جامع در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جامع : گردآورنده و جمع کننده انسانها در
قیامت ، از
اسماء و
صفات الهی می باشد.
جامع،
اسم فاعل از
ریشه «ج ـ م ـ ع» به معنای گردآوردنده و ضمیمه کننده اشیا به یکدیگر
و از اسمای الهی است،
چنان که در
حدیث معروفی که اسمای خدا در
قرآن را برشمرده از آن به عنوان یکی از ۹۹ اسم
خداوند یاد شده است.
با توجه به اینکه خداوند حقیقت بسیط و جامع همه وجودات و کمالات است میتوان جامع را
اسم ذات دانست
؛ ولی با در نظر گرفتن موارد استعمال آن در قرآن و
روایات و نیز بیشتر توضیحاتی که در شرح و
تفسیر آن آمده است از اسمای فعل محسوب میشود.
شارحان اسمای الهی برای جامع با توجه به متعلَّقات آن تفاسیر گوناگونی ذکر کردهاند؛ از جمله جمع کننده اجزاء با ترکیب خاص،
تالیفگر دلهای احباب،
مؤمنان و ارواح محبان،
گردآورنده اجزای خلق،
جسد و
روح ،
ظالم و
مظلوم ،
اولین و آخرین
در
روز قیامت ، جامع بین
متماثلات ، مانند جمع انسانها بر روی
زمین و
متباینات ، مانند جمع اجناس موجودات از قبیل
آسمانها ،
ستارگان ،
هوا ، زمین،
دریاها ،
حیوانات ،
گیاهان و
معادن که دارای شکلها، رنگها، طعمها و وصفهای متبایناند و نیز مانند جمع
استخوانها ،
اعصاب ،
عروق ،
عضلات ،
مخ ،
پوست و اخلاط در بدن حیوان و متضادات، مانند جمع کیفیتهای متضاد از جمله
حرارت ،
برودت ، یبوست و رطوبت در مزاج حیوانات.
برخی گرد آمدن همه عالم بر
تسبیح و
ستایش و
سجود خدای متعالی را مربوط به این اسم دانستهاند.
در میان انسانها، کسی که میان آداب ظاهری در اعضا و حقایق باطنی در قلوب جمع کند و معرفتش کامل و رفتارش خوب یعنی جامع بین
شریعت ،
طریقت و حقیقت باشد مظهر اسم جامع خداوند است
و اسرار
ربوبیت و اوصاف
عبودیت را در خود جمع کرده است،
پس انسان کامل محمدی و وارثان آن حضرت که با جمع بین مظهریت اسماء ظاهریه و باطنیه به مقام جمع بین اسماء و مقام اطلاق از قیود رسیدهاند و از باب اتحاد بین ظاهر و مظهر معنای حقیقی
اسم اعظم الهی شدهاند جامع بین
جمال و
جلال خداوندند،
چنان که
امام علی علیهالسّلام ضمن روایتی خود را
وجه خدا ، جمع کننده مردم به سوی خداوند و قسمت کننده
بهشت و
جهنم میشناساند.
اسم جامع فقط دو بار در
قرآن کریم به کار رفته است؛ ولی دیگر مشتقات ریشه آن ۱۲ بار به صورتهای گوناگون ذکر شدهاند
که میتوان اسم یاد شده را از آنها انتزاع کرد. از این آیات برمی آید که بین
توحید و
عدل ـ که گردآوردن آفریدگان در روز قیامت برای تحقق بخشیدن به آن است ـ تلازم وجود دارد:
«اللّهُ لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ لَیَجمَعَنَّکُم اِلی یَومِ القِیـمَةِ لا رَیبَ فیه»
و خداوند قادر است همه مخلوقات را آن گاه که بخواهد گرد آورد: «ومِن ءایـتِهِ خَلقُ السَّمـوتِ والاَرضِ و ما بَثَّ فیهِما مِن دابَّةٍ وهُوَ عَلی جَمعِهِم اِذا یَشاءُ قَدیر»
؛ مانند گردآوردن انسانها در عرصه قیامت: «رَبَّنا اِنَّکَ جامِعُ النّاسِ لِیَومٍ لا رَیبَ فیه»
برای گرفتن
اقرار به
ربوبیت الهی:
«اَللّهُ یَجمَعُ بَینَنا واِلَیهِ المَصیر»
و اقرار به
نبوت انبیا و
اوصیای الهی و کیفیت پذیرش دعوت آنان از سوی مردم: «یَومَ یَجمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَیَقولُ ماذا اُجِبتُم»
و داوری به حق و عادلانه میان انسانها: «قُل یَجمَعُ بَینَنا رَبُّنا ثُمَّ یَفتَحُ بَینَنا
بِالحَقِّ»،
«یَومَ یَجمَعُکُم لِیَومِ الجَمعِ ذلِکَ یَومُ التَّغابُن»،
گرچه خداوند به موجب رحمتش به
مشرکان و
گناهکاران مهلت داده و در
دنیا آنان را
عقوبت نمیکند:
«
کَتَبَ عَلی نَفسِهِ الرَّحمَةَ لَیَجمَعَنَّکُم اِلی یَومِ القِیـمَةِ لارَیبَ فِیهِ الَّذینَ خَسِرُوااَنفُسَهُم فَهُم لا یُؤمِنون».
خداوند به منکران
بعث میفرماید: آیا انسان گمان میکند وی استخوانهای متفرق و مخلوط شده با
خاک را جمع نخواهد کرد:
«اَیَحسَبُ الاِنسـنُ اَلَّن نَجمَعَ عِظامَه»
و نیز به پیامبر دستور میدهد تا به دهریان منکر
خدا و
معاد بگوید که پس از
مرگ ، همه شما را در قیامت گرد میآوریم: «قُلِ اللّهُ یُحییکُم ثُمَّ یُمیتُکُم ثُمَّ یَجمَعُکُم اِلی یَومِ القِیـمَةِ لا رَیبَ فیهِ».
گفتنی است جمع و اجتماع مردم در روز قیامت، بعد از دمیدن
اسرافیل علیهالسّلام در
صور صورت میگیرد:
«ونُفِخَ فِی الصّورِ فَجَمَعنـهُم جَمعـا».
در آن روز دیگر گریزی از این جمع نیست و همه آفریدگان از اولین و آخرین جمع خواهند شد تا میان اهل
طاعت و
معصیت داوری شود:
«هـذا یَومُ الفَصلِ جَمَعنـکُم والاَوَّلین»،
«قُل اِنَ الاَوَّلینَ والاخِرین• لَمَجموعونَ اِلی میقـتِ یَومٍ مَعلوم»
و خداوند
منافقان و
کافران را همگی در
دوزخ جمع میکند: «اِنَّ اللّهَ جامِعُ المُنـفِقینَ والکـفِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعا»
و نیز آنان را که در دنیا وقتی به
کتاب خدا دعوت میشدند
تکبر میکردند و تسلیم نمیشدند و تحت لوای
کتاب واحدی گرد نمیآمدند همه را در
آخرت یکجا جمع خواهد کرد:
«فَکَیفَ اِذا جَمَعنـهُم لِیَومٍ لا رَیبَ فِیهِ».
البته خداوند متعالی اگر میخواست همه مردم را در دنیا بر طریق
هدایت با اجبار و اکراه جمع میکرد:
«ولَو شاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُم عَلَی الهُدی»
؛ لیکن بر اساس حکمت الهی و مصلحت ربانی، آفرینش بشر برای تکامل بر پایه اختیار و آزادی اراده
صورت گرفته است.
برخی ذیل آیه ۲۵
آل عمران گفتهاند: اسم جامع در سه مرحله ظهور مییابد: نخست در عالم ذر هنگام گرفتن میثاق. دوم در
عالم برزخ بین دنیا و آخرت و سوم در قیامت.
برخی هم آیه «اِنَّ عَلَینا جَمعَهُ وقُرءانَه»
را با جمع مردم در روز قیامت مرتبط دانسته و در معنای آن گفتهاند: برماست که هر کس را بخواهیم در روز قیامت گرد آوریم و شرح وصف آن را به تو
وحی میکنیم؛ ولی برخی مفسران آیه مزبور را از جمع مردم در روز قیامت منصرف دانسته و گفتهاند: مراد آن است که جمع آنچه بر پیامبر وحی میشود یعنی منضم ساختن اجزای آن به یکدیگر و خواندن آن بر وی بر عهده خداوند است.
به گفته برخی دیگر بر اساس آیه ۶۳
انفال خداوند جامع قلوب دوستان است:
«واَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم لَو اَنفَقتَ ما فِی الاَرضِ جَمیعـًا ما اَلَّفتَ بَینَ قُلوبِهِم و لـکِنَّ اللّهَ اَلَّفَ بَینَهُم اِنَّهُ عَزیزٌ حَکیم».
اسماءاللّه و علاقتها بمخلوقتها، شاکر عبدالجبار، ۱۹۸۷؛ الاسماء والصفات، البیهقی (م. ۴۵۸ ق.)؛ به کوشش: احمد حیدر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۵ ق؛ اسماء و صفات الهی در قرآن، محمدباقر محقق، تهران، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۲ ش؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر شریف لاهیجی، شریف لاهیجی (م. ۱۰۸۸ ق.)؛ به کوشش حسینی و آیتی، انتشارات علمی، ۱۳۶۳ ش؛ تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)؛ به کوشش رسولی محلاتی، تهران،
المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)؛ به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)؛ قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ التوحید، الصدوق (م. ۳۸۱ ق.)؛ به کوشش حسینی تهرانی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۸۷ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)؛ به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق؛ حق الیقین، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)؛ انتشارات جاویدان؛ رحمة من الرحمن، محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)؛ به کوشش محمود الغراب، دمشق، مطبعة نضر، ۱۴۱۰ ق؛ سنن ابن ماجه، ابن ماجه (م. ۲۷۵ ق.)؛ به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ ق؛ سنن الترمذی، الترمذی (م. ۲۷۹ ق.)؛ به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ ق؛ شرح الاسماء، هادی السبزواری (م. ۱۲۸۹ ق.)؛ به کوشش حبیبی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵ ش؛ شرح اسماءالله الحسنی، الغزالی (م. ۵۰۵ ق.)؛ بغداد،
المکتبة الحدیثة، ۱۹۹۰ م؛ شرح اسماء اللّه الحسنی، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ طنطا، دارالصحابة للتراث؛ شرح اسماء اللّه الحسنی (لوامع البینات)؛ فخرالدین الرازی (م. ۶۰۶ ق.)؛ به کوشش طه عبدالرؤوف، مصر،
المکتبة الازهریة للتراث، ۱۴۳۰ ق؛ شرح فصوص الحکم، قیصری (م. ۷۵۱ ق.)؛ به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ ش؛ علم الیقین فی اصول الدین، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)؛ به کوشش بیدارفر، قم، بیدار، ۱۳۷۷ ش؛ الفتوحات المکیه، محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)؛ به کوشش عثمان یحیی، قاهرة، الهیئة المصریة، ۱۴۰۵ ق؛ الفرقان، محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ ش؛
الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)؛ قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق؛
کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)؛ به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)؛ بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ مصباح الهدایه، عزالدین محمود الکاشانی (م. ۷۳۵ ق.)؛ به کوشش همایی، تهران، هما، ۱۳۷۲ ش؛ مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)؛ به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ المقصد الاسنی، الغزالی (م. ۵۰۵ ق.)؛ ترجمه: حواری نسب، تهران، احسان، ۱۳۷۵ ش؛ موسوعة له الاسماء الحسنی، احمد الشرباصی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۶ ق؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)؛ بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ النور الاسنی، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ به کوشش قسم التحقیق بالدار، طنطا، دارالصحابة للتراث، ۱۴۱۲ ق.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«جامع در قرآن»