ثاقب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثاقِب، یا ثاقب دده، ثاقب مصطفی، ثاقب مصطفی دده (۱۰۶۲ یا ۱۰۶۳-۱۱۴۸ق/۱۶۵۲ یا ۱۶۵۳-۱۷۳۵م)، شاعر ترک و از مؤثرترین مشایخ
طریقۀ مولویه بود.
ثاقب در ازمیر در خانوادهای متمول به دنیا آمد.
پدر وی، حاج
اسماعیل افندی تاجری ثروتمند بود و نسب آنها به شیخی از مریدان
محییالدین ابن عربی (د ۶۳۸ ق) در ازمیر میرسید.
دربارۀ تاریخ تولد او اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما براساس گزارشهای فرزند او،
خالص احمد افندی ، میتوان تاریخ تولد او را در حدود سالهای ۱۰۶۲ یا ۱۰۶۳ق دانست.
ثاقب پس از کسب علوم ابتدایی در ازمیر، رهسپار استانبول شد و در آنجا در مدرسۀ فاتح به تحصیل پرداخت.
در طول این دوران، او در خانۀ
فاضل مصطفی پاشا کوپریلیزاده (د ۱۱۰۲ق/ ۱۶۹۱م)، از دولتمردان عثمانی که بعدها صدراعظم شد، زندگی میکرد و از حمایتهای او بهره میبرد.
وی بهزودی به
زبان عربی تسلط یافت و با
علوم عقلی و
نقلی آشنا شد و در ۱۰۸۹ق/۱۶۷۸م تحت تأثیر درویشی به نام
حاج محمد مولوی یا محمد دده، ملقب به مخلصی و گوموش ایاق (د ۱۱۱۵ یا ۱۱۳۳ق) که شیخ تکیۀ مولولیه بود، به طریقۀ مولویه روی آورد و به طی مراتب
سلوک پرداخت؛ سپس به بورسه رفت و احتمالاً برای آشنایی با اشعار مولوی نزد
عجم احمد افندی (د ۱۱۲۰ق)
زبان فارسی را فرا گرفت.
ثاقب پس از آن به قونیه رفت و مدتی در آنجا ماند و در طول مدت اقامتش در
مساجد آنجا وعظ گفت و
فصوص الحکم ابن عربی را نیز ظاهراً برای اولینبار در همین شهر خواند.
وی سپس سفری به
مصر کرد و از مصاحبت شاعران و مشاهیر آنجا بهره برد و پس از چندی به استانبول بازگشت و مدتی در مولویخانۀ گالاتای آن شهر خدمت کرد.
در این هنگام او در مجالس (مقابلههای) مولویخانه بشیکتاش نیز شرکت میجست و در آنجا با سلطان محمد چهارم (۱۶۴۸-۱۶۷۱م) که بارها در این مجالس شرکت کرده بود، دیدار و گفتوگو کرد.
ثاقب سپس چندی در
ادرنه ساکن شد و پس از آن دوباره به قونیه رفت و در آنجا به خدمت و مثنویخوانی در تربت مولانا پرداخت.
در ۱۱۰۱ق/۱۶۹۰م بوستان چلبی دوم (د ۱۱۱۷ق) او را به سرپرستی
خانقاه ارغونیۀ کوتاهیه منصوب نمود.
در آن هنگام
خانقاه ارغونیۀ کوتاهیه پس از خانقاههای قونیه و
قره حصار ، سومین مرکز مهم طریقۀ مولویه به شمار میآمد.
ثاقب ۴۶ سال باقی عمر خود را در مقام شیخ مولویخانۀ کوتاهیه به پوستنشینی گذراند و در ۱۱۴۸ق درگذشت و در همان تکیه به
خاک سپرده شد.
از جمله مریدان او
علی نطقی دده (د ۱۲۰۸ق/۱۷۹۴م) بود که بعدها هدایت شیخ غالب (۱۱۷۰-۱۲۱۴ق) را برعهده گرفت.
پس از درگذشت ثاقب، پسرش خالص احمد
افندی، ملقب به دده (۱۱۱۳-۱۱۹۱ق/۱۷۰۱-۱۷۷۷م) در مقام شیخ مولویخانۀ کوتاهیه جانشین پدر شد.
احمد افندی که خود نیز همچون پدرش شاعر بود، در اثری با عنوان طفیل مناقب الکبار مولوی فی منقبت حضرت شیخ ثاقب المعنوی (نسخۀ خطی، محفوظ در کتابخانۀ سلیمانیه) شرح زندگی پدر و پیر خود را به تفصیل آورده است.
نوادگان او به «خاندان ثاقبیه» معروف و همگی به طریقۀ مولویه وابسته بودند.
از ثاقب دو اثر به جای مانده است:
اثری است جامع در مناقب عرفای مولویه که در ۳ جلد در ۱۲۸۳ق/۱۸۶۶م در قاهره به چاپ رسیده است.
سفینه با وجود اشتباهات فراوان تاریخی و به رغم زبان ثقیل آن، پس از رسالۀ احوال مولانا
جلالالدین مولوی اثر فریدون سپهسالار و کتاب مناقب العارفین افلاکی، مهمترین منبع دربارۀ طریقۀ مولویه و شرح زندگانی بزرگان این طریقه محسوب میشود.
ثاقب در سفینه نه تنها به نقل روایات نامحتمل بسیاری که شفاهاً به او رسیده بود، میپردازد، بلکه خود بارها تاریخ را تحریف میکند؛ ولی چون تنها منبع موجود در این زمینه است، نمیتوان آن را نادیده گرفت.
جلد اول سفینه که از تاریخ پایان مناقب العارفین تا عصر ثاقب را دربر میگیرد، دربارۀ چلبیهای به جا مانده از نسل مولوی است.
جلد دوم دربارۀ مشایخ مولویه در تکیهها، و جلد سوم دربارۀ دراویش معروف مولویه است.
ثاقب به پیروی از طبقات الصوفیۀ سلمی و نفحات الانس جامی در قسمتهای پایانی جلد اول و دوم کتاب سرگذشت
زنان مولوی را نیز گنجانده است؛ از جمله، به تفصیل دربارۀ فضایل و کرامات
حاجه فاطمه خانم ، از بانوان مولویۀ معاصر خود که ظاهراً تأثیر بسزایی در زندگی ثاقب داشته است، مینویسد.
او که ثاقب را فرزند خود میدانست، در انتصاب وی به سمت شیخ مولویخانۀ کوتاهیه بسیار مؤثر بوده است.
وی دختر برادرش را نیز بههمسری ثاقب درآورد.
این دیوان عارفانۀ ترکی که در مجموع ۶۸۹‘۵ بیت دارد، آکنده از مدایح مولانا ست و به سبک اشعار مولوی سروده شده است.
به جز اشعار ترکی، در این دیوانْ ثاقب ۴ رباعی و ۵ قطعه را به فارسی، و ۴ قطعه را به عربی سروده است.
اشعار ثاقب که بیشتر مضامین حکیمانه و پند و اندرز دارد، گاه بسیار طولانی است، چنانکه بلندترین قصیدۀ او ۱۶۴ بیت، و طولانیترین غزلش ۵۱ بیت دارد.
در
اشعار او گرایش شیعی را میتوان یافت، زیرا از یک سو
خلفای راشدین را میستاید و از سوی دیگر برای ۱۲ امام مدیحهها میسراید.
از دیوان اشعار او نسخههای خطی چندی برجای مانده است که کهنترین آنها متعلق به کتابخانۀ اختصاصی موزۀ مولانا ست که دو سال پس از مرگ ثاقب از نسخۀ مؤلف استنساخ شده است.
مهمترین پژوهش دربارۀ ثاقب، پایاننامۀ دکترای چاپ نشدۀ احمد آری است (قونیه، ۱۹۹۵م) که در آن به زندگی، آثار و شخصیت ادبی او پرداخته، و دیوان او را نیز تصحیح کرده است.
(۱) بروسهلی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، ۱۳۳۳ق.
(۲) بغدادی، هدیه.
(۳) ثاقب مصطفی دده، سفینۀ نفیسۀ مولویان، قاهره، ۱۲۸۳ق.
(۴) ثریا، محمد، سجل عثمانی (تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، قاهره، ۱۳۱۱ق.
(۵) سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، ۱۳۰۸ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ثاقب»، ج۱۷، ص۶۲۷۰.