جِذْع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جِذْع: (وَ هُزِّی اِلَیْکِ بِجِذْع) «جِذْع» به معنای تنه درخت است.
و این نشان میدهد که تنها بدنهای از آن درخت باقی مانده بود، یعنی درختی خشکیده بود. «جِذْع» (بر وزن فکر)، در اصل از مادّه «جَذع» (بر وزن منع) به معنای بریدن و قطع کردن است.
(وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا) (و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، تا
رطب تازهای بر تو فرو ریزد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(جِذْعِ النَّخْلَةِ) به معنای ساقه درخت خرما است. معنای آیه این است که: - بعد از آنکه از اهل خود اعتزال جست و به محل دوری آمد- درد زائیدن او را مجبور نمود و به کنار تنه درخت خرمایی آورد تا در آنجا حمل خود را بزاید- و از اینکه تعبیر به تنه درخت کرد نه خود درخت، فهمیده میشود که درخت مزبور خشکیده بوده- و از
خجالت و شرمش از مردم گفت: ای کاش قبل از این مرده بودم، و نسی یعنی چیزی غیر قابل اعتنا بودم که فراموش میشدم تا مردم دربارهام حرف نمیزدند، که به زودی خواهند زد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جِذْع»، ص۱۶۳.