جابِر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جابِر (به فتح جیم) یکی از مفردات
نهج البلاغه، اشاره به
جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب خاصّ
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و یا
جابر بن سمیّن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در بیانهایی خطاب به آنها، از این واژه استفاده نموده است.
جابِر (به فتح جیم)
اشاره به «جابر بن عبدالله انصاری» از اصحاب خاصّ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است.
او از منقطعین به
اهل بیت (علیهمالسّلام) بود که
سلام و درود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به
امام باقر (علیهالسلام) رساند و حدیث معروف
لوح را از
حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) نقل کرده است.
همچنین این واژه در نهج البلاغه به معنای شخصی بهنام «جابر بن سمیّن» نیز آمده است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در بیانی به او فرموده است:
«يا جابِرُ، قِوامُ الدّينِ وَ الدُّنْيا بِأَرْبَعَة: عالِم مُسْتَعْمِل عِلْمَهُ، وَ جاهِل لا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَواد لا يَبْخَلُ بِمَعْروفِهِ، وَ فَقير لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ... يا جابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللهِ عَلَيْهِ كَثُرَتْ حَوائِجُ النّاسِ إِلَيْهِ، فَمَنْ قامَ لله فيها بِما يَجِبُ عَرَّضَها لِلدَّوامِ وَ الْبَقاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ لله فيها بما يَجِبُ عَرَّضَها لِلزَّوالِ وَ الْفَناءِ.» «اى جابر! اركان
دین و
دنیا بر چهار چيز استوار است: عالم و دانشمندى كه علم خود را به كار گيرد، نادانى كه از فراگيرى سرباز نزند، سخاوتثمندى كه در
کار نیک بخل نورزد و نيازمندى كه آخرتش را به دنيا نفروشد ... اى جابر! كسى كه
نعمت فراوان
خداوند به او روى آورد نياز مردم به او بسيار خواهد بود، در اين حال آن كس كه وظيفه خود را در برابر اين نعمتهاى خداداد انجام دهد، به دوام و بقاى نعمت خويش كمک كرده است و آن كس كه چنين نكند آنها را در معرض زوال و نابودى قرا داده».
نام جابر بن سمیّن در
شعری که امام (علیهالسلام) در
خطبه شقشقیه، به آن تمثّل نموده، آمده است.
چراکه آن حضرت درباره مرگ
ابوبکر و
خلافت عمر میفرماید:
«حَتَّى مَضَی الاَْوَّلُ لِسَبیلِهِ فَأَدْلَی بِها إلَى فُلان بَعْدَهُ • • • شَتّانَ ما یَوْمی عَلَى کورها ••• وَ یَوْمُ حَیّانَ أَخی جابِرِ، فَيا عَجَباً!! بَيْنا هُوَ يَسْتَقيلُها في حَیاتِهِ، إذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ.» «چون ابوبکر خواست از دنیا برود، خلافت را بعد از خود به عمر بن الخطاب داد؛ متفاوت است دو روز من، روزی که بر جهاز
شتر در
بیابان بودم و روزی که در کنار
حیّان برادر جابر قرار داشتم. (یعنی این دو روز یکی نیستند در اوّلی در فشار و در دومی در راحت بودم) یعنی عجیب است که ابوبکر در زمان حیات خویش میگفت: خلافت را از من بگیرید، بیعت خود را پس بگیرد، من بهترین شما نیستم.»
ولی بعد از خودش آنرا به دیگری عقد کرد و تحویلش داد. بنابراین، این
شعر مال
اعشی میمون بن بصیر بن قیس است.
که وی از ندیمان و هم پیالههای حیّان برادر جابر بود که با وی عیش و نوش میکرد، که او چنین میگوید: «چقدر متفاوت است دو روز من روزی که در هوای آتشین روی این ناقه در بیابانها سرگردان هستم و روزی که در نزد حیان مشغول عیش و نوش میشوم».
شارحان نهج البلاغه در وجه استشهاد به
شعر اعشی کبیر مباحثی مطرح کردهاند، که میتوان به این موارد اشاره نمود:
ابن میثم از مرحوم
علم الهدی نقل کرده است که منظور از «یوم حیّان» حال ابوبکر و عمر است که هر دو به مراد خود رسیدند و مراد از «یومی علی کورها» خود آن حضرت (علیهالسلام) است که در زمان هر دو، در فشار بود. آنگاه ابن میثم در ادامه آورده است: شاید مراد از «یوم حیّان» حال آن حضرت (علیهالسلام) در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از «یومی...» حال وی در زمان شیخین باشد که در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیوسته در اوج کمال بود و در دوره شیخین در زحمت و فشار!.
به احتمال قوی منظور امام (علیهالسلام) نحوه فشارها و کثرت آنها در زمان عمر، است. چنانکه از وصف حالات عمر (در ایاّم خلافت) معلوم میشود.
وی معتقد است وجه مشابهت با کمی دقّت معلوم میشود؛
که به دیدگاه نگارنده نزدیکتر است.
مراد از این
شعر آن است که در دوران هر دو: خلافت از دستم رفت؛ ولی آن دو روز متفاوت است زیرا در زمان ابوبکر بنیان و ارکان خلافت سست بود، ولی در عصر عمر روی قاعده در آمد و دارای ثبات و نظم گردید.
با این تفسیر: منظور امام تعریف و تحسین عمر میشود با وجود آنکه، آن حضرت (علیهالسلام) بعد از این کلام، وضع عمر را بسیار بد و خطرناک ترسیم کرده و میفرماید: «
فصیّرها فی حوزة خشناء یغلظ کلمها و یخشن مسّها...»
این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جابر»، ص۱۹۶-۱۹۸.