جَناح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَناح (به فتح جیم) یا
جَنح یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای
بال پرنده، دو طرف شیء و دو جناح آن (دو طرف) است.
حضرت علی (علیهالسلام) در مورد
جنگ صفین،
نامهای به
محمد بن ابیبکر، برادرش
جعفر طیّار و ... از این واژه استفاده نموده است.
جَناح یا
جَنح به معنای به معنای بال پرنده، دو طرف شیء و دو جناح آن (دو طرف)، آمده است.
فعل «جَنَحَ» به معنی میل کردن است؛ بههمین دلیل
گناهی که
انسان را از حق به باطل مایل میکند، «جناح» میگویند.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می باشد:
امام (علیهالسلام) در خصوص جنگ صفین به شهرها نوشته است: اختلاف فقط در خون
عثمان بود گفتیم: بیایید آنچه را که امروز تدارک نمیشود، با آرامش مداوا کنیم امّا:
«فَأَبَوْا حَتَّى جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَ رَكَدَتْ، وَ وَقَدَتْ نيرانُها.» «ولی آنها امتناع کردند تا جنگ به طرف وقوع متمایل شد و استقرار یافت و آتشش شعلهور گردید.»
امام (صلواتاللهعلیه) همچنین درباره
دنیا فرموده است:
«لا یَنالُ امْرُؤٌ ... وَ لا یُمْسی مِنْها فی جَناحِ اَمْنٍ اِلّا اَصْبَحَ عَلَی قَوادِمِ خَوْفٍ.» «کسی از فراوانی
نعمتهای دنیا کام نگرفت جز آن که مشکلات و سختیها دامنگیر او شد، شبی را در آغوش
امن دنیا به
سر نبرده جز آن که صبحگاهان بالهای
ترس و
وحشت بر سر او کوبید.»
واژه «جناح» به معنی طرف است.
ایشان همچنین در نامهای به محمد بن ابیبکر مینویسد:
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ.» «بال خویش را برای
رعیت فرودآور (با آنها مهربان باش) پهلوی خویش برای آنها نرم گردان (در حضور تو بودن برای آنها آسان باشد) و با آنها گشادهرو باش.»
(شرحهای نامه:
)
امام (علیهالسلام) درباره برادرش جعفر طیّار، در نامهای
خطاب به
معاویه مینویسد: چون کاری مانند کار دیگران به سر ما آید ما با مکرمت و بزرگواری یاد میشویم چنانکه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره
شهادت برادرم جعفر از او با لقب «الطیار ذو الجناحین.» نام بردند، حضرت فرمود:
«أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدوا في سَبيلِ اللهِ مِنَ الْمُهاجِرينَ، لِكُلٍّ فَضْلٌ، حَتَّى إِذا اسْتُشْهِدَ شَهيدُنا قيلَ: سَيِّدُ الشُّهَداءِ، وَ خَصَّهُ رَسولُ اللهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِسَبْعينَ تَكْبيرَةً عِنْدَ صَلاتِهِ عَلَيْهِ! أَ وَ لا تَرَى أَنَّ قَوْماً قُطِّعَتْ أَيْديِهِمْ في سَبيلِ اللهِ ـ وَ لِكُلّ فَضْلٌ ـ حَتَّى إذا فُعِلَ بِواحِدِنا كما فُعِلَ بِواحِدِهِمْ، قيلَ: الطَّيّارُ في الْجَنَّةِ وَ ذو الْجَناحَيْنِ!.» «قومی از
مهاجر و
انصار شهید شدند هر یک دارای فضیلتی است ولی به شهید ما (
حمزه) سید الشهداء گفته شده و رسول او را با هفتاد
تکبیر نماز خواند، قومی در راه خدا دستشان بریده شد و دارای فضیلت هستند ولی او در ما
اهل بیت «طیار و ذو الجناحین» نامیده شد.»
بالکنها و قسمتهای اضافی که از دیوار خانه بیرون آمدهاند، در عرب «رواشن» و «اجنحه» نامیده میشوند.
آن حضرت (علیهالسلام) نسبت به خرابی
بصره با آمدن
صاحب زنج فرموده است:
«وَيْلٌ لِسِكَكِكُمُ الْعامِرَةِ، وَ دورِكُمُ الْمُزَخْرَفَةِ الَّتي لَها أَجْنِحَةٌ كَأَجْنَحَةِ النُّسورِ.» «وای برای راههای آباد و خانههای زرنگارتان که بالهایی مانند بالهای
عقابها دارند.»
در رابطه با جناح (بال) داشتن
ملائکه در
خطبه اول، و
خطبه ۹۱ این موضوع آمده است، که ملائکه بالها دارند. زیرا امام (صلواتاللهعلیه) در این خصوص فرموده است:
«و أَنْشَأَهُمْ عَلَى صُوَر مُخْتَلِفات، وَ أَقْدار مُتَفاوِتات، (أولي أَجْنِحَة مَثْنَى وَ ثُلاثَ) تُسَبِّحُ جَلالَ عِزَّتِهِ.» «آنها را به صورتهاى مختلف و اندازه هاى گوناگون آفريد، و بال و پرهايى براى آنها قرار داد. آنان كه همواره
تسبیح جلال و
عزّت او مىگويند.»
و همچنین در همین خصوص در بیانی دیگر فرموده است:
«وَ مِنْهُمُ الثّابِتَةُ في الاَْرَضينَ السُّفْلَى أَقْدامُهُمْ... ناكِسَةٌ دونَهُ أَبْصارُهُمْ، مُتَلَفِّعونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ.» «شماری از ایشان پاهایشان بر روی
زمین فرودین است ... (از هیبت
عظمت خداوندی یارای آن ندارند) که
چشم فرا کنند، بلکه، همواره، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پیچیدهاند.»
ظهور اوّلی در آن است که جناحهای ملائکه ابعاد
قدرت و توانایی آنهاست.
چنانکه در «
قاموس قرآن» ذیل واژه «جناح» آمده است. ولی ظهور دوّمی در
وجود جناح است مگر آنکه منظور از پیچیده شدن به بال، پیچیده شدن به ابعاد قدرت یعنی تواناییهای گوناگونی است که خدا به آنها داده است.
این واژه ۲۶ بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جناح یا جنح»، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۱.