ثلاث رسائل (طباطبائی قمی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ثلاث رسائل»، همان گونه که از نامش پیداست، مشتمل بر سه رساله از آیة الله
سید تقی طباطبایی قمی است. در حدود سال ۱۴۰۳ ق تالیف گردیده است. این رسائل، به زبان عربی بوده و راجع به مبحث
عدالت ،
توبه و
قاعده لا ضرر میباشد.
ابتدا مبحث عدالت، در دو بخش بیان حقیقت و
ماهیت عدالت و چگونگی کشف از آن بررسی شده است. رساله ی دوم که چندان صبغه ی فقهی و اصولی ندارد، در مورد توبه و چگونگی آن میباشد که در یازده جهت مورد بررسی واقع شده است. آخرین رساله درباره ی قاعده ی لا ضرر است که در چهار جهت بررسی شده و نهایتا تنبیهات مربوط بدان عنوان گردیده که در ضمن هفت تنبیه میباشد.
عدالت، جایگاه خاص و قابل توجهی در
فقه مسلمانان دارد، به همین دلیل شناخت و چگونگی تشخیص آن، از اهم مباحث فقه میباشد.
مؤلف در رساله ی حاضر از سه جنبه بدین موضوع پرداخته است: اول، عدالت از دیدگاه لغویها؛ سپس بررسی این مطلب از دیدگاه فقهای شیعه و نهایتا نظر مؤلف.
ایشان، از
مفردات راغب نقل میکند که عدالت و معادله به معنی مساوات بوده و به اعتبار مضایقه استعمال میگردد. عدل و عدل متقارب بوده، لکن اولی در موارد قابل ادراک با
بصیرت ؛ مانند احکام استعمال میشود و عدیل و عدل در موارد قابل ادراک با حالت مانند موازنه معدودات و مکیلات.
در
مجمع البحرین عدالت به معنی تسویه بین دو شی ء تلقی گردیده است و...
عدالت، از دیدگاه غیر فقها و غیر لغویها نیز بازگو شده تا جوانب مسئله بیش از پیش روشن تر شود. مؤلف، از عرفا نقل میکند که عدالت را به تعدیل قوای نفسانی و تقویم افعال آن به گونهای که یکی بر دیگری غلبه پیدا نکند، گرفتهاند.
ایشان، نهایتا خود نتیجهای میگیرند که حاصلش این است که عدالت، محافظت از امیال و جلوگیری از
افراط و تفریط میباشد.
جهت دوم؛ یعنی بررسی عدالت در کلمات
اصحاب، در قالب بررسی چهار تعریف ارائه شده، از فقهای نام دار تشیع میباشد؛ اولی از
شیخ طوسی رحمةاللهعلیه در خلاف است که فرموده: عدالت عبارت است از
اسلام با عدم ظهور فسق. مؤلف، این را از جملهای که در باب
آداب القضاء خلاف شیخ طوسی رحمةاللهعلیه مطرح شده، استفاده نموده است. شبیه همین از کلام
شیخ مفید رحمةاللهعلیه برمی آید که گفته:
عادل کسی است که معروف به دین و ورع از
محرمات الهی میباشد. از آن جایی که در تعریفهای مذکور دشمنان
اهل بیت علیه
السّلام و غیر
شیعیان استثنا نشدهاند، مورد مناقشه مؤلف واقع گردیدهاند.
معناهای دیگری که برای عدالت ذکر شده، عبارتند از: حسن ظاهر، ملکه نفسانی و ترک معاصی که این ترک، از ملکه نفسانی سرچشمه میگیرد.
جهت سوم: به نظر مؤلف عدالت عبارت است از: اجتناب از همه
معاصی یا اجتناب از کبایر و عدم اصرار بر صغایر و خلاف مروت بدون اشتراط عدالت. در ادامه مؤلف به بررسی ادله ی قائلین به اعتبار ملکه در عدالت و نیز به مسائلی از قبیل شرط بودن عدم ارتکاب
گناهان صغیره در عدالت، شرطیت عدم اصرار بر صغایر در عدالت و... پرداخته است.
مقام دوم بحث، مربوط به کاشف از عدالت است که پنج مؤلفه دارد: اول، قطع وجدانی از هر طریق که حاصل شود؛ دوم،
شهادت دو نفر عادل ؛ سوم،
شهادت یک نفر عادل ؛ چهارم، وثوق و اطمینان و پنجم، حسن ظاهر. اما این که چه دلایلی بر این امور خمسه وجود دارد، در ذیل هر یک بیان شده است؛ برای مثال در مورد حسن ظاهر یکی از ادله،
تسالم اصحاب بیان شده که مؤلف
تسالم را به منزله ی دلیلی شرعی نمیداند و میفرماید: نهایت
تسالم اجماع است که خود مشکلات خاص خودش را دارد.
دومین رساله ی کتاب در مورد
توبه میباشد. اولین جهت رساله در وجوب و عدم وجوب توبه است. مؤلف از قول
اصحاب نقل میکند که گفتهاند توبه واجب میباشد. ادله وجوب توبه عبارتند از: آیه ۸
سوره ی تحریم که میفرماید: یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ربکم ان یکفر عنکم سیئاتکم، آیه ی ۳۱
سوره ی نور که میفرماید: و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون، روایتهای متعدد از جمله روایت معاویة بن وهب که میگوید: «سمعت ابا عبدالله علیه
السّلام یقول: اذا تاب العبد توبة نصوحا اجله الله فستر علیه فی الدنیا و الآخرة قلت و کیف یستر علیه؟ قال: ینسی ملکیه ما کتبا علیه من الذنوب... فیلقی الله حین یلقاه و لیس شی ء یشهد علیه بشی ء من الذنوب»، اجماعی که از علامه در تجرید، مجلسی رحمةاللهعلیه در شرح اصول کافی و... نقل شده است،
دلیل عقلی که به سه صورت تقریر شده است: ۱- وجود ضرر محتمل در عدم توبه. ۲- پشیمانی از انجام فعل قبیح و ترک کار حرام از مواردی است که عقل آن را تحسین میکند. ۳- عقل به وجوب کسب سعادت حکم میکند و رسیدن به سعادت بدون
توبه از گناهان ، ممکن نمیباشد.
حقیقت توبه با چه چیزی محقق میشود، اعتبار و عدم اعتبار
استغفار زبانی در توبه، ارزش تلفظ صغیه استغفار بدون پشیمانی قلبی، نیاز و عدم نیاز به تصمیم به عدم تکرار گناه مورد استغفار، فوریت و عدم فوریت توبه بنا بر وجوبش، اختصاص داشتن وجوب توبه به کبایر یا اعمیتش از کبیره و صغیره و... دیگر مسائلی هستند که در این رساله مورد بررسی واقع گردیدهاند.
سومین رساله ی کتاب در مورد
قاعده ی لا ضرر و لا ضرار میباشد. مؤلف، ابتدا معنی ضرر و ضرار را توضیح داده و فرموده: ضرر، مقابل نفع است و در معنی ضرار اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی گفتهاند به معنی ضرر میباشد. جهت دوم بحث، این است که آیا اضرار به غیر به لحاظ تکلیفی حرام است یا خیر؟ ایشان، مبحث مذکور را از مباحثی میدانند که در کلمات
اصحاب اشارهای بدان نشده و ایشان به عنوان مبتکر مسئله، آن را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند. ایشان به آیات و روایاتی در کنار استدلال به عقل و اجماع در این باره اشاره فرمودهاند.
جهت بعدی بحث، بررسی احادیثی است که الفاظ ضرر و ضرار در آنها به چشم میخورد. این روایات به لحاظ متنی و سندی بررسی شدهاند.
در جهت چهارم، کار مؤلف بررسی اقوال مشهور درباره ی احادیث قاعده ی لا ضرر است؛ قول شیخ انصاری، قول
آخوند خراسانی ، قول شیخ الشریعه ی اصفهانی و قول برخی از معاصرین از آن جمله میباشد. بعد از توضیحات فوق در مورد قاعده ی لا ضرر، بررسی هفت تنبیه از تنبیهات قاعده، آغاز شده است که اولین آنها نوعی یا شخصی بودن ضرر مرتفع در شریعت میباشد. نسبت بین این قاعده و ادله ی دال بر تشریع ضرری که
عموم و خصوص من وجه میباشد، یکی دیگر از تنبیهات هفت گانه قاعده ی لا ضرر است.
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم
اسلامی.