تِجارَةٍ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تِجارَةٍ:
(هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ) تِجارَةٍ: به معنى «داد و ستد كردن» است و آن وقتى است كه كسى متاعى را به مشترى مىدهد و در مقابلش ثمن يا پولى به قصد سود دريافت مىدارد، اين عمل را مجازا
«تجارة» مىگويند.
آيۀ مورد بحث دربارۀ تجارتى پرسود و بىنظير سخن مىگويد، به طورى كه انگيزۀ حركت الهى را در جان انسانها به وجود مىآورد، انگيزهاى كه شرط پيروزى
اسلام بر تمام اديان است. اصولا تعبير به
«تجارت» آن هم تجارتى پرسود براى تحريک مهمترين انگيزههاى
انسان است، انگيزۀ جلب منفعت و دفع ضرر، زيرا اين تجارت الهى تنها سودآور نيست، بلكه «
عذاب الیم» را نيز دفع مىكند.
به موردی از کاربرد تِجارَةٍ در
قرآن، اشاره میشود:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ) (اى كسانى كه
ایمان آوردهايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناک رهايى مىبخشد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه تجارة - به طورى كه
راغب گفته- به معناى تصرف در سرمايه به منظور به دست آوردن سود است، و در كلام عرب به غير از اين كلمه هيچ كلمهاى نيست كه بعد از حرف تا حرف جيم آمده باشد.
در اين آيه شريفه ايمان و جهاد تجارت به حساب آمده كه سرمايهاش جان آدمى، و ربح آن نجات از عذاب دردناك است، و آيه شريفه در معناى اين آيه است:
(إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ .... فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ... ) خداى عزوجل با نكره آوردن كلمه تجارة آن را بزرگ داشته. فرمود: شما را به تجارتى راه بنمايم يعنى به تجارتى مهم و عظيم و جليل القدر. و در بيان ربح آن هم كه همان نجات از عذاب است، بيان نكرد چه عذابى است، و فرمود عذابى تا بفهماند آن قدر بزرگ است كه در بيان نمىگنجد.
يكى از اهداف مهم
سوره صف كه آيات مورد بحث نيز در همين سوره است، دعوت به
ایمان و
جهاد است، اگرچه «ايمان» و «جهاد» از واجبات قطعيّهاند، ولى در اين جا آن را نه به صورت امر، بلكه به صورت پيشنهاد تجارت، مطرح مىكند، تجارتى پرسود كه انسان را از عذاب اليم رهايى مىبخشد و آن اين است كه:
(تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ) «به خدا و رسول او ايمان بياوريد و در راه خداوند با اموال و جانهايتان جهاد كنيد...»
نظير همين معنى در
سوره توبه نيز آمده است:
(إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَ الإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ) «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريدارى مىكند و در برابر آن
بهشت به آنها مىدهد (به اين گونه كه) در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند...»
در اين آيۀ، مقام والاى مجاهدان با ايمان، با ذكر مثال جالبى، بيان شده است. در اين مثال
خداوند خود را خريدار و مؤمنان را فروشنده معرفى كرده و مىگويد: «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريدارى مىكند و در برابر اين متاع، بهشت به آنها مىدهد» و از آنجا كه در هر معامله در حقيقت «پنج ركن اساسى» وجود دارد كه عبارتند از:
• خريدار، فروشنده متاع، قيمت و سند معامله، خداوند در اين آيه به تمام اين اركان اشاره كرده است.
• خودش را «خريدار» و مؤمنان را «فروشنده» و جانها و اموال را «متاع» و بهشت را «ثمن» (بها) براى اين معامله قرار داده است.
منتها طرز پرداخت اين متاع را با تعبير لطيفى چنين بيان مىكند: «آنها در راه خدا پيكار مىكنند و دشمنان حق را مىكشند و يا در اين راه كشته مىشوند و شربت شهادت را مىنوشند» در حقيقت دست خدا در ميدان جهاد براى تحويل گرفتن اين متاع اعم از جان و يا اموالى كه در جهاد منصرف مىشود آماده است! با اين ترتيب مىتوان گفت كه انسان سرمايههايى را كه از خدا گرفته به گرانترين قيمت به خود او مىفروشد و در برابر متاع ناچيزى بزرگترين نعمت را از او دريافت مىدارد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تجارة»، ص۲۷۵.