جابر بن سمیّن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جابر بن سمیّن یکی از مفردات
نهج البلاغه، نام شخصیتی است که
حضرت علی (علیهالسلام) در بیانی خطاب به او از این واژه استفاده نموده است.
واژه
جابر در نهج البلاغه، اشاره به اشخاصی مثل
جابر بن عبدالله انصاری و
جابر بن سمیّن آمده است.
یکی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
نام جابر بن سمیّن در شعری که امام (علیهالسلام) در
خطبه شقشقیه، به آن تمثّل نموده، آمده است.
چراکه آن حضرت درباره مرگ
ابوبکر و
خلافت عمر میفرماید:
«حَتَّى مَضَی الاَْوَّلُ لِسَبیلِهِ فَأَدْلَی بِها إلَى فُلان بَعْدَهُ • • • شَتّانَ ما یَوْمی عَلَى کورها ••• وَ یَوْمُ حَیّانَ أَخی جابِرِ، فَيا عَجَباً!! بَيْنا هُوَ يَسْتَقيلُها في حَیاتِهِ، إذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ.» «چون ابوبکر خواست از دنیا برود، خلافت را بعد از خود به عمر بن الخطاب داد؛ متفاوت است دو روز من، روزی که بر جهاز
شتر در
بیابان بودم و روزی که در کنار
حیّان برادر جابر قرار داشتم. (یعنی این دو روز یکی نیستند در اوّلی در فشار و در دومی در راحت بودم) یعنی عجیب است که ابوبکر در زمان حیات خویش میگفت: خلافت را از من بگیرید، بیعت خود را پس بگیرد، من بهترین شما نیستم.»
ولی بعد از خودش آنرا به دیگری عقد کرد و تحویلش داد. بنابراین، این شعر مال
اعشی میمون بن بصیر بن قیس است
که وی از ندیمان و هم پیالههای حیّان برادر جابر بود که با وی عیش و نوش میکرد، که او چنین میگوید:
«چقدر متفاوت است دو روز من • • • روزی که در هوای آتشین روی این ناقه در بیابانها سرگردان هستم و روزی که در نزد حیان مشغول عیش و نوش میشوم.»
شارحان نهج البلاغه در وجه استشهاد با این شعر مباحثی مطرح کردهاند، که میتوان به این موارد اشاره نمود:
ابن میثم از مرحوم
علم الهدی نقل کرده است که منظور از «یوم حیّان» حال ابوبکر و عمر است که هر دو به مراد خود رسیدند و مراد از «یومی علی کورها» خود آن حضرت (علیهالسلام) است که در زمان هر دو، در فشار بود. آنگاه ابن میثم در ادامه آورده است: شاید مراد از «یوم حیّان» حال آن حضرت (علیهالسلام) در زمان
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از «یومی...» حال وی در زمان شیخین باشد که در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیوسته در اوج کمال بود و در دوره شیخین در زحمت و فشار!
به احتمال قوی منظور امام (علیهالسلام) نحوه فشارها و کثرت آنها در زمان عمر، است. چنانکه از وصف حالات عمر (در ایاّم خلافت) معلوم میشود.
وی معتقد است وجه مشابهت با کمی دقّت معلوم میشود؛
که به دیدگاه نگارنده نزدیکتر است.
مراد از این شعر آن است که در دوران هر دو: خلافت از دستم رفت؛ ولی آن دو روز متفاوت است زیرا در زمان ابوبکر بنیان و ارکان خلافت سست بود، ولی در عصر عمر روی قاعده در آمد و دارای ثبات و نظم گردید.
با این تفسیر: منظور امام تعریف و تحسین عمر میشود با وجود آنکه، آن حضرت (علیهالسلام) بعد از این کلام، وضع عمر را بسیار بد و خطرناک ترسیم کرده و میفرماید: «
فصیّرها فی حوزة خشناء یغلظ کلمها و یخشن مسّها...»
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جابر»، ص۱۹۷-۱۹۸.