جامع التواریخ (تاریخ افرنج)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جامع التواریخ (
تاریخ افرنج)نوشته رشید الدین
فضل الله همدانی ، تصحیح محمد روشن می باشد.
تاریخ افرنج، بخشی از
تاریخ عالم این کتاب به
زبان فارسی است که به سرگذشت «پاپان و قیصران» و زمان پادشاهی هر یک از آنان میپردازد.
نویسنده این کتاب در دوره جانشین و برادر غازانخان؛ یعنی سلطان محمد اولجایتو (خوبنده/ خدابنده)،فرمان یافت که
تاریخی عمومی بنویسد و او نوشتن جامع التواریخ را آغاز کرد و پس از پنجاه سال به پایانش رساند.
تاریخ افرنج، بخشی از
تاریخ عالم این کتاب به زبان فارسی است که به سرگذشت «پاپان و قیصران» و زمان پادشاهی هر یک از آنان میپردازد. پاره نخست این بخش، از «ظهور
آدم » آغاز میشود و به «ولادت مسیح» پایان مییابد و پاره دوم آن، رویدادهای
تاریخی را از میلاد
مسیح تا ۷۰۵ هجری قمری پی میگیرد و از این رو، میتوان گمان زد که نوشتن کتاب در همین سال پایان یافته باشد.
این کتاب دو بخش (قسم) دارد که هر یک از آنها چهار فصل (باب) را در بر میگیرد. نویسنده در قسم نخست، رویدادها را از ظهور آدم علیهالسّلام تا ولادت مسیح علیهالسّلام دنبال میکند؛ یعنی در باب اول «در حصر طوایف پادشاهان گذشته» میکوشد، در باب دوم در باره آفرینش آدم و شمار فرزندان وی سخن میگوید، در باب سوم به «ذکر
نوح و فرزندان و بیان اعمار ایشان» میپردازد و در باب چهارم از ولادت
ابراهیم و فرزندان او از یوقیم و دخترش
مریم (مادر عیسی) یاد میکند. وی در قسم دوم، از دوره میلاد مسیح تا ۷۰۵ هجری گزارش میکند و در چهار باب به باور
مسیحیان در باره
عیسی علیهالسّلام ، چند و چون مرزهای ولایت ارمن از
مداین و ضیاع، شناخت ولایتهای افرنج و دریاها و جزیرهها و ویژگیهای سرزمینی و پادشاهان آنجا و ولادت
مسیح علیهالسّلام و پادشاهی قیصران میپردازد.
مدخلی به قلم کارل یان و ترجمه منوچهر امیرمکری در باره اوضاع
ایران پیش از نوشته شدن جامع التواریخ و انگیزه رشید الدین برای دست گشادن بدین کار گران سنگ، در آستانه کتاب جای گرفته است. یان، بیش از پنجاه سال به آرایش و ویرایش جامع التواریخ کوشید و بخشهای پنجگانه
تاریخ عالم را به
آلمانی ترجمه کرد و در ۱۹۵۱، متن
تاریخ فرنگ را با مقدمهای به زبان
فرانسه منتشر ساخت. او در این مقدمه عالمانه، نویسنده
تاریخ پاپان و قیاصره را باز شناسی میکند و منبع اقتباس رشید الدین را نوشتهای از مارتینوس اوپاوینسیس میشمرد. وی زمینه
تاریخ نگاری را در هیچ یک از دورانهای امپراتوری روم، آماده تر از نخستین قرن پس از برپایی امپراتوری اوراسیایی (اروپایی-
آسیایی ) مغول نمیداند و با اشاره به زیانهای گران بار فتوحات مغول، گسترش افق دید بشر را از مثبتترین و سودمندترین پی آمدهای آن بر میشمرد؛ زیرا پردههای اسرار میان سرزمینهای آسیای مرکزی و شرقی بر اثر این فتوحات بر افتاد. ایران که پیش از چین، به چهار راه منابع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بدل شد، در پیوندهای شرق و غرب بسیار تاثیر گذارد. وی زاده شدن کتاب گران سنگ جامع التواریخ را با توجه به این مقدمه، بسیار طبیعی میداند و با سنجش بناکتی (روضة الالباب فی
تاریخ الاکابر و الانساب) با این کتاب، به انگیزه رشید الدین در نوشتن آن میپردازد. رشید الدین اندکی پس از مرگ
غازان خان (۱۳۰۴ م)، اثرش را
تاریخ غازانی نامید و به فرمان خان مغول
تاریخ عالم را نوشت.
وی با اشاره به پیشینه محتوایی این کتاب، پس از گزارشی در باره فصلهای آن به ارزیابی برخی از داستانهای مجعول این اثر و دسته بندی آنها میپردازد و الگوی محتوایی و شکل ظاهری
تاریخ فرنگ او را نوشتههای اروپایی میداند و سرانجام با سنجش نسخههای اصلی جامع التواریخ با یک دیگر، در باره مستندات این تصحیح گزارش میدهد. گفتنی است کارل یان، در ترجمه فرانسه این کتاب، سبک ساده و بی پیرایه آن را حفظ و به دقت از نثر روانش پیروی کرده است.
باب نخست از بخش (قسم) اول این کتاب، فهرستی از «طوایف پادشاهان گذشته به زعم فرنگان» در بر دارد. حکیمان یونانی و دانایان فرنگی نوشتهاند که از آفرینش آدم علیهالسّلام تا ۷۰۵ هجری، ده «طایفه» از مردمان، «ارباب دولت» شده و به پادشاهی رسیدهاند: آدم و فرزندانش تا دوره
موسی علیهالسّلام ؛
پیامبران بنی اسرائیل ؛ کلدانیان؛ مجوس عجم؛ یونانیان؛ افرنج؛ یونانیان نصارا؛
عرب و اهل
اسلام و ترک و مغول.
باب دوم، به داستان آفرینش آدم و
حوا و فرزندانشان میپردازد. فرنگیان میپندارند که
خداوند آدم را در
دمشق آفرید و او را به
بهشت برد که از آن رودهای
نیل ،
فرات ، جیحون و فرون بیرون میآیند. آدم در آنجا تنها بود و خداوند از استخوان پهلویش حوا را پدید آورد. ماجرای خوردن آنان از میوه ممنوع، رانده شدنشان از بهشت و آمدنشان به زمین، پیدایی
هابیل و
قابیل ، کشته شدن هابیل و زاده شدن شیث و نام و ویژگی نسل او تا نوح علیهالسّلام نیز در همین باب جای گرفته است.
باب سوم، به پیدایی نوح علیهالسّلام و پسرانش، سام و حام و یافث در زمین شام و اندازه عمر آنان میپردازد و داستان کشتی او و طوفان جهان گیرش را روایت میکند و سرانجام از نسل وی تا ابراهیم نام میبرد، از بخش شدن زبان مردم زمین به سه قسم و جای گیر شدن فرزندان نوح در سرزمینهای گوناگون و آغاز شدن دوره
تاریخی تازهای پس از
نوح علیهالسّلام گزارش میدهد و از برچیده شدن اختلاف
تاریخ یهود و
نصارا یاد میکند.
باب چهارم، از ماجرای ولادت
ابراهیم علیهالسّلام آغاز میشود و به داستان مریم، مادر مسیح علیهالسّلام پایان مییابد. ابراهیم، فرزند تارخ بن ناخور بود که با زن و فرزندش به مصر رفت و در آنجا
فرعون کنیزکی به نام هاجر به وی هدیه داد که مادر اسماعیل شد و
ساره ، نخستین همسر ابراهیم، او را به دلیل
تکبر ورزیدنش به بطایح عرب راند و خودش در صد سالگی ابراهیم (شوهرش)،
اسحاق را زایید. نویسنده به رغم دیدگاه
شیعیان ، بر این است که ابراهیم، فرزند ساره را در نوزده سالگی به کوه برد تا برای خداوند قربانی کند و
خدا برهای فرستاد تا به جای او ذبح کند.
ساره و ابراهیم را پس از وفاتشان، در جایی نزدیک به
بیت المقدس نهادند که اکنون خلیل الله خوانده میشود.
یعقوب ، پدر بنی اسرائیل و عیص، جد اقوام فرنگ، از فرزندان اسحاق بودند و ایوب از نسل عیص شمرده میشد. یعقوب پیامبر شد و نزد لاوان، برادر مادرش رفت و هفت سال برای او کار کرد تا دختر کوچکش را به زنی گرفت و با دوازده پسرش به سرزمین خود بازگشت.
داود ، از نسل
یهودا یکی از ده پسر یعقوب بود و مریم از نسل داود به شمار میرفت که به فرمان خدا و بدون شوهر، به عیسی علیهالسّلام بار دار شد.
سلیمان نیز فرزند داود بود که بزرگترین پادشاه مصر و شام و بنی اسرائیل شمرده میشد و بیت المقدس (یروشالاییم) را بنیاد نهاد. مسیح (کرسطوس) در دوران اغسطوس (قیصر) زاده شد.
باب نخست از قسم دوم این کتاب، دیدگاه
نصرانیان را در باره عیسی علیهالسّلام در بر دارد و از باور آنان به «اب و ابن و روح القدس» سخن میگوید.
باب دوم این قسم (بخش)، به چندی و چگونگی مرزهای ولایتهای ارمن از مداین و ضیاع و راههای آنها میپردازد.
باب سوم نیز زمینههای پیدایی و ویژگیهای سرزمینهای فرنگ و دریاها و جزیرههای آنجا را بر میشمرد و از آنها نام میبرد.
باب چهارم، داستان زاده شدن مسیح علیهالسّلام و ماجرای قدرت یافتن پاپها و قیصرها را در بر دارد. هنگامی که عیسی علیهالسّلام به دنیا آمد، بت خانه بزرگ رومیه ویران شد و چشمه روغن زیت در آنجا جوشید. عیسی علیهالسّلام در کودکی
معجزه میکرد و هنگامی که سی ساله شد، یوحنا فرزند زکریا او را «معمودیه» کرد تا «ترسا» شود.
جهودان ، وی را در ۳۳ سالگی شکنجه کردند و او به دار بقا رحلت کرد.
تاریخ حواریان و جانشینان مسیح (پاپان) و رویدادهای پیش آمده در دوره آنان و ماجرای پادشاهی قیصران همراه با تاریخچه هر کدام، در پایان این کتاب ذکر شده است.
مصحح این کتاب، برای بخشهای بدون عنوان آن، عنوانهایی پیشنهاد کرده و فهرست
آیههای قرآن ، عبارتهای تازی (عربی)، شعرهای فارسی و نمایه کسان و شهرها و... را در پایانش گنجانده و فهرستی دراز دامن از ترکیبها و واژگان مهم آن سامان داده است.
نسخه بدلهای
تاریخ افرنج بر پایه شماره صفحات و سطرهای این کتاب، پیش از فهرستها جای گرفته و نشانههای اختصاری نسخهها، در بخش نسخه شناسی پیش گفتار مصحح آمدهاند. صورت لاتین نامها و لقبها در پانوشت هر صفحه وجود دارد و بخش «آوا نگاری» در آغاز کتاب، به خوانش درست تر این واژگان کمک میکند.
هم چنین، تصویر آغاز و پایان شش نسخه از جامع التواریخ، در این کتاب وجود دارد. نامهای قیصران و پاپان در فهرست دراز دامن این کتاب، با صورت
انگلیسی و ترکی آنها همراه شده و مدخلی به قلم کارل یان و ترجمه منوچهر امیرمکری در باره اوضاع
ایران پیش از نوشته شدن این کتاب و انگیزه رشید الدین برای دست گشادن بدین کار گران سنگ، در آستانه کتاب جای گرفته است.
نمایه پایانی این کتاب که فهرستی از پاپهای پس از
عیسی علیهالسّلام تا دوران بنطکطوس را در بر دارد، بر پایه دائره المعارف
مسیح سامان یافته است.
نرم افزار
تاریخ اسلامی ایران،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.