• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جزیه (تاریخ)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: جزیه (علوم دیگر).
مقالات مرتبط: جزیه (مقالات مرتبط).

مالیاتی که از اهل ذمه گرفته می شود جزیه نام دارد.

فهرست مندرجات

۱ - وجوه مختلف جزیه
۲ - پیشینه اخذ مالیات
       ۲.۱ - تمدن‌های قدیم
       ۲.۲ - ایران
       ۲.۳ - مناطق‌ تحت‌ تسلط‌ روم‌ شرقی‌
       ۲.۴ - عربستان
۳ - نخستین جزیه در اسلام
۴ - نحوه عملکرد پیامبر اکرم‌ در اخذ جزیه
۵ - جزیه در دوره فتوحات
۶ - مقدار جزیه‌ در زمان‌ خلفای‌ نخست‌
۷ - نوع جزیه
۸ - معاف ذمیان شرکت کننده در جنگ از جزیه
۹ - شرط‌ ضیافت‌ مسلمانان در دوره خلفا
۱۰ - تسامح در اخذ جزیه
۱۱ - تفاوت جزیه و خراج
۱۲ - وظیفه وصول مالیات در ایران
۱۳ - معافین از جزیه
۱۴ - رفق و مدارا در اخذ جزیه
۱۵ - تعهدات دولت اسلامی در مقابل اخذ جزیه
۱۶ - نوسانات احکام جزیه در حکومت‌های مختلف
       ۱۶.۱ - در دوره امویان
       ۱۶.۲ - در زمان عمر بن‌ عبدالعزیز
       ۱۶.۳ - در زمان هشام بن عبدالملک
       ۱۶.۴ - در زمان ولید بن‌ یزید
       ۱۶.۵ - در دوره عباسیان
              ۱۶.۵.۱ - اهمیت جزیه در دوره عباسیان
              ۱۶.۵.۲ - زمان گردآوری جزیه
              ۱۶.۵.۳ - عامل دریافت جزیه
              ۱۶.۵.۴ - قوانین جزیه در این دوران
۱۷ - اهمیت جزیه
۱۸ - جزیه پس‌ از استیلای‌ مغولان‌ بر جهان‌ اسلام‌
۱۹ - معافیت مسیحیان در دوره ترکمانان‌
۲۰ - جزیه در دوره صفویه
       ۲۰.۱ - مقدار جزیه‌ در دوره صفویه‌
۲۱ - جزیه در دوران نادر شاه
۲۲ - لغو جزیه در ایران
۲۳ - جزیه در مصر
       ۲۳.۱ - واژه جایگزین جزیه در مصر
       ۲۳.۲ - تفاوت نظام‌های‌ مالیاتی‌ مختلف در مصر
       ۲۳.۳ - اهمیت‌ جزیه
       ۲۳.۴ - معافین از جزیه در مصر
       ۲۳.۵ - اخذ جزیه از راهبان
       ۲۳.۶ - تسامح در اخذ جزیه در مصر
       ۲۳.۷ - مقدار جزیه
       ۲۳.۸ - القاب‌ و مناصب‌ رایج‌ در نظام‌ جزیه‌
              ۲۳.۸.۱ - عامل
              ۲۳.۸.۲ - حاشر
              ۲۳.۸.۳ - مراقب
              ۲۳.۸.۴ - قَبّال‌
              ۲۳.۸.۵ - قِسطال‌
              ۲۳.۸.۶ - شمّاس‌
              ۲۳.۸.۷ - جهبذ
       ۲۳.۹ - نمودار میزان‌ جزیه‌
       ۲۳.۱۰ - نظارت بر جزیه در دوره فاطمیان
       ۲۳.۱۱ - مقدار جزیه در دوره ایوبیان
       ۲۳.۱۲ - جزیه در دوره ممالیک
              ۲۳.۱۲.۱ - علت کاهش درآمد جزیه
              ۲۳.۱۲.۲ - زمان دریافت
              ۲۳.۱۲.۳ - اهمیت جزیه در این دوره
              ۲۳.۱۲.۴ - مصرف درآمد حاصل از جزیه
       ۲۳.۱۳ - نحوه بررسی آمار اهل ذمه
۲۴ - فهرست منابع
۲۵ - پانویس
۲۶ - منبع


بیشتر نویسندگان‌ کتاب‌های‌ لغت‌ این‌ واژه‌ را عربی‌ دانسته‌ و برای‌ آن‌ وجوه‌ مختلف‌ اشتقاق‌ ذکر کرده‌اند. غالباً جزیه ‌ را از مادّه جَزْی‌ به‌ معنای‌ کفایت‌ کردن‌ دانسته‌اند؛ یعنی‌، وضع‌ جزیه‌ کفایت‌ از حکم‌ قتل‌ غیرمسلمانان‌ خواهد کرد.
[۱] قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۲۰۴ـ ۲۰۵، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
[۲] ابن‌ منظور، ذیل‌ «جزی‌».
برخی‌ جزیه‌ را از جَزا به‌ معنای‌ پاداش‌ دانسته‌اند؛ به‌ این‌ معنا که‌ جزیه‌، جزای‌ باقی‌ماندن‌ غیرمسلمانان‌ بر دین‌ خود یا جزای‌ تأمین‌ امنیت ‌ آنان‌ است‌.
[۳] علی ‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیه و الولایات‌ الدینیه ‌، ج۱، ص‌ ۱۴۲، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۴] ابن ‌فراء، الاحکام‌السلطانیه، ج۱، ص‌ ۱۵۳، چاپ‌ محمد حامدفقی‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ابن‌ قدامه‌
[۵] ابن‌قدامه‌، المغنی‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
، جزیه‌ را به‌ معنای‌ قَضی‌' (ادا کردن‌) دانسته‌ که‌ از کافر در ازای‌ اقامت‌ در دارالاسلام ‌ و برخورداری‌ از امان‌ دولت‌ اسلامی‌ گرفته‌ می‌شود، مانند فدیه ‌ که‌ فرد برای‌ برائتذمه خود پرداخت‌ می‌کند.
[۶] قسم‌ ۱، ص‌ ۲۲ـ ۲۳، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
آلوسی‌
[۷] محمود بن‌ عبداللّه‌ آلوسی‌، روح‌المعانی، ج‌۱۰، ص‌ ۷۸، بیروت‌: داراحیاء التراث‌العربی‌.
جزیه‌ را از جُزء و تجزیه‌ مشتق‌ دانسته‌، به‌ این‌ معنا که‌ اهل ‌ذمه ‌ مجبورند یک‌ جزء از مال ‌ خود را به‌ مسلمانان ‌ بپردازند. برخی‌ نویسندگان‌ و محققان‌ نیز جزیه‌ را معرّبِ گزیتِ فارسی‌ (gazidag، مالیات ‌ و خراج ‌) دانسته‌اند.
[۸] محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۳۹، مصر ۱۳۴۲.
[۹] دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۴، ترجمه مهشید فخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
در برخی‌ اشعار فارسی‌
[۱۰] مصلح ‌بن‌ عبداللّه‌ سعدی‌، متن‌ کامل‌ دیوان‌ شیخ‌ اجل‌ سعدی‌ شیرازی‌، ج۱، ص‌۶۰۰، چاپ‌ مظاهر مصفا، تهران‌ ۱۳۴۰ ش‌.
نیز واژه سرگزیت‌ یا گِزْیت‌ به‌ معنای‌ جزیه‌ به‌ کار رفته‌ است‌. آرای‌ دیگری‌ هم‌ در باب‌ اصل‌ سریانی‌ یا آرامی‌ این‌ واژه‌ هست‌
[۱۱] د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۵۹، د اسلام‌، چاپ دوم

[۱۲] جوادعلی‌، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷۶، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.





۲.۱ - تمدن‌های قدیم

گرفتن‌ مالیات‌ از ملل‌ تحت‌الحمایه‌، سنّتی‌ کهن‌ و ریشه‌دار است‌ و در بسیاری‌ از تمدن‌های‌ قدیم‌ رواج‌ داشته‌ است‌. مثلاً در قرن‌ پنجم‌ قبل‌ از میلاد، یونانی‌ها از مردم‌ ساحل‌نشین‌ آناطولی ‌ در ازای‌ حمایت‌ از آن‌ها در مقابل‌ حملات‌ فنیقی‌ها، مالیات‌ سرانه‌ می‌گرفتند.
[۱۳] جرجی‌ زیدان‌، تاریخ‌ التمدن‌ الاسلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷، چاپ‌ حسین‌ مؤنس‌، قاهره‌.


۲.۲ - ایران

در ایران ‌ دوره ساسانی ‌ همه مردم‌، از ایرانی‌ و غیرایرانی‌، سالانه‌ موظف‌ به‌ پرداخت‌ گزیت ‌ یا سرگزیت ‌ بودند. به‌رغم‌ تعیین‌ مقدار جزیه‌ در هر سال‌، اجرای‌ دقیق‌ و عادلانه آن‌، علاوه‌ بر درستکاری‌ یا نادرستکاری‌ مأموران‌، به‌ وضع‌ عمومی‌ اقتصادی‌ و نیز اوضاع‌ سیاسی‌ و نظامی‌، از جمله‌ در حال‌ جنگ ‌ یا صلح‌ بودن‌ کشور، بستگی‌ تام‌ داشت‌، چنانکه‌ معمولاً در مواقع‌ جنگ‌، مالیات‌های‌ غیرعادی‌ وضع‌ می‌شد. مثلاً، در زمان‌ جنگهای‌ ایران‌ و روم‌ ، مسیحیان ‌ ساکن‌ در ایران‌ ــ به‌ قول‌ شاپوردوم ‌، به‌ جرم‌ اینکه‌ «در زمین‌ ما نشسته‌اند و شریک‌ عقاید دشمن‌ ما قیصرند» مجبور به‌پرداخت‌ جزیه ‌ و باج ‌ مضاعف‌ می‌شدند.
[۱۴] آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۸۳، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
قوانین‌ سرگزیت‌ را خسرو اول‌ (حک: ۵۳۱ - ۵۷۹ م‌) اصلاح‌ و به‌ شیوه‌ای‌ قانونمند، تثبیت‌ کرد. افرادِ بین‌ بیست‌ تا پنجاه‌ ساله‌، موظف‌ به‌ پرداخت‌ مالیات‌ بودند و اهل‌ بیوتات‌، بزرگان‌، لشکریان‌، روحانیان‌، دبیران‌ و کارکنان‌ شاهی‌ و نیز فقیران‌، معلولان‌، زنان‌ و خدمتگزاران‌ از پرداخت‌ آن‌ معاف‌ بودند. مالیات‌دهندگان‌ برحسب‌ مال‌ و ثروت‌ به‌ چند طبقه‌ تقسیم‌ می‌شدند که‌ به‌ ترتیب‌ دوازده‌، هشت‌، شش‌ و چهار درهم‌ می‌پرداختند. این‌ مالیات‌ سرانه‌ در سه‌ قسط‌ (سِمَرَّک‌/ سمرّه‌) دریافت‌ می‌شد. همچنین‌ نام‌ مالیات‌دهندگان‌ در دفاتری‌ ثبت‌ می‌گردید.
[۱۵] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۹۶۱ـ۹۶۲.
[۱۶] حسن‌ بن‌ محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ج۱، ص‌ ۱۷۹ـ ۱۸۰، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
[۱۷] ابن‌ اثیر، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۵.
[۱۸] آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۸۴، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
جمع‌آوری‌ مالیات‌ سرانه‌، جزء وظایف‌ واستریوشانسالار (رئیس‌ طبقه کشاورزان‌) بود.
[۱۹] آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۵۶، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.


۲.۳ - مناطق‌ تحت‌ تسلط‌ روم‌ شرقی‌

در بسیاری‌ از شهرها و مناطق‌ تحت‌ تسلط‌ روم ‌ شرقی‌، مانند شام ‌، تا اواخر تسلط‌ رومی‌ها و اندکی‌ پیش‌ از فتح‌ مسلمانان‌، مالیات‌ سرانه‌ معمول‌ بود. طبق‌ اسناد به‌جا مانده‌، دختران‌ راهبه ‌، بیوگان‌ پیر و جوانان‌ کمتر از بیست‌ سال‌، نقاشان‌، سربازانی‌ که‌ سوگند سربازی‌ یاد کرده‌ بودند، اشراف‌ محلی‌ و بازرگانان‌ و پیشه‌وران‌ که‌ مالیات‌ تجارت‌ و مالیات‌ پیشه‌وری‌ می‌پرداختند، از مالیات‌ سرانه ‌ معاف‌ بودند. از مجموعه این‌ اسناد و شواهد چنین‌ فهمیده‌ می‌شود که‌ مالیات‌ سرانه‌ در قلمرو روم‌ شرقی‌، دست‌ کم‌ بعد از قرن‌ چهارم‌ میلادی‌ فقط‌ بر عهده کشاورزانِ وابسته‌ به‌ زمین‌ بود و علامت‌ عضویت‌ در طبقه پایین‌ جامعه‌ به‌ حساب‌ می‌آمد.

۲.۴ - عربستان

در عربستان ‌ پیش‌ از اسلام ‌، گرفتن‌ باج‌ (إتاوه‌) از گروههای‌ مغلوب‌ رواج‌ داشت‌ اما به‌ صورت‌ سرانه‌ نبود.
[۲۰] جوادعلی‌، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷۲ـ۴۸۰، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.



در باره نخستین‌ جزیه‌ای‌ که‌ در اسلام‌ اخذ شد، روایات‌ مختلف‌ است‌. اگر طبق‌ برخی‌ روایات‌،
[۲۱] قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۲۷ـ ۲۸، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
آیه جزیه‌ در سال‌ نهم‌ و در جریان‌ غزوه تبوک‌ نازل‌ شده‌ باشد، اهالی‌ أیلَه‌، أذرُح‌، جَرباء و دُومَه الجَنْدَل‌ ــ که‌ طبق‌ روایات‌، پیامبر اکرم‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌ در بازگشت‌ از تبوک ‌ با ایشان‌ قرارداد صلح ‌ به‌ شرط‌ پرداخت‌ جزیه‌ منعقد کرد نخستین‌ جزیه‌دهندگان‌ بوده‌اند.
[۲۳] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۷۰۲.
[۲۴] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۷۹ـ۸۰.




در باره نحوه عملکرد پیامبر اکرم‌ در اخذ جزیه‌ نیز روایات‌ گوناگونی‌ وجود دارد: ۱) گاه‌ جزیه مشترکِ جمعی‌ وضع‌ می‌شد و بنابراین‌ در این‌ موارد، سرشماری‌ نفوس‌ ملاک‌ نبود، مانند جزیه اهل‌ أذرح‌ که‌ پیامبر مقرر کرد سالانه‌ صد دینار در ماه‌ رجب ‌ بپردازند.
[۲۵] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۸۰.

۲) در مواردی‌ هم‌ برای‌ هر نفر ذمی‌، یک‌ دینار مقرر می‌شد، به‌ اضافه شرط‌ ضیافت ‌ مسلمانان‌، یعنی‌ آنان‌ موظف‌ بودند به‌ مسافران‌ مسلمانی‌ که‌ از منطقه ایشان‌ می‌گذشتند، به‌مدت‌ یک‌ تا سه‌ روز آب ‌ و غذا و مکان‌ استراحت‌ بدهند، چنانکه‌ اهل‌ تَبالَه‌ و جَرَش ‌ به‌ پرداخت‌ این‌ نوع‌ جزیه‌ موظف‌ بودند.
[۲۶] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۷۹.
[۲۷] علی ‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیه و الولایات‌ الدینیه ‌، ج۱، ص‌ ۱۴۴، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.

۳) در مواردی‌ هم‌ عنوان‌ جزیه‌ مطرح‌ نبود و مقدار مالیات‌ طبق‌ قرارداد مقرر می‌گردید. برای‌ نمونه‌، مسیحیان‌ نجران ‌ می‌بایست‌ در ماه‌ صفر و رجب‌ هزار حله ‌ می‌پرداختند (قیمت‌ هر حله‌ = یک‌ اوقیه‌ نقره ‌ = چهل‌ درهم ‌). همچنین‌ شرط‌ شده‌ بود که‌ مسلمانان‌ را ضیافت‌ و آنان‌ را با دادن‌ سلاح ‌ و چهارپا یاری‌ کنند.
[۲۸] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۵.
در مصالحه‌ با اهل‌ مَقْنا نیز طبق‌ پیمان‌نامه‌، ذمیان‌ با دادن‌ سالانه‌ ۱۴ محصولات‌ کشاورزی‌ و برخی‌ دیگر از محصولات‌ خود، از دادن‌ جزیه سرانه‌ معاف‌ شدند
[۲۹] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۱.
اما، در بیش‌تر موارد، مقدار جزیه سرانه‌، یک‌ دینار مقرر می‌شد. پیامبر در یمن ‌ برای‌ هر شخص‌ یک‌ دینار، یا معادل‌ آن‌ از مَعافِر یمنی‌ (نوعی‌ پارچه ‌)، مقرر فرمود.
[۳۰] قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۱] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۶.
اخذ جزیه‌ از مجوسبحرین ‌ و یمن ‌ در دوره پیامبر جواز ورود مجوس‌ را در زمره اهل‌ذمه ‌ فراهم‌ آورد.
[۳۲] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۹ـ۱۴۱، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
[۳۳] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۶۸۶.
در دوره پیامبر، مقدار جزیه‌ بر اساس‌ تراضی ‌ تعیین‌ می‌شد و مقدار ثابتی‌ وجود نداشت‌.


در دوره فتوحات‌ هم‌ فرماندهان‌ مسلمان‌ مردم‌ را بین‌ اسلام‌، جزیه‌ یا جنگ‌ مخیر می‌کردند. بر این‌ اساس‌ در بسیاری‌ از شهرها، طبق‌ قرارداد صلح‌، جزیه‌ مقرر می‌گردید و در صورت‌ مفتوح‌ به‌ صلح‌ بودنِ منطقه‌ای‌، مقدار جزیه‌ تابع‌ قرارداد صلح‌ بود که‌ طرفین‌ بر آن‌ توافق‌ می‌کردند. در این‌ موارد معمولاً رقم‌ جزیه‌ در قرارداد ذکر می‌شد
[۳۴] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۰۱۷.
[۳۵] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۰۵۰.
اما، درصورت‌ مفتوح‌العَنْوَه‌ بودن‌ منطقه‌ای‌، تعیین‌ مقدار جزیه‌ در اختیار مسلمانان‌ بود.
[۳۶] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.



بررسی‌ روایات‌ مختلف‌ در باب‌ مقدار جزیه‌ در زمان‌ خلفای‌ نخست‌ نشان‌ می‌دهد که‌ ظاهراً این‌ مقدار در همه‌ جا به‌ صورت‌ ثابت‌ و معین‌ دریافت‌ نمی‌شد، و در بیش‌تر روایات‌ بر اینکه‌ جزیه مقرر به‌ قدر طاقت‌ جزیه‌دهندگان‌ باشد تأکید شده‌ است‌.
[۳۷] قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۸] ابن ‌زنجویه‌، کتاب‌الاموال‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۷، چاپ‌ شاکر ذیب‌ فیاض‌، ریاض‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۹] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۳۳.
[۴۰] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۴۱.
[۴۱] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۵۵.
[۴۲] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۵۷.
با این‌ همه‌، روایت‌ شایع‌تری‌ وجود دارد که‌ طبق‌ آن‌، مقدار جزیه‌ در زمان‌ عمر بن‌ خطّاب‌ ، برای‌ طبقه ثروتمند ۴ دینار یا ۴۸ درهم‌، برای‌ طبقه متوسط‌ ۲ دینار یا ۲۴ درهم‌ و برای‌ طبقه فقیر، یک‌ دینار یا ۱۲ درهم‌ بوده‌ است‌.
[۴۳] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۲، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
[۴۴] قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۴۹ـ۵۰، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۴۵] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۷۵.
[۴۶] قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۲۲۵، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.



در برخی‌ مناطق‌، مانند جزیره‌ در شمال‌ عراق ‌، مناطق‌ شام‌ و بسیاری‌ از شهرهای‌ بین‌النهرین‌ ، علاوه‌ بر جزیه نقدی‌ کالاهایی‌ نظیر گندم ‌، جو ، روغن ‌، عسل ‌ و غیره‌ نیز به‌ عنوان‌ جزیه‌ مقرر می‌شد.
[۴۷] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۱۷۰ـ۱۷۱.
[۴۸] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹.
بر اساس‌ برخی‌ گزارش‌ها، در زمان‌ خلافت‌ حضرت‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌ علیه‌السلام‌ از هر صاحب‌ صنعتی‌، معادل‌ جزیه نقدی‌ فرآورده صنعتی‌اش‌ گرفته‌ می‌شد.
[۵۱] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۲، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
گاه‌ ذمیان‌ به‌ جای‌ پرداخت‌ جزیه‌ به‌ صورت‌ نقدی‌ یا جنسی‌، در برخی‌ کارهای‌ عام‌المنفعه‌، چون‌ حفر چاهها ، ساختن‌ پلها و بازارها ، و نیز در مزارع ‌ به‌کار گرفته‌ می‌شدند.
[۵۲] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
[۵۳] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۳۹ـ ۲۴۰.
[۵۴] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۳۳.
[۵۵] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۴۱.



اگر ذمیان‌ در جنگ‌ها شرکت‌ می‌کردند از پرداخت‌ جزیه‌ معاف‌ می‌شدند
[۵۶] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۵۸.
[۵۷] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۶۴ـ ۲۶۶۵.
در فتح‌ بَرقَه‌ به‌دست‌ عمروعاص ‌ نیز، طبق‌ قرارداد، ذمیان‌ فرزندان‌ خود را به‌ جای‌ جزیه‌ به‌ مسلمانان‌ دادند.
[۵۸] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۱۴.
[۵۹] آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱، یا، رنسانس‌ اسلامی‌، ترجمه علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.



شرط‌ ضیافت‌ مسلمانان‌، ظاهراً در دوره خلفای‌ راشدین‌ همچنان‌ در برخی‌ مناطق‌ برقرار بود؛ چنانکه‌ به‌ روایت‌ ابن ‌عساکر ، در یکی‌ از دیدارهای‌ عمر بن‌ خطّاب‌ از مناطق‌ شام‌، مردم‌ شکایت ‌ کردند که‌ مهمانانِ مسلمان‌، ایشان‌ را به‌ تکلف ‌ و زحمت‌ خارج‌ از توان‌ وا می‌دارند و خلیفه‌ دستور داد ذمیان‌ از آن‌ پس‌ با همان‌ طعامی ‌ که‌ خود می‌خورند، از آن‌ها پذیرایی‌ کنند.


دولت‌ اسلامی‌ در گرفتن‌ جزیه‌ از ذمیان‌ ساکن‌ در نواحی‌ مرزی‌ (ثغور) همواره‌ با تسامح ‌ عمل‌ می‌کرد. برای‌ نمونه‌، در فتح‌ منطقه ارمینیه ‌، طبق‌ عهدنامه صلح‌، بر هر خانه‌ یک‌ دینار جزیه‌ مقرر گردید که‌ کمتر از مقدار معمول‌ بود.
[۶۱] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «تفلیس‌».
موقعیت‌ سوق‌الجیشی‌ ارمینیه‌ ــ که‌ از سویی‌ بر ثغور شام‌ و جزیره‌ مشرف‌ بود و از سوی‌ دیگر دیوار حایلی‌ میان‌ نواحی‌ مسلمان‌نشین‌ و کشور خزرها و روم‌ شرقی‌ بود عمده‌ترین‌ علتِ این‌ تسامح‌ بود.
[۶۲] صلاح‌الدین‌ امین‌طه‌، «الموارد المالیه فی‌ اقلیم‌ ارمینیه خلال‌ الحکم‌ العربی‌»، ج۱، ص‌ ۶۳، آداب‌الرافدین، ش‌ ۱۳ (جمادی‌الاولی‌ ۱۴۰۱).
در مواردی‌ هم‌ که‌ بیم‌ شورش‌ یا پیوستن‌ این‌ گروههای‌ مرزنشین‌ به‌ دشمن‌ وجود داشت‌، از ایشان‌ جزیه‌ گرفته‌ نمی‌شد؛ چنانکه‌ در باره جراجمه ساکن‌ کوهستان‌ لُکام‌ در ثغر شام‌ این‌ کار صورت‌ گرفت‌.
[۶۳] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۲۲۰.
[۶۴] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «جُرجُومَه».



در مجموعه روایات‌ تاریخی‌ در باره جزیه ‌ و خراج ‌ در دو قرن‌ اولیه اسلامی‌، به‌ویژه‌ در کتاب‌های‌ خراج‌، گاه‌ کلمه‌ جزیه‌ به‌ جای‌ خراج‌ و برعکس‌ به‌کار رفته‌ است‌. کاربرد اصطلاح‌ «جزیه زمین‌»
[۶۵] ابن‌ آدم‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۵۷، چاپ‌ احمد محمدشاکر، قاهره‌ (۱۳۴۷).
[۶۶] ابن‌ آدم‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص۷۵، چاپ‌ احمد محمدشاکر، قاهره‌ (۱۳۴۷).
یا «خراج‌ گردنها» یا «سرها»
[۶۷] قسم‌ ۱، ص‌۱۰۰، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
[۶۸] قسم‌ ۱، ص ۱۰۳، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
و موارد دیگرِ کاربرد این‌ دو واژه‌ به‌ جای‌ هم‌،
[۶۹] ابوالقاسم‌ اجتهادی‌، «تحقیقی‌ در باره خراج‌»، ج۱، ص‌ ۲۷ـ ۲۸، مقالات‌ و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان‌ ۱۳۵۰).
برخی‌ محققان‌، مانند ولهاوزن‌، بِکر و کائتانی‌، را به‌ این‌ اشتباه‌ انداخته‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ در آغاز امر، به‌طور کلی‌ مفهومی‌ از مالیات‌ و انواع‌ و طرز وصول‌ آن‌ در ذهن‌ نداشتند؛ بنابراین‌ هر شهری‌ را که‌ می‌گرفتند مالیاتی‌ برای‌ آن‌ تعیین‌ می‌کردند و مقامات‌ محلی‌ ملتزم‌ می‌شدند که‌ آن‌ مالیات‌ را وصول‌ کنند و به‌ مقامات‌ حکومت ‌ بپردازند و گرچه‌ مقامات‌ محلی‌ برای‌ وصول‌ باجی‌ که‌ تعهد آن‌ را سپرده‌ بودند از طریق‌ نظام‌ مالیاتی‌ عمل‌ می‌کردند، یعنی‌ قسمتی‌ از باج ‌ را به‌ شکل‌ مالیات‌ ارضی‌ و قسمتی‌ دیگر را به‌ صورت‌ مالیات‌ سرانه‌ می‌گرفتند، اما عربها مطلقاً در آن‌ دخالتی‌ نداشتند و فرق‌ میان‌ این‌ دو مالیات‌ را نمی‌دانستند و تمیز میان‌ جزیه‌ و خراج‌ تا سال‌ ۱۲۱ مفهومی‌ نداشت‌. در برابر، برخی‌ دیگر
[۷۰] ابوالقاسم‌ اجتهادی‌، «تحقیقی‌ در باره خراج‌»، ج۱، ص‌ ۴۷ـ ۴۸، مقالات‌ و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان‌ ۱۳۵۰).
[۷۱] غیداء خزنه‌ کاتبی‌، الخراج‌: منذ الفتح‌ الاسلامی‌ حتی‌ أواسط‌القرن‌ الثالث‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۰۴، الممارسات‌ و النظریه، بیروت‌ ۲۰۰۱.
این‌ نظریه‌ را نقد کرده‌ و معتقدند که‌ از ابتدا میان‌ این‌ مفاهیم‌ تفکیک‌ روشنی‌ وجود داشته‌ است‌، چنانکه‌ وقتی‌ صحبت‌ از «خراج‌ سرها» ست‌،
[۷۲] ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه،قسم‌ ۱، ص‌ ۱۰۳، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
یعنی‌ مالیات‌ سرانه‌ و جمله بلاذری‌
[۷۳] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۹۰.
در باره «زمینی‌ که‌ جزیه‌ بر آن‌ مقرر است‌» بر مالیات‌ ارضی‌ دلالت‌ دارد. عبارت‌ مالیات‌ بر گردن‌ها یا مالیات‌ بر سرها ثابت‌ می‌کند که‌ عملاً دو نوع‌ مالیات‌ مرسوم‌ بوده‌ و این‌ دو نوع‌ مالیات‌ را، هرجا که‌ لازم‌ بوده‌ است‌، با قید «بر زمین‌» یا «بر سرها و گردنها» دقیقاً از هم‌ تفکیک‌ کرده‌اند و گر چه‌ تا صدها سال‌، هر یک‌ از دو واژه جزیه‌ یا خراج‌، به‌ معنای‌ عام‌ مالیات‌، به‌ کار می‌رفته‌ است‌، در تمایز این‌ دوگونه مالیات‌ تردیدی‌ نیست‌.


در ایران ‌ از زمان‌ ساسانیان ‌، دهقانان‌ رابط‌ بین‌ دولت‌ و مالیات‌دهندگان‌ بودند. در دوره اسلامی‌ نیز دهقانان‌ مالیات‌ سرانه‌ (جزیه‌) و خراج‌ را طبق‌ سنّت‌ قدیم‌ وصول‌ می‌کردند و به‌ والیان‌ می‌پرداختند. والیان‌ عرب ‌ ترجیح‌ می‌دادند که‌ این‌ کار به‌ سبب‌ آشنایی‌ بیشتر ایرانیان‌ با محاسبات‌ مالی‌ و نیز امانت‌داری‌ ایشان‌، در دست‌ خود ایرانیان‌ باشد. در خراسان ‌ سرشماری‌ و تهیه فهرست‌ نفوس‌ هم‌ در دست‌ دهقانان‌ بود؛ اما، در عراق‌، اعراب‌ سرشماری‌ می‌کردند و دهقانان‌ طبق‌ فهرست‌ آنها از اتباع‌ خود جزیه‌ می‌گرفتند.


طبق‌ قانون‌ اسلامی‌، که‌ با سنّت‌ ساسانی‌ نیز قابل‌ قیاس‌ است‌، زنان‌ و اطفال‌، فقرا، نابینایان‌، بیکاران‌، زمین‌گیران‌ و کشیش‌ها و راهبان ‌ از پرداخت‌ جزیه‌ معاف‌ بودند. موارد معافیت‌ از مالیات ‌سرانه‌ در سنّت‌ ساسانی‌ به‌گونه‌ای‌ بود که‌ این‌ مالیات‌ شامل‌ طبقات‌ فرودست‌ جامعه‌ می‌شد و عملاً جنبه‌ای‌ تخفیف‌آمیز داشت‌،
[۷۴] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۶.
ولی‌ در سنّت‌ اسلامی‌ این‌ مالیات‌ جنبه دینی‌ داشت‌ و تنها به‌ غیرمسلمانان‌ اختصاص‌ می‌یافت‌. در واقع‌، در دوره فتوحات‌ ــ که‌ دین‌ اسلام ‌ به‌ عنوان‌ دینی‌ فاتح‌ و پیش‌رونده‌، سرزمین‌های‌ دیگر را به‌ قلمرو جغرافیایی‌ خود می‌افزود غیرمسلمانان‌ می‌بایست‌ برای‌ حفظ‌ جان ‌ و مال ‌ و امنیت ‌ و دین ‌ خود این‌ مالیات‌ را می‌پرداختند. صرف‌نظر از تفسیر مناقشه‌آمیز عبارت‌ «... عَنْ یدٍ و هم‌ صاغِرون‌» در آیه جزیه‌ ،
[۷۵] محمد بن‌ احمد شمس‌ الائمه‌ سرخسی‌، کتاب‌المبسوط‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۰، قاهره‌ ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ استانبول‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
شواهد دیگری‌ در تأیید تحقیرآمیز بودنِ جزیه‌ وجود دارد.
[۷۶] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌۱۳۰، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
[۷۷] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۱.
[۷۸] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۵۰.
[۷۹] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۳۹.



با این‌ همه‌، در روایات‌ اسلامی‌ در باره رفق‌ و مدارا با اهل‌ذمه‌ و رعایت‌ درستی‌ و عدالت ‌ در اخذ جزیه‌ سفارش‌ و تأکید بسیار شده‌ است‌.
[۸۰] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۵ـ۱۳۶، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
چنانکه‌ بر این‌ اساس‌، گاه‌ ولات‌ و حکامی‌ که‌ برای‌ گرفتن‌ جزیه‌ به‌ زور متوسل‌ می‌شدند، توبیخ ‌ و اموالشان‌ مصادره‌ می‌گردید.
[۸۱] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۱۳۵۰ـ۱۳۵۵.
ابویوسف‌
[۸۲] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۶، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
روایت‌ کرده‌ که‌ عمر بن‌ خطّاب‌ در دلجویی‌ از فقیری‌ یهودی‌ متوجه‌ شد که‌ او به‌رغم‌ نابینایی‌ و تنگدستی‌ مجبور به‌ پرداخت‌ جزیه‌ شده‌ است‌. عمر دستور داد تا او را از جزیه‌ معاف‌ و برایش‌ از محل‌ صدقات ‌، مقرری‌ تعیین‌ کنند.


پرداخت‌ جزیه‌ و رعایت‌ شروطِ مسلمانان‌ از سوی‌ اهل‌ذمه‌،
[۸۳] در باره این‌ شروط‌ که‌ به‌ شروط‌ عمریه‌ موسوم‌اند رجوع کنید به، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، شرح‌الشروط‌ العُمَریه: مجرداً من‌ کتاب‌ احکام‌ اهل‌الذمه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، دمشق‌ ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
برای‌ دولت‌ اسلامی‌ هم‌ تعهداتی‌ ایجاد می‌کرد که‌ حفظ‌ جان‌ و مال‌ ایشان‌ از جمله‌ مهم‌ترین‌ آنها بود. این‌ تعهد دوجانبه‌ در برخی‌ قراردادهای‌ اولیه‌ به‌ صراحت‌ بیان‌ شده‌ است‌. برای‌ نمونه‌، خالد بن‌ ولی د در صلح‌نامه اهالی‌ بانِقیا و حیره ‌ تصریح‌ کرد که‌ اگر نتوانیم‌ از شما حمایت‌ کنیم‌ از گرفتن‌ جزیه‌ خودداری‌ خواهیم‌ کرد.
[۸۴] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۲۰۵۰.





۱۶.۱ - در دوره امویان

بعدها، به‌ویژه‌ در دوره امویان ‌، با اهمیت‌ یافتن‌ جزیه‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از منابع‌ پر ارزش‌ درآمد دولت‌، رعایت‌ اصول‌ اولیه اخلاقی‌ و عدالت‌ اجتماعی ‌ رنگ‌ باخت‌. به‌ روایت‌ ابویوسف ‌،
[۸۵] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۴ـ۴۵، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
طبق‌ دستور عبدالملک‌ بن‌ مروان‌ (حک: ۶۵ـ۸۶) به‌ والی‌ جزیره ‌ (در شمال‌ عراق‌)، طبقه‌بندی‌ توانایی‌ مالی‌ جزیه‌دهندگان‌ ملغا شد و از آن‌ پس‌ از هر ذمی‌ سالانه‌ چهار دینار (جزیه طبقه ثروتمند) گرفته‌ می‌شد. این‌ رفتارهای‌ تبعیض‌آمیز در دوره اموی‌ تا آن‌جا پیش‌ رفت‌ که‌ حجاج‌ بن‌ یوسف‌ ثقفی‌ ، والی‌ عراق‌، بر تازه‌ مسلمانان‌، که‌ طبق‌ فقه ‌ اسلامی‌ از جزیه‌ معاف‌ بودند، جزیه‌ مقرر کرد،
[۸۶] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۹.
[۸۷] غیداء خزنه‌ کاتبی‌، الخراج‌: منذ الفتح‌ الاسلامی‌ حتی‌ أواسط‌القرن‌ الثالث‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۴۰ـ۱۴۱، الممارسات‌ و النظریه، بیروت‌ ۲۰۰۱.
چرا که‌ مسلمان‌ شدن‌ ذمیان‌، موجب‌ کاهش‌ درآمد حکومت‌ شده‌ بود، البته‌ در برخی‌ موارد هم‌ مأموران‌ وصول‌ مالیات‌، که‌ غالباً غیرمسلمان‌ بودند، به‌ نفع‌ همکیشان‌ خود بر نومسلمانان‌ سختگیری‌ می‌کردند. برای‌ نمونه‌، در زمان‌ ولایت‌ نصر بن‌ سَیار بر خراسان‌، یکی‌ از عاملان‌ مالیات‌ به‌ نام‌ بهرامسیس‌ از سی‌ هزار نومسلمان‌ جزیه‌ گرفت‌ و هشتاد هزار زردشتی ‌ را معاف‌ کرد.
[۸۸] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۶۸۸ـ۱۶۸۹.


۱۶.۲ - در زمان عمر بن‌ عبدالعزیز

در زمان‌ خلافت‌ عمر بن‌ عبدالعزیز (حک: ۹۹ـ۱۰۱)، برخی‌ احکام‌ اولیه جزیه ‌، به‌ویژه‌ اسقاط‌ جزیه‌ با اسلام‌ آوردن‌ ذمی‌، بار دیگر معمول‌ شد.
[۸۹] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۹.
[۹۰] احمد بن‌ محمد مسکویه‌، تجارب‌الامم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۳ـ ۳۷۴، چاپ‌ ابوالقاسم‌ امامی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ـ۱۳۷۹ ش‌.
وی‌ مقدار جزیه نصارای‌ نجران‌ را به‌ یک‌ دهم‌ تقلیل‌ داد.
[۹۱] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۹۱.


۱۶.۳ - در زمان هشام بن عبدالملک

بعد از حکومت‌ کوتاه‌ مدت‌ عمر بن‌ عبدالعزیز، اوضاع‌ بار دیگر به‌ حالت‌ سابق‌ بازگشت‌. مثلاً، در زمان‌ خلافت‌ هشام ‌بن‌ عبدالملک‌ (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵)، اَشرَس ‌بن‌ عبداللّه‌ سُلَمی‌، عامل‌ خراسان‌، وعده‌ داد که‌ نومسلمانان‌ در ماوراءالنهر از دادن‌ جزیه‌ معاف‌ خواهند بود؛ اما، پس‌ از اعتراض ‌ برخی‌ دهقانان‌، به‌ سبب‌ کاهش‌ درآمد ناشی‌ از جزیه‌، اشرس‌ بار دیگر برای‌ تازه‌ مسلمانان‌ جزیه‌ مقرر کرد،
[۹۲] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۵۰۸.
که‌ این‌ اقدام‌ شورش‌های‌ متعددی‌ را در سغد و سمرقند در پی‌ داشت‌.

۱۶.۴ - در زمان ولید بن‌ یزید

در زمان‌ ولید بن‌ یزید (۱۲۵ـ۱۲۶) هم‌ یوسف ‌بن‌ عمر ، والی‌ عراق‌، بار دیگر روش‌ حجاج‌ را در اخذ جزیه‌ از نومسلمانان‌ در پیش‌ گرفت‌.
[۹۴] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۹۱.


۱۶.۵ - در دوره عباسیان

هر چند در منابع‌ دوره عباسیان ‌، بر لزوم‌ متابعت‌ از احکام‌ فقهی‌ جزیه‌، به‌ویژه‌ طبقه‌بندی‌ جزیه‌دهندگان‌ از لحاظ‌ میزان‌ ثروت‌ و رعایت‌ موارد معافیت‌ از جزیه‌ و نیز مدارا با اهل‌ ذمه‌، تأکید شده‌،
[۹۵] ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۱ـ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
در عمل‌ همواره‌ زیاده‌روی‌هایی‌ صورت‌ می‌گرفته‌ است‌. نصایح‌ ابویوسف‌،
[۹۶] ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۳، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
مبنی‌ بر منع‌ آزار جسمی‌ ذمیان‌ و رعایت‌ رفق‌ و مدارا با آنان‌ به‌ هنگام‌ اخذ جزیه‌، بیانگر خشونتی‌ است‌ که‌ از جانب‌ برخی‌ جابیان‌ (مأمورانِ اخذ مالیات‌) اعمال‌ می‌شده‌ است‌. رفتارهای‌ خلاف‌ قانون‌ شریعت ‌، در اخذ جزیه‌ در زمان‌ متوکل ‌ آشکارتر شد. او در سال‌ ۲۳۵ دستور داد اخذ عشر (۱۰/۱) اموال‌ هر خانواده ذمی‌ را به‌ مقدار جزیه مقرر بیفزایند.
[۹۷] طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۱۳۹۰.
برای‌ یهود سامره‌ (گروهی‌ از یهود ) در برخی‌ قریه‌های‌ فلسطین ‌، مقدار غیرمعمول‌ ده‌ دینار جزیه‌ مقرر بود که‌، پس‌ از شکایت‌های‌ متعدد، متوکل‌ آن‌ را به‌ سه‌ دینار تقلیل‌ داد.
[۹۸] یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «بیت‌مَامَا».
در سال‌ ۳۱۲، در زمان‌ مقتدر ، علی‌ بن‌ عیسی‌ مقرر کرد که‌ از رُهبانان‌ و کشیشان‌ ــ که‌ طبق‌ قانون‌ از جزیه‌ معاف‌ بودند جزیه‌ بگیرند؛ اما، مقتدر پس‌ از شکایات‌ متعدد از سوی‌ اهل‌ ذمه‌، قوانین‌ علی‌ بن‌ عیسی‌ را ملغا اعلام‌ کرد.
[۹۹] ابن ‌بطریق‌، کتاب‌التاریخ‌ المجموع‌ علی‌التحقیق‌ و التصدیق‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۳، چاپ‌ لویس‌ شیخو.
[۱۰۰] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.


۱۶.۵.۱ - اهمیت جزیه در دوره عباسیان

در دوره عباسی‌، جزیه‌ بخش‌ مهمی‌ از درآمد دولت‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شد. در قرن‌ چهارم‌، ابن‌ خرداذبه‌
[۱۰۱] ابن ‌خرداذبه‌، ج۱، ص‌ ۱۲۵.
مقدار جزیه اهل‌ ذمه بغداد را ۰۰۰، ۱۳۰ درهم‌ و قدامه ‌بن‌ جعفر،
[۱۰۲] قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
۰۰۰، ۲۰۰ درهم‌ نوشته‌ است‌. در ۳۵۸، جزیه نصیبین‌، ۰۰۰، ۵ دینار (۰۰۰، ۷۵ درهم‌) بود.
[۱۰۳] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
جزیه موصل ‌ و باعربایا نیز رقم‌ قابل‌ توجهی‌ بوده‌ است‌.
[۱۰۴] ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۲۱۸.
[۱۰۵] عبدالعزیز دوری‌، تاریخ‌العراق‌ الاقتصادی‌ فی‌القرن‌ الرابع‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۸۸ـ۱۸۹، بیروت‌ ۱۹۹۵.


۱۶.۵.۲ - زمان گردآوری جزیه

در این‌ دوره‌، زمان‌ گردآوری‌ (جبایت‌) جزیه‌ در مناطق‌ مختلف‌، متفاوت‌ بود. این‌ تقویم‌ در سامرا ، بغداد و شهرهای‌ بزرگ‌ و مشهور، بر اساس‌ ماههای‌ قمری‌ محاسبه‌ می‌شد، اما در بسیاری‌ از قریه‌ها و شهرهای‌ کوچک‌، ماههای‌ شمسی‌ معیار محاسبه‌ بود. این‌ وضع‌ تا زمان‌ متوکل‌ (حک :۲۳۲ـ۲۴۷)، که‌ اصلاحاتی‌ در تقویم‌ انجام‌ شد و ماههای‌ قمری‌ در همه‌ جا ملاک‌ قرار گرفت‌، ادامه‌ داشت‌.
[۱۰۶] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
جزیه‌ در اول‌ محرّم ‌ هر سال‌ قمری‌ گرفته‌ می‌شد.
[۱۰۷] ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
[۱۰۸] عبدالرحمان ‌بن‌ علی ‌بن‌ جوزی‌، المنتظم‌، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۸۵، بیروت‌ ۱۴۱۲.
در شمار زیادی‌ از پاپیروس‌های‌ مربوط‌ به‌ اخذ جزیه‌ و خراج‌، اصطلاحاتی‌ مانند «نجم‌السلطان‌» یا «نجوم‌السلطان‌» آمده‌ که‌ داشتن‌ وقت‌ معین‌ اخذ جزیه‌ را تأیید می‌کند.
[۱۰۹] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۷۱ـ۴۷۲، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

جزیه‌، مانند دوره پیش‌ از اسلام ‌، به‌ اقساط‌ گرفته‌ می‌شد و پس‌ از گرفتن‌ جزیه‌، به‌ ذمیان‌ رسید (براءه) می‌دادند.
[۱۱۰] مسعودی‌، مروج‌ (پاریس‌)، ج‌ ۹، ص‌ ۱۴ـ۱۵.
[۱۱۱] آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱ـ۶۲، یا، رنسانس‌ اسلامی‌، ترجمه علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.


۱۶.۵.۳ - عامل دریافت جزیه

عامل‌ خراج‌ (صاحب‌ خراج‌)، عهده‌دار جبایتِ جزیه‌ بود و والی‌ و گاه‌ مستقیماً خلیفه‌ او را انتخاب‌ می‌کرد. به‌طور کلی‌ به‌ وصول‌ جزیه‌ و مسائل‌ آن‌ در دیوان‌ خراج‌ رسیدگی‌ می‌شد.
[۱۱۲] محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۳۹ـ۴۰، مصر ۱۳۴۲.


۱۶.۵.۴ - قوانین جزیه در این دوران

در دوره خلافت‌ عباسی‌ به‌ مرکزیت‌ بغداد، اخذ جزیه‌ و مالیات‌های‌ دیگر توسط‌ حکومت‌های‌ محلی‌ و سلسله‌های‌ متقارن‌ در ایران‌ و دیگر جاها، تقریباً به‌ تبعیت‌ از همان‌ قوانین‌ سنّتی‌ اسلامی‌ اجرا می‌شد. با این‌ حال‌، در منابع‌ اطلاعات‌ کافی‌ برای‌ تبیین‌ جزئیاتِ چگونگی أخذ این‌ نوع‌ مالیات‌ وجود ندارد.


ظاهراً به‌ جز لشکرکشی‌های‌ محمود غزنوی ‌ به‌ هند و جزیه‌ بستن‌ بر هنود
[۱۱۳] محمد بن‌ عبدالجبار عتبی‌، تاریخ‌ یمینی‌، ج۱، ص‌۱۸۰، ترجمه ناصح‌بن‌ ظفر جرفادقانی‌، چاپ‌ علی‌ قویم‌، تهران‌ ۱۳۳۴ ش‌.
[۱۱۴] محمد بن‌ عبدالجبار عتبی‌، تاریخ‌ یمینی‌، ج۱، ص۱۹۸، ترجمه ناصح‌بن‌ ظفر جرفادقانی‌، چاپ‌ علی‌ قویم‌، تهران‌ ۱۳۳۴ ش‌.
و استفاده تبلیغاتی‌ غزنویان ‌ از بسط‌ و اشاعه اسلام‌ و جزیه‌ بستن‌ بر کفار ، در دوره‌های‌ دیگر جزیه‌ از اهمیت‌ چندانی‌ برخوردار نبوده‌ است‌. به‌ گزارش‌ بنیامین‌ تطیلی‌/ تودلایی‌،
[۱۱۵] بنیامین ‌بن‌ یونه‌ تطیلی‌، رحله بنیامین‌، ج۱، ص‌ ۱۵۴، ترجمها عن‌ الاصل‌ العبری‌ و علق‌ حواشیها و کتب‌ ملحقاتها عزرا حداد، بغداد ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
که‌ ظاهراً بین‌ ۵۵۴ تا ۵۶۸ به‌ ایران‌ سفر کرده‌ بود، یهودیان ‌ ساکن‌ در مغرب‌ ایران‌ (نزدیک‌ تیسفون ‌) سالانه‌ یک‌ سکه طلا بابت‌ جزیه‌ به‌ دولت‌ می‌پرداختند؛ اما، به‌ گزارش‌ ربّی‌ موسی‌ پِتَحْیا، که‌ در ۵۶۸ در عهد سلطان‌ تکش‌ خوارزمشاه‌ (حک: ۵۶۸ـ۵۹۶) به‌ ایران‌ سفر کرد، از یهودیان‌ ایران‌ مالیاتی‌ گرفته‌ نمی‌شد و آن‌ها سالانه‌ یک‌ سکه طلا به‌ نماینده دانشکده روحانی‌ یهود می‌پرداختند.


از زمان‌ اسلام‌ آوردن‌ ایلخانان ‌، سنّت‌ اخذ جزیه‌، که‌ از ابتدای‌ حمله مغول ‌ متوقف‌ شده‌ بود، بار دیگر معمول‌ گردید، هرچند که‌ از ابتدا مالیات‌ سرانه قبچور از همه رعایا، صرف‌نظر از معتقدات‌ دینی‌ آنها، گرفته‌ می‌شد.
[۱۱۶] جوینی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲.
[۱۱۷] جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۴.
[۱۱۸] جوینی‌، ج‌ ۲، ص۲۵۶.
[۱۱۹] جوینی‌، ج‌ ۲، ص۲۶۱.
غازان ‌ که‌ در ۶۹۴ به‌ دست‌ شیخ‌صدرالدین‌ حموی ‌ اسلام‌ آورده‌ بود، در ۶۹۶ فرمان‌ داد تا از اهل‌ ذمه‌ ، جزیه‌ گرفته‌ شود؛ اما مدتی‌ بعد، به‌ شفاعت ‌ مار یابلاخا ی سوم‌ (۶۸۰ـ۷۱۷/ ۱۲۸۱ـ ۱۳۱۷)، اسقف‌ نسطوری‌ که‌ در اصل‌ اویغوری‌ بود، آن‌ را ملغا کرد. در زمان‌ اولجایتو و از ۷۰۶، بار دیگر گرفتن‌ جزیه‌ رایج‌ شد و در زمان‌ حکومت‌ ابوسعید بهادر (۷۱۶ـ۷۳۶) نیز ادامه‌ یافت‌.
[۱۲۰] محمد بن‌ هندوشاه‌ شمس‌ منشی‌، دستورالکاتب‌ فی‌ تعیین‌ المراتب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۹، چاپ‌ عبدالکریم‌ علیزاده‌، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۱۲۱] در باره مبلغ‌ جزیه‌ رجوع کنید به، محمد بن‌ هندوشاه‌ شمس‌ منشی‌، ج‌ ۲، ص‌۲۵۰، دستورالکاتب‌ فی‌ تعیین‌ المراتب‌، چاپ‌ عبدالکریم‌ علیزاده‌، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۱۲۲] در باره مبلغ‌ جزیه یهود در اواخر دوره ایلخانی‌، سالهای‌ ۷۵۰ـ۷۵۱ رجوع کنید به، ج۱، ص‌ ۱۷۸، عبداللّه ‌بن‌ محمد مازندرانی‌، رساله فلکیه‌ در علم‌ سیاقت‌، چاپ‌ والتر هینتس‌، ویسبادن‌ ۱۳۳۱ ش‌.

بر خلاف‌ سنّت‌ ذمی‌ستیزی تیمور ، جانشینان‌ او روش‌ مسالمت‌آمیزی‌ نسبت‌ به‌ ذمیان‌ در پیش‌ گرفتند. برای‌ نمونه‌، متن‌ یکی‌ از منشورهای‌ حسین‌ بایقرا (حک: ۸۷۳ـ۹۱۱) نشان‌ می‌دهد که‌ عده‌ای‌ از یهودیانِ ابریشم‌ کارِ هرات ‌، برای‌ معافیت‌ از مالیات‌های‌ سنگین‌ اظهار اسلام‌ کرده‌ بودند، اما حکام‌ محلی‌ بار دیگر آن‌ها را مجبور کردند که‌ به‌ دین‌ یهودی‌ اقرار آورند تا بتوانند رسم‌ یلتوره‌ و یوسون‌ را ــ که‌ ظاهراً مالیاتی‌ اضافه‌ بر جزیه‌ برای‌ غیرمسلمانان‌ بوده‌ در باره آن‌ها اعمال‌ کنند. حسین‌ بایقرا در این‌ فرمان‌ حکام‌ محلی‌ را از این‌ کار منع‌ و برای‌ تخطی‌ از این‌ فرمان‌ مجازات‌ تعیین‌ کرد.
[۱۲۳] عبدالواسع‌ بن‌ جمال‌الدین‌ نظامی‌ باخرزی‌، منشأ الانشاء، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۰ـ۱۶۳،) تدوین‌ (ابوالقاسم‌ شهاب‌الدین‌ احمد خوافی‌، ج‌ ۱، چاپ‌ رکن‌الدین‌ همایونفرخ‌، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
[۱۲۴] در باره اخذ جزیه‌ در دوره تیموریان‌ رجوع کند به، شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌، ج۱، ص‌ ۸۱۲، ظفرنامه‌، چاپ‌ عصام‌الدین‌ اورونبایوف‌، تاشکند ۱۹۷۲.



فرمان‌های‌ بسیاری‌ از دوره ترکمانان‌ قراقوینلو و آق‌قوینلو در باره معافیت‌ مسیحیان ‌ از پرداخت‌ جزیه‌ و مالیات‌های‌ دیگر در دست‌ است‌
[۱۲۵] حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۳۳، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
[۱۲۶] حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۳۶ـ۳۷، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
[۱۲۷] حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۵۲ – ۵۳، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
[۱۲۸] حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۷۸ـ ۷۹، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
[۱۲۹] هاکوپ‌ پاپازیان‌، فرامین‌ فارسی‌ ماتناداران‌، ج۱، ص‌ ۲۴۶ـ۲۴۹، ایروان‌ ۱۹۵۶.
[۱۳۰] هاکوپ‌ پاپازیان‌، فرامین‌ فارسی‌ ماتناداران‌، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۶، ایروان‌ ۱۹۵۶.
[۱۳۱] هریبرت‌ بوسه‌، پژوهشی‌ در تشکیلات‌ دیوان‌ اسلامی‌: برمبنای‌ اسناد دوران‌ آق‌قوینلو و قراقوینلو و صفوی‌، ج۱، ص‌ ۳۱۳ـ ۳۱۶، ترجمه غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
اما، در باره دیگر اقلیت‌های‌ دینی‌ و وضع‌ مالیاتی‌ آنها در این‌ دوره‌ اطلاعات‌ روشنی‌ در دست‌ نیست‌.


در دوره صفویه ‌ (ح ۹۰۶ـ۱۱۳۵)، اخذ جزیه‌ بار دیگر اهمیت‌ یافت‌. گاه‌ شاهان‌ صفوی‌ از سر لطف‌، جزیه‌ را بر اقلیت‌ها می‌بخشیدند، اما پس‌ از چند سال‌، جزیه‌های‌ عقب‌افتاده‌ را یکجا مطالبه‌ می‌کردند.
[۱۳۲] وینچنتیو دالساندری‌، سفرنامه وینچنتو دالساندری‌، ج۱، ص‌۴۴۰، در سفرنامه‌های‌ ونیزیان‌ در ایران‌: شش‌ سفرنامه‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌: خوارزمی‌، ۱۳۴۹ ش‌.
با این‌ حال‌، سیاست‌ کلی‌ دولت‌ این‌ بود که‌ از مسلمان‌ شدن‌ ذمی‌ها استقبال‌ کند و قوانینی‌ هم‌ در دفاع‌ از افراد تازه‌ مسلمان‌ وضع‌ شده‌ بود.
[۱۳۳] پیترو دلاواله‌، سفرنامه پیترو دلاواله‌: قسمت‌ مربوط‌ به‌ ایران‌، ج۱، ص‌ ۲۱۶، ترجمه شعاع‌الدین‌ شفا، تهران‌ ۱۳۴۸ ش‌.
حتی‌ در دوره حکومت‌ شاه‌عباس‌ دوم (۱۰۵۲ـ۱۰۷۷)، برای‌ تغییر کیش‌ اجباری‌ غیرمسلمانان‌ فرمانهایی‌ صادر شد
[۱۳۴] محمدطاهربن‌ حسین‌ وحید قزوینی‌، عباسنامه‌، ج۱، ص‌ ۲۱۸ـ۲۱۹، یا، شرح‌ زندگانی‌ ۲۲ ساله شاه‌ عباس‌ثانی‌ (۱۰۵۲ـ۱۰۷۳)، چاپ‌ ابراهیم‌ دهگان‌، اراک‌ ۱۳۲۹ ش‌.
که‌ صرف‌نظر از دلالت‌های‌ سیاسی‌ یا اجتماعی‌ نشان‌ می‌دهد اهمیت‌ اقتصادی‌ جزیه‌ در حدی‌ نبوده‌ که‌ سیاست‌های‌ دینی‌ دولت‌ صفوی‌ را تحت‌ تأثیر قرار دهد.

۲۰.۱ - مقدار جزیه‌ در دوره صفویه‌

در باره مقدار جزیه‌ در دوره صفویه‌، طبق‌ گفته دومان‌،
[۱۳۵] ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۳، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
صرفاً افراد ذکور یهودی‌ و ارمنی ‌ موظف‌ به‌ پرداخت‌ جزیه‌ای‌ معادل‌ یک‌ مثقال‌ طلا در سال‌ بودند. طبق‌ فرمانی‌ از مجموعه‌ فرمان‌های‌ سلطنتی‌ محفوظ‌ در موزه بریتانیا ، ارمنیان‌ جلفای‌ اصفهان، ۵۸۰ تومان‌ به‌ عنوان‌ «وجه‌جزیه مقطعی‌ و رسم‌الوزاره‌ و رسوم‌ داروغگی‌» می‌پرداختند.
[۱۳۶] ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۶۵، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
جزیه هنود هم‌ با توجه‌ به‌ شمار زیاد هندیان‌ ساکن‌ در ایران‌، به‌ویژه‌ در اصفهان ‌، مبلغ‌ شایان‌ توجهی‌ بود.
[۱۳۷] ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۳، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
در همین‌ دوره‌ در مناطقی‌ مانند کرمان ‌، که‌ در آن‌ اقلیت‌ زردشتی‌ غالب‌ بودند، صاحب‌منصبِ «داروغه مجوسیان‌»، تحصیل‌ وجوه‌ «جزیه ‌المجوس‌» را برعهده‌ داشت‌
[۱۳۸] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌ ۴۵، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
و داروغه‌، جزیه‌ را به‌ فردی‌ معمولاً از افراد نومسلمان‌ اجاره‌ می‌داد و او موظف‌ بود مبلغ‌ مقرر را سالانه‌ به‌ داروغه‌ بپردازد و این‌ روش‌ همواره‌ مشکلات‌ فراوانی‌ برای‌ زردشتیان‌ فراهم‌ می‌آورد.
[۱۳۹] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌۳۶۰، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
[۱۴۰] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۱۰، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
[۱۴۱] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۲۹، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
[۱۴۲] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۷۷ - ۵۷۸، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
از اطلاعات‌ موجود در تذکره صفویه کرمان‌، چنین‌ برمی‌آید که‌ به‌ جزیه‌، سَرکَلّه‌ و به‌ مأمور اخذ جزیه‌، سرکله‌گیر می‌گفتند.
[۱۴۳] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
[۱۴۴] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
[۱۴۵] میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، پانویس‌ ۱، تذکره صفویه کرمان‌، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
بنا به‌ گفته اشعیاء ارمنی‌، شاه‌سلطان‌ حسین ‌ مبلغ‌ جزیه ارمنیان‌ را افزایش‌ داد،
[۱۴۶] عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، تاریخ‌ ایران‌ بعد از اسلام‌، ج۱، ص‌ ۷۸، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
اما در ۱۱۳۴ که‌ اشرف‌ افغان‌ بر اصفهان‌ تسلط‌ یافت‌، اخذ جزیه‌ را متوقف‌ ساخت‌ و وجوه‌ جزیه عقب‌ افتاده‌ را به‌ توصیه فردی‌ به‌ نام‌ ملا زعفران‌ به‌ نصف‌ کاهش‌ داد
[۱۴۷] ویلم‌ فلور، اشرف‌ افغان‌ در تختگاه‌ اصفهان‌: به‌ روایت‌ شاهدان‌ هلندی‌، ج۱، ص‌ ۱۴، ترجمه ابوالقاسم‌ سری‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
[۱۴۸] در باره نظر مثبت‌ و ستایشگرانه ذمیان‌ به‌ افغانها رجوع کنید به هایده‌ سهیم‌، «خاطرات‌ یهودیان‌ ایران‌»، ج۱، ص‌ ۵۹، ایران‌نامه‌، سال‌ ۱۵، ش‌ ۱ (زمستان‌ ۱۳۷۵).
).


در دوره نادرشاه ‌، طبق‌ فرمان‌ ۱۱۵۱، جزیه‌ به‌ صورت‌ سه‌ ساله‌ از ارمنیان ‌، گرجیان ‌، یهودیان ‌، هندوان ‌ و مجوسان ‌ گرفته‌ می‌شد،
[۱۴۹] ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص‌ ۸۲ـ۸۳، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
[۱۵۰] ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص۹۸، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
ولی‌ طبق‌ گزارش‌ آبراهام‌ کرتاتسی‌، نادر این‌ مالیات‌ را برای‌ مسیحیان‌ لغو کرد.
[۱۵۱] ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص‌ ۸۲، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.



اخذ جزیه‌ در ایران‌ تا زمان‌ ناصرالدین‌شاه‌ قاجار ادامه‌ داشت‌. در ۱۲۷۰، انجمن‌ بهبود حال‌ زردشتیان‌، فردی‌ به‌ نام‌ مانکجی‌ لیمجی‌ هاتریا را به‌ نمایندگی‌ از بازرگانان‌ پارسی‌ هند به‌ ایران ‌ فرستاد. مانکجی‌ پس‌ از تلاش‌های‌ بسیار توانست‌ در دیدار نمایندگان‌ پارسیان‌ با ناصرالدین‌شاه‌ در لندن ‌، هنگام‌ تاج‌گذاری‌ ادوارد هفتم‌، پادشاه‌ انگلیس‌، با وساطت‌ وی‌، فرمان‌ لغوِ جزیه زردشتیان‌ را از ناصرالدین‌شاه‌ بگیرد. با این‌ حال‌، لغو کامل‌ گرفتن‌ جزیه‌ از اقلیتهای‌ دینی‌ در ایران ‌، در دوره سلطنت‌ رضاشاه ‌ و طی‌ قانونی‌ عملی‌ گردید که‌ در دستگاه‌ دادگستری ‌ داور به‌ پایمردی‌ دکتر لقمان‌، نماینده کلیمیان‌، و عده‌ای‌ دیگر از وکلای‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ تصویب‌ شد.
[۱۵۲] حبیب‌ لوی‌، تاریخ‌ یهود ایران‌، ج‌ ۳، ص‌ ۸۵۴، تهران‌ ۱۳۳۴ـ۱۳۳۹ ش‌.





۲۳.۱ - واژه جایگزین جزیه در مصر

در نظام‌ مالی‌ و اداری‌ مصر، به‌ جای‌ واژه جزیه‌، اصطلاح‌ جوالی‌ به‌کار می‌رفت‌. جوالی‌، جالیه‌، جاله ‌، جالیه‌ و جوال‌، به‌ گروههایی‌ از اهل‌ ذمه‌ گفته‌ می‌شد که‌ به‌ سرزمین‌ دیگری‌ مهاجرت‌ کرده‌ بودند، اما این‌ واژه‌ بعدها مترادف‌ جزیه‌ شد.
[۱۵۳] محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌۴۰، مصر ۱۳۴۲.
[۱۵۴] ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۱ـ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
[۱۵۵] اسماعیل‌ بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج‌اللغه و صحاح‌ العربیه، ذیل‌ «جلا» ‌، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
[۱۵۶] ابن‌ منظور، ذیل‌ «جلا».
[۱۵۷] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱۹، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
مصریان‌ جزیه‌ را «دُمزیا» نیز می‌گفتند.
[۱۵۸] هویدا عبدالعظیم‌ رمضان‌، المجتمع‌ فی‌ مصر الاسلامیه من‌الفتح‌ العربی‌ الی‌ العصر الفاطمی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۷، (قاهره‌) ۱۹۹۴.
چون‌ برخی‌ مناطق‌ مصر مانند اَنطابُلَس‌ با صلح‌ و برخی‌ دیگر از جمله‌ اسکندریه ‌ با جنگ ‌ (مفتوح‌ العَنوه) گشوده‌ شد.

۲۳.۲ - تفاوت نظام‌های‌ مالیاتی‌ مختلف در مصر

نظام‌های‌ مالیاتی‌ در جاهای‌ مختلف‌ این‌ سرزمین‌، متفاوت‌ بود.
[۱۵۹] برای‌ اقوال‌ مختلف‌ در باره فتح‌ مصر رجوع کنید به، بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۹۸ـ ۳۰۸.
در صلح‌ با قبطی‌ها مقرر شد که‌ هر مرد بالغ‌ سالم‌، سالانه‌ یک‌ دینار جزیه‌ و یک‌ دینار برای‌ هر فَدّان‌ زمین‌ کشاورزی‌ بپردازد. همچنین‌ مالیات‌های‌ دیگری‌ مانند رسوم‌ غذا، جامه‌ و مهمانی‌ مسلمانان‌ مقرر شد.
[۱۶۰] ابن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص‌ ۱۵۲، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۶۱] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۰۱.
به‌ گزارش‌ بلاذری‌،
[۱۶۲] بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۱۴.
عمروعاص‌ با اهل‌ برقه ‌ بر اساس‌ پرداخت‌ سیزده‌ هزار دینار جزیه‌ یا بردگی‌ فرزندان‌ ایشان‌ به‌ جای‌ جزیه‌، پیمان‌ صلح‌ بست‌.

۲۳.۳ - اهمیت‌ جزیه

اهمیت‌ جزیه‌ در مصر به‌ علت‌ کثرت‌ ذمیان‌، بسیار بیش‌تر از عراق‌ بود.

۲۳.۴ - معافین از جزیه در مصر

در مصر نیز جزیه‌ بر ذمی بالغ‌ سالم‌ و آزاد، واجب ‌ بود و از گردن‌ زنان ‌ و کودکان‌، راهبان ‌، بردگان ‌ و دیوانگان ‌ ساقط‌ می‌شد.
[۱۶۳] ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۷ـ ۳۱۸، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.


۲۳.۵ - اخذ جزیه از راهبان

این‌ قوانین‌، کم‌ و بیش‌ اجرا می‌شد تا زمانی‌ که‌ عبدالملک‌ بن‌ مروان ‌ به‌ برادرش‌، عبدالعزیز، دستور داد که‌ از راهبان‌ مصری‌ هم‌ جزیه‌ بگیرد. عبدالعزیز پس‌ از سرشماری‌ راهبان‌، بر هریک‌ سالانه‌ یک‌ دینار جزیه‌ بست‌.
[۱۶۴] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۲، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
در زمان‌ عمر بن‌ عبدالعزیز، بسیاری‌ از ذمیان‌ مصر به‌ اسلام‌ گرویدند و درآمد ناشی‌ از جزیه‌ کاهش‌ یافت‌.
[۱۶۵] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷ـ ۷۸، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
در زمان‌ او اخذ جزیه مردگان‌ اهل‌ذمه‌ از بازماندگانشان‌ و نیز جزیه راهبان‌ معمول‌ بود.
[۱۶۶] ابن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص‌ ۸۹، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
گرفتن‌ جزیه‌ از راهبان‌ پس‌ از خلافت‌ عمربن‌ عبدالعزیز همچنان‌ ادامه‌ یافت‌
[۱۶۷] محمد بن‌ عبدوس‌ جهشیاری‌، کتاب‌الوزراء و الکتّاب‌، ج۱، ص‌ ۵۷، چاپ‌ مصطفی‌ سقا، ابراهیم‌ ابیاری‌، و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
تا اینکه‌ در دوره عباسی‌، به‌ دستور مقتدر (حک: ۲۹۵ـ۳۲۰)، متوقف‌ گردید.
[۱۶۸] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
با اینکه‌ اخذ جزیه‌ از راهبان‌ نوعی‌ تخطی‌ از قانون‌ شرع‌ به‌ حساب‌ می‌آمد، برخی‌ پاپیروسهای‌ به‌ دست‌ آمده‌ نشان‌ می‌دهد که‌ عده‌ای‌ از راهبان‌، صاحب‌ ثروت‌های‌ کلانی‌ بودند به‌ طوری‌ که‌ معافیت‌ آنها از جزیه‌، بی‌معنی‌ می‌نمود.
[۱۶۹] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۱۷۰] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۵۶۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.


۲۳.۶ - تسامح در اخذ جزیه در مصر

با این‌ همه‌، حاکمان‌ مسلمان‌ مصر در دوره والیان ‌، طولونیان ‌ (حک: ۲۵۴ـ۲۹۳) صرف‌نظر از برخی‌ سیاست‌های‌ سختگیرانه احمد بن‌ مدبر (والی‌ خراج‌ در زمان‌ احمد بن‌ طولون‌، حک: ۲۵۴ـ۲۷۰)، اخشیدیان ‌ (حک: ۳۲۳ـ ۳۵۸) و فاطمیان ‌ (حک: ۲۹۷ـ۵۶۷)، به‌ ویژه‌ اوایل‌ حکومت‌ ایشان‌، سیاست‌ مدارا و تسامح ‌ با اهل‌ ذمه‌ را لحاظ‌ می‌کردند.

۲۳.۷ - مقدار جزیه

بنا بر برخی‌ پاپیروسهای‌ متعلق‌ به‌ قرن‌ سوم‌، مقدار جزیه‌ حتی‌ در میان‌ افراد یک‌ طبقه اجتماعی‌ هم‌ یکسان‌ نبوده‌ و به‌ تناسب‌ قدرت‌ مالی‌ هر فرد، متغیر بوده‌ است‌.
[۱۷۱] سیده‌ اسماعیل‌ کاشف‌، مصرفی‌ عصرالولاه من‌ الفتح‌العربی‌ الی‌ قیام‌ الدوله الطولونیه، ج۱، ص‌ ۳۸، (قاهره‌) ۱۹۸۸.
طبق‌ سندی‌ از اسناد جنیزه متعلق‌ به‌ ۴۸۸، بر کودک‌ از نه‌ سالگی‌ جزیه‌ واجب‌ می‌گردید.
[۱۷۲] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۳، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
رضوان ‌بن‌ وَلَخْشی‌، وزیر فاطمیان‌ در حدود ۵۳۲، سیاست‌های‌ سختگیرانه‌ای‌ علیه‌ اهل‌ ذمه‌ اتخاذ کرد و کوشید آزادی‌های‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ایشان‌، به‌ویژه‌ مسیحیان‌ را که‌ در دولت‌ فاطمی‌ قدرت‌ فراوان‌ یافته‌ بودند، محدود کند
[۱۷۳] ابن ‌طُوَیر، نزهه المُقْلَتین‌ فی‌ اخبارالدولتین‌، ج۱، ص‌ ۴۹ـ۵۰، چاپ‌ ایمن‌ فؤاد سید، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
و در باب‌ جزیه‌ نیز اخذ دو دینار رایج‌ تا آن‌ زمان‌ را تغییر داد و مقرر ساخت‌ تا از توانگران‌ چهار و یک‌ ششم‌ دینار، از افراد میانه‌ حال‌، دو دینار و دو قیراط ‌ و از مستمندان‌ یک‌ و پنج‌ هشتم‌ دینار گرفته‌ شود.
[۱۷۴] ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۸، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۷۵] قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
[۱۷۶] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۲۶۴ـ ۲۶۶، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
[۱۷۷] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص۵۲۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
به‌ گزارش‌ ابن ‌مماتی‌،
[۱۷۸] ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۹، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
به‌ جزیه هر فرد، دو و یک‌ چهارم‌ درهم‌ به‌ عنوان‌ عوارض‌ کارگزاران‌ افزوده‌ می‌شد.
[۱۷۹] قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
طبق‌ سندی‌ از اسناد جنیزه‌ مورخ‌ ۵۷۸، پزشکی‌ یهودی‌ چهار و یک‌ ششم‌ دینار جالیه‌ پرداخته‌ است‌.
[۱۸۰] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.


۲۳.۸ - القاب‌ و مناصب‌ رایج‌ در نظام‌ جزیه‌



۲۳.۸.۱ - عامل

مسئولیت‌ امور مالی‌ و از جمله‌ جزیه‌ برعهده عامل‌ بود و مشرِف‌ (بازرس‌) وی‌ را در این‌ کار یاری‌ می‌کرد. در غیاب‌ عامل‌، شخصی‌ با لقب‌ وکیل‌، کارهای‌ او را انجام‌ می‌داد.
[۱۸۱] قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
[۱۸۲] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۸۶۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.


۲۳.۸.۲ - حاشر

مسئولیت‌ گردآوری‌ جزیه‌، بر عهده کارمندانی‌ به‌ نام‌ حاشر بود. برای‌ هریک‌ از اقلیت‌های‌ مسیحی‌ و یهود، یک‌ حاشر انتخاب‌ می‌شد و او نام‌های‌ اهل‌ ذمه مستقر در منطقه‌ (الراتب‌ المستقر)، تازه‌ بالغان‌ در هر ماه‌ (النَّشْو)، کسانی‌ که‌ از خارج‌ به‌ مصر آمده‌ بودند (الطّاری‌) و کسانی‌ که‌ مسلمان ‌ می‌شدند یا می‌مردند را ثبت‌ و ضبط‌ می‌کرد.
[۱۸۳] احمد بن‌ عبدالوهاب‌ نویری‌، نهایه ‌الارب‌فی‌فنون‌الادب‌، ج‌ ۸، ص‌ ۲۴۲ـ۲۴۳، قاهره‌) ۱۹۲۳ (ـ۱۹۹۰.
[۱۸۴] قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.


تعیین‌ شمار حاشران‌ برعهده عامل‌ و مشرف‌ بود.
[۱۸۵] قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.


۲۳.۸.۳ - مراقب

بر اساس‌ سندی‌، در برخی‌ مناطق‌ مصر مانند فَرَما، شخصی‌ با لقب‌ مُراقِب‌ بر کار عاملان‌ جزیه‌ و خراج‌ نظارت‌ می‌کرد.
[۱۸۶] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۷۶۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
به‌ نظر می‌رسد مراقب‌، عنوان‌ دیگر مشرف‌ یا ناظر بوده‌ است‌.

۲۳.۸.۴ - قَبّال‌

از دیگر القاب‌ و مناصب‌ رایج‌ در نظام‌ جزیه‌ و خراج‌ مصر، قَبّال‌ بود که‌ جزیه ‌ و خراج ‌ و مالیات‌های‌ دیگر را جمع‌آوری‌ و گاه‌ نیز مالیات‌های‌ جمع‌آوری‌ شده‌ چون‌ گندم ‌ و جو و غیره‌ را وزن‌ می‌کرد. امانتداری‌ و درستکاری‌ قبّال‌ شرط‌ مهمی‌ بود. در شمار اسامی‌ قبّالانِ مذکور در پاپیروسها و اسناد موجود، هم‌ اسمهای‌ عربی‌ و هم‌ اسامی‌ اهل‌ ذمه‌ دیده‌ می‌شود.
[۱۸۷] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷۲ـ ۶۷۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.


۲۳.۸.۵ - قِسطال‌

در این‌ اسناد، همچنین‌ لقب‌ جِسْطال‌/ قِسطال‌ دیده‌ می‌شود که‌ در امر جبایت‌ جزیه‌ و خراج‌، به‌ عامل‌ خراج‌ کمک‌ می‌کرده‌ است‌. جسطال‌ هم‌ از میان‌ اهل‌ذمه‌ و هم‌ از میان‌ مسلمانان‌ انتخاب‌ می‌شد.
[۱۸۸] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۵ـ۳۰۶، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۱۸۹] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۶۹۵ـ۶۹۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.


۲۳.۸.۶ - شمّاس‌

از دیگر افرادی‌ که‌ دولت‌ اسلامی‌ را در جبایت‌ جزیه‌ یاری‌ می‌کرد، شمّاس‌ بود. شمّاس‌ از القاب‌ دینی‌ مسیحی‌ است‌ که‌ رتبه صاحب‌ آن‌ پایین‌تر از مقام‌ کشیش‌ است‌. چون‌ شمّاس‌ آگاهی‌ کاملی‌ از تعداد نفوس‌ نصارا و محل‌ اقامتشان‌ داشت‌، در امر جبایت‌ جزیه‌ در نقش‌ واسطه اجرایی‌ عمل‌ می‌کرد.
[۱۹۰] سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۷ـ ۴۹۸، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.


۲۳.۸.۷ - جهبذ

جهبذ نیز خَتْمَه‌ای‌ تنظیم‌ می‌کرد و تمام‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ اخذ جزیه‌، شامل‌ نام‌ ناحیه‌، ماه‌ اخذ، نام‌ حاشران‌، ناظران‌، مشرفان‌ و غیره‌، را در آن‌ می‌آورد. بر اساس‌ ختمه جهبذ و نیز آمارهای‌ حاشران‌، عامل‌، «عملی‌» (سَنَدی‌) مشتمل‌ بر منافعی‌ که‌ در فلان‌ ناحیه‌ و فلان‌ سال‌ حاصل‌ آمده‌ بود، تنظیم‌ می‌کرد.

۲۳.۹ - نمودار میزان‌ جزیه‌

«ختمه‌» و «عمل‌»، که‌ نمودار میزان‌ جزیه‌ در هر سال‌ بود، در بیت ‌المال ‌ نگهداری‌ می‌شد.
[۱۹۱] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۷، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.


۲۳.۱۰ - نظارت بر جزیه در دوره فاطمیان

در دوره فاطمیان‌، دیوان‌ مجلس‌ عهده‌دار نظارت‌ بر اموال‌ زکات ‌ و دیوان‌ جوالی‌ بود.
[۱۹۲] ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۳۵۳ـ۳۵۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
امور دیوان‌ جوالی‌، به‌ سبب‌ اهمیت‌ شمار اهل‌ ذمه‌، با دیوان‌ مواریثِ حشریه‌ در ارتباط‌ بود، چنانکه‌ گاه‌ نام‌ این‌ دو دیوان‌، به‌ صورت‌ «دیوان‌ الجوالی‌ و المواریث‌ الحشریه» ذکر شده‌ است‌.
[۱۹۳] عطیه‌ مصطفی‌ مشرفه‌، نظم‌ الحکم‌ بمصر فی‌ عصر الفاطمیین‌، ج۱، ص‌ ۲۰۴، قاهره‌ ۱۳۶۷.


۲۳.۱۱ - مقدار جزیه در دوره ایوبیان

در دوره ایوبیان ‌ مقدار جزیه‌ تقریباً همان‌ بود که‌ از زمان‌ وزارت‌ ولخشی‌ رایج‌ گردید. در ۵۸۷ درآمد دولت‌ از محل‌ جزیه‌ ۰۰۰، ۱۳۰ دینار گزارش‌ شده‌ است‌
[۱۹۴] عبدالرحمان ‌بن‌ اسماعیل‌ ابوشامه‌، الروضتین‌ فی‌ اخبار الدولتین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۵، چاپ‌ ابوالسعود، قاهره‌ ۱۲۸۷ـ ۱۲۸۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
[۱۹۵] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۹۴ـ۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
[۱۹۶] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۴، ص‌ ۱۵۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
[۱۹۷] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۵، (قاهره‌) ۱۹۹۸.

۲۳.۱۲ - جزیه در دوره ممالیک



۲۳.۱۲.۱ - علت کاهش درآمد جزیه

در دوره ممالیک‌ به‌ علل‌ مختلف‌، از جمله‌ گرویدن‌ بسیاری‌ از نصارا به‌ اسلام‌، درآمدِ جزیه‌ کاهش‌ یافت‌. در آغاز حکومت‌ ممالیک‌ بحری‌، درآمدِ جزیه‌ مختص‌ سلطان‌ بود و مصرفِ عمومی‌ نداشت‌. از ۷۱۵، پس‌ از اصلاحات‌ ارضی الناصر محمد بن‌ قلاوون‌ (حک: ۶۹۸ـ ۷۰۸) به‌نام‌ روک‌ ناصری‌، وصول‌ جزیه اهل‌ ذمه هر منطقه‌ به‌ صاحب‌ خراج‌ آن‌ منطقه‌ واگذار گردید.
[۱۹۸] احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۸۸، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
چون‌ در این‌ اصلاحات‌، به‌ نصارا آزادی‌ عمل‌ بیشتری‌ در نقل‌ مکان‌ زندگی‌ اعطا شده‌ بود، عملاً فرار از جزیه‌ نیز آسان‌تر شد و درآمد دولت‌ از محل‌ جزیه‌ به‌ طور چشمگیری‌ کاهش‌ یافت‌.
[۱۹۹] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۳۲۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
از سوی‌ دیگر، دولت‌ برای‌ جبران‌ این‌ کسر بودجه‌ به‌ راههای‌ دیگری‌ متوسل‌ می‌شد، مانند اخذ جزیه مضاعف‌ یا دوبار در سال‌.
[۲۰۰] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
[۲۰۱] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص۳۲۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.


۲۳.۱۲.۲ - زمان دریافت

بر خلاف‌ سنّت‌ قدیم‌، که‌ معمولاً جزیه‌ در ماه‌ محرّم ‌ گرفته‌ می‌شد، در دوره ممالیک‌، موعد اخذ جزیه‌ بیشتر در ماه‌ رمضان ‌ بود.

۲۳.۱۲.۳ - اهمیت جزیه در این دوره

در دوره ممالیک‌ برجی‌، جزیه‌ اهمیت‌ بیشتری‌ یافت‌؛ به‌ویژه‌ پس‌ از فتح‌ قبرس ‌، سلطان‌ بَرْسْبای‌ (حک: ۸۲۵ ۸۴۱) سالانه‌ مبالغ‌ سنگینی‌ به‌ عنوان‌ جزیه‌ از حکومت‌ قبرس‌ می‌گرفت‌.
[۲۰۲] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۷، (قاهره‌) ۱۹۹۸.


۲۳.۱۲.۴ - مصرف درآمد حاصل از جزیه

درآمد جزیه‌، در دوره ممالیک‌ به‌ مصرف‌ حقوق‌ والیان‌، قضات‌، دانشمندان‌، جنگجویان‌ و نیز عمران‌ و آبادانی‌ (راه‌سازی‌، ساختن‌ مساجد و پلها و کاروانسراها و غیره‌) می‌رسید.
[۲۰۳] ابن‌ کنّان‌، حدائق‌ الیاسمین‌ فی‌ ذکر قوانین‌ الخلفاء و السلاطین‌، ج۱، ص‌۱۶۰، چاپ‌ عباس‌ صباغ‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
[۲۰۴] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۲۸۰، (قاهره‌) ۱۹۹۸.


۲۳.۱۳ - نحوه بررسی آمار اهل ذمه

در دفاتر دیوان‌ جوالی‌، اسامی‌ اهل‌ذمه‌ به‌ ترتیب‌ یهود، سامره‌ (گروهی‌ از یهودیان‌)، نصارا، مجوس‌ و صابئین ‌ نوشته‌ می‌شد. رئیس‌الیهود و قسیس‌ النصاری‌ موظف‌ بودند تغییرات‌ آمار را با ذکر نام‌ مهاجران‌، اسلام‌ آورندگان‌، اموات‌ و غیره‌ در این‌ دفاتر وارد کنند.
[۲۰۵] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۷۵، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
ترتیب‌ کارکنان‌ در این‌ دیوان‌ بعد از دوره فاطمیان‌ نیز به‌ همان‌ صورت‌ ادامه‌ یافت‌.
[۲۰۶] بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۵۱ ۵۲، (قاهره‌) ۱۹۹۸.




(۱) ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
(۲) محمود بن‌ عبداللّه‌ آلوسی‌، روح‌المعانی، بیروت‌: داراحیاء التراث‌العربی‌.
(۳) ابن‌ آدم‌، کتاب‌الخراج‌، چاپ‌ احمد محمدشاکر، قاهره‌ (۱۳۴۷).
(۴) ابن‌ اثیر.
(۵) ابن ‌بطریق‌، کتاب‌التاریخ‌ المجموع‌ علی‌التحقیق‌ و التصدیق‌، چاپ‌ لویس‌ شیخو،.
بیروت‌ ۱۹۰۵ـ۱۹۰۹؛
(۶) عبدالرحمان ‌بن‌ علی ‌بن‌ جوزی‌، المنتظم‌، بیروت‌ ۱۴۱۲.
(۷) ابن ‌حوقل‌.
(۸) ابن ‌خرداذبه‌.
(۹) ابن ‌زنجویه‌، کتاب‌الاموال‌، چاپ‌ شاکر ذیب‌ فیاض‌، ریاض‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۰) ابن ‌طُوَیر، نزهه المُقْلَتین‌ فی‌ اخبارالدولتین‌، چاپ‌ ایمن‌ فؤاد سید، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۱) ابن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۲) ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۱۳) ابن ‌فراء، الاحکام‌السلطانیه، چاپ‌ محمد حامدفقی‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۴) ابن‌قدامه‌، المغنی‌، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۵) ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
(۱۶) ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، شرح‌الشروط‌ العُمَریه: مجرداً من‌ کتاب‌ احکام‌ اهل‌الذمه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، دمشق‌ ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
(۱۷) ابن‌ کنّان‌، حدائق‌ الیاسمین‌ فی‌ ذکر قوانین‌ الخلفاء و السلاطین‌، چاپ‌ عباس‌ صباغ‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
(۱۸) ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۹) ابن‌ منظور.
(۲۰) عبدالرحمان ‌بن‌ اسماعیل‌ ابوشامه‌، الروضتین‌ فی‌ اخبار الدولتین‌، چاپ‌ ابوالسعود، قاهره‌ ۱۲۸۷ـ ۱۲۸۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
(۲۱) قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۲) ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
(۲۳) ابوالقاسم‌ اجتهادی‌، «تحقیقی‌ در باره خراج‌»، مقالات‌ و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان‌ ۱۳۵۰).
(۲۴) ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۲۵) بلاذری‌ (بیروت‌).
(۲۶) هریبرت‌ بوسه‌، پژوهشی‌ در تشکیلات‌ دیوان‌ اسلامی‌: برمبنای‌ اسناد دوران‌ آق‌قوینلو و قراقوینلو و صفوی‌، ترجمه غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
(۲۷) هاکوپ‌ پاپازیان‌، فرامین‌ فارسی‌ ماتناداران‌، ایروان‌ ۱۹۵۶.
(۲۸) بنیامین ‌بن‌ یونه‌ تطیلی‌، رحله بنیامین‌، ترجمها عن‌ الاصل‌ العبری‌ و علق‌ حواشیها و کتب‌ ملحقاتها عزرا حداد، بغداد ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
(۲۹) جوادعلی‌، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌الاسلام‌، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
(۳۰) اسماعیل‌ بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج‌اللغه و صحاح‌ العربیه، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
(۳۱) جوینی‌.
(۳۲) محمد بن‌ عبدوس‌ جهشیاری‌، کتاب‌الوزراء و الکتّاب‌، چاپ‌ مصطفی‌ سقا، ابراهیم‌ ابیاری‌، و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
(۳۳) محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، مصر ۱۳۴۲.
(۳۴) وینچنتیو دالساندری‌، سفرنامه وینچنتو دالساندری‌، در سفرنامه‌های‌ ونیزیان‌ در ایران‌: شش‌ سفرنامه‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌: خوارزمی‌، ۱۳۴۹ ش‌.
(۳۵) پیترو دلاواله‌، سفرنامه پیترو دلاواله‌: قسمت‌ مربوط‌ به‌ ایران‌، ترجمه شعاع‌الدین‌ شفا، تهران‌ ۱۳۴۸ ش‌.
(۳۶) دانیل‌ کلمنت‌ دنت‌، مالیات‌سرانه‌ و تأثیر آن‌ در گرایش‌ به‌ اسلام‌، ترجمه محمدعلی‌ موحد، تهران‌ ۱۳۵۸ ش‌.
(۳۷) عبدالعزیز دوری‌، تاریخ‌العراق‌ الاقتصادی‌ فی‌القرن‌ الرابع‌ الهجری‌، بیروت‌ ۱۹۹۵.
(۳۸) عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، تاریخ‌ ایران‌ بعد از اسلام‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
(۳۹) جرجی‌ زیدان‌، تاریخ‌ التمدن‌ الاسلامی‌، چاپ‌ حسین‌ مؤنس‌، قاهره‌.
(۴۰) مصلح ‌بن‌ عبداللّه‌ سعدی‌، متن‌ کامل‌ دیوان‌ شیخ‌ اجل‌ سعدی‌ شیرازی‌، چاپ‌ مظاهر مصفا، تهران‌ ۱۳۴۰ ش‌.
(۴۱) سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۴۲) هایده‌ سهیم‌، «خاطرات‌ یهودیان‌ ایران‌»، ایران‌نامه‌، سال‌ ۱۵، ش‌ ۱ (زمستان‌ ۱۳۷۵).
(۴۳) سیده‌ اسماعیل‌ کاشف‌، مصرفی‌ عصرالولاه من‌ الفتح‌العربی‌ الی‌ قیام‌ الدوله الطولونیه، (قاهره‌) ۱۹۸۸.
(۴۴) بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
(۴۵) محمد بن‌ احمد شمس‌ الائمه‌ سرخسی‌، کتاب‌المبسوط‌، قاهره‌ ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ استانبول‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۶) محمد بن‌ هندوشاه‌ شمس‌ منشی‌، دستورالکاتب‌ فی‌ تعیین‌ المراتب‌، چاپ‌ عبدالکریم‌ علیزاده‌، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
(۴۷) ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
(۴۸) صلاح‌الدین‌ امین‌طه‌، «الموارد المالیه فی‌ اقلیم‌ ارمینیه خلال‌ الحکم‌ العربی‌»، آداب‌الرافدین، ش‌ ۱۳ (جمادی‌الاولی‌ ۱۴۰۱).
(۴۹) طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌).
(۵۰) محمد بن‌ عبدالجبار عتبی‌، تاریخ‌ یمینی‌، ترجمه ناصح‌بن‌ ظفر جرفادقانی‌، چاپ‌ علی‌ قویم‌، تهران‌ ۱۳۳۴ ش‌.
(۵۱) ویلم‌ فلور، اشرف‌ افغان‌ در تختگاه‌ اصفهان‌: به‌ روایت‌ شاهدان‌ هلندی‌، ترجمه ابوالقاسم‌ سری‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
(۵۲) قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
(۵۳) قلقشندی‌.
(۵۴) حسن‌ بن‌ محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
(۵۵) غیداء خزنه‌ کاتبی‌، الخراج‌: منذ الفتح‌ الاسلامی‌ حتی‌ أواسط‌القرن‌ الثالث‌ الهجری‌، الممارسات‌ و النظریه، بیروت‌ ۲۰۰۱.
(۵۶) آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
(۵۷) حبیب‌ لوی‌، تاریخ‌ یهود ایران‌، تهران‌ ۱۳۳۴ـ۱۳۳۹ ش‌.
(۵۸) عبداللّه ‌بن‌ محمد مازندرانی‌، رساله فلکیه‌ در علم‌ سیاقت‌، چاپ‌ والتر هینتس‌، ویسبادن‌ ۱۳۳۱ ش‌.
(۵۹) علی ‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیه و الولایات‌ الدینیه ‌، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۶۰) آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، یا، رنسانس‌ اسلامی‌، ترجمه علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
(۶۱) حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
(۶۲) مسعودی‌، مروج‌ (پاریس‌).
(۶۳) احمد بن‌ محمد مسکویه‌، تجارب‌الامم‌، چاپ‌ ابوالقاسم‌ امامی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ـ۱۳۷۹ ش‌.
(۶۴) عطیه‌ مصطفی‌ مشرفه‌، نظم‌ الحکم‌ بمصر فی‌ عصر الفاطمیین‌، قاهره‌ ۱۳۶۷.
(۶۵) میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
(۶۶) احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، السلوک‌ لمعرفه دول‌الملوک‌، چاپ‌ محمد عبدالقادر عطا، بیروت‌ ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۶۷) احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
(۶۸) دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ترجمه مهشید فخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
(۶۹) ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
(۷۰) عبدالواسع‌ بن‌ جمال‌الدین‌ نظامی‌ باخرزی‌، منشأ الانشاء،) تدوین‌ (ابوالقاسم‌ شهاب‌الدین‌ احمد خوافی‌، ج‌ ۱، چاپ‌ رکن‌الدین‌ همایونفرخ‌، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
(۷۱) احمد بن‌ عبدالوهاب‌ نویری‌، نهایه ‌الارب‌فی‌فنون‌الادب‌، قاهره‌) ۱۹۲۳ (ـ۱۹۹۰.
(۷۲) محمدطاهربن‌ حسین‌ وحید قزوینی‌، عباسنامه‌، یا، شرح‌ زندگانی‌ ۲۲ ساله شاه‌ عباس‌ثانی‌ (۱۰۵۲ـ۱۰۷۳)، چاپ‌ ابراهیم‌ دهگان‌، اراک‌ ۱۳۲۹ ش‌.
(۷۳) هویدا عبدالعظیم‌ رمضان‌، المجتمع‌ فی‌ مصر الاسلامیه من‌الفتح‌ العربی‌ الی‌ العصر الفاطمی‌، (قاهره‌) ۱۹۹۴.
(۷۴) یاقوت‌ حموی‌.
(۷۵) شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌، ظفرنامه‌، چاپ‌ عصام‌الدین‌ اورونبایوف‌، تاشکند ۱۹۷۲.
(۷۶) د. اسلام‌، چاپ دوم.


۱. قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۲۰۴ـ ۲۰۵، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
۲. ابن‌ منظور، ذیل‌ «جزی‌».
۳. علی ‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیه و الولایات‌ الدینیه ‌، ج۱، ص‌ ۱۴۲، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
۴. ابن ‌فراء، الاحکام‌السلطانیه، ج۱، ص‌ ۱۵۳، چاپ‌ محمد حامدفقی‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵. ابن‌قدامه‌، المغنی‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶. قسم‌ ۱، ص‌ ۲۲ـ ۲۳، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
۷. محمود بن‌ عبداللّه‌ آلوسی‌، روح‌المعانی، ج‌۱۰، ص‌ ۷۸، بیروت‌: داراحیاء التراث‌العربی‌.
۸. محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۳۹، مصر ۱۳۴۲.
۹. دیوید نیل‌ مکنزی‌، فرهنگ‌ کوچک‌ زبان‌ پهلوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۴، ترجمه مهشید فخرایی‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۱۰. مصلح ‌بن‌ عبداللّه‌ سعدی‌، متن‌ کامل‌ دیوان‌ شیخ‌ اجل‌ سعدی‌ شیرازی‌، ج۱، ص‌۶۰۰، چاپ‌ مظاهر مصفا، تهران‌ ۱۳۴۰ ش‌.
۱۱. د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۵۹، د اسلام‌، چاپ دوم
۱۲. جوادعلی‌، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷۶، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۱۳. جرجی‌ زیدان‌، تاریخ‌ التمدن‌ الاسلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷، چاپ‌ حسین‌ مؤنس‌، قاهره‌.
۱۴. آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۸۳، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
۱۵. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۹۶۱ـ۹۶۲.
۱۶. حسن‌ بن‌ محمد قمی‌، کتاب‌ تاریخ‌ قم‌، ج۱، ص‌ ۱۷۹ـ ۱۸۰، ترجمه حسن‌ بن‌ علی‌ قمی‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ طهرانی‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۱۷. ابن‌ اثیر، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۵.
۱۸. آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۸۴، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
۱۹. آرتور امانوئل‌ کریستن‌ سن‌، وضع‌ ملت‌ و دولت‌ و دربار در دوره شاهنشاهی‌ ساسانیان‌، ج۱، ص‌ ۵۶، ترجمه‌ و تحریر مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
۲۰. جوادعلی‌، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷۲ـ۴۸۰، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۲۱. قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۲۷ـ ۲۸، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۲. توبه/سوره۹، آیه۹.    
۲۳. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۷۰۲.
۲۴. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۷۹ـ۸۰.
۲۵. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۸۰.
۲۶. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۷۹.
۲۷. علی ‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحکام‌ السلطانیه و الولایات‌ الدینیه ‌، ج۱، ص‌ ۱۴۴، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
۲۸. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۵.
۲۹. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۱.
۳۰. قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۱. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۶.
۳۲. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۹ـ۱۴۱، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۳۳. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۶۸۶.
۳۴. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۰۱۷.
۳۵. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۰۵۰.
۳۶. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۳۷. قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. ابن ‌زنجویه‌، کتاب‌الاموال‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۷، چاپ‌ شاکر ذیب‌ فیاض‌، ریاض‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۳۹. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۳۳.
۴۰. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۴۱.
۴۱. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۵۵.
۴۲. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۵۷.
۴۳. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۲، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۴۴. قاسم ‌بن‌ سلام‌ ابوعبید، کتاب‌الاموال‌، ج۱، ص‌ ۴۹ـ۵۰، چاپ‌ محمد خلیل‌ هراس‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۴۵. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۷۵.
۴۶. قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۲۲۵، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
۴۷. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۱۷۰ـ۱۷۱.
۴۸. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹.
۴۹. ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۸۲، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۵۰. ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۲، ص۱۸۴، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۵۱. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۲، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۵۲. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۴۹، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۵۳. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۳۹ـ ۲۴۰.
۵۴. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۳۳.
۵۵. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۴۱.
۵۶. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۲۶۵۸.
۵۷. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص۲۶۶۴ـ ۲۶۶۵.
۵۸. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۱۴.
۵۹. آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱، یا، رنسانس‌ اسلامی‌، ترجمه علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۶۰. ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۶۱. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «تفلیس‌».
۶۲. صلاح‌الدین‌ امین‌طه‌، «الموارد المالیه فی‌ اقلیم‌ ارمینیه خلال‌ الحکم‌ العربی‌»، ج۱، ص‌ ۶۳، آداب‌الرافدین، ش‌ ۱۳ (جمادی‌الاولی‌ ۱۴۰۱).
۶۳. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۲۲۰.
۶۴. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «جُرجُومَه».
۶۵. ابن‌ آدم‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۵۷، چاپ‌ احمد محمدشاکر، قاهره‌ (۱۳۴۷).
۶۶. ابن‌ آدم‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص۷۵، چاپ‌ احمد محمدشاکر، قاهره‌ (۱۳۴۷).
۶۷. قسم‌ ۱، ص‌۱۰۰، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
۶۸. قسم‌ ۱، ص ۱۰۳، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
۶۹. ابوالقاسم‌ اجتهادی‌، «تحقیقی‌ در باره خراج‌»، ج۱، ص‌ ۲۷ـ ۲۸، مقالات‌ و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان‌ ۱۳۵۰).
۷۰. ابوالقاسم‌ اجتهادی‌، «تحقیقی‌ در باره خراج‌»، ج۱، ص‌ ۴۷ـ ۴۸، مقالات‌ و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان‌ ۱۳۵۰).
۷۱. غیداء خزنه‌ کاتبی‌، الخراج‌: منذ الفتح‌ الاسلامی‌ حتی‌ أواسط‌القرن‌ الثالث‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۰۴، الممارسات‌ و النظریه، بیروت‌ ۲۰۰۱.
۷۲. ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، احکام‌ اهل‌الذمّه،قسم‌ ۱، ص‌ ۱۰۳، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، بیروت‌ ۱۹۸۳.
۷۳. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۹۰.
۷۴. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۶.
۷۵. محمد بن‌ احمد شمس‌ الائمه‌ سرخسی‌، کتاب‌المبسوط‌، ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۰، قاهره‌ ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ استانبول‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۶. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌۱۳۰، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۷۷. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۸۱.
۷۸. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۵۰.
۷۹. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۴۳۹.
۸۰. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۵ـ۱۳۶، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۸۱. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۱۳۵۰ـ۱۳۵۵.
۸۲. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۶، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۸۳. در باره این‌ شروط‌ که‌ به‌ شروط‌ عمریه‌ موسوم‌اند رجوع کنید به، ابن ‌قیم‌ جوزیه‌، شرح‌الشروط‌ العُمَریه: مجرداً من‌ کتاب‌ احکام‌ اهل‌الذمه، چاپ‌ صبحی‌ صالح‌، دمشق‌ ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
۸۴. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۲۰۵۰.
۸۵. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۴۴ـ۴۵، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۸۶. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۹.
۸۷. غیداء خزنه‌ کاتبی‌، الخراج‌: منذ الفتح‌ الاسلامی‌ حتی‌ أواسط‌القرن‌ الثالث‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۴۰ـ۱۴۱، الممارسات‌ و النظریه، بیروت‌ ۲۰۰۱.
۸۸. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۶۸۸ـ۱۶۸۹.
۸۹. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۹۹.
۹۰. احمد بن‌ محمد مسکویه‌، تجارب‌الامم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۳ـ ۳۷۴، چاپ‌ ابوالقاسم‌ امامی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ـ۱۳۷۹ ش‌.
۹۱. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۹۱.
۹۲. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌ ۱۵۰۸.
۹۳. ابن‌ اثیر، ج‌ ۵، ص‌ ۱۴۷ ۱۴۸.    
۹۴. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌۹۱.
۹۵. ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۱ـ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
۹۶. ابویوسف‌ قاضی‌، کتاب‌الخراج‌، ج۱، ص‌ ۱۳۳، چاپ‌ قصی‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌ ۱۳۹۷.
۹۷. طبری‌، تاریخ‌ (لیدن‌)، ج۱، ص‌۱۳۹۰.
۹۸. یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «بیت‌مَامَا».
۹۹. ابن ‌بطریق‌، کتاب‌التاریخ‌ المجموع‌ علی‌التحقیق‌ و التصدیق‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۳، چاپ‌ لویس‌ شیخو.
۱۰۰. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۰۱. ابن ‌خرداذبه‌، ج۱، ص‌ ۱۲۵.
۱۰۲. قدامه ‌بن‌ جعفر، الخراج‌ و صناعه الکتابه، ج۱، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ محمدحسین‌ زبیدی‌، بغداد ۱۹۸۱.
۱۰۳. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
۱۰۴. ابن ‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۲۱۸.
۱۰۵. عبدالعزیز دوری‌، تاریخ‌العراق‌ الاقتصادی‌ فی‌القرن‌ الرابع‌ الهجری‌، ج۱، ص‌ ۱۸۸ـ۱۸۹، بیروت‌ ۱۹۹۵.
۱۰۶. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۰۷. ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
۱۰۸. عبدالرحمان ‌بن‌ علی ‌بن‌ جوزی‌، المنتظم‌، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۸۵، بیروت‌ ۱۴۱۲.
۱۰۹. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۷۱ـ۴۷۲، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۱۰. مسعودی‌، مروج‌ (پاریس‌)، ج‌ ۹، ص‌ ۱۴ـ۱۵.
۱۱۱. آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۱ـ۶۲، یا، رنسانس‌ اسلامی‌، ترجمه علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۱۱۲. محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌ ۳۹ـ۴۰، مصر ۱۳۴۲.
۱۱۳. محمد بن‌ عبدالجبار عتبی‌، تاریخ‌ یمینی‌، ج۱، ص‌۱۸۰، ترجمه ناصح‌بن‌ ظفر جرفادقانی‌، چاپ‌ علی‌ قویم‌، تهران‌ ۱۳۳۴ ش‌.
۱۱۴. محمد بن‌ عبدالجبار عتبی‌، تاریخ‌ یمینی‌، ج۱، ص۱۹۸، ترجمه ناصح‌بن‌ ظفر جرفادقانی‌، چاپ‌ علی‌ قویم‌، تهران‌ ۱۳۳۴ ش‌.
۱۱۵. بنیامین ‌بن‌ یونه‌ تطیلی‌، رحله بنیامین‌، ج۱، ص‌ ۱۵۴، ترجمها عن‌ الاصل‌ العبری‌ و علق‌ حواشیها و کتب‌ ملحقاتها عزرا حداد، بغداد ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
۱۱۶. جوینی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲.
۱۱۷. جوینی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۴.
۱۱۸. جوینی‌، ج‌ ۲، ص۲۵۶.
۱۱۹. جوینی‌، ج‌ ۲، ص۲۶۱.
۱۲۰. محمد بن‌ هندوشاه‌ شمس‌ منشی‌، دستورالکاتب‌ فی‌ تعیین‌ المراتب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۹، چاپ‌ عبدالکریم‌ علیزاده‌، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱۲۱. در باره مبلغ‌ جزیه‌ رجوع کنید به، محمد بن‌ هندوشاه‌ شمس‌ منشی‌، ج‌ ۲، ص‌۲۵۰، دستورالکاتب‌ فی‌ تعیین‌ المراتب‌، چاپ‌ عبدالکریم‌ علیزاده‌، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱۲۲. در باره مبلغ‌ جزیه یهود در اواخر دوره ایلخانی‌، سالهای‌ ۷۵۰ـ۷۵۱ رجوع کنید به، ج۱، ص‌ ۱۷۸، عبداللّه ‌بن‌ محمد مازندرانی‌، رساله فلکیه‌ در علم‌ سیاقت‌، چاپ‌ والتر هینتس‌، ویسبادن‌ ۱۳۳۱ ش‌.
۱۲۳. عبدالواسع‌ بن‌ جمال‌الدین‌ نظامی‌ باخرزی‌، منشأ الانشاء، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۰ـ۱۶۳،) تدوین‌ (ابوالقاسم‌ شهاب‌الدین‌ احمد خوافی‌، ج‌ ۱، چاپ‌ رکن‌الدین‌ همایونفرخ‌، تهران‌ ۱۳۵۷ ش‌.
۱۲۴. در باره اخذ جزیه‌ در دوره تیموریان‌ رجوع کند به، شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌، ج۱، ص‌ ۸۱۲، ظفرنامه‌، چاپ‌ عصام‌الدین‌ اورونبایوف‌، تاشکند ۱۹۷۲.
۱۲۵. حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۳۳، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
۱۲۶. حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۳۶ـ۳۷، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
۱۲۷. حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۵۲ – ۵۳، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
۱۲۸. حسین‌ مدرسی‌ طباطبائی‌، فرمانهای‌ ترکمانان‌ قراقویونلو و آق‌قویونلو، ج۱، ص‌ ۷۸ـ ۷۹، قم‌ ۱۳۵۲ ش‌.
۱۲۹. هاکوپ‌ پاپازیان‌، فرامین‌ فارسی‌ ماتناداران‌، ج۱، ص‌ ۲۴۶ـ۲۴۹، ایروان‌ ۱۹۵۶.
۱۳۰. هاکوپ‌ پاپازیان‌، فرامین‌ فارسی‌ ماتناداران‌، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۶، ایروان‌ ۱۹۵۶.
۱۳۱. هریبرت‌ بوسه‌، پژوهشی‌ در تشکیلات‌ دیوان‌ اسلامی‌: برمبنای‌ اسناد دوران‌ آق‌قوینلو و قراقوینلو و صفوی‌، ج۱، ص‌ ۳۱۳ـ ۳۱۶، ترجمه غلامرضا ورهرام‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
۱۳۲. وینچنتیو دالساندری‌، سفرنامه وینچنتو دالساندری‌، ج۱، ص‌۴۴۰، در سفرنامه‌های‌ ونیزیان‌ در ایران‌: شش‌ سفرنامه‌، ترجمه منوچهر امیری‌، تهران‌: خوارزمی‌، ۱۳۴۹ ش‌.
۱۳۳. پیترو دلاواله‌، سفرنامه پیترو دلاواله‌: قسمت‌ مربوط‌ به‌ ایران‌، ج۱، ص‌ ۲۱۶، ترجمه شعاع‌الدین‌ شفا، تهران‌ ۱۳۴۸ ش‌.
۱۳۴. محمدطاهربن‌ حسین‌ وحید قزوینی‌، عباسنامه‌، ج۱، ص‌ ۲۱۸ـ۲۱۹، یا، شرح‌ زندگانی‌ ۲۲ ساله شاه‌ عباس‌ثانی‌ (۱۰۵۲ـ۱۰۷۳)، چاپ‌ ابراهیم‌ دهگان‌، اراک‌ ۱۳۲۹ ش‌.
۱۳۵. ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۳، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
۱۳۶. ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۶۵، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
۱۳۷. ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسکی‌، سازمان‌ اداری‌ حکومت‌ صفوی‌، ج۱، ص‌ ۲۲۳، یا، تحقیقات‌ و حواشی‌ و تعلیقات‌ استاد مینورسکی‌ بر تذکره الملوک‌، ترجمه مسعود رجب‌نیا، در میرزاسمیعا، تذکره ‌الملوک‌، تهران‌ ۱۳۷۸ ش‌.
۱۳۸. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌ ۴۵، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۳۹. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌۳۶۰، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۰. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۱۰، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۱. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۲۹، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۲. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۷۷ - ۵۷۸، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۳. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص‌ ۵۱، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۴. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، تذکره صفویه کرمان‌، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۵. میرمحمد سعید بن‌ علی‌ مشیزی‌، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، پانویس‌ ۱، تذکره صفویه کرمان‌، چاپ‌ محمدابرهیم‌ باستانی‌ پاریزی‌، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۱۴۶. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، تاریخ‌ ایران‌ بعد از اسلام‌، ج۱، ص‌ ۷۸، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۱۴۷. ویلم‌ فلور، اشرف‌ افغان‌ در تختگاه‌ اصفهان‌: به‌ روایت‌ شاهدان‌ هلندی‌، ج۱، ص‌ ۱۴، ترجمه ابوالقاسم‌ سری‌، تهران‌ ۱۳۶۷ ش‌.
۱۴۸. در باره نظر مثبت‌ و ستایشگرانه ذمیان‌ به‌ افغانها رجوع کنید به هایده‌ سهیم‌، «خاطرات‌ یهودیان‌ ایران‌»، ج۱، ص‌ ۵۹، ایران‌نامه‌، سال‌ ۱۵، ش‌ ۱ (زمستان‌ ۱۳۷۵).
۱۴۹. ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص‌ ۸۲ـ۸۳، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
۱۵۰. ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص۹۸، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
۱۵۱. ماریانا روبنوونا آرونووا و کلارا زارمایروونا اشرافیان‌، دولت‌ نادرشاه‌ افشار، ج۱، ص‌ ۸۲، ترجمه‌ حمید امین‌، تهران‌ ۱۳۵۶ ش‌.
۱۵۲. حبیب‌ لوی‌، تاریخ‌ یهود ایران‌، ج‌ ۳، ص‌ ۸۵۴، تهران‌ ۱۳۳۴ـ۱۳۳۹ ش‌.
۱۵۳. محمد بن‌ احمد خوارزمی‌، مفاتیح‌العلوم‌، ج۱، ص‌۴۰، مصر ۱۳۴۲.
۱۵۴. ابراهیم ‌بن‌ هلال‌ صابی‌، المختار من‌ رسائل‌ ابی‌اسحق‌ ابراهیم‌بن‌ هلال‌ ابن‌زهرون‌ الصابی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۱ـ۲۰۲، چاپ‌ شکیب‌ ارسلان‌، بیروت‌.
۱۵۵. اسماعیل‌ بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج‌اللغه و صحاح‌ العربیه، ذیل‌ «جلا» ‌، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۶۸ ش‌.
۱۵۶. ابن‌ منظور، ذیل‌ «جلا».
۱۵۷. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱۹، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۵۸. هویدا عبدالعظیم‌ رمضان‌، المجتمع‌ فی‌ مصر الاسلامیه من‌الفتح‌ العربی‌ الی‌ العصر الفاطمی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۷، (قاهره‌) ۱۹۹۴.
۱۵۹. برای‌ اقوال‌ مختلف‌ در باره فتح‌ مصر رجوع کنید به، بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۲۹۸ـ ۳۰۸.
۱۶۰. ابن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص‌ ۱۵۲، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۶۱. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۰۱.
۱۶۲. بلاذری‌ (بیروت‌)، ج۱، ص‌ ۳۱۴.
۱۶۳. ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۷ـ ۳۱۸، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۶۴. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۲، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۶۵. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷ـ ۷۸، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۶۶. ابن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص‌ ۸۹، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۶۷. محمد بن‌ عبدوس‌ جهشیاری‌، کتاب‌الوزراء و الکتّاب‌، ج۱، ص‌ ۵۷، چاپ‌ مصطفی‌ سقا، ابراهیم‌ ابیاری‌، و عبدالحفیظ‌ شلبی‌، قاهره‌ ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
۱۶۸. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۶۹. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۷۰. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۵۶۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۷۱. سیده‌ اسماعیل‌ کاشف‌، مصرفی‌ عصرالولاه من‌ الفتح‌العربی‌ الی‌ قیام‌ الدوله الطولونیه، ج۱، ص‌ ۳۸، (قاهره‌) ۱۹۸۸.
۱۷۲. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۳، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۷۳. ابن ‌طُوَیر، نزهه المُقْلَتین‌ فی‌ اخبارالدولتین‌، ج۱، ص‌ ۴۹ـ۵۰، چاپ‌ ایمن‌ فؤاد سید، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۱۷۴. ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۸، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۷۵. قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
۱۷۶. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۲۶۴ـ ۲۶۶، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۷۷. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص۵۲۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۷۸. ابن ‌مماتی‌، کتاب‌ قوانین‌ الدّواوین‌، ج۱، ص‌ ۳۱۹، چاپ‌ عزیز سوریال‌ عطیه‌، قاهره‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۷۹. قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
۱۸۰. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۸۱. قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
۱۸۲. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۸۶۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۸۳. احمد بن‌ عبدالوهاب‌ نویری‌، نهایه ‌الارب‌فی‌فنون‌الادب‌، ج‌ ۸، ص‌ ۲۴۲ـ۲۴۳، قاهره‌) ۱۹۲۳ (ـ۱۹۹۰.
۱۸۴. قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
۱۸۵. قلقشندی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۸.
۱۸۶. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۷۶۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۸۷. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷۲ـ ۶۷۳، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۸۸. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۵ـ۳۰۶، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۸۹. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۲، ص‌ ۶۹۵ـ۶۹۷، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۹۰. سعید مغاوری‌ محمد، الالقاب‌ و اسماء الحرف‌ و الوظائف‌ فی‌ ضوءالبردیات‌ العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹۷ـ ۴۹۸، قاهره‌ ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۹۱. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۵۲۷، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۹۲. ایمن‌ فؤاد سید، الدوله الفاطمیه فی‌ مصر: تفسیر جدید، ج۱، ص‌ ۳۵۳ـ۳۵۴، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۱۹۳. عطیه‌ مصطفی‌ مشرفه‌، نظم‌ الحکم‌ بمصر فی‌ عصر الفاطمیین‌، ج۱، ص‌ ۲۰۴، قاهره‌ ۱۳۶۷.
۱۹۴. عبدالرحمان ‌بن‌ اسماعیل‌ ابوشامه‌، الروضتین‌ فی‌ اخبار الدولتین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۵، چاپ‌ ابوالسعود، قاهره‌ ۱۲۸۷ـ ۱۲۸۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۱۹۵. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۲، ص‌ ۹۴ـ۹۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۹۶. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۴، ص‌ ۱۵۵، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۹۷. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۵، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۱۹۸. احمد بن‌ علی‌ مقریزی‌، کتاب‌ المواعظ‌ و الاعتبار بذکر الخطط‌ و الا´ثار، ج‌ ۱، ص‌ ۸۸، المعروف‌ بالخطط‌ المقریزیه، بولاق‌ ۱۲۷۰، چاپ‌ افست‌ قاهره‌.
۱۹۹. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۳۲۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۰. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۱. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص۳۲۶، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۲. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۱۶۷، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۳. ابن‌ کنّان‌، حدائق‌ الیاسمین‌ فی‌ ذکر قوانین‌ الخلفاء و السلاطین‌، ج۱، ص‌۱۶۰، چاپ‌ عباس‌ صباغ‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
۲۰۴. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۲۸۰، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۵. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۷۵، (قاهره‌) ۱۹۹۸.
۲۰۶. بیومی‌ اسماعیل‌ شربینی‌، النظم‌ المالیه فی‌ مصر و الشام‌ زمن‌ سلاطین‌ الممالیک‌، ج۱، ص‌ ۵۱ ۵۲، (قاهره‌) ۱۹۹۸.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جزیه»، شماره۴۶۷۴.    




جعبه ابزار