• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جاوَزْنا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جاوَزْنا: (وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ)
جاوَزْنا: در اصل از مادّه «جوز» به معنى «عبور كردن و گذشتن» و نيز به معنى «چشم‌پوشى كردن و در گذشتن» است.
جمله «جاوزنا» در آيه ۱۳۸ سوره اعراف و همچنين در آيه ۹۰ سوره یونس به معنى «عبور دادن و گذراندن» آمده است.
«يعنى رود نيل را براى بنی‌اسرائیل شكافتيم و با ظاهر كردن راه‌هايى خشک، آن‌ها را عبور داديم، آن‌گاه فرعون و قومش را در آن هلاک كرديم.»
در آيه ۲۴۹ سوره بقره نیز به همين معنى آمده است، آن‌جا كه مى‌گويد:
«... پس چون كه «طالوت» و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، از آن نهر گذشتند، گفتند: امروز ما توانايى مقابله با جالوت و سپاهيان او نداريم...».
از مواردى كه اين واژه به معنى «چشم‌پوشى كردن و در گذشتن» آمده، آيه ۱۶ سوره احقاف است كه مى‌گويد:
«آن‌ها (نيكوكاران) كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‌كنيم و از گناهانشان در مى‌گذريم...»(وَ نَتَجٰاوَزُ عَنْ سَيِّئٰاتِهِمْ‌...)


به موردی از کاربرد جاوَزْنا در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - جاوَزْنا (آیه ۱۳۸ سوره اعراف)

(وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ) (و بنى‌اسرائيل را سالم از دريا عبور داديم؛ ناگاه در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بت‌هايشان، براى عبادت، گرد آمده بودند. در اين هنگام، بنى‌اسرائيل به موسی گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان گونه كه آن‌ها معبودان و خدايانى دارند.» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد.)

۱.۱.۱ - جاوَزْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه عكوف به معناى اقبال و روى آوردن و ملازمت نمودن آن به چيزى است بر سبيل تعظيم‌ است.

۱.۲ - جاوَزْنا (آیه ۹۰ سوره یونس)

(وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْيًا وَ عَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَ أَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ) (سرانجام بنى‌اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل‌) عبور داديم؛ و فرعون و لشكريانش از سرِ ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ تا زمانى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنى‌اسرائيل به او ايمان آورده‌اند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم.»)

۱.۱.۱ - جاوَزْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه بغى و كلمه عدو مانند كلمه عدوان به معناى ظلم است، و كلمه ادراک در جمله‌ (حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ) و در هر جاى ديگر به معناى رسيدن و پيوستن به چيزى و مسلط شدن بر آن است، هم چنان كه كلمه اتباع به معناى اينست كه به آن چيز برسى و ملحق شوى.

۱.۳ - جاوَزْنا (آیه ۲۴۹ سوره بقره)

(فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَ اللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ) (و هنگامى كه طالوت به فرماندهى لشكر بنى‌اسرائيل منصوب شد، و سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يک نهر آب، آزمايش مى‌كند؛ آن‌ها كه از آن بنوشند، از من نيستند؛ و آن‌ها كه بيشتر از يک پيمانه با دست خود، از آن نخورند، از من هستند.» و همگى جز عدّه كمى، از آن نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و كسانى كه به او ايمان آورده بودند، و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند، از آن نهر گذشتند، از كمىِ نفرات خود، ناراحت شدند؛ و گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با «جالوت» و سپاهيان او را نداريم.» امّا آنها كه مى‌دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد و ايمان بيشترى داشتند گفتند: «چه بسيار گروه‌هاى كوچک كه به خواست خدا، بر گروه‌هاى بزرگ پيروز شدند.» و خداوند با صابران و استقامت كنندگان است.)

۱.۳.۱ - جاوَزْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: (فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ‌) کلمه فئة به معناى پاره‌اى از مردم است، و دقت در اين آيات مى‌رساند كه گويندگان اين سخن كه(لا طاقَةَ لَنَا) همان طائفه سوم بودند كه با مشت خود آب برداشتند، و پاسخ دهندگان به ايشان همانهايى بودند، كه اصلا آب ننوشيدند، و آيه شريفه از آنان تعبير كرده به:(الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ) و چون نمى‌توانيم كلمه ظن را در باره آنان به معناى پنداشتن بگيريم، ناگزير بايد بگوئيم يا به معناى يقين است و يا كنايه از خشوع است.
اين طائفه ممكن بود در پاسخ بگويند: غلبه جمعيتى اندک بر جمعيتى بسيار امر محالى نيست بلكه با اذن خدا امرى است ممكن ، ولى اين‌طور نگفتند بلكه براى اينكه طرف را بهتر قانع كنند، قاطع‌تر جواب دادند، و از حوادثى كه در جاهاى ديگر اتفاق افتاده خبر داده و گفتند: چه بسيار اندک‌ها كه بر بسيارها غالب شدند.

۱.۴ - جاوَزْنا (آیه ۱۶ سوره احقاف)

(أُوْلَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ) (آن‌ها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‌كنيم و از گناهانشان مى‌گذريم و در ميان بهشتيان جاى دارند؛ اين وعده راستى است كه وعده داده مى‌شدند.)

۱.۱.۱ - جاوَزْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه نتقبل متكلم مع الغير از مضارع باب تفعل است، و تقبل همان معناى قبول را دارد، اما از آن بليغ‌تر است. و مراد از (أَحْسَنَ ما عَمِلُوا ) اطاعت‌هاى واجب و مستحبّ است، چون اين طاعات است كه پذيرفته مى‌شود، اما مباحات هر چند هم داراى حسن باشد تقبل نمى‌پذيرد- صاحب مجمع البيان‌ چنين گفته، و تفسير خوبى است. مؤيد آن اين است كه تقبل بهترين عمل را در مقابل بخشودگى گناهان قرار داده، پس كانه گفته شده اعمال انسان دو جور است، يا طاعات است، يعنى واجبات و مستحبات، كه بهترين اعمال او است كه ما آن را قبول مى‌كنيم، و يا گناهان است كه از آن درمى‌گذريم، و اما آن اعمالى كه طاعت و حسنه نيست نه مقبول است و نه غير مقبول.
و جمله‌ (فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ) متعلق است به جمله نتجاوز و معنايش اين است كه: ما از گناهان آنان نيز در جمله كسانى كه گناهانشان بخشوده مى‌شود و اهل بهشت مى‌شوند، درمى‌گذريم. در نتيجه جمله مزبور حال از ضمير عنهم خواهد بود.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۱۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۱۱.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۶۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۰۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۳۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۳۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۶.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۹۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۱۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۷۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۵۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۸.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۴۳.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۹۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۹۱.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۸.    
۲۲. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۶.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۰۴.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۰۹.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۰۳.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۴۰۰.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۲.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جاوَزْنا»، ص۴۳۰.    






جعبه ابزار