• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تِجارَةً حاضِرَةً‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌: (أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا)
تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌: يک نوع «معاملۀ نقدى» است كه در اين نوع معامله گرچه تنظيم سند و نيز نوشتن لازم نيست، ولى بايد شاهد گرفت.
بلكه از كلمۀ «فلا جناح» يعنى مانعى ندارد استفاده مى‌شود كه باز در همين صورت كه معامله به طور نقد، انجام مى‌گيرد، اگر سندى براى اين دادوستد تنظيم كنند، بهتر است، زيرا از هرگونه اشتباه و اعتراض احتمالى كه بعدا ممكن است پيش آيد جلوگيرى مى‌كند.



به موردی از کاربرد تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌ (آیه ۲۸۲ سوره بقره)

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَ لاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَ لاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَ أَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَ أَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَ لاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُواْ اللّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ) (اى كسانى كه ایمان آورده‌ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‌دارى به خاطر وام يا داد و ستد به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد. و بايد نويسنده‌اى از روى عدالت، سند را در ميان شما بنويسد. و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد. و آن كس كه حقّ بر عهده اوست، بايد املا كند؛ و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد؛ و چيزى را از آن فروگذار ننمايد. و اگر كسى كه حقّ بر عهده اوست، سفيه يا ضعيف و ديوانه است، يا به خاطر لال بودن، توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او به جاى او، با رعايت عدالت، املا كند. و دو نفر از مردان عادل خود را بر اين حقّ شاهد بگيريد؛ و اگر دو مرد نبودند، يک مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! تا اگر يكى از آن دو انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و هنگامى كه شهود را براى اداى شهادت) دعوت مى‌كنند، نبايد خوددارى نمايند. و از نوشتن بدهىِ مدت دار، چه كوچک باشد يا بزرگ، ملول نشويد هر چه باشد بنويسيد). اين كار، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مطمئن‌تر، و براى جلوگيرى از ترديد و نزاع بهتر مى‌باشد؛ مگر اين‌كه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‌كنيد. در اين صورت، باكى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش نقد مى‌كنيد. شاهد بگيريد. و نبايد به نويسنده و شاهد، به خاطر حقگويى، زيانى برسد. و اگر چنين كنيد، از فرمان‌ پروردگار خارج شده‌ايد. از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد. و خداوند به شما تعليم مى‌دهد؛ خداوند به همه چيز داناست.)

۱.۲ - تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ان يمل، براى اين است كه ولى سفيه و ديوانه و بى سواد را با خود آنان در املا شركت دهد، چون اين فرضيه با دو فرضيه قبلى فرق دارد، در آن دو فرض بدهكار خودش مستقلا مسئول بود، و اما در اين صورت بدهكار با سرپرستش در عمل شريک است، پس گويا فرموده است: هر قدر از عمل املا را مى‌تواند انجام بدهد، و آن‌چه را نمى‌تواند بر ولى او است كه انجام دهد.
در جمله:(أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما) كلمه حذر- مبادا در تقدير است، و معنايش اين است كه: تا مبادا يكى از آن دو فراموش كند ، و در جمله‌ (إِحْداهُمَا الْأُخْرى‌)، دوباره كلمه احديهما ذكر شده، و اين به آن جهت است كه معناى آن در دو مورد مختلف است: منظور از اولى يكى از آن دو نفر است، بدون تعيين، و منظور از دومى يكى از آن دو نفر است بعد از فراموش كردن ديگرى، و يا به عبارت ديگر آن كسى است كه فراموش نكرده، پس معناى اين كلمه در دو مورد مختلف است، و گرنه دومى را ذكر نمى‌كرد و به ضمير آن اكتفاء مى‌نمود.

۱. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ص۱۶۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۲۳۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲، ص۳۸۸.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۶۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۳۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۰۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۸۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تِجٰارَةً حٰاضِرَةً‌»، ص۲۷۷.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار