جِران (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جِران (بر وزن عنان) یا
جرن یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای طرف مقدّم گردن
شتر از محلّ
ذبح تا محلّ
نحر است.
حضرت علی (علیهالسلام) در توصیف
حاکم اسلامی و ... از این واژه استفاده نموده است.
جِران (بر وزن عنان)
یا
جرن، به معنای طرف مقدّم گردن شتر از محلّ ذبح تا محلّ نحر آمده است. چنانکه گفته میشود: «
الجران: مقدّم عنق البعیر من مذبحه الی منحره»
و همچنین گویند: «
القی البعیر جرانه» یعنی شتر خوابید
آن کنایه از ثبوت و استقرار شیء است.
محمد عبده در تبیین این واژه نوشته است: «جران بر وزن کتاب مقدّم گردن شتر است که در وقت استراحت بر زمین میگذارد و کنایه از تمکّن و استقرار است.»
برخی از مواردی که در
نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در توصیف یکی از حاکمان اسلامی فرموده است:
«لَهُ وَ وَلِیَهُمْ وَالٍ فَاَقَامَ وَ اسْتَقَامَ حَتَّی ضَرَبَ الدِّینُ بِجِرَانِهِ»؛
«پیشوائی که تولیت مسلمانان را به عهده گرفت
اسلام را اقامه کرد و از آنها اقامه خواست تا دین مستقّر گردید».
ظاهرا منظور از
والی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
ابن ابی الحدید مینویسد: منظور از «والی»
عمر بن الخطاب است.
ابن میثم نیز مطلب ابن ابی الحدید را بهصورت «قول» نقل کرده است.
همچنین آن حضرت (علیهالسلام) در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منظورش از جملهی «
«غیّروا الشیب و لا تشّبهوا بالیهود»؛
پیری را با
خضاب عوض کنید تا
دشمنان شما را میانسال و قوی ببینند و شبیه
یهود نباشید» چه بوده است؟ فرموده است:
«اِنَّمَا قَالَ (صلیاللهعلیهوآله) ذلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ، فَاَمّا الاْنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرَانِهِ، فَامْرُؤٌ وَ ما اخْتارَ»؛
«آن حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این سخن را در وقتی فرمودند: که اهل
دین کم بودند، حالا که افراد آن گسترده و استقرار یافته است؛ لذا مختار است! میخواهد خضاب گیرد یا ریشش سفید بماند».
واژه «قلّ» بر وزن کلّ به معنای قلیل الاهل است.
همچنین این واژه در
خطبه ۵۵ و
خطبه ۱۸۲،
آمده است.
این واژه چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جران»، ص۲۱۴.