ثَمَر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثَمَر (به فتح ثاء و میم) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای
میوه است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص نتیجه کوتاهی و
ثمره دوراندیشی، جریان
سقیفه و ... از این استفاده نموده است.
ثَمَر به معنای میوه آمده و جمع آن «
ثمار» است.
واژه «
ثمره» برای
وحدت، و
جمع آن
ثمرات میباشد، که در
ثمره طبیعی و معنوی به کار میرود.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره نتیجه کوتاهی و
ثمره دوراندیشی فرموده است:
«ثَمَرَةُ التَّفْريطِ النَّدامَةُ، وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلامَةُ.» «میوه تقصیر ندامت و میوه احتیاط سلامت است.»
همچنین هنگامی که جریان سقیفه را به حضرت (علیهالسلام) نقل کردند، فرمود:
انصار چه گفتند؟ خبر رسان گفت: انصار گفتند:
«منا امیر و منکم امیر. قال (عليه السلام): فَهَلاّ احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ: بِأَنَّ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهمْ، وَ يُتَجاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ؟
قالوا: و ما في هذا من الحجّة عليهم؟
فقال (عليه السلام): لَوْ كانَتِ الامارة فيهمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِمْ.
ثم قال: فَما ذا قالَتْ قُرَيْشٌ؟
قالوا: احتجت بأَنها شجرة الرسول (صلى الله عليه وآله).
فقال (عليه السلام): احْتَجّوا بِالشَّجَرَةِ، وَ أَضاعوا الَّثمَرَةَ.» امام (علیهالسلام) در پاسخ فرمودند: چرا به آنها نگفتید که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وصیت فرمود: به نیکوکاران انصار نیکی شود و از خطا کارشان اغماض گردد؟ گفتند: این چه ضرری بر انصار دارد فرمود: اگر
امامت در آنها بود حضرت این چنین برای آنها وصیت نمیکرد! سپس فرمود:
قریش چه گفتند؟ آن شخص گفت: قریش دلیل آوردند که ما از خانواده رسول خداییم «نحن شجرة الرسول».
یعنی با
شجره استدلال کردند ولی میوه همان شجره را که ما هستیم ضایع نمودند.
همچنین در بیانی دیگر فرمود است:
«إِنَّ اللهَ يَبْتَلي عِبادَهُ عِنْدَ الاَْعْمالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الَّثمَراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ، وَ إِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتوبَ تائِبٌ.» يعنى «خدا در وقت اعمال بد، بندگان را به نقص
ثمرات امتحان میکند تا توبه کننده
توبه کند، و خودداری کننده از
گناه، خودداری کند، و پند گیرنده
پند گیرد.»
امام (صلواتاللهعلیه) در
دعای استسقاء فرموده است:
«اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ مُحْيِيَةً مُرْوِيَةً، تامَّةً عامَّةً، طَيِّبَةً مُبارَكَةً، هَنيئَةً مَريعَةً، زاكِياً نَبْتُها، ثامِراً فَرْعُها، ناضِراً وَرَقُها، تُنْعِشُ بِها الضَّعيفَ مِنْ عِبادِكَ، وَ تُحْيي بِها الْمَيِّتَ مِنْ بِلادِكَ!.» «خداوندا! آبى ده كه تپّهها و كوههاى بلند ما را پرگياه سازد و در دامنه ها و دشتها جارى گردد، سرزمين ما را
برکت بخشد، ميوه ها با آن به ما روى آورند، حيوانات ما با آن
زندگی كنند و سرزمينهاى دورتر از ما نيز با آن بهرهمند گردند و روستاهاى ما از آن مدد گيرد. (همه اينها را) از بركات واسع و عطاهاى فراوان خويش، بر سرزمينهاى
فقیر و حيوانات وحشى عنايت فرما.»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
انسانها فرموده:
«لاَِنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكورَ وَ يَكْرَهُ الاِْناثَ، وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْميرَ الْمالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلامَ الحالِ.» «بعضى دوست مىدارد پسران و
مکروه مىدارد دختران را و بعضى دوست مىدارد زياد كردن
مال را و
مکروه مىدارد
نقص و بدى
حال را.»
این واژه ۲۱ بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ثمر»، ص۱۹۰-۱۸۹.