جعفر بن منصور الیمن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جعفر بن منصورالیمَن،
عالم و
داعی
اسماعیلی اواخر
قرن سوم و اوایل قرن چهارم است.
از
تاریخ
تولد و
وفات او اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما، چون
کتاب تأویل الزکاة را احتمالاً در آخرین
سال زندگی
معزّالدین اهلی،
خلیفه فاطمی (متوفی ۳۶۵)، نوشته احتمالاً پس از ۳۶۵ درگذشته است. در منابع اسماعیلی به زندگی او فقط اشاراتی شده است. جعفر
فرزند نخستین داعی اسماعیلی در
یمن،
حسن بن فرج بن حوشب بن زادان کوفی
مشهور به
ابن حوشب و
منصور الیمن، بود.
ابنحوشب اهل
کوفه بود
و در ۲۶۸ به یمن رفت.
پس از آنکه
عبیداهلب المهدی،
رهبر دعوت
اسماعیلیه، در ۲۸۶ ادعای
امامت کرد، ابنحوشب ادعای او را پذیرفت. در این زمان میان داعیان اسماعیلی یمن، ابنحوشب و
علیبن فضل الجدنی،
اختلاف افتاد و خلافت فاطمیان از جانب علیبن فضل انکار شد. از آن پس فاطمیان در یمن تنها از ابنحوشب
حمایت میکردند.
عبیدالله المهدی پس از وفات ابنحوشب در ۳۰۲،
عباس شاوری را
جانشین او کرد. حسن، برادر جعفر، از حسادت شاوری را به
قتل رساند. جعفر این عمل برادرش را
خروج از
مذهب تلقی کرد و در ۳۲۲ به
مغرب، مرکز خلافت قائم بامراللّه (حک :۳۲۲ـ۳۳۴)، دومین خلیفه فاطمی، رفت .
او علاوه بر قائم، دو خلیفه فاطمی دیگر، یعنی منصور (حک: ۳۳۴ـ۳۴۱) و معزّلدین الله (حک :۳۴۱ـ ۳۶۵)، را نیز درک کرد و نزد آنان جایگاهی رفیع یافت.
از فعالیتهای جعفر اطلاع دقیقی در دست نیست. فقط اشعاری از او در ستایش خلفای فاطمی، هنگام پیروزی بر شورشیان یا دشمنانشان، باقیمانده است.
ادریس عمادالدین قرشی، داعی یمنی، با نقل داستانی از مقام ارجمند جعفر نزد معزّ سخن گفته و حتی او را برتر از
فقیه نامور اسماعیلی،
قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)، دانسته است.
پس از اینکه معزّ
مصر را
تصرف و
پایتخت را به آنجا منتقل کرد، جعفر هم به مصر رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
جعفر در کتابهایش به تأویل باطنی قرآن و
احکام فقهی پرداخته است. یکی از
کتابهای منسوب به او
کتاب الکشف است که مجموعهای است از شش رساله شامل
تأویل آیاتی از
قرآن. این تأویلات، مباحث
امامت،
غصب
حق
علی علیهالسلام و چگونگی
قیام ناطق هفتم با عنوان
مهدی و
قائم را در بر دارد. برخی مطالبی که در این
کتاب آمده، مانند اشاره به
مسوخیه یا
مسخ، کاملاً از ادبیات نُصَیری نشئت گرفته است و به احتمال بسیار
نصیریه، یکی از فرقههای غالی، بعدها آن را تألیف کردهاند
. به نظر فرهاد دفتری،
جعفر احتمالاً فقط جمعآورنده این
کتاب بوده است، لکن چون در یکی از رسالههای این
کتاب از قائم بامراللّه با عنوان امامِ قائم به سیف و ناطق عصر قائمبامراللّه نام برده شده،
میتوان نتیجه گرفت که دست کم این بخش
کتاب در زمان جعفر به نگارش در آمده است. این
کتاب را اشتروتمان، مستشرق آلمانی، در ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸ در
بمبئی چاپ کرد که به دلیل
شکایت داعی مستعلوی هند، طاهر سیفالدین، قبل از توزیع آن را نابود کردند.
کتاب دیگر جعفر،
سرائر و اسرار النطقاء است که از دو
کتاب جداگانه سرائرالنطقاء و اسرارالنطقاء تشکیل شده است.
کتاب اسرارالنطقاء نسبت به سرائرالنطقاء اضافات و حذفیاتی دارد. اسماعیل پوناوالا
بر این اساس احتمال داده است که اسرارالنطقاء را بعدها فرد دیگری نوشته است. در سرائر و اسرارالنطقاء
آمده است که در زمان
تألیف
کتاب، ۱۲۰
سال از
وفات
امام حسن عسکری علیهالسلام (متوفی ۲۶۰)، امام یازدهم
شیعیان دوازده امامی، میگذرد ؛ لذا این بخش از
کتاب در سال ۳۸۰ نوشته شده و نمیتواند متعلق به جعفر باشد، زیرا وی تا آن زمان زنده نبوده، و احتمالاً این بخش بعدها به
کتاب افزوده شده است. ایوانوف انتساب این
کتاب را به جعفر
تأیید کرده و این دو
کتاب را تحریر ابتدایی و نهایی یک
کتاب و جعفربن منصور را نیز
نوه ابنحوشب دانسته است. این نظر پذیرفته نیست، زیرا در تمام منابع متقدم، وی فرزند ابنحوشب معرفی شده است. در سرائرالنطقاء، داستان ناطقان هفت گانه اسماعیلی، از قرآن نقل و تأویل شده است. در اسرارالنطقاء، بخشی به بررسی فرقههای شیعی پس از امام صادق علیهالسلام اختصاص یافته است که این بخش در سرائر وجود ندارد
. مصطفی غالب این دو
کتاب را با عنوان سرائر و اسرارالنطقاء به صورت تلفیقی به چاپ رسانده، ولی اشاره نکرده که
کتاب مورد نظر در اصل دو
کتاب جداگانه بوده است. ترتیب
کتابی که او چاپ کرده با آنچه پوناوالا ذکر کرده متفاوت است.
اثر دیگر جعفر الشواهد و البیان فی اثبات مقام امیرالمؤمنین و الائمة نام دارد که نسخه خطی آن به شماره ۱۸۴ در کتابخانه تیمورپاشا در دارالکتب المصریة، موجود است
در این
کتاب تعدادی از آیات
قرآن، که به
اعتقاد نویسنده
امامت
علی علیهالسلام و جانشینان وی را اثبات میکند، ذکر شده است. جعفر در این
کتاب داستان تعدادی از انبیا، از جمله
ایوب و
ابراهیم و
موسی و
شعیب علیهمالسلام، را آورده و داستانها را به منظور
اثبات
حق علی علیهالسلام
تأویل کرده است.
تأویل الزکاه،
کتاب دیگر جعفر، نیز به صورت خطی در کتابخانه دانشگاه لیدن موجود است
و مضمون آن تأویل عرفانی
آیات راجع به پرداخت
زکات میباشد.
ماسینیون تاریخ تألیف این
کتاب را ۳۶۰ دانسته،
اما به نظر هالم، این
کتاب احتمالاً در آخرین سال زندگی معزّ نوشته شده است.
کتاب دیگر جعفر، الفَتَرات و
القِرانات است که به الجَفْرالاسْوَد نیز
شهرت دارد
و به صورت خطی باقی مانده است.
این
کتاب به اعتقاد کراوس، به دلیل اشاره به
طیب بن عامر (زنده در ۵۲۴)، تألیف جعفر نیست.
این نظر را پوناوالا و هالم رد کردهاند و پوناوالا ، با بررسی نسخه خطی، دلیل این اشتباه کراوس را توضیح داده است. این
کتاب حاوی برخی پیشگوییها و علوم غیبی منسوب به
امام علی است. در برخی از این پیشبینیها، معزّ فاطمی، مهدی معرفی شده است.
کتاب الفرائض و حدودالدّین یکی دیگر از
کتب باقی مانده از جعفر است، شامل تأویل سورههای
یوسف،
کهف و بخشی از
سوره نور.
اهمیت این
کتاب از آن روست که مشتمل است بر
نسبنامه عبیداللّه مهدی که در نامه وی به اسماعیلیان یمن ذکر شده است. این نسبنامه نسب عبیداللّه را به عبداللّهبن جعفر میرساند.
کتاب دیگری به نام تأویل الفرائض موجود است که مطالب آن مشابه الفرائض و حدود الدین میباشد. ایوانوف احتمال داده که این دو
کتاب نیز تحریر ابتدایی و نهایی یک
کتاب باشند.
در الرضاع فیالباطن،
کتاب دیگر جعفر، به
تأویل باطنی برخی از
احکام
شریعت، مانند
نماز و
روزه و
حج، پرداخته شده است.
به گفته ایوانوف، این
کتاب به مراتب هفت گانه
دعوت
اسماعیلی اشاراتی دارد که معمولاً نویسندگان اسماعیلی در باره آن
سکوت کردهاند.
کتاب دیگر وی،
کتاب العالِم و الغُلام، در باره
آداب
تعلیم و
تعلم است. این
کتاب را مصطفی غالب در ۱۴۰۳/۱۹۸۳ در بیروت در مجموعهای به نام اربع
کتب حقانیه به چاپ رسانده است. ایوانوف و پوناوالا انتساب این
کتاب را به جعفر رد کردهاند، چرا که سبک نگارش
کتاب و جهانبینی و آرای موجود در آن را قدیمتر از زمان جعفر دانستهاند. در گزارشهایی، این
کتاب به پدر جعفر نیز نسبت داده شده، اما ایوانوف، با همان ادله، این
فرضیه را هم رد کرده است.
کتاب دیگر جعفر، سیرة ابنحوشب، زندگینامه پدرش است که ادریس عمادالدین قرشی در عیونالاخبار از آن استفاده کرده است.
متن این
کتاب به صورت
مستقل باقی نمانده است.
کتابی به نام
کتابالادلّة نیز به جعفر منسوب است که این
کتاب معمولاً ضمن رسائل حمیدالدین کرمانی نیز ذکر میشود.
جعفر
کتابهای دیگری نیز داشته که متن آنها به دست ما نرسیده است. اسماعیل بن عبدالرسول مَجدوع
و مصطفی غالب
به این
کتابها اشاره کردهاند.
(۱) ادریس عمادالدین قرشی، عیونالاخبار و فنونالا´ثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج ۵، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۹۷۵، ج ۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶، ج ۷، چاپ احمد فؤاد ایمن، لندن ۲۰۰۳.
(۲) جعفر بن منصور الیمَن، سرائر و اسرار النطقاء، چاپ مصطفی غالب، بیروت۱۴۰۴ الف.
(۳) جعفر بن منصور الیمَن،
کتابالکشف، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴ ب.
(۴) حسن ابراهیم حسن، تاریخ الدولة الفاطمیة فی المغرب، و مصر، و سوریه، و بلاد العرب، قاهره ۱۹۶۴.
(۵) فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۶) الجامع فی اخبار القرامطة فیالاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، دمشق: دارحسّان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل النبوة، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶.
(۸) نعمان بن محمدقاضی نعمان،
کتاب افتتاح الدعوة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
(۹) اسماعیل بن عبدالرسول مجدوع، فهرسة
الکتب و الرسائل، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۱۰) محمد بن مالک یمانی،
کتاب کشف اسرار الباطنیة و اخبار القرامطة، در الجامع فی اخبار القرامطة فی الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۲، دمشق: دارحّسان، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جعفر بن منصورالیمن»، شماره ۴۷۰۶.