• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَفضَحون (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَفضَحون:(هَؤُلاء ضَيْفي فَلا تَفْضَحونِ)
«تَفضَحون» از مادّه فَضْح (به فتح فاء و سکون ضاد) به معنای رسوا كردن و عیب كسى را آشكار كردن می‌باشد.
«فضیحت» در اصل لغت به معنى «منكشف شدن چيزى» است و سپس به معنى «ظهور عيب» آمده است و معادل آن در فارسی «رسوا كردن» است. در اين آیه، لوط (علیه‌السلام) از قوم بى‌آزرم خود مى‌خواهد كه او را به «فضيحت» نكشند و به ميهمانان او آسيب نرسانند. او «گفت: اين‌ها ميهمانان منند، آبروى مرا نريزيد. گويا لوط در آيه فوق مى‌خواهد به قوم خود بفهماند كه اين كار شما آبروى مرا در برابر ميهمانان مى‌برد و مى‌فهمند كه اهل‌شهر من تا چه حدّ آلوده‌اند!.



به موردی از کاربرد «تَفضَحون» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - تَفضَحون (آیه ۶۸ سوره حجر)

(قالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفي فَلا تَفْضَحونِ) «لوط گفت: اين‌ها ميهمانان منند؛ آبروى مرا نريزيد.»

۱.۲ - تَفضَحون در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: از اين‌كه نسبت آمدن را به اهل شهر داده معلوم مى‌شود جمعيت زيادى بوده‌اند، به طورى كه مى‌شده گفته شود اهل شهر آمدند. بنا بر اين، معناى آيه اين مى‌شود: جمعيت انبوهى از اهل شهر به سر وقت لوط آمدند، درحالى كه از شدت حرصى كه به عمل فحشاء و مخصوصا با غريبه‌هاى تازه وارد داشتند، به يک‌ديگر مژده مى‌دادند. لوط براى دفاع از ميهمانان به استقبال جمعيت شتافت، تا از نزديک شدنشان جلوگيرى كند، وقتى در برابر آنان قرار گرفت فرمود: اينان ميهمانان من هستند مرا نزد ميهمانانم رسوا مكنيد، و با آنان عمل زشت انجام ندهيد، از خدا بترسيد و مرا خوار نسازيد، مهاجمين اهل شهر گفتند مگر ما قبلا به تو اعلام نكرده بوديم كه غريبه‌ها را در منزلت راه مده و اگر احدى از اهل عالم را راه دادى، ديگر درباره آن‌ها شفاعت مكن و به دفاع از آنان برمخيز. لوط وقتى از انصراف آن‌ها مايوس شد ناگزير دختران خود را به آنان عرضه كرد تا با آن‌ها ازدواج كنند و از ميهمانانش دست بردارند و گفت: اگر مى‌خواهيد كارى كنيد اين‌ها دختران من هستند.

۱. حجر/سوره۱۵، آیه۶۸.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۹۹.    
۳. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۰۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۱۰.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۶۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۷۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۸۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۰۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۶.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تفضحون»، ج۳، ص ۴۶۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره حجر | لغات قرآن




جعبه ابزار