جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی»، نوشته دکتر حسین قرچانلو، کتابی است به
زبان فارسی که به بررسی جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی میپردازد.
انگیزه مولف از نگارش این اثر آشنا ساختن دانشجویان با جغرافیای تاریخی
جهان اسلام بوده است.
کتاب دارای دو بخش است: بخش اول؛ شامل کلیاتی مرتبط با جغرافیای تاریخی است و بخش دوم؛ شامل جغرافیای تاریخی شهرهاست.
مولف در بخش اول برای هر فصل ابتدا مقدمه و تعریف ارائه کرده، سپس به نمونههایی چند اشاره نموده است.
در بخش دوم، که صرفا جغرافیایی است برای هر فصل مقدمهای جغرافیایی آورده شده، سپس به ذکر کرسی یا مرکز آن منطقه جغرافیایی و شهرهای آن پرداخته شده است.
در تنظیم فصول کتاب سعی شده، علاوه بر استفاده از منابع معتبر، از آنها بر حسب توالی تاریخی استفاده شود. ضمنا در آغاز هر فصل جغرافیایی، اطلاعاتی از وضع موجود آن منطقه جغرافیایی با توجه به کتابها، دائره المعارفها و اطلسهای جغرافیایی داده شده است.
جلد اول این کتاب دارای دو بخش است:
بخش اول: کلیات.
نویسنده در ابتدا ضمن ارائه تعریفی از جغرافیا مینویسد: جغرافیا دانشی است که از مختصات جغرافیایی مکانهای مختلف، محیط طبیعی،
آب و هوا، شرایط جوی و... بحث و گفتگو میکند. وی سپس به شاخههای گوناگون
علم جغرافیا از جمله: جغرافیای ریاضی، جغرافیای طبیعی، جغرافیای زیستی، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای سیاسی و بالاخره جغرافیای تاریخی که شاخه جدیدی از علم جغرافیا، پرداخته است.
نویسنده در ادامه به بحث از جغرافیا از دیدگاه جغرافیانویسان اسلامی اشاره کرده و سپس در مبحثی دیگر زمینهها و عوامل موثر در پیدایش و رشد دانش جغرافیا نزد
مسلمانان را برشمرده و تشریح کرده است.
فصل دوم از بخش اول کتاب، به پیدایش مکاتب جغرافیایی در اسلام میپردازد. نویسنده در تقسیم بندی که انجام داده از دو
مکتب عراقی و
مکتب بلخی یاد کرده و کوشیده است تا آثار جغرافیایی و مهمترین جغرافیانویسان اسلامی را در پرتو این دو مکتب مورد شرح و بررسی قرار دهد.
فصل سوم از بخش اول، به بحث پیدایش جغرافیای ریاضی نزد مسلمانان اختصاص دارد. نویسنده در ابتدا به سابقه اطلاعات نجومی و جغرافیایی
اعراب پیش از اسلام و آغاز اسلام اشاره کرده و آن را بسیار ابتدایی و سطحی توصیف میکند. وی معتقد است که بسیاری از این اطلاعات نجومی نیز از بابلیان و مهاجران
یهود که در سرزمین آنان اقامت کرده بودند، اخذ شده است. به گمان نویسنده در دوره خلفای راشدین و
امویان از لحاظ
علوم عقلی و توجه به
نجوم و علوم دیگر، تفاوتی با دوره
جاهلیت به
چشم نمیخورد؛ اما از دوره
عباسیان، با انتقال پایتخت از
دمشق به
بغداد، اعراب و مسلمانان با جغرافیا به گونهای علمی آشنا شدند.
فصل چهارم از بخش اول، به مبحث آغاز سیر و
سفر و پیدایش کتب جغرافیای عمومی و سفرنامهها پرداخته است. مولف دو قشر عمده از مسلمانان؛ یعنی بازرگانان و دانشمندان مسلمان را در پیدایش این دست آثار در جغرافیای عمومی و سفرنامهها موثر دانسته و از آثاری در این زمینه نام میبرد.
فصل پنجم از بخش اول، به بحث از آغاز دریانوردی مسلمانان به منظور اکتشاف جغرافیایی و توسعه
تجارت و بازرگانی اختصاص یافته است.
توجه به شگفتیها و عجایب سرزمینها، فصل ششم در بخش اول را تشکیل میدهد. نویسنده از آثار مختلفی در این زمینه یاد میکند.
فصل هفتم از این بخش، به بحث مکتب نقشه نگاری اسلامی میپردازد. نویسنده در ابتدا به تاریخچه و سیر نقشه نگاری در جهان پرداخته و از کهنترین نقشه جهان یاد کرده و در ادامه از مهمترین
دانشمندان جغرافیدان مسلمان که در زمینه نقشه نگاری صاحب اثر بودهاند، نام میبرد.
سپس نویسنده انحطاط جغرافیا را مورد بررسی قرار داده و خاطر نشان میسازد که از
قرن ششم تا قرن دهم هجری، نشانههای انحطاط در کار جغرافیانویسان مسلمان آشکار میشود و تالیفات قابل توجهی در این زمینه به وجود نمیآمد.
بخش دوم: جغرافیای تاریخی شهرها
این بخش؛ شامل چهار فصل است:
فصل اول به
جزیره العرب اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدا از اوضاع جوی و آب و هوایی
عربستان، ویژگیهای طبیعی،
کوهها،
درهها و راههای تجاری و نواحی مختلف شبه جزیره را توصیف نموده و سپس به وضعیت معیشت از جمله
کشاورزی و
دامداری و ثروتهای معدنی جزیره العرب میپردازد.
در فصل دوم که به تقسیمات عربستان مربوط است، نویسنده ابتدا به تقسیم بندی یونانیان اشاره کرده که شبه جزیره را به سه بخش: عربستان بیابانی، عربستان سنگی و عربستان خوشبخت تقسیم کردهاند. سپس به تقسیم بندی شبه جزیره توسط اعراب اشاره کرده که عربستان را به پنج بخش؛ شامل:
حجاز، تهامه،
یمن، نجد و عروض تقسیم بندی نمودهاند، اشاره میکند.
فصل سوم، به جغرافیای تاریخی بین النهرین اختصاص یافته است که در کشور کنونی
عراق دارد و نواحی دو رود
دجله و
فرات را شامل میشود.
فصل چهارم و پایانی کتاب؛ شامل آسیای صغیر و شهرهای مرزی
جزیره و
شام میباشد.
جلد دوم، کتاب که ادامه فصول بخش دوم از جلد اول کتاب است، به مباحث ذیل اختصاص یافته است:
فصل پنجم، به جغرافیای تاریخی شامات اختصاص دارد. مولف ضمن تقسیم شام به چهار ناحیه
سوریه علیا در شمال، فینیقیه در مرکز، کویلیه سریا در جنوب و سرانجام فلسطین به دست اندازی دولتهای کهن چون
بابل، آشور، هیتیها، فینیقیها، عبریها، یونانیها،
اشکانیان و
رومیان به این سرزمین پرداخته است.
نویسنده با اشاره به فتوحات مسلمین در شام و ذکر وجوه تسمیه متعدد آن از نظرگاه جغرافیادانان اسلامی به تقسیمات مختلف این ناحیه از دیدگاه ابن خردادبه اشاره کرده و سرانجام با اساس قرار دادن نظر برخی نویسندگان جدید در تقسیم شام به هفت اردوگاه به تبیین جغرافیای تاریخی آن و شهرهای هر یک پرداخته است.
نویسنده عواصم (کرسی نشینها) را نخستین اردوگاه هفت گانه شام دانسته که مرکزیت آن
شهر انطاکیه است. با تبیین جغرافیای تاریخی انطاکیه از بدو تاسیس و جایگاه این شهر در دوره فتوحات، امویان،
عباسیان به ویژه ممالیک و سپس توصیف شهر اسکندرونه یا اسکندریه به عنوان دومین شهر این اردوگاه، بحث در باب عواصم خاتمه یافته و از آن پس به دومین اردوگاه شام؛ یعنی قنسرین پرداخته شده است. پس از آن به اردوگاه سوم؛ یعنی حمص و سپس به اردوگاه چهارم؛ یعنی دمشق پرداخته شده و از اردوگاه پنجم؛ یعنی اردن، اردوگاه ششم؛
فلسطین سخن گفته شده است؛ اما از اردوگاه هفتم؛ یعنی ثغور سخنی به میان نیامده است.
فصل ششم کتاب که در واقع دومین فصل این جلد به شمار میرود، به
مصر اختصاص دارد. نویسنده پس از تبیین حدود جغرافیایی مصر و ذکر تاریخ باستانی آن، این سرزمین را به دو قسمت: مصر علیا و مصر سفلی تقسیم کرده و به اختصار به بررسی سیر فتوحات اسلامی در مصر میپردازد. وصف تاریخی اماکن جغرافیایی مصر که بر مبنای تقسیم بندی فوق انجام گرفته باقی مطالب این فصل است.
فصل هفتم کتاب، با عنوان ماورای مصر، به نوبه، بجه و بجا (شمال حبشه) اختصاص دارد. در این فصل نیز پس از ذکر تاریخ کهن این ناحیه به روابط این کشورها با دولتهای اسلامی همجوار و از آن پس توصیف شهرهای دنقله و بجه و علاقی اشاره شده که با دو نقشه از سرزمین نوبه به پایان میرسد.
فصل هشتم کتاب، به طور جامع به سرزمین
مغرب (شمال آفریقا) اختصاص یافته است. مولف در آغاز با ذکر مختصری از تاریخ کهن این سرزمین، به تقسیمات متعدد
مغرب از دیدگاه جغرافیدانان اسلامی اشاره کرده و با اساس قرار دادن تقسیمات سه گانه
مغرب به
ادنی، اوسط و اقصی به بررسی جغرافیای تاریخی شهرهای هر ناحیه میپردازد.
در آغاز فصل نهم، با عنوان جزایر مدیترانه، به بررسی وضع تاریخی و جغرافیایی صقیله (سیسیل) و شهرهای آن میپردازد.
دهمین و آخرین فصل کتاب به
اندلس (اسپانیای امروز) اختصاص یافته است. در آغاز فصل نویسنده با ذکر روایات متعدد در باب وجه تسمیه اسپانیا و اندلس، به وضع طبیعی آن جا به ویژه کوهستان پیرنه، کتلها (معبرهای کوهستانی) و رودهای آن و غیره اشاره کرده و در ادامه جغرافیای تاریخی اندلس به پنج ولایت تقسیم و هر یک از شهرهای آن را ذیل نام هر یک توصیف میکند.
استفاده از منابع دست اول به زبان اصلی (به گفته خود مولف) و نیز وجود نقشههای متعدد رنگی و سیاه و سفید که از کتابهای سرزمین خلافت شرقی نوشته لسترنج و اطلس عراق و اطلس تاریخ اسلامی اخذ شده و در کتاب موجود میباشد، از ویژگیهای این اثر به شمار میرود.
نسخه حاضر در برنامه دارای فهرستهای ذیل میباشد:
فهرست مطالب، فهرست اشخاص و فهرست اعلام جغرافیایی. همچنین کتاب دارای پاورقیهایی به قلم نویسنده میباشد.
۱- پیش گفتار مولف، آقای حسین قرچانلو بر کتاب.
۲- یگانه، حسن، معرفی کتاب «جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، آذر ۱۳۸۲، ش ۷۴.
۳- فرهمند، یونس، معرفی کتاب «جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی»، همان، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، ش ۹۱- ۹۰.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).