تَقَطَّعُوا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَقَطَّعُوا: (وَ تَقَطَّعُوا اَمْرَهُم)«تَقَطَّعُوا» از مادّه
«قطع» میباشد و
به معنای جدا کردن قطعههایی از یک موضوع
به هم پیوسته است،
و با توجّه
به این که از باب «تفعّل» آمده که
به معنای پذیرش میآید، مفهوم جمله این چنین میشود که آنها در برابر عوامل تفرقه و
نفاق تسلیم شدند، جدایی و بیگانگی از یکدیگر را پذیرا گشتند،
به یکپارچگی فطری و توحیدی خود پایان دادند و در نتیجه گرفتار آن همه شکست، ناکامی و بدبختی شدند.
(وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ) (و گروهى از پيروان ناآگاه آنها كار خود را
به تفرقه در ميان خود كشاندند؛ سرانجام همگى
به سوى ما باز مىگردند و جزاى كار خويش را مىبينند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه تقطع
به طوریکه در
مجمع البیان گفته
به معنای تقطیع یعنی جدا کردن است. بعضی
دیگر گفتهاند
به همان معنایی است که از لفظ متبادر میشود و آن تفرق و اختلاف است. و کلمه امرهم
منصوب به نزع خافض (نیاوردن
حرف جر) است و تقدیر آن و تقطعوا فی امرهم میباشد. بعضی
دیگر گفتهاند: کلمه تقطعوا معنای جعل و قرارداد را متضمن است و
به همین جهت بدون حرف جر مفعول گرفته. و هرچه باشد جمله مذکور استعاره
به کنایه است و مقصود از آن این است که مردم این امر واحد را که گفتیم همان
دین توحید است که
انبیا بدان دعوت کردهاند رها کرده با اینکه امری واحد بود پاره پاره نموده و میان خود تقسیمش کردند، هر طایفهای یک قسمت آن را گرفته بقیه را رها کرد یکی وثنی مذهب شد، یکی
یهود و یکی
نصاری و یکی
مجوس و دیگری
صابئی، آن هم با همه اختلافاتی که در طوایف آنها هست. و این خود نوعی سرزنش و مذمتی است از مردم
به خاطر اختلافشان در
دین و نافرمانی
خدا در
پرستش معبود یگانه.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَقَطَّعُوا»، ص۱۳۷.