• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنبش دانشجویی و قیام 15 خرداد 1342

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جنبش دانشجویی در ایران پدیده‌ای است که در بیش از نیم‌قرن اخیر نقش مؤثری در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران داشته است. دانشگاه تهران کانون این جنبش پیش‌گام مبارزه با رژیم پهلوی بوده است که دانشجویان آن در این مبارزه نقش مهمی ایفا کردند و حوادث مهمی از جمله ۱۶ آذر ۱۳۳۲ علیه حضور نیکسون معاون ریاست جمهوری آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد را به خود دیده است.
علاوه بر آن دانشجویان در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بعد از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ نیز نقش به‌سزایی داشته‌اند و به عنوان عناصر فعال در تحریک و سازماندهی حرکت‌های دانشجویی نقش مهمی را ایفا کردند. از این‌رو و با توجه به اهمیت موضوع و نقش حساس و تاثیرگذار دانشجویان دانشگاه تهران در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شمسی، در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با اتکا بر منابع کتابخانه‌ای و اسناد ساواک به بررسی و تحلیل نقش دانشجویان و ارتباط آنها با نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) پرداخته شود.



سال ۱۳۰۷ش و در زمان وزارت سیدمحمد تدین فکر تاسیس دانشگاه در ایران به وجود آمد ولی اجرای آن به علت فراهم نبودن امکانات و وسایل لازم به تاخیر افتاد. در سال ۱۳۱۰ش طرح تاسیس دانشگاه تهیه و پس از تایید رضاشاه به دولت ابلاغ شد تا به مرحله اجرا گذاشته شود، اما به خاطر تغییر دولت اجرای آن عملی نشد تا این که سرانجام در سال ۱۳۱۳ش قانون تاسیس دانشگاه از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و دانشگاه تهران در روز جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ش به دست رضاشاه افتتاح شد.
[۱] ضیاء ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۳-۱۴.

تا قبل از تاسیس دانشگاه تهران تحصیل آموزش عالی در فرنگ صورت می‌گرفت و این کار بیشتر مختص خانواده‌های ثروتمند بود ولی با تاسیس دانشگاه تهران فرصت مناسبی برای گروه‌های میانی جامعه پیش آمد تا فرزندان خود را برای تحصیل علوم جدید راهی دانشگاه کنند. به این ترتیب یک نیروی جوان، پرانرژی و آرمان‌گرا در یک مکان جمع شده و همین ویژگی‌ها نیز این گروه را نسبت به گروه‌های دیگر احساسی‌تر می‌کرد.
همچنین شرایطی از جمله داشتن فرصت کافی، تامین هزینه‌ها توسط خانواده و دانشگاه، آرمان‌گرا بودن و همچنین خوردن مارک دانشجو به آنها - به این صورت که برای وی یک هویت جدید به وجود آمده و خودش را در قبال آن مسئول می‌دانست - سبب شد که این گروه بیشتر به سمت اصلاح‌گرایی و انقلابی بودن پیش برود. از این‌رو با تاسیس دانشگاه تهران، اعتراضات دانشجویی نیز جزء لاینفک آن شد و در واقع می‌توان گفت که با تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ش سنگ بنای جنبش دانشجویی نیز گذاشته شد.
به این ترتیب دانشگاه تهران به تدریج و بعد از خروج رضا شاه از کشور به کانون شکل‌گیری جنبش‌های دانشجویی تبدیل شد. این جنبش‌ها ابتدا جنبه صنفی داشت ولی بعد از شهریور ۱۳۲۰ش و با باز شدن فضای سیاسی جامعه و ظهور احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و طبع و نشر روزنامه‌های گوناگون با گرایش‌های مختلف، جنبش دانشجویی نیز صبغه سیاسی بیشتری به خود گرفت؛ چنان‌که دانشجویان نسبت به هرگونه رویدادی که در کشور اتفاق می‌افتاد از خود عکس‌العمل نشان می‌دادند.
[۲] علیرضا اسماعیلی و عیسی مجدی، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۲۹-۱۳۵۷، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهار ۱۳۸۰، ج۱، ص۷.

یکی از حوادث مهمی که در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش بود که به گفته حامد الگار «نقطه عطفی در تاریخ نوین ایران است. در این روند بود که پایه‌های رهبری و سخنگویی امام خمینی برای الهام بخشیدن به توده‌های مردم در راه مبارزه بر ضد شاه و اربابان بیگانه او با ایجاد همبستگی از راه تفکر اسلامی ریخته شد و توده مردم تحت رهبری مذهبی اقدام به جنبش می‌کردند.»
[۳] جیمز، بیل، شیر و عقاب، ترجمه: فیروزه برلیان، تهران: نشر فاخته، ۱۳۷۱، ص۲۱۳.
در قیام ۱۵خرداد۱۳۴۲ش تمام گروه‌های جامعه شرکت داشتند که یکی از این گروه‌ها دانشجویان بودند که پابه‌پای بازاریان و دیگر اقشار جامعه دست به تظاهرات و اعتصاب زدند.
نقش و جایگاه دانشجویان دانشگاه تهران در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش از چند جنبه قابل بررسی است. یکی این‌که حضور دانشجویان در این حوادث با حوادث قبل کاملاً متفاوت بود و زیر لوای مذهب وارد این حوادث شدند. همچنین ارتباط دانشجویان با مردم و بازار و نیز پیوندی که دانشجویان با روحانیون برقرار کردند و این‌که چگونه خواسته‌های خود را با خواسته‌های آنان یکی دانستند حائز اهمیت است.


رضاشاه به رغم اقداماتی که برای گسترش آموزش‌های جدید در ایران و به ویژه سازماندهی دانشکده‌های پراکنده و تاسیس دانشگاه تهران کرد، همواره نگران این موضوع بود که محصلین و دانشجویان به افکار آزادی‌خواهانه روی بیاورند. وی انتظار داشت دانشجویان از تمدن غرب فقط آموزش‌های صنعتی و آداب فرنگی را یاد بگیرند و چگونگی نظام‌های سیاسی و آزادی‌های موجود در آن جوامع را نیاموزند یا در کشور ترویج نکنند اما در عمل، منع دانشجویان از یادگیری جنبه‌های سیاسی و اجتماعی این تمدن امکان پذیر نبود.
[۴] «دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی» در گفتگو با مهندس مهدی بازرگان، ماهنامه ایران فردا، سال اول، شماره چهارم، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۵۷.

از طرف دیگر دیکتاتوری و خفقان دوره رضاشاه، فقدان آزادی‌های سیاسی، سیاستهای فرهنگی ضد دینی و غیره زمینه‌های نارضایتی را در بین دانشجویان به وجود آورد. یکی از چشم‌گیرترین حرکت‌های اعتراضی دانشجویان در دوره حکومت رضاشاه در سال ۱۳۱۶ش اتفاق افتاد که دانشجویان دانشکده حقوق در اعتراض به هزینه‌های بیهوده برای آماده ساختن دانشگاه جهت بازدید ولیعهد، در کلاس‌ها حاضر نشدند. به دنبال این حرکت و همچنین اعتراضات دیگر، در همان سال ۲۰ نفر از فارغ‌التحصیلان دانشگاه بازداشت و یکی از آنها اعدام شد.
[۵] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۱۹۲-۱۹۳.


۲.۱ - سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۱۸ شمسی

در سال ۱۳۱۸ش بود که دولت وقت تصمیم گرفت برای رفع احتیاجات ارتش تمام فارغ‌التحصیلان دانشکده‌های پزشکی را به خدمت نظام بگمارد، در نتیجه این پیشامد، دانشجویان تصمیم گرفتند علیه این تصمیم غیرقانونی که حتی آزادی شغل را از پزشکان سلب می‌کرد، مبارزه کنند و به دنبال آن از رفتن به کلاس‌های درس خودداری کردند و اعلام نمودند تا از آزادی شغل خود مطمئن نشوند در بیمارستان‌ها و کلاس‌های درس حاضر نخواهند شد.
[۶] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۸-۱۹.

این مقاومت دانشجویان پزشکی در آن سال‌های خفقان به کلی بی‌سابقه و غیرمنتظره بود و دولت که نتوانست اراده دانشجویان را درهم بشکند، به ناچار تصمیم خود را لغو کرد ولی به دنبال این شکست چندین تن از دانشجویان را هنگام امتحان از پشت میز درس به زندان کشاند که تا شهریور ۱۳۲۰ش در آن جا ماندند.
[۷] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۹.

پس از سال ۱۳۲۰ش بود که سازمان‌های دانشجویی شکل گرفت. ابوالحسن ضیاء ظریفی از عناصر مارکسیست به نقل از دکتر منصور شمسا که خود از فعالان مبارزات دانشجویی در سال‌های نخست دهه ۱۳۲۰ش بود، در مورد چگونگی تشکیل سازمان دانشجویی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران می‌نویسد: «پس از حوادث شهریور ۱۳۲۰ش با آزادی‌های سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی که در میان آنان تنی چند دانشجو حضور داشتند حرکت‌هایی در میان دانشجویان تهران که در آن زمان شش دانشکده را در بر می‌گرفت آغاز شد که در سال ۱۳۲۳ش دبیرستان‌ها را نیز فرا گرفت. باری در سال ۱۳۲۳ همزمان در سه دانشکده ادبیات، پزشکی و فنی تشکل‌ها شکل گرفتند. در دانشکده پزشکی این کار با رهبری دکتر نصرت‌الله جهانشاهل و از اعضای فرقه دمکرات آذربایجا ن شروع شد. او که در زمره پیروان دکتر تقی ارانی بود و از کلاس دانشکده به زندان برده شده بود، در این زمان سال دوم پزشکی بود.»
[۸] ضیاءظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۶.


۲.۲ - سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ شمسی

از سال ۱۳۲۰ش تا ۱۳۳۲ش سه گرایش فکری چپ، مذهبی و ملی بر روی افکار دانشجویان تاثیر گذاشت. گرایش مارکسیستی عمدتاً تابع حزب توده بود. حزب توده با مطرح کردن شعارهای مبارزه با فاشیسم و امپریالیسم، عدالت اجتماعی، رفع مشکلات مربوط به فقر، ایجاد رفاه و پنهان کردن وابستگی خود به شوروی، در میان روشنفکران و دانشجویان از نفوذ زیادی برخوردار شد.
[۹] سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۲.

یکی از مراکز عمده آن سازمان، دانشگاه تهران بود که در تشکیل «اتحادیه دانشجویان دانشگاه تهران» نقش بسیار داشت. تا آن جا که در اواخر سال ۱۳۲۵ش رییس دانشگاه تهران به سفیر انگلیس اعلام کرده بود که اکثر دانشجویان دانشگاه به شدت تحت تاثیر حزب توده هستند.
[۱۰] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۸.
به این ترتیب حزب توده در دانشگاه از نفوذ فراوانی برخوردار شد و با وجود عقب‌نشینی سال‌های ۱۳۲۵-۱۳۲۶ و انشعاب‌های داخلی سال‌های ۱۳۲۶-۱۳۲۷حزب توده همچنان در دانشگاه تهران قدرتمند بود.
[۱۱] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۹.

به دنبال سوء قصد نافرجام به جان شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ش و اعلام خبر غیرقانونی بودن حزب توده، از فعالیت سازمان جوانان حزب توده و دیگر سازمان‌های وابسته به آن حزب جلوگیری به عمل آمد و در همان سال نیز دولت، دانشجویان دانشگاه تهران را ملزم به امضای تعهدنامه عدم دخالت در سیاست کرد.
[۱۲] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳.

با وجود غیرقانونی بودن حزب توده، آن حزب در سال ۱۳۲۸ش به تشکیل سازمان دانشجویان کوی دانشگاه اقدام کرد که هدف اولیه آن سازمان رفع مشکلات رفاهی دانشجویان ساکن کوی دانشگاه اعلام شده بود.
[۱۳] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۵-۶۹.
همچنین در بهار ۱۳۲۹ش با ادغام سازمان‌های دانشجویی دانشکده‌ها، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران تاسیس شد.
[۱۴] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۸۳.

این سازمان که با انجمن بین‌المللی دانشجویان در پراگ ارتباط تشکیلاتی برقرار کرده بود، در دوران حکومت دکتر مصدق، عمده‌ترین مخالفت‌ها و اعتراض‌های سیاسی و صنفی دانشجویان را بر ضد دولت انجام داد.
[۱۵] سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۴.

یکی دیگر از گرایش‌هایی که در میان دانشجویان تاثیر گذاشت، گرایش مذهبی بود. نخستین انجمن اسلامی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۳ش توسط دانشجویان دانشکده پزشکی به منظور مقابله با فعالیت‌های گسترده حزب توده و بهایی‌ها در دانشگاه تاسیس شد.
[۱۶] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۶.
مهدی بازرگان، آیت‌الله سید محمود طالقانی و یدالله سحابی از حامیان انجمن اسلامی بودند که فعالیت‌های انجمن سعی داشت تبلیغات ضد اسلامی دانشجویان توده‌ای و بهایی را خنثی کند.
[۱۷] متین، افشین، کنفدراسیون (تاریخ جنبش دانشجویان ایران در خارج از کشور ۱۳۳۲-۱۳۵۷)، ترجمه: ارسطو آذری، تهران: موسسه‌ی نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۷۸ ص۶۳، ۶۴.

شکل‌گیری گرایش‌های فکری و فعالیت‌های ملی‌گرایانه در میان دانشجویان دیرتر از فعالیت انجمن اسلامی دانشجویان شروع شد. از طرف دیگر تفکیک گرایش‌های ملی و مذهبی دانشجویان در دهه ۱۳۲۰ش با توجه به ماهیت و پیچیدگی خاص این دهه و به ویژه در اثر حمایت گروه‌های ملی و مذهبی از نهضت ملی شدن صنعت نفت و نیز مقابله با گسترش نفوذ حزب توده در دانشگاه، متاثر از فعالیت احزاب ایران، ملت ایران، جمعیت مردم ایران و حزب زحمت‌کشان بود.
[۱۸] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۲۴.

به هر ترتیب نیروی ملی در دانشگاه در مقابل «سازمان دانشجویان دانشگاه تهران»، «سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران» را تاسیس کردند که مرکز تجمع و کار مشترک همه نیروهای ملی با‌ اندیشه‌های اسلامی و غیراسلامی به شمار می‌رفت و از جمله فعالیت‌های آنها انتشار روزنامه «دانشجویان» بود.
[۱۹] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷.


۲.۳ - سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۳۲ شمسی

جنبش دانشجویی که سال‌های ۱۳۲۰تا ۱۳۳۲ش شکل گرفت دارای ویژگی‌های خاصی بود. یکی این‌که جریان‌های سیاسی که در بیرون وجود داشت آنها را تحت تاثیر خود قرار داده بود و همچنین یک چند پارگی و اختلاف در میان جنبش‌های دانشجویی وجود داشت. به هر ترتیب سیاست دانشجویان در خصوص اوضاع سیاسی کشور و روند رویدادها خواه ناخواه آنها را وارد مناسبات سیاسی و درگیری‌های حزبی این سال‌ها کرده بود.
دانشگاه تهران که در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت یکی از ارکان مبارزه علیه استعمار انگلیس به شمار می‌رفت در جریان‌های سیاسی اوایل دهه ۳۰ و حوادث بعد از کودتا نیز نقش مؤثری در ادامه مبارزه علیه استبداد داخلی و استعمارگران خارجی ایفا کرد. شرکت در قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ش و حمایت از دولت دکتر مصدق، از جمله اقداماتی بود که سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران در مقابله با استبداد از خود نشان داد.
[۲۰] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷، .
[۲۱] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷ ص۱۷۵.

در دوران پس از کودتای آمریکائی، انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش با توجه به این که فعالیت گروه‌های سیاسی با سرکوب شدید مواجه شدند ولی جنبش دانشجویی همچنان به فعالیت خود ادامه داد. در سال‌های بعد از کودتا، یکی از هفت کمیته نهضت مقاومت ملی را «کمیته دانشگاه تهران» تشکیل می‌داد و آن دانشگاه یکی از مراکز عمده نهضت مقاومت به شمار می‌رفت.
[۲۲] نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴.

کمیته دانشگاهی نهضت مقاومت ملی با فعالیت‌های مؤثر خود جبهه مقابله با استبداد را به عهده داشت و فعالیت‌هایی نظیر راهپیمایی‌ها، اعتراضات خیابانی، اعتصابات و پخش اعلامیه و غیره را رهبری می‌کرد.
[۲۳] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۸.
در سال ۱۳۳۲ش با بازگشایی دانشگاه، فعالیت دانشجویان نیز شروع شد. در ۱۶ مهرماه همان سال تظاهراتی از سوی کمیته دانشگاه ترتیب داده شد. در آن تظاهرات وسیع که حدود ۲ هزار نفر از دانشجویان شرکت داشتند، دانشگاه تهران، مدارس و بازار تهران تعطیل شد. همچنین در ۲۱ آبان همان سال نیز دانشجویان در تظاهرتی که منجر به تعطیلی بازار و مراکز آموزشی شد شرکت کردند.
[۲۴] نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳.

یکی دیگر از حوادث ناگوار جنبش دانشجویی در دهه ۳۰ شمسی به این صورت بود که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به منظور بررسی مستقیم اوضاع ایران به تهران آمد. دانشجویان در شانزدهم آذر همان سال در اعتراض به این سفر، دست به تظاهرات زدند و مردم را به مقاومت فراخواندند. در این اثنا پلیس در صحن دانشگاه به روی دانشجویان آتش گشود و سه دانشجو به نام‌های شریعت رضوی، مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی شهید شدند. این امر موجب بروز واکنش مردم شد و این روز را «روز دانشجو» نام‌گذاری کردند.
[۲۵] صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۳.
[۲۶] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۱۸.

به این ترتیب پس از کودتا، یکی از مکان‌هایی که به مخالفت خود با رژیم ادامه داد دانشگاه تهران بود که با مخالفت‌های خود عملاً رژیم کودتا را از رسیدن به اهدافش باز می‌داشت ولی رژیم با یک برنامه از پیش تعیین شده این مکان را به خون کشید. در هر حال جنبش دانشجویی پس از حوادث سال ۱۳۳۲ش به دلیل فشارهای رژیم هر چند تا حدودی دچار رکود شد ولی به صورت مقطعی فعالیت‌ها و تحرکاتی را از خود بروز می‌داد، از جمله در ۲۹ مهرماه ۱۳۳۲ش دانشجویان در خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران به دلیل انعقاد قرارداد کنسرسیوم تظاهرات کردند.
[۲۷] سرخوش، علی، «جنبش دانشجویی ایران»، ماهنامه ایران فردا، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۶۲.
در این تظاهرات طیف‌های مختلف جنبش دانشجویی مشارکت داشتند.
[۲۸] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۲.


۲.۴ - سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۶شمسی

سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۶ش با تاسیس ساواک، فعالیت‌های سیاسی گروه‌ها و احزاب تحت نظر گرفته شد که دانشگاه و جنبش دانشجویی نیز از این امر مستثنی نبود و آنان مجبور شدند که فعالیت‌های خود را محدود کنند. در سال ۱۳۳۶ش هنگام حمله اسراییل به کانال سوئز، دانشجویان مخالفت‌های خود را با سیاستهای تهاجمی آمریکا و دولت‌های حامی اسراییل در صحنه سیاسی با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند و به این ترتیب علاوه بر حضور فعال در مسائل کشور، حساسیت خود را در قبال مسائل بین‌المللی نیز نشان دادند.
[۲۹] صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۴.


۲.۵ - سال‌های ۱۳۳۹-۱۳۴۰ شمسی

در سال تحصیلی ۱۳۳۹-۱۳۴۰ش دانشجویان در حمایت از خواسته‌های خود مبنی بر تضمین آزادی انتخابات که در مجلس سنا تحصن کرده بودند، در روز ۵ بهمن ۱۳۳۹ش در دانشگاه تهران اعتصاب کردند و شب را در دانشکده ادبیات به صبح رساندند. برخی از منابع تعداد دانشجویان متحصن در دانشکده ادبیات را ۴ هزار نفر ذکر کردند. این اعتصاب در روز بعد با خروج دانشجویان از دانشگاه و تظاهرات آنان در اطراف دانشگاه و با سرکوب پلیس به پایان رسید.
[۳۰] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۵.

یکی دیگر از اعتصابات دانشجویان در دهه سی در ۱۳ بهمن ۱۳۳۹ش بود که دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات دوره دوم مجلس بیستم به تظاهرات پرداختند و به دنبال آن، در ۴ اسفند اتومبیل منوچهر اقبال (وزیر دربار) را در محوطه دانشگاه به آتش کشیدند و همزمان با افتتاح مجلس، همگام با مردم برای اعتراض به شیوه برگزاری انتخابات دست به تظاهرات زدند.
[۳۱] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۰.

در بهمن سال ۱۳۴۰ش نیز هیئت اجرایی جبهه ملی در جلسه ۲۷ دی ۱۳۴۰ش موافقت کرد که برای اعتراض نسبت به اخراج دانش‌آموزان مدرسه دارالفنون و قطع کمک هزینه تحصیلی دانشجویان سال اول دانشسرای عالی، روز اول بهمن تظاهراتی در دانشگاه تهران برگزار کند.
[۳۲] کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷.
در روز اول بهمن ۱۳۴۰ش هنگام برگزاری تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران با افزایش تعداد دانشجویان، عده‌ای از دانشجویان به سمت مدرسه دارالفنون و وزارت فرهنگ رفتتند که با سرکوب شدید نیروهای دژبان، ژاندارمری و دانشکده پلیس روبه رو شدند؛ که صدها نفر مجروح و مصدوم از طرفین، به ویژه دانشجویان برجا ماند و همچنین خسارت بسیار زیادی به دانشگاه وارد شد.
[۳۳] کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷-۵۰.
به دنبال این واقعه، دانشگاه تهران به مدت ۷۰ روز به حالت تعطیل درآمد و چندین نفر از دانشجویان بازداشت شدند.
[۳۴] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۱۳۴.



با کناره‌گیری علی امینی از نخست‌وزیری و آغاز کار اسدالله علم، شاه تلاش کرد قدرت را کاملاً به صورت متمرکز در اختیار بگیرد و برنامه اصلاحات مورد نظر آمریکا را اجرا کند. از این‌رو به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که در برگیرنده اقدام‌هایی برای کاهش نفوذ دین در سیاست بود اقدام کرد.
[۳۵] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۷.
به دنبال اعلام تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهرماه ۱۳۴۱ش توسط روزنامه‌ها، امام خمینی ابتکار عمل را در دست گرفت و تلاش کرد تا مراجع با وحدت موضع به رسالت تاریخی خود عمل کنند.
[۳۶] حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۰، ۱۴۱.

و به این ترتیب مرجعیت شیعه که بعد از فوت آیت‌الله العظمی سیدحسین بروجردی، نزدیک بود با بحران خلاء قدرت رهبری مواجه شود، رهبری خود را پیدا کرد. در این زمان تلگراف‌های متعددی از سوی علما به شاه مخابره شد و نسبت به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اعتراضاتی شد. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) به هدایت جریان اعتراضات حوزه علمیه قم پرداختند و سعی کردند که اعتراض را سراسری کنند و به همین دلیل با نوشتن نامه‌هایی علمای شهرها را به مبارزه فراخواندند.
[۳۷] حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۲-۱۴۳.

برخلاف تصور حکومت، مخالفت سرسختانه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) با لایحه انجمن‌ها نشان داد که علمای مذهبی نه تنها جدی‌ترین مخالفان برنامه دولت خواهند بود، بلکه در این مخالفت از حمایت دانشجویان نیز برخوردار هستند که نمونه بارز آن در مراسم چهلمین روز درگذشت آیت‌الله العظمی بروجردی مشهود شد. شرکت جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان انجمن اسلامی دانشجویان در این مراسم و استقبال عده‌ای از روحانیون حوزه علمیه قم از آنان نشان داد که دانشجویان حامی مناسبی برای نهضت نوپای اسلامی به شمار می‌روند.
[۳۸] باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، چاپ دوم، جاول، تهران: انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۷.

انجمن اسلامی دانشجویان در آن مراسم با پرچم‌های سیاه و دو پرچم سفید به خط قرمز که شعارهایی به عنوان: «فوت یگانه رهبر شیعیان جهان را به جامعه روحانیت و مردم مسلمان ایران تسلیت می‌گوییم. هدف اسلام آزادی و مساوات است. اجتماع ما نشانه روح ایمان است. به نمایندگی از همه دانشجویان اسلامی.»
روی آن نوشته شده بود، شرکت کردند. همچنین اعلامیه‌ای صادر کردند که در آن ضمن انعکاس تاثر دانشجویان از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، از مراجع مذهبی درخواست شده بود که در امر برگزیدن مراجع و فلسفه اداره امور مسلمین به نکات اصولی و مبانی عقیدتی و حقایق حکومت اسلام توجه شود و به منظور مقابله با مسلک‌های سیاسی و اجتماعی فعال در دانشگاه از حوزه علمیه قم استمداد شده بود که نظام اجتماعی اسلام را به طور روشن در اختیار دانشجویان قرار دهند و موجبات همبستگی حوزه و دانشگاه را فراهم آورند.
[۳۹] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱-۴۳۴.

همچنین در همین جلسه بود که حجت‌الاسلام سیدمرتضی برقعی واعظ از دانشجویان تشکر کرد و از آنان خواست که اصول و مبانی مذهب را رعایت کنند و آلت دست افکار پلید ماجراجویان و معاندین مذهب و مملکت نشوند و ضمناً به آنها گفت که شما سرمایه‌های کشور هستید به شرطی‌که آموخته‌های خود را بر طبق اصول و مبانی شریعت به کار بندید.
[۴۰] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱.

از جمله کارهای دیگر دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران این بود که با انتشار اعلامیه‌ای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را محکوم کردند و به دولت اخطار دادند که: «فکر نکند با عدم توجه به تذکرات خردمندانه علما و مراجع تقلید بتواند راه خود را پیش ببرد. ما دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران تا آخرین لحظه از این نهضت مقدس حمایت می‌کنیم و تا حصول پیروزی از پا نخواهیم نشست و خون خود را برای برقراری حکومت قرآن و قانون اساسی وقف نموده‌ایم و افتخار ما آن است که برای کسب آزادی از دست رفته خود، به اجداد عزیزمان که شهدای راه قرآن و آزادی هستند، بپیوندیم.»
[۴۱] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۵.

دولت علم به ناچار در دهم آذر ۱۳۴۱ش به طور رسمی لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را لغو کرد.
[۴۲] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول (زمینه‌ها)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران: ۱۳۷۸، ص۲۰.
بعد از لغو این لایحه دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران در اعتراض به نشریاتی که خود را متکی به دانشجویان معرفی می‌کردند و به تبلیغ و جلوگیری از دخالت روحانیت در سیاست می‌پرداختند، اعلامیه‌ای صادر کردند که در آن آمده بود: «این نشریات و منابع الهام آنها باید بدانند که دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، در تمام موارد پشتیبان مراجع تقلید بوده و هرگز عملیات خلاف قانون دولت‌ها را تایید نکرده‌اند و در تمام موارد به دعوت روحانیون پاسخ مثبت داده و با افکار مترقیانه ایشان همکاری نموده‌اند.»
[۴۳] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار ۱۳۸۳، ص۲۴۵.

شاه در راستای اجرای برنامه رفرم اجتماعی و اقتصادی و نادیده گرفتن قانون اساسی در ۶ بهمن ۱۳۴۱ش برنامه انقلاب سفید را به همه‌پرسی گذاشت. این برنامه که با حمایت آمریکا در زمینه اصلاحات ارضی، ملی کردن جنگل‌ها، فروش سهام کارخانه‌ها و سهیم کردن کارگران در منافع کارگاهی، لایحه اصلاح قانون انتخابات و تشکیل سپاه دانش صورت گرفت و با وجود ظاهر فریبنده و شعارهای آن، در باطن باعث مشکلات زیادی در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور می‌شد.
[۴۴] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۸.

در این شرایط که حکومت تبلیغات گسترده‌ای برای حضور مردم در رفراندوم اصول شش گانه انجام می‌داد، در ۳ بهمن ۱۳۴۱ش همزمان با تظاهرات روحانیون، بازاریان، کشاورزان و کارگران در تهران، در دانشگاه تهران نیز تظاهراتی علیه رفراندوم انجام شد. در این روز تعدادی از افراد بازداشت شدند که چند نفر از وعاظ از جمله آنها بودند.
[۴۵] منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۵۳۶.

چهارم بهمن نیز دانشجویان با پیوستن به مردم به مخالفت خود ادامه دادند و همبستگی خود را با مراجع اعلام کردند. شرکت دانشجویان دانشگاه تهران در تظاهرات مردمی و همگام با علمای مذهبی موجب خشم حکومت شد و همین امر سبب شد که عده‌ای از چاقوکشان سازمان ساواک در همین روز (۴ بهمن) در حالی‌که سرتیب حکیمی (مسئول انتظامات دانشگاه تهران) در پیشاپیش آنها حرکت می‌کرد با شعار جاوید شاه به دانشگاه یورش ببرند، پلاکاردی را که دانشجویان بالای درب ورودی دانشگاه نصب کرده بودند پایین کشیده و آتش زدند؛ آنگاه به دانشکده‌ها هجوم برده، وسایل علمی آزمایشگاه‌ها را در هم شکستند و دانشجویانی را که در کلاس‌ها بودند به چوب بستند و به شدت مجروح ساختند.
بنابر اعلامیه دانشجویان دانشگاه، بر اثر این حمله تمام سرسراهای دانشکده پزشکی، فنی و علوم از خون پر شده بود و این تراژدی خونین ساعت ۱۲ آن روز پایان یافت و آدمکشان (ساواک) در حالی که عکسی از شاه در پیشاپیش خود حمل می‌کردند، دانشگاه را ترک کردند.
[۴۶] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۵.
امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) اعلامیه‌ای که جامع مواضع قاطع و سازش‌ناپذیر سیاسی و انقلابی بود، به مناسبت چهلمین روز واقعه مدرسه فیضیه خطاب به ملت صادر کردند و علاوه بر اینکه شخص شاه را مقصر اصلی دانستند حمله نیروهای دولتی را نیز به دانشگاه تهران محکوم کردند.
[۴۷] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد دوم (فیضیه)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۷۸، ص۱۳.
[۴۸] امام خمینی، صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج۱، ص۴۶.

همچنین دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت چهلمین روز واقعه فیضیه اعلامیه‌ای منتشر کردند که در آن سیاستهای استعماری انگلستان و آمریکا در ایران و سایر کشورهای اسلامی افشا شده بود.


ایام محرم بهترین موقعیت برای روحانیون ایران بود تا مبارزه خود را علیه حکومت پهلوی ادامه دهند زیرا دستگاه حاکمه با در دست داشتن کلیه امکانات تبلیغاتی و با جلوگیری از پخش نشریه‌های آزاد، وسیله‌ای برای اظهار نظر و اعتراض مخالفان نگذاشته بود. ولی ایام سوگواری ماه محرم این فرصت را به روحانیون می‌داد تا از طریق منابر، مردم را نسبت به حوادث مملکت آگاه کنند.
محرم سال ۱۳۴۲ شرایط ویژه‌ای داشت، از سویی رژیم نگران انفجار انقلابی بزرگ بود و از سوی دیگر مردم و روحانیون محرم را فرصت مناسبی برای بیان اعتراضات خود می‌دانستند. بر این اساس برای همه مسئولان سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی کشور دستور کارهای ویژه‌ای صادر شد. در بخشی از این دستور کارها آمده بود: «در ایام محرم عده‌ای در صددند با استفاده از تجمع‌هایی که برای تعزیه‌داری و تنظیم شعائر اسلامی از طرف مردم در شهرها و دهات به وجود می‌آید، تبلیغات سوء برای گمراه کردن افراد بی‌اطلاع در موضوع اصلاحات اساسی که در کشور در شئون مختلف و مخصوصاً اصلاحات ارضی شروع شده است بنمایند.»
[۴۹] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۶۶۹-۶۷۰.

همچنین ساواک جمعی از گویندگان مذهبی را احضار کرد و با تهدید و ارعاب به آنها یادآور شد که در سخنان خود بر ضد شخص شاه مطلبی نگویند، از اسراییل و آنچه مربوط به اسراییل است، مطلبی گفته نشود و نگویند اسلام و قرآن در خطر است و دستگاه را ضداسلامی نخوانند.
[۵۰] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸، ص۲۴-۲۵.

با همه این تدارکاتی که رژیم دیده بود، امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) به منظور مقابله با رژیم و برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم عزاداری در بیانیه‌ای خطاب به وعاظ و گویندگان، توصیه کرده بود: «فریضه دینی خود را ادا کنید و از سید مظلومان، فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گیرید. از توهم چند روز حبس و زجر نترسید. آقایان بدانند که خطر امروز برای اسلام، کمتر از خطر بنی‌امیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا، با اسراییل و عمال آنها همراهی می‌کند. خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید، سکوت در این ایام، تایید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. اگر به واسطه سکوت شماها به اسلام لطمه‌ای وارد آید نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسئول هستید. از اخافه و ارعاب سازمان‌ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید.»
[۵۱] دهنوی، م، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و فتاوی امام خمینی از نیمه دوم ۱۳۴۱ تا هجرت به پاریس، تهران: انتشارات چابخش، ۱۳۶۰، ص۵۴-۵۵.

ژبا صدور این بیانیه تحرک تازه‌ای در میان روحانیون پدید آمد تا در شهرها و روستاها جنایت‌های رژیم را افشا کنند. در شهر قم که جرقه‌های مخالفت و ضدیت با رژیم از آن جا شروع شد، روحانیت آگاه و سازش ناپذیر و در راس آنها امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) مصمم و استوار درصدد برآمدند تا ماهیت ضد مذهبی شاه و حکومتش را افشا کنند، تظاهرات مذهبی روز عاشورا با شکوه برگزار شد. عصر روز عاشورا یعنی سیزدهم خرداد، امام در مدرسه فیضیه به سخنرانی پرداختند. سخنرانی ایشان در آن روز به قدری مهم و تاثیرگذار بود که برخی آن را مانیفست انقلاب نام نهادند.
[۵۲] جعفری، فریبا، نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ص۷۱.

به هر ترتیب، روز عاشورا در تهران دسته‌ها به صورت هیئت عظیم عزاداری در خیابان‌ها ظاهر شدند که امری معمولی و متعارف می‌نمود اما شعار «خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» چیزی نبود که رژیم تاب تحمل آن را داشته باشد، به ویژه عکس بزرگ امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در پیشاپیش جمعیت به کلی صحنه عزاداری را به یک تظاهرات سیاسی تبدیل کرده بود و همچنین عده زیادی از مردم که در سال‌های قبل تماشاچی این گونه دسته‌های عزاداری بودند بدانها ملحق شدند. تقریباً جمعیتی بالغ بر ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شد، که با توجه به جمعیت ۵/ ۱ میلیونی تهران در سال ۱۳۴۲ش رقم چشمگیر و قابل ملاحظه‌ای بود، شعارها محتوای کاملاً اسلامی داشت و در ضدیت کامل با آمریکا، اسراییل و رژیم شاه و حتی با نظام سلطنتی بود. طبعاً این مسئله وحشت عظیمی در دل رژیم ایجاد کرد.
[۵۳] امینی، علیرضا، تحولات سیاسی – اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۷۷-۲۷۸.

دانشجویان دانشگاه تهران نیز مانند دیگر گروه‌ها نقش فعالی در این تظاهرات داشتند. آنان به محض آگاهی از این حرکت مردمی، به سوی بازار به راه افتادند و شعارشان «خمینی پیروز است» بود.
[۵۴] از قبا تا فیضیه، جنبش مسلمانان مبارز تبریز، بی جا، ۱۳۵۹، ص۵۰.
همچنین در آن روز تراکت‌هایی در دست دانشجویان بود که روی آن نوشته شده بود: «برای سرنگونی رژیم فاسد دیکتاتوری که قصد انهدام دین و ملت ایران را دارد مردانه به پا خیزیم. مبارزه‌ای را که آغاز کرده‌ایم تا آخرین نفس و آخرین قطره خون ادامه می‌دهیم.»
[۵۵] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد۱۱۸، ص۱۴۹.

سپس دانشجویان از طرف خیابان مولوی به مسجد شاه (امام) رفتند. در این تظاهرات یکی از دانشجویان به سخنرانی پرداخت و سخنرانی او پیرامون جانب‌داری کامل از آیت‌الله خمینی و تقاضای کمک برای تجدید ساختمان مسجد فیضیه قم بود و در پایان این سخنرانی اعلام شد که مردم در جلسه مذهبی عصر که در مسجد هدایت برگزار می‌شود حضور داشته باشند.
[۵۶] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد۱۱۸، ص۱۵۶.

در عصر عاشورا ساعت ۱۶ عده‌ای حدود ۷۰۰ نفر از دانشجویان در مسجد هدایت جمع شدند و هر لحظه بر تعدادشان افزوده می‌شد. در این جلسه ابتدا دو دانشجو مطالبی پیرامون حادثه کربلا و مبارزات حسینی ایراد نمودند، سپس آیت‌الله مکارم شیرازی ضمن سخنرانی شدیداللحنی اعمال رژیم را تقبیح نمود و از عملکرد رژیم پهلوی انتقاد کردند.
پس از آن در ساعت ۱۸ و ۵۰ دقیقه جلسه به پایان رسید و عده‌ای حدود ۶۰۰ نفر از دانشجویان از مسجد خارج شدند و در همان حال اعلامیه کوچکی که در آن مردم را دعوت کرده بودند که بر ضد حکومت دیکتاتوری قیام کنند، پخش می‌کردند و در حالی که شعار «خمینی خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو» سر می‌دادند از مسیر خیابان اسلامبول و چهار راه لاله‌زار به مقابل کاخ گلستان رفتند و بعد از مدتی تعداد آنان بالغ بر ۲۲۰۰ نفر شد.
[۵۷] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۶۹۱.



چهاردهم خرداد ۱۳۴۲ش (۱۱ محرم) ساعت ۸ صبح مسجد شاه آکنده از جمعیت گردید و دنباله جمعیت تا قسمت‌هایی از بازارهای اطراف مسجد کشیده شد. با آغاز تظاهرات، در مقابل سفارت انگلیس یکی از بازاریان به نام «مجاهدی» روی کرسی قرار گرفت و نطق پرشور و جالبی ایراد کرد. عده زیادی از دانشجویان انجمن اسلامی نیز در بین آنها بودند. تظاهرات کنندگان به منظور ابراز وحدت و همبستگی بازار و دانشگاه به سوی دانشگاه تهران رفتند. دانشجویان که در کلاس‌ها بودند با شنیدن فریاد «خمینی خمینی» از کلاس‌ها بیرون ریخته و به استقبال مردم شتافتند.
[۵۸] معادیخواه، عبدالمجید، طلوع فجر تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۶۱، ص۷۷.
[۵۹] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۸، ص۲۲۹.

با پیوستن دانشجویان به مردم تظاهرات شور و هیجان تازه‌ای به خود گرفت و جمعیت در پیاده رو دانشگاه فریاد «خمینی بت شکن...» ابتدا یکی از دانشجویان نطقی در پشتیبانی تظاهرات ایراد کرد و سپس نماینده دانشجویان دانشگاه تهران سخنرانی کرد و تاکید نمود که چون رهبری امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) موجب بسیج همگانی توده‌های ایرانی و بیداری آنان شده، پیروزی ملت ایران علیه امپریالیسم و ارتجاع حتمی خواهد بود و یادآور شد که دانشگاه سالیان درازی است که به علت مبارزه با هیئت حاکمه فاسد ایران بارها مورد هجوم دژخیمان شاه قرار گرفته ولی سنگر مقاومت هرگز سقوط نکرد و از مبارزه بازنایستاد.
[۶۰] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۴۱-۴۴۲.
[۶۱] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۳، ص۳۴.

بعد از پایان سخنرانی دانشجویان با شعار «سلام بر خمینی، درود بر مصدق»، «خمینی رهبر شیعه، مصدق رهبر ملی»، «اتحاد، مبارزه، پیروزی» به سمت میدان ۲۴ اسفند (میدان انقلاب) حرکت کردند و از آن جا به سمت کاخ مرمر رفته و شعار مرگ بر این دیکتاتور سر دادند. سرانجام تظاهرات در ساعت ۱۴ بعدازظهر در بازار و پس از سخنرانی یکی از بازاری‌ها با عنوان قدرشناسی از پیوستن و همکاری دانشگاهیان به پایان رسید.
[۶۲] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۴۳.
تظاهرات روز ۱۴ خرداد یکی از تظاهرات‌های باشکوهی بود که در آن دانشجویان و بقیه اقشار جامعه به خصوص بازاریان در کنار هم به حمایت از نهضت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) برخاستند.


به دنبال سخنرانی تاریخی عصر عاشورای امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) و زیر سوال بردن ماهیت رژیم شاه و احساس خطر از سوی رژیم، ساعت ۴ صبح روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش ماموران ساواک به منزل امام در قم حمله کرده و وی را دستگیر و به تهران انتقال دادند.
[۶۳] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، ص۲۵.
اتهام امام اقدام بر ضد امنیت داخلی عنوان شده بود.
[۶۴] منصوری، جواد، قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲، تهران: حوزه هنری، ۱۳۷۶، ص۱۷۱.
ولی امام در پاسخ به بازپرس نظامی، از جواب دادن به سوالات به دلیل فقدان استقلال قضایی در ایران و تحت فشار بودن قضات خودداری کرد.
[۶۵] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۴۲۶.

با انتشار خبر بازداشت شبانه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در قم، مردم به همراه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی فرزند وی، به سوی صحن مطهر حضرت معصومه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به راه افتادند و ضمن دادن شعار، خواستار آزادی آیت‌الله خمینی شدند.
[۶۶] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۶.
رسیدن خبر به تهران، موجی از هیجان و خشم را در میان مردم برانگیخت.
[۶۷] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، ص۲۵.
نقطه مهم تحرکات از بازار تهران آغاز شد و تعدادی از بازاری‌ها ضمن رساندن این خبر به گوش دیگران، خواستار بسته شدن مغازه‌ها در اعتراض به این عمل رژیم شدند.
[۶۸] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۴۲۷.

به این ترتیب تظاهرات تهران از میدان بارفروش‌ها شروع شد و در بازار و میدان ارک به اوج خود رسید، مردم خشمگین در مقابل شاه قرار گرفته بودند. انبوه جمعیت در تظاهرات، مردم را بر آن داشت تا در راه واژگونی رژیم گام بردارند. جمعی برای در اختیار گرفتن رادیو، یورش بردند ولی با آتش سلاح‌های گرم سربازان و افراد پلیس به عقب رانده شدند. گروه دیگری به چند پاسگاه پلیس حمله کردند و تعدادی اتوبوس و کامیون دولتی و باجه تلفن به آتش کشیده شد.
[۶۹] امینی، علیرضا، تحولات سیاسی-اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۸۵.

محسن رفیقدوست که یکی از سازمان‌دهندگان امر تظاهرات همراه با شهید عراقی و دیگر مبارزان اسلامی بود، می‌گوید ما به محض اطلاع از دستگیری مرجع تقلیدمان به راه افتادیم و با پیوستن این افراد و دسته‌ها و به وجود آمدن خیل عظیم تظاهرات کنندگان، جنبش عظیم ۱۵ خرداد شکل گرفت.
[۷۰] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با محسن رفیق‌دوست، جلسه دوم، ص۱-۱۷.

در وقایع ۱۵ خرداد یکی از ویژگی‌های مهم فعالیت دانشجویان آن بود که آگاهانه وارد عمل شدند. دانشجویان دانشگاه تهران به محض اطلاع از دستگیری امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) واکنش نشان دادند. آنها صبح روز ۱۵ خرداد کلاس‌های درس را ترک گفته، در محوطه دانشگاه به تظاهرات پرداختند.
[۷۱] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ج۳-۴، ص۳۶۹.
در ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح همان روز عده زیادی از دانشجویان در دانشکده هنرهای زیبا تجمع کردند و بر سر در دانشگاه پلاکاردهایی با عنوان «خمینی را دیشب گرفتند» نصب کرده بودند.
[۷۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۹، ص۳۲.

همچنین در تظاهرات داخل دانشگاه شعار پارچه‌ای با خون تهیه شده بود که روی آن نوشته شده بود: «دیکتاتور خون می‌ریزد، مرگ بر دیکتاتور خون آشام.» همچنین دو پلاکارد در دانشگاه نصب شده بود که عبارت «مرگ بر این دیکتاتور خون آشام – دیکتاتور خون می‌ریزد.» روی آن نوشته شده بود.
[۷۳] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۳۰.
دانشجویان پس از تظاهرات داخل دانشگاه با تظاهرات دسته جمعی و شعارهای انقلابی از دانشگاه خارج شده، دامنه تظاهرات را به خیابان‌ها کشیدند و با فریادهای رعدآسای «خمینی را آزاد کنید» شور و احساسات مردم را برانگیختند. پلیس دانشگاه را تعطیل کرده و با تانک و توپ در محاصره قرار داد.
[۷۴] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۶۹.

به این ترتیب ده‌ها هزار نفر از مردم مسلمان پایتخت و حومه از دانشجو و روحانی و فرهنگی گرفته تا بازرگان و عمده فروش تا دستفروش و کارگر و زارع همه و همه دوش به دوش هم متحد و یکپارچه به یاری امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) شتافتند و با فریادهای رعدآسای «یا مرگ یا خمینی، خمینی پیروز است، مرگ بر شاه» تهران را به لرزه در آوردند.
[۷۵] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۷۰.

با اوج گرفتن این قیام همگانی و یورش بی‌امان مردم به کاخ مرمر و مراکز حساس دولتی، تاج و تخت شاه در معرض سقوط قرار گرفت. سرلشکر اویسی که در آن زمان فرمانده لشکر یک گارد بود مسئول سرکوب تظاهرات گردید و بی‌رحمانه به کشتار مردم پرداخت و به این ترتیب میدان ارک (مقابل اداره انتشارات رادیو)، میدان توپخانه (مقابل اداره پلیس و اداره تسلیحاتی ارتش) و خیابان‌هایی که به کاخ مرمر منتهی می‌شد به صورت کشتارگاه‌های مخوفی در آمد و از اجساد شهیدان و مجروحین انباشته شده بود.
[۷۶] فردوست حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی تهران: موسسه اطلاعات، ۱۳۷۴، ص۵۱۳.
[۷۷] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۷۰-۳۷۱.

تا ساعت ۳ بعداز ظهر زد و خورد با نیروهای نظامی ادامه داشت و بعد از ساعت ۳ یک آرامش نسبی حکمفرما شد و مردم پراکنده شدند در حالی که بیمارستان‌ها مملو از مجروحین بود.
[۷۸] امینی، علیرضا، تحولات سیاسی-اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۸۵.
در کنار افراد زخمی و دستگیرشدگان روز ۱۵خرداد بازاریان، روحانیون و افراد دیگر، تعداد دانشجویان نیز چشمگیر بود که آنها از رشته‌ها و دانشکده‌های مختلف بودند.
از دانشجویان دانشکده ادبیات و پزشکی گرفته تا دانشکده‌های معماری و فنی. همچنین جرم‌هایی که به دانشجویان منتسب می‌شد نشان از نقش آنان و متنوع بودن فعالیت‌هایشان در تظاهرات داشت. مثلاً دانشجویی صرفاً به جرم تظاهرات دستگیر و دانشجویی دیگر به جرم تحریک دانشجویان و دعوت آنان به تظاهرات دستگیر شده بود.
[۷۹] دهنوی، م، قیام ۱۵ خرداد ۴۳ به روایت اسناد، تهران: رسا، ۱۳۶۰، ص۱۳۱-۱۵۰.



روز شانزدهم خرداد شهر تهران همچنان شاهد صحنه‌های تظاهرات مردم و مقابله آنان با نیروهای مسلح بود. در این روز دانشجویان دانشگاه تهران نیز از ابتدای صبح تجمع و تظاهرات خود را شروع کردند. در گزارشات ساواک در خصوص وضعیت دانشگاه تهران در صبح روز ۱۶ خرداد آمده است که «به تدریج بر اثر ورود عده‌ای از قوای انتظامی و برداشتن شعار پارچه‌ای از درب ورودی، دانشجویان در محوطه دانشگاه اجتماع و سپس به خیابان شرقی دانشگاه و تخت جمشید وارد و در آن جا به شعار مرده باد شاه و شعارهای دیگری پرداختند. تا این ساعت تعداد آنها به ۴۰۰ نفر رسیده است.»
[۸۰] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۵.

و ساواک در گزارش دیگری می‌گوید: «نزدیک ۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مقابل دانشکده پزشکی تجمع کرده‌اند و در مورد اقدامات دولت و مقامات عالیه کشور صحبت می‌نمایند و شعارهای مخالف می‌دهند جمعیت آنها تدریجاً رو به تزاید است، شعار تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد.»
[۸۱] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۶.
سر می‌دهند و دانشجویان دانشکده حقوق و فنی هم تجمع کرده و عده آنها از ۵۰۰ نفر گذشته و در حال افزایش است و در حالی که شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» سر می‌دهند به سمت درب اصلی دانشگاه راه افتاده‌اند. در حدود ۲۰۰ نفر از دانشجویان از درب جنوبی خارج شدند ولی پس از این که متوجه شدند قوای انتظامی ممکن است آنها را مضروب نماید مجدداً به داخل دانشگاه رفته و درب‌ها را بستند. الساعه نگهبانان دانشگاه درب‌ها را باز نموده و در محل خود مستقر شدند.
[۸۲] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸.
البته پلیس نیز در جلوی درب دانشگاه مستقر است.
[۸۳] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹.

در همین روز یکی از دانشجویان به نام مصطفی سلطانی با سخنرانی خود دانشجویان را به ادامه مبارزه دعوت و شعارهایی با مضمون «تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد»، «مرگ بر دیکتاتور» ایراد نمودند.
[۸۴] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۲۳.
همچنین در همین روز از طرف کمیته دانشگاه به دانشجویان دستور داده شد که حتی‌الامکان در میان تظاهرات‌کنندگان نفوذ کرده و رهبری آنان را به عهده بگیرند.
[۸۵] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۳۴.

در دانشکده کشاورزی کرج – وابسته به دانشگاه تهران – نیز دانشجویان در روز ۱۶ خرداد اجتماع داشتند. گزارش‌های ساواک در این روز از آن جا به این صورت بود که: «۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده کشاورزی کرج اعلامیه‌ای که مربوط به پشتیبانی از آیت‌الله خمینی و ادامه تظاهرات تا آزادی او و سقوط دولت بود قرائت کردند و آقای حمیدی ناظم دانشکده در کنار ایستاده و ناظر این جریان بود»
[۸۶] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹-۱۰.

و سندی دیگر حاکی است: «قرار است بعد از ظهر روز جاری (۱۶ خرداد) کلیه دانشجویان دانشکده کشاورزی که قریب ۵۰۰ نفر هستند از دانشکده خارج شده و در داخل شهر تظاهرات بنمایند. شعار آنها در تظاهرات صبح دانشکده تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد، بود.»
[۸۷] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹-۱۰.

تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران تا ظهر ۱۶ خرداد ادامه داشت که برنامه آنها برای بعد از ظهر آن روز حضور در خیابان‌ها و همکاری با مردم بود. به همین دلیل عده‌ای از دانشجویان به سر گروهی دانشجویانی از دانشکده ادبیات به نام‌های «شاملو» و «نیکدل» دانشجویان را جمع کرده تا به سمت منطقه بازار بروند و هر کجا که اجتماعی دیدند به آنها بفهمانند که آنها دانشجو هستند و برای همکاری با آنها آمده‌اند.
[۸۸] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۱۲.
البته هر کدام از دانشجویان که به سمت دانشگاه می‌رفتند چند نفر از دوستان و اقوام خود را نیز با خود می‌بردند.
[۸۹] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۱۴.

به هر ترتیب تظاهرات دانشجویان در ۱۶خرداد تا پاسی از شب همچنان ادامه داشت تا این که ماموران دولتی در یورشی که در همان شب به کوی دانشگاه در امیرآباد بردند، صدها دانشجو را که سرگرم شنیدن نطق عاشورای امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) از نوار بودند بازداشت کرده و به زندان‌ها گسیل داشتند و خوابگاه دانشجویان را در هم ریختند.
[۹۰] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۸۹.

در روزهای بعدی دانشجویان خشمگین از اقدامات رژیم پهلوی در کوی دانشگاه تظاهراتی تدارک دیدند و با حمله به رستوران دانشگاه؛ قاب عکس شاه را که بر دیوار آویزان بود، برداشتند که با یورش نیروهای پلیس مواجه شدند. در گزارش‌های ساواک آمده است که: «در مورد تظاهرات دانشجویان در داخل کوی دانشجویان امیرآباد دانشجویانی که با رضا یزدانی در مورد شکستن قاب عکس اعلی‌حضرت همایونی همکاری داشتند عبارتند از: خلیل ضرابی، سیداحمد ثانی، حسینی، پرویز ارفع، سیدحسین کیابانی، منصور موسوی، اسمعیلی، علیرضا سرکاراتی»
[۹۱] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، سند شماره ۷۳۵۰، ص۵۳.
در این حوادث ساواک تعدادی از این دانشجویان را دستگیر و به زندان جمشیدیه تحویل داد.
[۹۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۲۱، ص۱۶۰.

در روز ۱۸ خرداد دانشجویان دانشگاه تهران بار دیگر در دانشگاه دست به تظاهرات زدند. در این روز دانشجویان امتحانات پایان ترم را با سر دادن شعار «درس بر ما حرام است» تحریم کردند.
[۹۳] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۸.
به گزارش ساواک در ساعت ۸ و ۴۵ دقیقه صبح روز ۱۸ خرداد عده‌ای در حدود ۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقابل دانشکده علوم اجتماع نموده و شعار می‌دهند.
[۹۴] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۵۶.

و حتی عده‌ای از دانشجویان در مقابل درب ورودی دانشکده حقوق اجتماع کرده بودند و با شعار درس بر ما حرام است به داخل دانشکده هجوم برده و پس از چند لحظه خارج گردیدند. درب دانشکده پزشکی بسته است و در حال شکستن درب و داخل شدن به دانشکده می‌باشند.
[۹۵] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۸.

ده دستگاه جیپ لندرور از مامورین رژیم با بلندگو در جلو دانشگاه به دانشجویان دستور تفرقه می‌دادند.
[۹۶] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
همچنین در مقابل دانشکده فنی و دندانپزشکی نیز دانشجویان در حالی که تجمع کرده بودند شعار «شاه خائن نمی‌خواهیم» سر می‌دادند به داخل دانشکده دندانپزشکی وارد شده و آن‌جا را تعطیل کردند.
[۹۷] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۹.

در همین زمان ماموران انتظامی در اطراف دانشگاه به حرکت در آمدند و دانشجویانی که تظاهرات می‌کردند مجبور شدند که دانشگاه را تعطیل کرده و آن جا را ترک کنند.
[۹۸] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
ولی «عده‌ای در حدود دویست نفر از دانشجویان دانشگاه در مقابل دانشکده فنی اجتماع و با دادن شعار – درس بر ما حرام است- به طرف دانشکده حقوق رهسپار گردیدند که کلاس‌ها را تعطیل کنند. پلیس در اطراف دانشگاه در حرکت است.»
[۹۹] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
تحلیل ساواک این بود که «اوضاع دانشگاه خوب نیست» چرا که «دانشجویان دست به تظاهرات زدند و پلیس برای حفظ انتظامات دخالت کرد.»
[۱۰۰] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.

در روزهای بعد نیز به ویژه ۱۹ خرداد دانشجویان به تجمع در دانشگاه تهران دست زدند که عوامل رژیم به وسیله فرمانداری نظامی خواستار دستگیری آنان و در صورت ادامه اخراج از دانشگاه شدند.
[۱۰۱] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸۴.

ساواک درباره وضعیت دانشگاه تهران در این روز گزارش می‌دهد: «درب جنوبی دانشگاه باز و کارمندان دانشگاه حق ورود به دانشگاه را دارند و از ورود دانشجویان جلوگیری می‌شود. دانشجویانی که در جلو درب جنوبی جمع می‌شدند از طرف دانشجویان پلیس که در مقابل دانشگاه مستقر هستند متفرق می‌شوند ولی دانشجویان دانشگاه در مقابل درب‌های شرقی و غربی دانشگاه به حال انتظار ایستاده‌اند و چنانچه پلیس آنها را متفرق نکند بیم آن می‌رود پس از این که عده آنها زیاد شد از نرده‌ها و یا درب‌های شرقی و غربی وارد و دست به تظاهرات بزنند.»
[۱۰۲] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره ۲۸۲۰-۳۳۳، ص۸۱.

گسترش تظاهرات روز نوزدهم که از سوی انجمن اسلامی دانشگاه تهران برپا شده بود باعـث شد شورای روسای دانشکده‌ها اعلام کند که «دانشگاه تا اطلاع ثانوی که بستگی به وضع روز دارد (هر موقع آرامش برقرار شود) تعطیل و امتحانات معوق خواهد ماند.»
[۱۰۳] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره ۲۸۲۰-۳۳۳، ص۸۳.

دانشجویان دانشگاه تهران در روزهای بعد نیز به تظاهرات پرداختند. آنان در ۲۱ خرداد در محل اقامت آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی جمع شده و تراکت‌هایی نیز از طرف دانشجویان پخش شد که در مورد واقعه ۱۵ خرداد بود.
[۱۰۴] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۳.
همچنین دانشجویان در دیداری که با آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله نجفی مرعشی و چند نفر دیگر از علما داشتند در مورد آمار شهدا و جنایات رژیم صحبت کردند و عنوان کردند «تا زمانی که تکلیف این خون‌های ریخته شده روشن نشده، نباید با دربار و دولت کوچکترین سازش به عمل آید.»
[۱۰۵] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۲۵۷.

در روز ۲۴ تیر اعلامیه‌ای با عنوان: «به مناسبت فرارسیدن قیام چهلمین روز شهدای ۱۵ خرداد ماه انتشار یافت.» و از طرف اتحادیه‌ی فرهنگیان و دانشجویان ایران پخش شد که در آن عنوان شده بود: «حادثه خونین کربلا صحنه رقت‌بار نینوا بار دیگر پس از هزار و سیصد سال به دست حکومت جابرانه وقت تکرار گردید عمال یزید با اسلحه گرم به وسیله تانک و مسلسل و زره پوش ۶۲۰۰ نفر از فرزندان غیور و با شهامت کشور را در روز روشن در برابر چشم میلیون‌ها افراد و صدها خارجی و خبرگزار و ده‌ها سفیر و نماینده‌های کشورهای شرق و غرب به خاک و خون کشید. کوچه و بازار، شوارع و خیابان‌ها را با خون پاک شهدای روز ۱۵ خرداد ماه رنگین ساخت. همه عالم می‌دانند تمام تظاهرات مردم غیور تهران و قم برای این بود که بزرگ مرجع اسلام یعنی حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی را دستگاه ستمگر در شب همان روز از قم به تهران منتقل کرده بود. ما با اراده خداوند متعال و پشتیبانی گرم ملت ایران در شماره جداگانه این قسمت‌ها را بررسی کرده و دروغ دستگاه ستمگر را آفتابی خواهیم کرد. اتحادیه فرهنگیان و دانشجویان ایران.»
[۱۰۶] آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۴۲.

یکی از موارد عجیب در قیام ۱۵ خرداد انکار هرگونه نقش دانشجویان از طرف وزیر فرهنگ وقت پرویز ناتل خانلری بود. در جلسه هیئت دولت – که در مورخه ۱۸/ ۳/ ۱۳۴۲ تشکیل شد – وزیر فرهنگ ادعا کرد که هیچ‌گونه ناآرامی در میان فرهنگیان مشاهده نشده است و فقط شایع شده بود که دانشجویان دانشسرای عالی اغتشاش کرده‌اند که وقتی من تحقیق کردم دیدم شایعه‌ای بیش نبوده است.
[۱۰۷] داود قاسم‌پور، نقش دانشجویان دانشگاه تهران در نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲» دانشگاه اسلامی، سال نهم، شماره ۲۸، زمستان ۱۳۸۴، ۱۹۵.
این در حالی است که با بررسی اسناد و گزارش‌های ساواک چیز دیگری برداشت می‌شود و نقش دانشجویان در قیام ۱۵ خرداد کاملاً محسوس است.
البته ساواک هم در مواقع مختلف سعی داشت تظاهرات دانشجویان را کوچک جلوه دهد به همین سبب در تحلیل‌های خود درباره تظاهرات روز ۱۸ خرداد دانشگاه تهران نوشت: «فقط در حدود ده پانزده نفر از دانشجویان با ایجاد اغتشاش و شعارهای ضد ملی و توهین به مقدسات ملی در دانشگاه موفق به بر هم زدن جلسات امتحانی و بستن دانشگاه شدند در صورتی که تمام دانشجویان با این جریانات مخالف می‌باشند ولی در اثر دوستی که با یکدیگر دارند علناً با آنها مخالفت نمی‌نمایند لذا بهتر است قسمت بازرسی دانشگاه در حین عمل این عده را شناسایی نموده و وسیله فرمانداری نظامی دستگیرشان کنند و از هر گونه تشنجی در محیط دانشگاه بدینوسیله جلوگیری نمایند و با این که وسیله اعلامیه‌ای از طرف کمیته دانشگاه تهدید نمایند که در صورت ادامه این رویه از دانشگاه اخراج خواهند شد.»
[۱۰۸] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸۴.

به هر ترتیب وقایع قیام ۱۵ خرداد مبدا تحکیم رابطه‌ی دانشجویان دانشگاه تهران با نهضت اسلامی قرار گرفت و در سال‌های بعد این رابطه ادامه داشت و همچنان از حوادث ۱۵ خرداد برای اعتراض به سیاستهای حکومت محمدرضا شاه استفاده شد.


جنبش دانشجویی دانشگاه تهران، از تاسیس دانشگاه تا آغاز نهضت اسلامی روحانیون با سه مرحله مواجه شد. مرحله‌ی اول که در سال ۱۳۱۳ش شروع و تا پایان دوره رضاشاه طول کشید. در این دوره به دلیل خفقان حاکم بر جامعه و نوپا بودن دانشگاه به جز چند اعتراض که آن هم سرکوب شد، شاهد اعتراض دیگری نبودیم. مرحله دوم که از سال ۱۳۲۰ش شروع شده و تا سال ۱۳۳۲ش ادامه داشت که در این مرحله جنبش دانشجویی به ایجاد تشکل‌های دانشجویی روی آوردند و توانستند با تاثیرپذیری از گرایش‌های فکری حاکم بر جامعه (چپ، ملی، مذهبی) خود را درگیر حوادث سیاسی کنند.
مرحله سوم جنبش دانشجویی بعد از کودتای ۲۸ مرداد بود که رژیم پهلوی بار دیگر به بستن فضای سیاسی و ایجاد خفقان در جامعه روی آورد. این امر در دانشگاه تهران با حوادث ۱۶ آذر مصادف شد. در این دوره هر چند حکومت به سرکوب دانشگاه پرداخت ولی دانشجویان نیز از حرکت بازنایستادند و اعتراضاتی را در جامعه سازماندهی کردند.
فعالیت‌های جنبش دانشجویی دانشگاه تهران از اواخر دهه ۱۳۴۰ش بیشتر سیاسی شد به ‌طوری که فعالیت‌های صنفی نیز رنگ سیاسی به خود گرفت. با بررسی اسناد این دوره متوجه می‌شویم که درخواست‌های دانشجویان از امکانات آموزشی و رفاهی به مسائل سیاسی تغییر کرد و شعارهای ساده بر در و دیوار دانشگاه جای خود را به شعارهای «آزادی زندانیان»، «ای جلاد مرگت باد.» ، «مرگ بر دیکتاتور» و غیره، داد و دانشجویان علاوه بر پخش اعلامیه به صورت مخفی و نوشتن شعار، به تجمع، اعتصاب غذا و تظاهرات پرداختند.
دانشگاه تهران از زمان اعتراضات نسبت به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به عنوان یکی از ارکان مبارزه با حکومت پهلوی به نهضت اسلامی روحانیون پیوست. از این زمان بود که دانشجویان خواسته‌های خود را با خواسته‌های علما و مراجع هماهنگ‌تر کرده و خود را به آنها نزدیک کردند که نمونه بارز آن حضور دانشجویان در حوادث ۱۵ خرداد۱۳۴۲ش بود. در مبارزات خرداد ۱۳۴۲ش دانشگاه تهران یکی از مکان‌های تاثیرگذار و هماهنگ کننده میان تظاهرات‌های دانشجویی و روحانیون و مردم و بازار بود. در این حوادث دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به بازداشت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) مانند دیگر اقشار جامعه وارد صحنه مبارزه شده و نقش خود را به خوبی ایفا کردند.
به هر ترتیب پیوستن دانشجویان دانشگاه تهران به نهضت روحانیون که با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی شروع شده و در خرداد ۱۳۴۲ش استحکام یافته بود سبب شد که دانشجویان بیش از پیش در صحنه مبارزات بر ضد رژیم پهلوی قرار گرفته و موجب گردید که در سال‌های بعد به مناسبت‌های مختلف نارضایتی خود را از عملکرد حکومت به صورت تظاهرات، پخش اعلامیه و خودداری از رفتن به کلاس‌های درس نشان دهند.


(۱) «اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۲۹-۱۳۵۷»، به کوشش: علیرضا اسماعیلی و عیسی مجدی، جاول، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهار ۱۳۸۰.
(۲) سرخوش، علی، «جنبش دانشجویی ایران»، ماهنامه ایران فردا، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱.
(۳) «دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی» در گفتگو با مهندس مهدی بازرگان، ماهنامه ایران فردا، سال اول، شماره چهارم، آذر و دی ۱۳۷۱.
(۴) «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، کاوه بیات، فصلنامه گفتگو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳.
(۵) داود قاسم‌پور، «نقش دانشجویان دانشگاه تهران در نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲» دانشگاه اسلامی، سال نهم، شماره ۲۸، زمستان ۱۳۸۴.
(۶) ازقبا تا فیضیه، جنبش مسلمانان مبارز تبریز، بی جا، ۱۳۵۹.
(۷) امینی، علیرضا، تحولات سیاسی-اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱.
(۸) آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷.
(۹) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ؛ مصاحبه با محسن رفیقدوست؛ جلسه دوم.
(۱۰) باقری، علی، خاطرات ۱۵خرداد، چ دوم، جاول، تهران: انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷.
(۱۱) پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف.
(۱۲) جعفری، فریبا، نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵.
(۱۳) جیمز، بیل، شیر و عقاب، ترجمه: فیروزه برلیان، تهران: نشر فاخته، ۱۳۷۱.
(۱۴) حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.
(۱۵) دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳و۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷.
(۱۶) دهنوی، م، قیام ۱۵ خرداد ۴۳ به روایت اسناد تهران: رسا ۱۳۶۰.
(۱۷) دهنوی، م، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و فتاوای امام خمینی از نیمه دوم ۱۳۴۱ تا هجرت به پاریس، تهران: انتشارات چابخش، ۱۳۶۰.
(۱۸) روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج۱، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱.
(۱۹) سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها.
(۲۰) صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جاول، ۱۳۸۴.
(۲۱) ضیاءظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران: شیرازه، ۱۳۸۷.
(۲۲) فردوست حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی تهران: موسسه اطلاعات، ۱۳۷۴.
(۲۳) قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول (زمینه‌ها)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران: ۱۳۷۸.
(۲۴) قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد دوم (فیضیه)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸.
(۲۵) قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد هشتم (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸.
(۲۶) کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱.
(۲۷) متین، افشین، کنفدراسیون (تاریخ جنبش دانشجویان ایران در خارج از کشور ۱۳۳۲-۱۳۵۷)، ترجمه: ارسطو آذری، تهران: موسسه نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۷۸.
(۲۸) معادی‌خواه، عبدالمجید، طلوع فجر تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۶۱.
(۲۹) منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، جاول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸.
(۳۰) منصوری، جواد، قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲، تهران: حوزه هنری؛ ۱۳۷۶.
(۳۱) نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ج۱، ۱۳۷۱.
(۳۲) حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۳.
(۳۳) صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ۱۳۸۳.
(۳۴) نگاهی به تاریخچه مبارزات سیاسی دانشگاه تهران و جنبش دانشجویی در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲.


۱. ضیاء ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۳-۱۴.
۲. علیرضا اسماعیلی و عیسی مجدی، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۲۹-۱۳۵۷، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهار ۱۳۸۰، ج۱، ص۷.
۳. جیمز، بیل، شیر و عقاب، ترجمه: فیروزه برلیان، تهران: نشر فاخته، ۱۳۷۱، ص۲۱۳.
۴. «دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی» در گفتگو با مهندس مهدی بازرگان، ماهنامه ایران فردا، سال اول، شماره چهارم، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۵۷.
۵. آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۱۹۲-۱۹۳.
۶. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۸-۱۹.
۷. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۹.
۸. ضیاءظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۶.
۹. سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۲.
۱۰. آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۸.
۱۱. آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۹.
۱۲. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳.
۱۳. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۵-۶۹.
۱۴. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۸۳.
۱۵. سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۴.
۱۶. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۶.
۱۷. متین، افشین، کنفدراسیون (تاریخ جنبش دانشجویان ایران در خارج از کشور ۱۳۳۲-۱۳۵۷)، ترجمه: ارسطو آذری، تهران: موسسه‌ی نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۷۸ ص۶۳، ۶۴.
۱۸. کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۲۴.
۱۹. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷.
۲۰. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷، .
۲۱. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷ ص۱۷۵.
۲۲. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴.
۲۳. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۸.
۲۴. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳.
۲۵. صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۳.
۲۶. ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۱۸.
۲۷. سرخوش، علی، «جنبش دانشجویی ایران»، ماهنامه ایران فردا، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۶۲.
۲۸. کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۲.
۲۹. صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۴.
۳۰. کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۵.
۳۱. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۰.
۳۲. کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷.
۳۳. کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷-۵۰.
۳۴. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۱۳۴.
۳۵. کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۷.
۳۶. حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۰، ۱۴۱.
۳۷. حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۲-۱۴۳.
۳۸. باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، چاپ دوم، جاول، تهران: انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۷.
۳۹. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱-۴۳۴.
۴۰. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱.
۴۱. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۵.
۴۲. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول (زمینه‌ها)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران: ۱۳۷۸، ص۲۰.
۴۳. حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار ۱۳۸۳، ص۲۴۵.
۴۴. کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۸.
۴۵. منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۵۳۶.
۴۶. روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۵.
۴۷. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد دوم (فیضیه)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۷۸، ص۱۳.
۴۸. امام خمینی، صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج۱، ص۴۶.
۴۹. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۶۶۹-۶۷۰.
۵۰. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸، ص۲۴-۲۵.
۵۱. دهنوی، م، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و فتاوی امام خمینی از نیمه دوم ۱۳۴۱ تا هجرت به پاریس، تهران: انتشارات چابخش، ۱۳۶۰، ص۵۴-۵۵.
۵۲. جعفری، فریبا، نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ص۷۱.
۵۳. امینی، علیرضا، تحولات سیاسی – اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۷۷-۲۷۸.
۵۴. از قبا تا فیضیه، جنبش مسلمانان مبارز تبریز، بی جا، ۱۳۵۹، ص۵۰.
۵۵. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد۱۱۸، ص۱۴۹.
۵۶. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد۱۱۸، ص۱۵۶.
۵۷. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۶۹۱.
۵۸. معادیخواه، عبدالمجید، طلوع فجر تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۶۱، ص۷۷.
۵۹. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۸، ص۲۲۹.
۶۰. روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۴۱-۴۴۲.
۶۱. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۳، ص۳۴.
۶۲. روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۴۳.
۶۳. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، ص۲۵.
۶۴. منصوری، جواد، قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲، تهران: حوزه هنری، ۱۳۷۶، ص۱۷۱.
۶۵. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۴۲۶.
۶۶. روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۶.
۶۷. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، ص۲۵.
۶۸. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۴۲۷.
۶۹. امینی، علیرضا، تحولات سیاسی-اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۸۵.
۷۰. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با محسن رفیق‌دوست، جلسه دوم، ص۱-۱۷.
۷۱. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ج۳-۴، ص۳۶۹.
۷۲. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۹، ص۳۲.
۷۳. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۲، ص۳۰.
۷۴. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۶۹.
۷۵. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۷۰.
۷۶. فردوست حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی تهران: موسسه اطلاعات، ۱۳۷۴، ص۵۱۳.
۷۷. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳-۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۳۷۰-۳۷۱.
۷۸. امینی، علیرضا، تحولات سیاسی-اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر ۱۳۸۱، ص۲۸۵.
۷۹. دهنوی، م، قیام ۱۵ خرداد ۴۳ به روایت اسناد، تهران: رسا، ۱۳۶۰، ص۱۳۱-۱۵۰.
۸۰. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۵.
۸۱. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۶.
۸۲. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸.
۸۳. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹.
۸۴. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۲۳.
۸۵. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۳۴.
۸۶. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹-۱۰.
۸۷. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۹-۱۰.
۸۸. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۱۲.
۸۹. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۱۴.
۹۰. روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۸۹.
۹۱. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، سند شماره ۷۳۵۰، ص۵۳.
۹۲. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۲۱، ص۱۶۰.
۹۳. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۸.
۹۴. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۵۶.
۹۵. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۸.
۹۶. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
۹۷. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۹.
۹۸. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
۹۹. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
۱۰۰. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۴۷.
۱۰۱. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸۴.
۱۰۲. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره ۲۸۲۰-۳۳۳، ص۸۱.
۱۰۳. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند شماره ۲۸۲۰-۳۳۳، ص۸۳.
۱۰۴. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۳.
۱۰۵. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۲۵۷.
۱۰۶. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۱۱۷، ص۴۲.
۱۰۷. داود قاسم‌پور، نقش دانشجویان دانشگاه تهران در نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲» دانشگاه اسلامی، سال نهم، شماره ۲۸، زمستان ۱۳۸۴، ۱۹۵.
۱۰۸. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، (بازتاب‌ها) (استان تهران)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، ۱۳۸۷، ج۸، ص۸۴.



مرکز بررسی اسناد تاریخی، برگرفته از مقاله «نگاهی به مبارزات سیاسی و جنبش دانشجویی دانشگاه تهران در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۸/۲۰.    






جعبه ابزار