جحفه (دانشنامهبزرگاسلامی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُحْفه، شهری کهن در
عربستان ، در نزدیکی کرانه
های دریای سرخ و از میقاتگاه
های حاجیان میباشد. و محلی بین
مکه و
مدینه است و این عنوان در باب
حج به کار رفته است.
ویرانه
های این شهر متروک در ۱۸۹ کیلومتری شهر
مکه و ۱۵ کیلومتری
شهر رابغ واقع است.
و تا مدینه هفت
منزل است.
این شهر در ابتدا مَهیَعه نام داشت.
این نام در لغت به معنای جایگاه وسیع و پهناور است،
و با موقعیت جغرافیایی سرزمینی که شهر در آن واقع بود، همخوانی داشت؛ سرزمین پهناوری که از یک سو به
غدیرخم و وادی خرار و از دیگر سو به دریای سرخ منتهی میگردید.
پیشینۀ مهیعه به روزگار پیش از
اسلام میرسد.
به گزارش برخی از منابع دورۀ اسلامی، در آن روزگار به سبب افزایش جمعیت مکه، اعراب
بنی عبیل ناگزیر به ترک مکه و مهاجرت از آنجا شدند و در مهیعه سکنا گزیدند؛ اما بر اثر وقوع سیلابی شدید، دچار
خسارات جانی و مالی بسیار شدند.
از اینرو به سبب ستمی که در نتیجۀ این پدیدۀ طبیعی بر بنی عبیل رفت، مهیعه از آن پس جحفه نام گرفت.
به گزارش
ابن قتیبه این رویداد در ۸۰ق/۶۹۹ م به وقوع پیوسته، و از آن سال این شهر جحفه خوانده شده است.
میقات، جایی است که برای
احرام تعیین شده است و برای
عمره حج،
پنج موضع است: «اول: ذو الحلیفه... دوم: عقیق... سوم: جحفه... چهارم: یلملم... پنجم: قرن المنازل.»
و «کسی که بر هیچ یک از
میقاتها عبور نمیکند، برایش جایز است که از
محاذات یکی از آنها احرام ببندد و اگر در راه دو
میقات باشد بنابر احتیاط (واجب) باید از محاذات هر یک از آن دو که از مکه دورتر است محرم شود، و بهتر آن است که در محاذات
میقات دیگر (
میقات نزدیکتر) تجدید احرام نماید.»
امام خمینی همچنین در
تحریرالوسیله میفرماید: و «کسانی که (از راه دور) برای
عمره مفرده به مکه مشرف میشوند و باید به یکی از مواقیت معروفه بروند، نمیتوانند بدون احرام از
میقات تجاوز کنند و در صورت تجاوز، واجب است به
میقات برگردند و از آنجا مُحرم شوند، و اگر کسی نتوانست برگردد هرجا که هست مُحرم شود.»
پس «کسانی که با هواپیما به
جده میروند نمیتوانند از جده یا حدیبیه مُحرم شوند بلکه باید به یکی از مواقیت مثل
جُحفه بروند و از آنجا مُحرم شوند و اگر از مدینه بروند باید از مسجد شجره مُحرم شوند و در این حکم فرقی بین این که قصد عمره تمتع یا مفرده داشته باشند نیست، و حدیبیه
میقات عمره مفرده است برای کسانی که در مکه هستند.»
به بیان دیگر «کسانی که با هواپیما به حج میروند و میخواهند بعد از حج به
مدینه مشرف شوند احتیاط آن است که بدون احرام بروند «جده» و از اهل اطلاع مورد اعتماد تحقیق کنند؛ اگر جده یا «حده» معلوم شد محاذی با یکی از
میقاتها است از آنجا مُحرم شوند و الا بروند به
میقات دیگر مثل جُحفه و از آنجا مُحرم شوند، و اگر نتوانستند به جُحفه یا به
میقات دیگر بروند با
نذر از جده مُحرم شوند، و بهتر آن است که در «حده» تجدید احرام کنند اگرچه لازم نیست.»
همانطور که گذشت یکی از
میقات
هاى پنج گانه عمره تمتع و نیز
عمره مفرده جحفه است که
میقات اهل
شام،
مصر،
مغرب و کسانى است که عبورشان از این مسیر است.
میقات اهل مدینه در حال
اختیار،
مسجد شجره است؛ لیکن هنگام
ضرورت چون
بیماری و
ضعف مىتوانند از جحفه محرم شوند.
کسى که وظیفهاش احرام از مسجد شجره است، چنانچه بدون احرام از آن بگذرد، مىتواند در جحفه محرم شود. بر مسئله ادعاى
اجماع شده است،
لیکن برخى معاصران،
احتیاط واجب را در برگشتن به مسجد شجره و احرام از این
میقات دانستهاند.
جحفه در پیش از اسلام بر سر راه بازرگانی مکه به
مدینه ــ که از جملۀ آبادترین راه
های جزیرةالعرب به شمار میرفت ــ واقع بود
و در رویدادهای تاریخ صدر اسلام از آن یاد شده است.
پیامبر (ص) به هنگام مهاجرت از مکه به مدینه به جحفه رسید و از آنجا برخلاف معمول راه غرب را در پیش گرفت و از
رابغ الرمل گذشت و بدین ترتیب از منطقۀ نفوذ
قریش خارج شد و خود را به مدینه رساند.
پیش از
غزوه بدر نیز دو سریه در نزدیکی جحفه به فرماندهی
عبیدة بن حارثه و
سعد بن ابی وقاص رخ داد.
ماجرا از این قرار بود که گروهی از دشمنان پیامبر (ص) از جمله قبیلۀ
بنی زهره به هنگام لشکرکشی کفار قریش به سوی
بدر ، در جحفه به دلایلی دچار ترس و وحشت گردیدند.
از اینرو از
جنگ سر باز زدند و از جحفه بازگشتند.
پیامبر (ص) جحفه را
میقات حاجیان مصر و شام و اهالی مغرب قرار داد؛ تا از آنجا برای مناسک حج مُحْرِم گردند.
جحفه در نخستین سده
های اسلامی همچنان در مسیر راه
های بازرگانی و ارتباطی جزیرةالعرب قرار داشت
و از مهمترین سکونتگاه
های دائمی میان شهرهای مکه و مدینه به شمار میآمد.
آب مورد نیاز اهالی آن از چاه تأمین میگردید و طوایف
بنی عامر و
بنی سلیم مهمترین ساکنان آن بودند.
جحفه از آن روی که در نزدیکی کرانۀ دریای سرخ جای داشت، بارکدهای برای نواحی پیرامونی به شمار میرفت
و دارای بازاری برای
داد و ستد کالاهایی بود که به آنجا میآمد.
توسعۀ این شهر طی سدۀ ۴ق با برپایی دیواری بر گرد آن برای امنیت بیشتر، ادامه یافت.
ابوعبید بکری در اواخر سدۀ ۵ ق/۱۱م، از وجود دو مسجد به نام
های مسجدالنبی و مسجدالائمه در دو سوی جحفه خبر میدهد.
پس از این سده جحفه اگرچه سکونتگاه پرجمعیتی بود،
از آبادی گذشتۀ آن به شدت کاسته شد.
نخستینبار یاقوت در سدۀ ۷ق/۱۳م، به ویرانی جحفه اشاره دارد.
بر پایۀ گزارش او جحفه در آن روزگار به روستایی بزرگ تنزل یافته بود.
در سدۀ ۸ ق/۱۴م، جحفه به مکانی غیرمسکونی بدل گشت.
در اواخر سدۀ ۹ق/ ۱۵م، جحفه کارکرد مذهبی خود را به عنوان میقاتگاه نیز از دست داد و حاجیان از رابغ محرم میگردیدند،
اما در سدۀ ۱۳ق/۱۹م، جحفه موقعیت مذهبی خود را باز یافت.
امروزه تنها ویرانه
های شهر قدیمی جحفه باقیمانده است.
از مهمترین آثار تاریخی جحفه میتوان به ویرانه
های قصر علیا اشاره کرد که از عناصر معماری دورۀ خلافت عباسی به شمار میآید.
در کنار این قصر مخروبۀ آثار بازار شهر قدیمی جحفه نیز دیده میشود.
در سال
های اخیر امکانات مذهبی و بهداشتی برای زائران مکه که در این مکان محرم میشوند، ساخته شده است.
(۱) ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، بیروت، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
(۲) ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک والممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
(۳) ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، لیدن، ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م.
(۴) ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۵) ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۶) ابن منظور، لسان.
(۷) ابو عبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۸) ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
(۹) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش سمیر جابر، بیروت، دارالفکر.
(۱۰) ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
(۱۱) اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
(۱۲) جاسر، حمد، المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، ریاض، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۱۳) حسامالسلطنه، سلطان مراد، سفرنامۀ مکه، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۱۳۷۴ش.
(۱۴) شافعی، محمد، الام، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۳م.
(۱۵) طبری، تاریخ.
(۱۶) طوسی، محمد، النهایة، بیروت، دارالکتاب العربی.
(۱۷) فضلی، عبدالهادی، «الجحفة»،
میقات الحج، ۱۴۱۷ق، س ۳، شم ۶.
(۱۸) قدامة بن جعفر، «الخراج»، همراه المسالک و الممالک (نک : هم، ابن خردادبه).
(۱۹) قلصادی، علی، رحلة، به کوشش محمد ابوالاجفان، تونس، ۱۹۷۸م.
(۲۰) کلبی، هشام، الاصنام، به کوشش احمد زکی، مطبعة الامیریه، ۱۳۲۲ق/۱۹۱۴م.
(۲۱) مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، بیروت، ۱۹۶۵م.
(۲۲) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۲۳) مونس، حسین، اطلس تاریخ الاسلام، قاهره، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) میرزا داوود، سفرنامه، به کوشش علی قاضی عسکر، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۲۵) واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۲۶) یاقوت، بلدان.
(۲۷) یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسة (نک : هم، ابن رسته)
•
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جحفه»، ج۱۷، ص۶۴۵۶. •
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۳، صفحه۵۰-۵۱. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی