جدال (دانشنامهحج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جدال در اصطلاح به معنای
قسم خوردن با عبارت خاص (لا والله) یکی از
محرمات احرام در
حج است. به نظر مشهور فقیهان امامی، برای جدال صادق (سوگند راست خوردن) در
حج در بار اول و دوم
کفاره واجب نمیشود و تنها
استغفار لازم است. در بار سوم،
قربانی کردن یک
گوسفند بهعنوان کفاره واجب است. اما در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن)، بنابر روایات و دیدگاه مشهور فقیهان شیعه یکبار جدال موجب کفاره یعنی
ذبح یک گوسفند میگردد. کفاره جدال دروغ در بار دوم، یک
گاو و بار سوم یک
شتر است.
واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن
استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.
این ماده در برخی از
آیات قرآن نیز به معنای ستیز و مباحثه به کار رفته است؛ از جمله: «
وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ»
؛ «
وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ»
؛ «
یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا»
مفسران مقصود از «جدال احسن» را در آیات ۱۲۵
سوره نحل و ۴۶
سوره عنکبوت سخن گفتن با مهربانی و وقار، یاری کردن حق با حجت و دلیل عقلپسند، و پرهیز از آزار و خشونت و سختگیری دانستهاند.
دفاع از حق و پرهیز از
تمسخر و اهانت به طرف برابر، از شروط جدال احسن به شمار رفته است.
از واژگان مرتبط با جدال، «مراء» است که برخی آن را هممعنا با جدال دانستهاند
و بعضی بر این باورند که مراء بر خلاف جدال، ستیز در برابر حق پس از آشکار شدن آن است.
درباره شرایط جدال و حکم فقهی آن دیدگاههای مختلفی در
شیعه و
اهل سنت بیان شده است
در
فقه امامی، جدال به عنوان یکی از محرمات احرام، مفهوم اصطلاحی ویژه یافته است. این مفهوم برگرفته از آیه ۱۹۷
سوره بقره: «
وَ لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ» و
احادیث است. به باور فقیهان امامی، مقصود از جدال در محرمات احرام، سوگند خوردن با تعابیری ویژه است؛ یعنی: «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).
پشتوانه آنان احادیثی است که مقصود از جدال را در آیه، نوعی سوگند خوردن در حال احرام شمردهاند.
البته در پارهای روایات،
دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداقهای جدال به شمار رفته است.
به گفته شماری از فقیهان امامی، وجه اطلاق جدال بر اینگونه سوگند آن است که در بسیاری از موارد، سوگند خوردن همراه با ستیز و دشمنی است.
عربهای روزگار
جاهلیت در ماههای
حج، خون ریختن و نبرد و
صید را
حرام میدانستند؛ ولی جدال در
حج را ممنوع نمیشمردند.
بر پایه تفاسیر، ستیز میان اعراب درباره مقدّم یا موخّر داشتن ماههای
حج (یا به اصطلاح:
نسیء) و نیز تفاوت دیدگاه آنان درباره آنکه کدام یک بهتر است و نیز ستیز آنان درباره موقف
حج حضرت ابراهیم (علیهالسّلام)، سبب نزول آیه و نهی از جدال در
حج بوده است.
موضوع جدال در منابع جامع فقهی، افزون بر باب
حج، در مباحثی چون
اعتکاف نیز یاد شده است.
از جمله حکمتهای نهی از جدال در
حج، بر پایه منابع فقهی و تفسیری، چنین است:
تقوا،
پرهیز از
دروغ و
لغو،
و پیشگیری از راه یافتن شبهه به
قلب.
به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه آیه ۱۹۷ سوره بقره
و احادیث
و اجماع، جدال به معنای سوگند خوردن با تعابیر خاص، بر احرامگزار حرام است.
در این حکم، تفاوتی میان
زن و
مرد نیست.
شماری از فقیهان به پشتوانه مفهوم جدال که در آن مباحثه و ستیز نهفته است، بحث و ستیز پیشین را شرط تحقق جدال میدانند؛ به گونهای که عبارت «لا و الله» را یک طرف و عبارت «بلی و الله» را طرف برابر بر زبان آورد.
ولی دیگر فقیهان به پشتوانه اطلاق روایات
وجود ستیز پیشین را در تحقق جدال شرط ندانستهاند.
البته شماری از فقیهان امامی ستیز در بحث را که تنها به قصد غلبه و برتریجویی در مباحثه و خودنمایی باشد، حرام شمردهاند، خواه هنگام مناسک
حج باشد و خواه جز آن.
بسیاری از فقیهان متاخر امامی به پشتوانه روایات متعدد
بر آنند که جدال ممنوع در
حج تنها شامل کاربرد عبارت «لا و الله» یا «بلی و الله» است.
از اینرو، اگر تنها الفاظ سوگند گفته شود و معنای این دو عبارت به زبان دیگر بیان گردد
و یا حتی سوگند به غیر خدا خورده شود، جدال حرام تحقق نخواهد یافت.
به تصریح فقیهان یاد شده، کاربرد هر دو تعبیر با هم در یک ستیز لازم نیست و کاربرد یکی از آن دو کافی است.
شماری از فقیهان به پشتوانه حدیثی دیگر
جدال را در کاربرد این دو عبارت منحصر ندانسته و هر چه را در شرع سوگند به شمار آید، مصداق جدال و ممنوع دانستهاند.
بر این اساس، حتی سوگند خوردن با تعابیری جز نام خدا مانند «رحمن»، «رحیم»، «خالق» یا به غیر
زبان عربی نیز جدال ممنوع شمرده میشود.
شماری از فقیهان بر آنند که اگر کلمات «لا» و «بلی» به زبان غیر عربی گفته شود، جدال ممنوع تحقق مییابد؛ ولی لفظ سوگند (والله) باید صریحاً به عربی بیان شود.
به باور شماری از فقیهان، با سه بار سوگند راست خوردن یا یک بار سوگند دروغ خوردن، جدال تحقق مییابد.
دیگر فقیهان یک بار سوگند خوردن را کافی شمردهاند.
به تصریح
شیخ مفید، جدال حرام در
حج با عبارت «والله ما کان کذا»؛ «به خدا سوگند! اینگونه نیست» یا «و الله لیکوننّ کذا»؛ «به خدا سوگند! اینگونه است» تحقق مییابد.
شماری از فقیهان تصریح کردهاند که برای تحقق جدال ممنوع، نفی یا تصدیق اخباری شرط است؛ یعنی جملهای که احرامگزار به کار میبرد، باید اخباری باشد؛ زیرا جمله انشائی درخور صدق و کذب نیست.
فقیهان و مفسران اهل سنت مقصود از جدال ناپسند در
حج را اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،
مشاجره زبانی با حاجیان،
اختلاف ورزیدن در مکان
وقوف،
و ستیز و تردید هنگام
حج دانسته و آن را در زمره محرمات احرام نشمردهاند.
البته به سخن شماری از فقیهان اهل سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرامگزار را میتوان برداشت کرد.
اما آنان به این ممنوعیت تصریح نکردهاند. تنها شماری از مفسران اهل سنت بر آنند که مقصود از جدال، شک در
حج و
وجوب آن است و
حج با چنین جدالی
باطل به شمار میرود؛ زیرا شک در وجوب
حج، موجب
کفر و بطلان
حج است.
به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
برای جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره واجب نمیشود و تنها
استغفار لازم است.
به پشتوانه حدیثی از
امام صادق (علیهالسّلام) در بار سوم، قربانی کردن یک گوسفند به عنوان کفاره واجب است.
در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن) به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
یک بار جدال موجب کفاره یعنی ذبح یک گوسفند میگردد.
کفاره دو بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
قربانی کردن یک گاو است.
به باور شماری دیگر، کفاره آن، قربانی کردن یک گوسفند است.
کفاره سه بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
قربانی کردن یک شتر
و به باور فقیهان دیگر، به پشتوانه احادیث دیگر
قربانی کردن ِیک گاو است.
در فقه امامی، در باره حکم احرامگزاری که پس از پرداخت کفاره جدال دیگر بار مرتکب جدال حرام میشود، دیدگاهها متفاوت است. برخی کفاره آن را کفاره جدالِ بار اول یعنی قربانی کردن یک گوسفند
و شماری دیگر، کفاره جدال بار دوم یعنی قربانی کردنِ یک گاو به شمار آوردهاند.
از دید مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث
جدال احرامگزار به سبب
اضطرار، مشمول حرمت و کفاره نیست. از جمله مصداقهای اضطرار از منظر آنها، اثبات حق و نفی باطل یا دفع دعوای
دروغ با سوگند خوردن است.
نیز جدال در راه اطاعت
خداوند، جدال برای
صله رحم و اکرام مؤمن،
جدال از روی
سهو و
فراموشی، و جدال
لغو مستلزم کفاره نیست.
۱. الانتصار اهم مناظرات الشيعة في شبكات الانترنت: عاملي، بيروت، دار السيره، ۱۴۲۱ق.
۲. الانتصار: سيد مرتضي (م۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۵ق.
۳. بحار الانوار: مجلسي (م۱۱۱۰ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق.
۴. البحر الرائق: ابونجيم مصري (م۹۷۰ق)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۵. بدائع الصنائع: علاء الدين كاساني (م۵۸۷ق)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، ۱۴۰۹ق.
۶. التبيان: طوسي (م۴۶۰ق)، به كوشش عاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي.
۷. تذكرة الفقهاء: علامه حلي (م۷۲۶ق)، قم، آل البيت، ۱۴۱۴ق.
۸. تفسير ابن كثير (تفسير القرآن العظيم): ابن كثير (م۷۷۴ق)، به كوشش مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
۹. تفسير ابوالسعود (ارشاد العقل السليم): ابوالسعود (م۹۸۲ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۱۱ق.
۱۰. التفسير الحديث: محمد عزّة دروزه (م۱۴۰۴ق)، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۱۴۲۱ق.
۱۱. تفسير العياشي: عياشي (م۳۲۰ق)، به كوشش رسولي محلاتي، تهران، المكتبة العلمية الاسلاميه.
۱۲. التفسير الكبير: فخر رازي (م۶۰۶ق)، قم، دفتر تبليغات، ۱۴۱۳ق.
۱۳. تفسير صنعاني (تفسير عبدالرزاق): عبدالرزاق صنعاني (م۲۱۱ق)، به كوشش مصطفي مسلم، رياض، مكتبة الرشد، ۱۴۱۰ق.
۱۴. تفسير قرطبي (الجامع لاحكام القرآن): قرطبي (م۶۷۱ق)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق.
۱۵. تهذيب الاحكام: طوسي (م۴۶۰ق)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش.
۱۶. الثمر الداني: آبي ازهري (م۱۳۳۰ق)، بيروت، المكتبة الثقافيه.
۱۷. جامع البيان: طبري (م۳۱۰ق)، به كوشش صدقي جميل، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق.
۱۸. جامع الخلاف و الوفاق: علي بن محمد قمي (م. قرن۷ق)، به كوشش حسني، قم، زمينهسازان ظهور امام عصر، ۱۳۷۹ش.
۱۹. جامع المقاصد: كركي (م۹۴۰ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۱ق.
۲۰. جواهر الكلام: نجفي (م۱۲۶۶ق)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي.
۲۱. الحدائق الناضره: يوسف بحراني (م۱۱۸۶ق)، به كوشش آخوندي، قم، نشر اسلامي، ۱۳۶۳ش.
۲۲. درآمدي به جامعهشناسي اسلامي (تاريخچه جامعهشناسي): دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، سمت، ۱۳۷۳ش.
۲۳. دعائم الاسلام: نعمان مغربي (م۳۶۳ق)، به كوشش فيضي، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
۲۴. روضة الطالبين: نووي (م۶۷۶ق)، به كوشش عادل احمد و علي محمد، بيروت، دار الكتب العلميه.
۲۵. رياض المسائل: سيد علي طباطبائي (م۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۲۲ق.
۲۶. شرائع الاسلام: محقق حلي (م۶۷۶ق)، به كوشش سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
۲۷. الصحاح: جوهري (م۳۹۳ق)، به كوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، ۱۴۰۷ق.
۲۸. غنية النزوع: ابن زهرة حلبي (م۵۸۵ق)، به كوشش بهادري، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق.
۲۹. فقه الصادق(ع): سيد محمد صادق روحاني، قم، دار الكتاب، ۱۴۱۳ق.
۳۰. فقه القرآن: راوندي (م۵۷۳ق)، به كوشش الحسيني، قم، مكتبة النجفي، ۱۴۰۵ق.
۳۱. قواعد الاحكام: علامه حلي (م۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۳ق.
۳۲. الكافي في الفقه: ابوالصلاح حلبي (م۴۴۷ق)، به كوشش استادي، اصفهان، مكتبة امير المؤمنين۷، ۱۴۰۳ق.
۳۳. الكافي: كليني (م۳۲۹ق)، به كوشش
غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۵ش.
۳۴. كتاب الحج: تقرير بحث گلپايگاني، صابري، قم، الخيام، ۱۴۰۰ق.
۳۵. كشاف القناع: منصور بهوتي (م۱۰۵۱ق)، به كوشش محمد حسن، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۳۶. كشف الغطاء: كاشف الغطاء (م۱۲۲۷ق)، اصفهان، مهدوي.
۳۷. كشف اللثام: فاضل هندي (م۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۳۸. لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۳۹. المبسوط: سرخسي (م۴۸۳ق)، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۴۰. مجمع الفائدة و البرهان: محقق اردبيلي (م۹۹۳ق)، به كوشش عراقي و ديگران، قم، انتشارات اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۴۱. المجموع شرح المهذب: نووي (م۶۷۶ق)، دار الفكر.
۴۲. مختلف الشيعه: علامه حلي (م۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامي، ۱۴۱۲ق.
۴۳. مدارك الاحكام: سيد محمد بن علي موسوي عاملي (م۱۰۰۹ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۰ق.
۴۴. مسالك الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام: شهيد ثاني (م۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۴۵. مستند الشيعه: احمد نراقي (م۱۲۴۵ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۵ق.
۴۶. المعتمد في شرح المناسك: محاضرات خوئي (م۱۴۱۳ق)، خلخالي، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
۴۷. معجم الفروق اللغويه: ابوهلال عسكري (م۳۹۵ق)، قم، انتشارات اسلامي، ۱۴۱۲ق.
۴۸. معجم مقاييس اللغه: ابن فارس (م۳۹۵ق)، به كوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، ۱۴۰۴ق.
۴۹. المغني: عبدالله بن قدامه (م۶۲۰ق)، بيروت، دار الكتب العلميه.
۵۰. المقنعه: المفيد (م۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامي، ۱۴۱۰ق.
۵۱. من لا يحضره الفقيه: صدوق (م۳۸۱ق)، به كوشش
غفاري، قم، نشر اسلامي، ۱۴۰۴ق.
۵۲. منتهي المطلب: علامه حلي (م۷۲۶ق)، چاپ سنگي.
۵۳. الموطّأ: مالك بن انس (م۱۷۹ق)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۶ق.
۵۴. وسائل الشيعه: حر عاملي (م۱۱۰۴ق)، قم، آل البيت:، ۱۴۱۲ق.
•
الیاس صالحی، دانشنامه حج و حرمین شریفین برگرفته از مقاله «جدال»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۰۷/۱۶.