تَقَرَّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَقَرَّ: مصدرش
«قرار» به معنی
«ثابت شدن و آرام گرفتن» است،
مثلا گفته میشود: قَرَّت عَیْنُهُ «چشمش آرام گرفت»
و کنایه از شادی است و آن هنگامی گفته میشود که چشم از شادی، خنک و از گریه قطع شده باشد.
به موردی از کاربرد
تَقَرَّ در
قرآن، اشاره میشود:
(تُرْجی مَن تَشاء مِنْهُنَّ وَ تُؤْوی إِلَيْكَ مَن تَشاء وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فی قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليمًا حَليمًا) ((موعد هر يك از آنان (همسرانت) را بخواهى مىتوانى به تأخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى؛ و هرگاه بعضى از آنان را كه بركنار ساختهاى بخواهى نزد خود جاى دهى گناهى بر تو نيست؛ اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان و اينكه غمگين نباشند و همگى به آنچه به آنان مىدهى راضى شوند نزديكتر است؛ و
خدا آنچه را در دلهاى شماست مىداند، و خداوند دانا و داراى
حلم است از مصالح
بندگان خود باخبر است. (و در
کیفر آنها عجله نمىكند))
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
معنای جمله: اگر همسرى را كه قبلا كنار زده بودى دوباره بخواهى نزديك سازى، مىتوانى و هيچ حرجى بر تو نيست و بلكه اين بهتر و نزديكتر است به اينكه چشمشان روشن شود، يعنى خوشحال شوند و راضى گردند به آنچه تو در اختيارشان قرار دادهاى، و خدا آنچه در دلهاى شماست مىداند، چون آنكه قسمتش را پيش انداختهاى خوشحال و آنكه عقب انداختهاى به اميد روزى مىنشيند كه قسمتش جلو بيفتد.
(إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَن يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى) (در آن هنگام كه خواهرت در نزديكى كاخ
فرعون راه مىرفت و گفت: «آيا كسى را به شما نشان دهم كه اين نوزاد را
کفالت كند (و دايه خوبى براى او باشد)؟!» پس تو را به مادرت بازگردانديم تا چشمش به تو روشن شود و غمگين نگردد. و تو كسى از فرعونيان را كُشتى؛ امّا ما تو را از اندوه تعقيب فرعونيان نجات داديم و بارها تو را آزموديم. پس از آن، ساليانى در ميان مردم «
مدین» توقف نمودى؛ سپس بنابر
تقدیر الهی براى فرمان
رسالت به اينجا آمدى.)
در
آیه ۴۰ سوره طه که سخن از دوران کودکی
موسی (علیهالسّلام) به میان آمده، میگوید:
(... فَرَجَعْناکَ اِلی اُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لا تَحْزَنَ...) «و به دنبال آن ما تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود و غمگین نگردد.»
(فَرَدَدْناهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ) (سرانجام او را به مادرش باز گردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد و بداند كه
وعده الهی حق است؛ ولى بيشتر آنان نمىدانند.)
در
آیه ۱۳ سوره قصص نیز درباره موسی (علیهالسّلام) میخوانیم:
(فَرَدَدْناهُ اِلی اُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لا تَحْزَنَ...) «ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود...»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَقَرَّ»، ج۳، ص۶۱۸-۶۱۹.