• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: جنت (مفردات‌قرآن)، جنّت.


جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌: (عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى)
جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌: به معنى بهشتى است كه محل سكونت است.
در اين كه اين كدام بهشت است، در ميان مفسران گفتگوست:
• بعضى آن را همان بهشت جاويدان (جنّة الخلد) مى‌دانند كه در انتظار تمام اهل ايمان و پرهيزگاران است و محل آن را در آسمان مى‌دانند
• گاهى آن را به جايگاه ويژه‌اى از بهشت تفسير كرده‌اند كه در كنار«سدرة المنتهى» است و محل خاصان و مخلصان است.
• گاه گفته‌اند به معنى بهشت برزخى است كه ارواح شهدا و مؤمنان موقتا به آنجا مى‌روند.
تفسير اخير از همه مناسب‌تر به نظر مى‌رسد.



به موردی از کاربرد جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ (آیه ۱۵ سوره نجم)

(عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى) (كه «بهشت جاويدان» در آن جاست.)

۱.۱.۱ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى بهشتى كه مؤمنین براى هميشه در آن منزل مى‌كنند، چون بهشت ديگرى هست موقت، و آن بهشت برزخ است كه مدتش تا روز قيامت تمام مى‌شود، و جنت ماوى بعد از قيامت است. هم چنان كه فرموده: (فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى‌ نُزُلًا بِما كانُوا يَعْمَلُونَ)

۱.۱.۲ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در تفسیر نمونه

از امورى كه به روشنى برآن گواهى مى‌دهد اين است كه در بسيارى از روایاتمعراج آمده است كه پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) عده‌اى را در اين بهشت متنعم ديد، در حالى كه مى‌دانيم هيچ‌كس در بهشت جاويدان قبل از روز قیامت وارد نمى‌شود، زيرا آيات قرآن به خوبى دلالت دارد كه پرهیزگاران در قيامت بعد از محاسبه، وارد بهشت مى‌شوند، نه بلافاصله بعد از مرگ، و ارواح شهدا نيز در بهشت برزخى قرار دارند، زيرا آنها قبل از قيام قيامت وارد بهشت جاويدان نمى‌شوند.

۱.۲ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ (آیه ۱۹ سوره سجده)

(أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ) (امّا كسانى كه ایمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغ‌هاى جاويدان بهشتى از آن آنها خواهد بود، اين وسيله پذيرايى خداوند از آن‌هاست به پاداش آن‌چه انجام مى‌دادند.)

۱.۱.۱ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه ماوى به معناى مكانى است كه انسان در آن منزل كند و مسكن خود قرار دهد. و كلمه نزل به ضمه (ن و ز) به معناى هر چيزى است كه براى شخصى كه وارد خانه‌اى مى‌شود آماده شود، مانند طعام و آب، ولى از معناى لغوى آن تجاوز شده، به هر عطيه‌اى هم نزل مى‌گويند.
این آیه را شاهد برآن گرفته‌اند: «براى مؤمنان صالح العمل باغ‌هاى بهشت است كه در آن ساكن مى‌شوند و اين وسيله پذيرايى از آنهاست در مقابل اعمالى كه انجام مى‌دادند» چرا كه اين آيه به قرينه آيه بعد از آن مسلما از بهشت جاويدان سخن مى‌گويد.

۱.۳ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ (آیه ۱۳۳ سوره آل عمران)

(وَ سارِعُوا اِلی‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْاَرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ‌) (و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتى كه وسعت آن، آسمان‌ها و زمين است؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است.)

۱.۱.۱ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: منظور از عرض بهشت ، چيزى در مقابل طول آن نيست، بلكه منظور وسعت آن است، و اين خود استعمالى است شايع، و كانه تعبير به عرض، كنايه است از اينكه وسعت آن به نهايت درجه است، و يا به قدرى است كه وهم و خيال بشرى نمى‌تواند آن را بسنجد و برايش حدى تصور كند، البته اين تعبير معناى ديگرى نيز دارد.

۱.۱.۲ - جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌ در تفسیر نمونه

معنای آیه چنین است؛ «براى رفتن به‌سوى مغفرت پروردگار و بهشتى كه وسعت آن‌همه آسمانها و زمين را فراگرفته است بر يكديگر پيشى گيرند» بعضى اين معنى را بعيد شمرده‌اند، زيرا ظاهر آيه مورد بحث نشان مى‌دهد كه («جَنَّةُ اَلْمَأْوىٰ‌») در آسمان است و غير از بهشت جاويدان است كه وسعتش به‌اندازۀ تمام آسمان‌ها و زمين مى‌باشد.


۱. نجم/سوره۵۳، آیه۱۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۰۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۲۷.    
۴. نجم/سوره۵۳، آیه۱۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۲، ص۴۹۸.    
۶. نجم/سوره۵۳، آیه۱۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲۶.    
۸. سجده/سوره۳۲، آیه۱۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۹.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۸۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۶۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۲، ص۴۹۸-۴۹۹.    
۱۴. سجده/سوره۳۲، آیه۱۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۹۶.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۶۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۲۷.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۹.    
۲۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۳.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۷.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۹.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۵۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۳۶.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۲، ص۴۹۸-۴۹۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جَنّاتُ اَلْمَأْوی‌»، ص۴۰۴.    






جعبه ابزار