جوامع حدیثی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدیث به عنوان دومین منبع در شناخت فرهنگ و معارف
اسلامی نقش به سزایی دارد و از این رو کتابت حدیث از همان ابتدا در کنار
قرآن مورد توجه قرار گرفته که مسلمانان از عصر حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله
وسلّم به جمع آوری آن همت گماشتند، یاران آن جناب که شب و روز در خدمت او بودند، سخنان، گفتهها، خطابهها و رفتارهای رسول خدا را حفظ کردند و سینه به سینه به یک دیگر انتقال دادند.
انگیزه اصلی
مسلمین به فراگیری و جمع و نقل اخبار و
احادیث، اولا احساس نیاز
مسلمین به احادیث در امور دینی بود. ثانیا شخص رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله
وسلّم بنابر روایت
مسلم و قطعی
شیعه و
سنی، مکرر مردم را تشویق میفرمود که آنچه از او میشنوند ضبط کنند و برای آیندگان نقل نمایند.
از آن حضرت
روایت کردهاند که فرمود:
«قیدوا العلم. قیل و ما تقییده قال کتابته»
«دانش را در بند کنید عرض شد: بند نمودن دانش چیست؟ فرمود: نگاشتناش»
«روی ابن جریح عن عبدالله
بن عمر قال قلت یا رسول الله اقید العلم قال نعم و قیل ما تقییده قال کتابته»
«عبدالله
بن عمر گوید: عرض کردم یا رسول الله دانش را به بند درآوردم؟ فرمود: آری گفته شد ببند در آوردن
دانش چیست؟ فرمود نوشتن آن»
«و روی ان رجلا من الانصار کان یجلس الی النبی صلیاللهعلیهوآله
وسلّم فیسمع منه صلیاللهعلیهوآله
وسلّم الحدیث فیعجبه و لا یحفظه فشکا ذلک الی النبی صلیاللهعلیهوآله
وسلّم فقال له رسول الله استعن بیمینک و اوما بیدهای خط»
«و روایت شده است که مردی از انصار در مجلس
پیغمبر مینشست و از آن حضرت حدیث میشنید و حدیث پیغمبر او را خوش میآمد ولی حدیث را از یاد میبرد شکایت فراموشی خود به نزد پیغمبر برد رسول خدا با دستشان اشاره نموده فرمود: از دست خود کمک بگیر یعنی بنویس».
«حماد
بن سلمه عن محمد
بن اسحاق عن عمرو
بن شعیب عن ابیه عن جده قال قلت یا رسول الله اکتب کل ما اسمع منک قال نعم قلت فی الرضا و الغضب قال نعم فانی لا اقول فی ذلک کله الا الحق»
«عمرو
بن شعیب از پدرش و او از جدش نقل میکند که عرض کردم: یا رسول الله هر چرا که از تو میشنوم بنویسم؟ فرمود آری عرض کردم: چه خوشنود باشید چه خشمناک؟ فرمود آری زیرا که من در همه حالات بجز حق نخواهم گفت».
لهذا از صدر
اسلام مسلمین علاقه شدیدی به ضبط و نقل احادیث نبوی نشان میدادند. پس از انتشار
اسلام و گرویدن ملل دیگر به
اسلام،
صحابه رسول خدا که شرف محضر آن حضرت را دریافته بودند و از آن حضرت کم یا زیاد سخنان و قضایایی به یاد داشتند ارج و اهمیت فراوان یافتند. علاقه مندان به احادیث نبوی برای استماع حدیث از صحابه و یا
تابعین از شهری به شهری و از منطقهای میرفتند. بسا که یک نفر برای
تحقیق در صحت و سقم یک حدیث و برای
استماع از یک راوی معتبر دهها فرسنگ راه طی میکرد تا به محضر آن محدث راه مییافت و حدیث مورد نظر خود را از او میشنید.
مرحوم
سید حسن صدر در کتاب تاسیس الشیعه از صحیح
مسلم و فتح الباری ابن حجر نقل میکند که گفتهاند: «صحابه در نوشتن حدیث اختلاف نظر داشتند. عمر
بن الخطاب،
عبدالله بن مسعود و
ابو سعید خدری و جمعی دیگر مکروه میشمردند، اما علی
بن ابیطالب علیه
السّلام و
انس بن مالک و برخی دیگر به خلاف نظر میدادند. لهذا پیروان علی از صدر
اسلام به نوشتن احادیث پرداختند.
از منابع و مصادر به روشنی معلوم میگردد که گروهی از اصحاب و یاران خاص آن جناب گفتههای او را مینوشتند که یکی از آنها امیرالمؤمنین علیه
السّلام بود، قبائل مختلفی که از اطراف و اکناف در
مدینه خدمت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله
وسلّم میرسیدند و
مسلمان میشدند، هنگام مراجعت دستورالعملهایی از او میگرفتند.
پیامبر گرامی
اسلام افرادی را هم عنوان سرپرست برای امور دینی قبائل میفرستادند و توصیههایی به آنها میکردند و مسائل را به آنان تعلیم میدادند تا به مسلمانان بیاموزند،
مسلمان مدینه هم هرگاه به مشکلی برخورد میکردند از آن حضرت سؤال میکردند، و حضرت هم پاسخ آنان را میدادند و آنها را ارشاد مینمودند. بطور
قطع و
یقین در زمان حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله
وسلّم تعدادی از یاران و نزدیکان آن جناب مکتویاتی در حدیث داشتهاند که از رسول خدا شنیده بودند، و از آنها استفاده میکردند، این جریان تا هنگام وفات رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
وسلّم ادامه داشت.
اولین و دومین کتاب حدیثی
شیعه یکی کتابی است به خط علی علیه
السّلام که در نزد ائمه اطهار علیهم
السّلام و ائمه گاهی آن را به دیگران ارائه میدادهاند و یا از آن نقل میکردهاند که در کتاب علی چنین آمده است، دیگر کتابی است به نام «مصحف فاطمه علیهاالسّلام .
از این دو کتاب که بگذریم، اولین کتاب حدیثی کتاب
ابو رافع غلام آزاد شده رسول خداست که در سنن و
احکام و قضایا نوشته است.
ابو رافع یک غلام قبطی است که رسول خدا او را آزاد کرد. او و دو فرزندش عبیدالله و علی از شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه
السّلام به شمار میروند. نام عبیدالله
بن ابی رافع به عنوان کاتب یا خزانه دار امیرالمؤمنین علیه
السّلام در
زمان خلافت آن حضرت زیاد در کتب یاد میشود. علمای شیعه مانند نجاشی در الفهرست او را اول مصنف شیعه دانستهاند.
بعد از
ابو رافع،
سلمان فارسی کتابت حدیث کرده است. اثر
سلمان فارسی درباره شرح و توضیح حدیث جائلیق رومی بوده است که بعد از وفات رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله
وسلّم به
مدینه برای
تحقیق آمد. پس از
سلمان نام عده دیگر از قبیل
ابوذر غفاری و اصبغ
بن نباته و دیگران برده میشود.
سلیم بن قیس از صحابه امیرالمؤمنین علیه
السّلام تالیفی دارد که اخیرا هم به طبع رسیده است.
نیمه اول قرن دوم یعنی زمان
امام باقر و
امام صادق (علیهما
السلام) که تا حدودی برای شیعه آزادی بوده است، دوره اوج نقل و روایت و ضبط و کتابت حدیث است. نام چهار هزار نفر برده میشود که از محضر امام صادق علیه
السّلام استفاده کردهاند. اصحاب امام صادق و
امام کاظم (علیهما
السلام) چهارصد کتاب حدیثی تالیف کردهاند که به «اصول اربعماه» معروف است.
در دوره بعد توسط علما، شیعه کتب حدیثی فراوانی که برگرفته از همین کتب اربعماه بود نگارش یافت که در میان آنها
کتب اربعه به عنوان جوامع حدیثی متقدم بیشتر از بقیه کتب زبانزد خاص و عام است. این جوامع حدیثی که در اواخر
قرن سوم و اوایل قرن چهارم تالیف شد.
۱. الکافی تالیف ثقۀ
الاسلام، شیخ المحدثین، ابوجعفر
محمد بن یعقوب کلینی رازی.
۲. من لا یحضره الفقیه تالیف رئیس المحدثین، ابوجعفر
محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به صدوق.
۳. تهذیب الاحکام تالیف شیخ الطائفه ابوجعفر
محمد بن الحسن الطوسی.
۴. استبصار، این کتاب نیز تالیف شیخ الطائفه ابوجعفر محمد
بن الحسن الطوسی است.
چهار کتاب نامبرده در شیعه به نام «کتب اربعه» معروف است و معتبرترین کتب حدیث
شیعه به شمار میرود.
پس از این چهار کتاب در دورههای متاخر جوامع حدیثی دیگری تالیف شده که این جوامع حدیثی متاخر برگرفته از کتب حدیث شیعه و از جمله جوامع حدیثی متقدم است که معروفترین آنها جوامع حدیثی ذیل است:
۱.
بحار الانوار تالیف شیخ
الاسلام، علامه المحدثین،
محمدباقر بن محمدتقی مجلسی.
۲. الوافی تالیف حکیم و عارف و محدث مشهور محمد
بن المرتضی معروف به
ملا محسن فیض کاشانی (این کتاب جامع کتب اربعه با حذف مکررات است).
۳. وسائل الشیعه تالیف محدث متبحر محمد
بن الحسن معروف به
شیخ حر عاملی. (البته مرحوم
حاجی نوری کتابی تحت عنوان
مستدرک الوسائل تالیف کردند که با انضمام آن به جوامع متاخر، عدد جوامع متاخر به چهار میرسد.)
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله«جوامع حدیثی».