• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جرح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جُرْح (به ضم جیم و سکون راء)، از واژگان قرآن کریم به معنای زخم و کسب است. اعضاء بدن را که کار می‌کنند جَوَارِح گویند زیرا اثر می‌گذارند و یا کسب می‌کنند.



جُرْح به معنای زخم و جمع آن‌ جُرُوح‌ است‌.


(وَ الْاُذُنَ بِالْاُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ‌ قِصاصٌ‌) «گوش در مقابل گوش، دندان در مقابل دندان و زخم‌ها قصاص شونده‌اند» در مفردات گوید: قدح شاهد را جرح گویند گوئی قادح زخمی به او می‌زند حیوان شکاری را جارحه نامیده‌اند زیرا زخمی می‌کند و یا کسب می‌کند، اعضاء بدن را که کار می‌کنند جَوَارِح گویند زیرا اثر می‌گذارند و یا کسب می‌کنند، اجتراح کسب گناه و اصل آن از جراحة است (به اختصار).
(اُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ‌ الْجَوارِحِ‌ مُکَلِّبِینَ‌) «طیّبات بر شما حلال شده و آنچه از حیوانات شکاری تعلیم داده‌اید در حالی که تعلیم کننده سگ‌های شکاری و یا صاحبان شکار با کلاب هستید» در مجمع البیان فرموده: جوارح به معنی کواسب است از طیور و درّنده‌ها، واحد آن جارحه است و علّت این تسمیه آن است که برای اربابان خود در اثر شکار کردن طعام کسب می‌کنند. ناگفته نماند کسب یکنوع اثر گذاردن است، و آنگاه که جارحة به معنی کاسب به کار می‌رود، معنای اوّلی ملحوظ است.
(وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ‌ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضی‌ اَجَلٌ مُسَمًّی...) «او کسی است که شما را در وقت شب می‌گیرد (می‌میراند) و آنچه در روز کسب می‌کنید می‌داند سپس در روز شما را زنده می‌کند تا اجل معیّن به پایان رسد» در این آیه‌ «جَرَحْتُمْ» به معنی کار با جارحه و اعضاء است.


(اَمْ حَسِبَ الَّذِینَ‌ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ اَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ...) (آيا كسانى كه مرتكب بدی‌ها و گناهان شدند چنين پنداشتند كه ما آنها را همچون كسانى قرار مى‌دهيم كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند...) از راغب نقل شد که اجتراح کسب گناه است. در اقرب الموارد گوید: اجتراح به معنی اکتساب است و اکثرا در جرائم به کار می‌رود و از آن است قول قرآن‌ (اَمْ حَسِبَ الَّذِینَ‌ اجْتَرَحُوا...) (آيا كسانى كه مرتكب بدی‌ها و گناهان شدند...) مجمع البیان مطلق اکتساب گفته است. قاموس و صحاح نیز مطلق اکتساب گفته‌اند ولی محلّی پیدا نشد که در غیر گناه استعمال شده باشد. در محلّ دیگری به جای اجترح اکتسب آمده مثل‌ (لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْاِثْمِ...) (...هر يک از آنها سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند...) احتمال هست علت استعمال اجتراح در سیّئات آن باشد که گناهان در وجود انسان و جهان ا ر بد می‌گذارند و گناهکار به وجود خود و روح خود و به دنیا زخم می‌زند و شاید گناهان او در حسنات وی زخم تولید کند. در «وزن» خواهد آمد که سیّئات سبب خفّت و پوچی حسنات هستند.


در نهج البلاغه آمده‌: «فَزَالَ عَنْهُمْ اِلَّا بِذُنُوبٍ‌ اجْتَرَحُوهَا»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۴۵.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۴۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۶۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۵۳.    
۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۱.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۴.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۰۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۳۲۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۰۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۶.    
۱۶. انعام/سوره۶، آیه۶۰.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۳۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۸۵.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۲.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۲۱.    
۲۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۱.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۷۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۵۹.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۱۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۵۸.    
۲۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۱.    
۲۸. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۱.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۰.    
۳۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۱۵.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۶.    
۳۲. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۱، ص۳۵۸.    
۳۳. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۱۸.    
۳۴. نور/سوره۲۴، آیه۱۱.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۱.    
۳۶. سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸، ص۲۵۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جرح"، ج۲، ص۲۴-۲۵.    






جعبه ابزار