود سِگِو، قاموس عبری ـ عربی للغة العبریة المعاصرة، (بیتالمقدّس ۱۹۸۵).
(۱۲) عتیقبن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی: تفسیر التفاسیر، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۸۱ش.
(۱۳) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۴) کلینی، اصول کافی.
(۱۵) مسعودی، مروج (بیروت).
(۱۶) حسینبن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸.
(۱۷) ابراهیمبن منصور نیشابوری، قصص الانبیاء، چاپ حبیب یغمایی، تهران ۱۳۸۲ش.
(۱۸) یعقوبی، تاریخ.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حام»، شماره۵۷۴۰.