• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جار (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جار (به فتح جیم)، از واژگان قرآن کریم به معنای همسایه است.



جار به معنی همسایه است.


(وَ الْیَتامی‌ وَ الْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی‌)یتیمان و مستمندان، و همسايه نزديك.) به اعتبار معنی آن، کسی که نزدیک است جار خوانده شده مثل‌: (ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ‌ فِیها اِلَّا قَلِیلًا) «در آنجا جز‌ اندکی همسایه تو نباشند.» (قِطَعٌ‌ مُتَجاوِراتٌ‌) «قطعه‌های نزدیک هم.»
(وَ اِنْ اَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ‌ اسْتَجارَکَ‌ فَاَجِرْهُ‌...) «اگر کسی از مشرکان از تو امان خواست به او امان بده.» اجاره و استجاره از جار است که در معنای امان و زینهار به کار رفته گوئی همسایه در امان همسایه است. راغب گوید: چون حق همسایه عقلا و شرعا بزرگ است لذا به هر کسی که حق او بزرگ است و یا حق دیگری را بزرگ می‌داند جار گفته‌اند، مثل‌ (لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ‌... وَ اِنِّی‌ جارٌ لَکُمْ‌) (امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمى‌گردد؛ و من، در كنار شما و پناه‌دهنده شما هستم) یعنی «من امان شمایم و حقّتان را بزرگ می‌دانم و از این حساب است آیه‌: (... وَ هُوَ یُجِیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ‌) «او امان می‌دهد و امان داده نمی‌شود.»
(وَ عَلَی اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ اَجْمَعِینَ‌) (و بر خداست كه راه راست را به بندگان نشان دهد؛ امّا بعضى از راه‌ها بی‌راهه است. و اگر خدا مى‌خواست، همه شما را به اجبار هدايت مى‌كرد...) جائر را منحرف از حق معنی کرده‌اند. در اقرب الموارد هست «جَارَ یجور: مَالَ عَنِ الْقَصْدِ» جور به معنی ظلم و انحراف از این مادّه است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۸۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۱۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۵۰.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۳۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۵۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۶۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۷۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۴۱.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰.    
۱۱. رعد/سوره۱۳، آیه۴.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۶.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۵۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۲۰۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۳.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۱.    
۱۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۱۱.    
۱۸. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۳.    
۲۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۸۸.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۹.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۱۲.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۱۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۴۲.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۳۳.    
۲۷. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۵۰.    
۲۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۸۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جار"، ج۲، ص۸۸-۸۹.    






جعبه ابزار