ثناءالله آمرتسری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثناءالله امرتسری، از فضلای نامدار
شبه قاره هند در
قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی بود.
او در ۱۲۸۷ ق متولد شد و در
امرتسر از بلاد پنجاب نشو و نما یافت. اصل او از
کشمیر بود و پدرانش در روزگاران قدیم به
اسلام گرویده بودند.
وی مدتی نزد مولانا احمدالله امرتسری به تحصیل
علم پرداخت، سپس حدیث را از شیخ عبدالمنان وزیرآبادی فراگرفت، آنگاه به دیوبند رفت و در محضر درس استادان مدرسه عالی آن شهر علوم
منطق و
حکمت و
فقه و
اصول را آموخت. سپس به کانپور رفت و کتابهای بزرگ درسی را نزد
مولانا احمد حسن کانپوری آموخت و در ۱۳۱۱ ق از تحصیل فراغت یافت. آنگاه به امرتسر بازگشت و به کار تدریس و ارشاد و مناظره پرداخت.
وی در ۱۳۲۱ ق یک چاپخانه و یک هفته نامه به نام اهل الحدیث تاسیس کرد که مدت چهل و چهار سال انتشار یافت. او کتابهای بسیاری بر رد
میرزا غلام احمد قادیانی و
طایفه آریا نوشت. این طایفه، از فرقههای
هندو بود که پیروان آن، پرستش
بتها را رها کرده و قائل به
توحید بودند، اما معتقد به نفی صفات خداوند بودند و عالم را قدیم میدانستند و
رسالت و
پیامبر را انکار میکردند و به
تناسخ اعتقاد داشتند و بزرگترین دشمنان
اسلام در سرزمین
هند به شمار میرفتند.
از جمله کتابهای مولانا ثناءالله امرتسری است:
تفسیر القرآن بکلام الرحمن به
زبان عربی در یک مجلد که در آن [[تفسیر قرآن به قرآن|
قرآن را با قرآن تفسیر]] کرده و برخی از علما در این شویه از او تبعیت کردهاند و دیگر
التفسیر الثنائی به زبان
اردو در چند مجلد و دیگر
تقابل ثلاثه در مقایسه میان
احکام اسلام ،
انجیل و ودا.
مولانا امرتسری بسیار تیزهوش و سریع الجواب و در
مناظره بسیار چیره دست بود و در رد
فرقههای ضاله و محکوم کردن مبلغان آنها مهارت داشت. زبانش رسا و قلمش توانا بود. بسیار مینوشت و برای مناظره با مخالفان به سفرهای بسیار میرفت، و همه جا با
قدرت تمام به دفاع از عقاید اسلامی مشغول بود. او به
تقلید اعتقاد نداشت و برحسب احادیث عمل میکرد و در مسئله
اسماء و صفات الهی بر مذهب
شیخ ولی الله دهلوی بود.
وی در مسائل سیاسی وارد میشد و در کنگره سراسری میهنی شرکت داشت و در تاسیس و تقویت «جمعیت العلماء» نقشی اساسی ایفا کرد و از انجمن «
ندوه العلماء » که در تمام عمر خود عضو آن بود، حمایت و پشتیبانی مینمود.
در ۱۳۲۶ ق
میرزا غلام احمد قادیانی در یک مبارزه جویی
دعا کرد که خداوند هر کدام از آن دو را که دروغگو و پیرو باطل باشند به مرضی چون
طاعون یا
هیضه مبتلا کند و او را زودتر بمیراند، و پس از مدتی کوتاه
میرزا غلام احمد به همین بیماری دچار شد و درگذشت، در حالی که شیخ ثناءالله تا چهل سال بعد از آن زنده ماند.
او پس از جدایی
پاکستان به
هند به «
گجرانواله »
مهاجرت کرد و در ۴
جمادی الاول ۱۳۶۷ ق در هشتاد سالگی در «
سرگودها » درگذشت.
دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، برگرفته از مقاله «اَمْرِتْسَری، ثناءالله».