جار (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جار (به فتح جیم) از
واژگان قرآن کریم به معنای همسایه است.
مشتقات
جار که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْجارِ (به کسر راء) به معنای همسايه؛
لا یُجاوِرُونَکَ (به ضم یاء، کسر واو و ضم راء) به معنای همسایه تو نباشند؛
مُتَجاوِراتٌ (به ضم میم، فتح تاء و کسر واو) به معنای نزدیک هم؛
فَاَجِرْهُ (به فتح فاء، کسر جیم و سکون راء) به معنای امان بده؛
لا یُجارُ (به ضم یاء) به معنای امان داده نمیشود؛
جَآئِرٌ (به فتح جیم و کسر همزه) به معنای بازگشتكننده از حق است.
جار به معنی همسایه است.
به مواردی از
جار که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی) (و
یتیمان و
مستمندان و همسايه نزديک.)
به اعتبار معنی آن، کسی که نزدیک است جار خوانده شده مثل:
(ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها اِلَّا قَلِیلًا) «در آنجا جز اندکی همسایه تو نباشند.»
(قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ) «قطعههای نزدیک هم.»
(وَ اِنْ اَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَاَجِرْهُ.) «اگر کسی از
مشرکان از تو
امان خواست به او امان بده.»
اجاره و استجاره از جار است که در معنای امان و زینهار به کار رفته گوئی همسایه در امان همسایه است.
راغب گوید: چون حق همسایه عقلا و شرعا بزرگ است لذا به هر کسی که حق او بزرگ است و یا حق دیگری را بزرگ میداند جار گفتهاند.
مثل
(لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ... وَ اِنِّی جارٌ لَکُمْ) (امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمىگردد و من، در كنار شما و پناهدهنده شما هستم.)
(وَ هُوَ یُجِیرُ وَلا یُجارُ عَلَیْهِ) «او امان میدهد و امان داده نمیشود.»
یعنی من امان شمایم و حقّتان را بزرگ میدانم و آیه از این حساب است.
(وَ عَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْهَا جَآئِرٌ وَ لَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ) (و بر خداست كه راه راست را به بندگان نشان دهد؛ امّا بعضى از راهها بیراهه است. و اگر
خدا مىخواست، همه شما را به اجبار هدايت مىكرد.)
جائر را منحرف از حق معنی کردهاند.
در
اقرب الموارد هست
«جَارَ یجور: مَالَ عَنِ الْقَصْدِ» جور به معنی ظلم و انحراف از این مادّه است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جار»، ج۲، ص۸۸-۸۹.