جَمالٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَمٰالٌ:
(وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ) جَمٰالٌ: به معنى «زيبايى، آراستگى كامل، خوشمنظرى و زينت» است.
كلمه
جميل نيز براى مزيد زيبايى به كار مىرود.
به مواردی از کاربرد
جَمٰالٌ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ) (و در آنها براى شما
زینت و شكوه فراوانى است به هنگامى كه آنها را به استراحتگاهشان باز مىگردانيد، و هنگامى كه صبحگاهان به
صحرا مىفرستيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه جمال به معناى زينت و حسن منظر است، و در مجمع البيان گفته: تريحون از اراحة است كه به معناى برگرداندن رمه و گله از چراگاه به منزل در هنگام غروب براى آسايش است و لذا آن مكانى را كه احشام در آن آسايش مىكنند مراح گويند، و كلمه تسرحون از ماده سروح است كه به معناى بيرون شدن احشام از مراح (اصطبل) به چراگاه در هنگام صبح است گفته مىشود:
سرحت الماشيه سرحا و سروحا و سرحها اهلها.
خدای تعالی مىفرمايد: براى شما در انعام و چهارپايان دو منظره خوش و زيبايى است، يكى در هنگام بيرون كردن انعام به طرف صحرا در صبح، و ديگرى در هنگام برگرداندن آنها به طرف منزل، در عصر است.
آيه مورد بحث، از منظره جالب حركت دستهجمعى گوسفندان و چهارپايان كه صبحگاهان بهسوى بيابان و چراگاه مىروند و شامگاهان به استراحتگاهشان باز مىگردند، سخن مىگويد و
قرآن مجید از اين حركت دستهجمعى و منظره جالب كه همراه با زينت و شكوه خاصى است تعبير به «جمال» كرده است.
(وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ) و در آنها براى شما زينت و شكوه است به هنگامى كه به استراحتگاهشان بازمىگردانيد و هنگامى كه (صبحگاهان) آنها را به صحرا مىفرستيد».
اين واقعيت را روستایيان و روستازادگان بهتر از مردم شهرنشين درک مىكنند كه مشاهده رفت و آمد اين چهار پايان سودمند چگونه به آنها آرامش خيال مىدهد، آرامشى كه از احساس بىنيازى بر مىخيزد و جالب اين كه در اين آيه، نخست به بازگشت آنها از صحرا اشاره مىكند، چرا كه در هنگام بازگشت پستانهايشان پرشير، شكمهايشان سير، و در چهرههايشان نشانههاى رضايتمندى ديده مىشود، به همين دليل از آن حرص و ولع و عجلهاى كه صبح به هنگام حركت به صحرا دارند در آنها خبرى نيست، آرام و مطمئن گام بر مىدارند و به استراحتگاهشان نزديک مىشوند و از مشاهده منظره پستانهاى پرشيرشان هركس احساس بىنيازى مىكند.
(وَ جَآؤُوا عَلَی قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ اَنفُسُکُمْ اَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَ اللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَی مَا تَصِفُونَ) (و پیراهن او را با خونی دروغین آغشته ساخته، نزد پدر آوردند؛ گفت: نفس سرکش شما این کار زشت را برایتان زینت داده؛ من صبر جمیل خواهم داشت و شکیبایی خالی از ناسپاسی؛ و در برابر آنچه میگویید، از
خداوند یاری میطلبم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين جمله جواب
یعقوب (علیهالسلام) است، و اين جواب را در وقتى داده كه خبر مرگ يوسف، فرزند عزيز و حبيبش را شنيده، فرزندان بر او درآمدهاند در حالى كه
یوسف را همراه ندارند، و با گريه و حالتى پريشان خبر مىدهند كه يوسف را گرگ خورده، و اين پيراهن خونآلود اوست، و او در همين حال مقدار حسد برادران را نسبت به يوسف مىدانست، و اينكه او را به زور و اصرار از دستش ربودند به خاطر داشت و حال نيز كه پيراهنش را آوردهاند وضع خونين پيراهن اعلام به دروغگويى آنان مىكند، در چنين شرايطى اين جواب را داده و همين را هم مىبايد مىداد.
آرى، در اين جواب هيچ اعتنايى به گفته آنان كه گفتند: ما رفته بوديم مسابقه بگذاريم نكرده و فرموده: بلكه نفس شما امرى را بر شما تسويل كرده و تسويل به معناى وسوسه است، و معناى پاسخ او اين است كه: قضيه اينطور كه شما مىگوييد نيست، بلكه نفس شما در اين موضوع شما را به وسوسه انداخته، و مطلب را مبهم كرده، و حقيقت آن را معين ننموده. آن گاه اضافه كرد كه من خويشتن دارم، يعنى شما را مؤاخذه ننموده، در مقام انتقام بر نمىآيم، بلكه خشم خود را به تمام معنى فرو مىبرم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جَمٰالٌ»، ص۳۸۶.