تَشْتَهی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَشْتَهى:
(تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَ لَكُمْ) تَشْتَهى: در اصل از مادّه «
شهوة» به معنى «دوست داشتن و ميل و رغبت به درک
لذّت» (خواهش نفس) است.
به مواردی از کاربرد تَشْتَهی در
قرآن، اشاره میشود:
(نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ) (ما فرشتگان ياران و مددكاران شما در زندگى
دنیا و
آخرت هستيم و براى شما هرچه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هرچه طلب كنيد به شما داده مىشود. )
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ضمير در فيها ى اول و دوم هر دو به كلمه اخره برمىگردد. و كلمه تشتهي مضارع از مصدر اشتهاء است. و اصل آن نيز كلمه شهوت است كه به معناى از جا كنده شدن يكى از قواى آدمى بطرف خواستهاش مىباشد، خواستهاى كه از آن
لذت مىبرد، مانند شهوت طعام و نوشيدنى و شهوت جنسى.
(يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَكْوَابٍ وَ فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ) علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: آنچه دلها هوس مىكند چيزهايى است كه شهوت طبيعى بدان تعلق دارد، از قبيل چشيدنیها، بوئيدنیها، شنيدنىها، و لمس كردنیها، و خلاصه چيزهايى كه
انسان و حيوان در
لذت بردن از آنها مشتركند. و مراد از تلذذ چشمها جمال و زينت است، و قهرا منظور از آن، چيزهايى است كه تقريبا اختصاص به انسانها دارد، مانند مناظر بهجت آور، و رخسارههاى زيبا، و لباسهاى فاخر.
و به همين جهت تعبير را تغيير داد. از آنچه كه ارتباط به نفس دارد و مورد علاقه آن است تعبير به شهوت و اشتهاء كرد، و از آنچه ارتباط با چشم دارد تعبير به
لذت فرمود. و لذائذ نفسانى هم در نزد ما انسانها منحصر در اين دو قسم است. ممكن هم هست لذائذ روحى و عقلى را هم در لذائذ چشمها گنجاند، چون التذاذ روحى خود رؤيت و تماشاى قلب است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
در آيه مورد بحث سخن از
مؤمنانی است كه در
ایمانشان راسخ و پابرجا هستند و
خداوند براى آنها در
بهشت پاداش و موهبت قرار داده است و مىفرمايد:
«...و براى شما هرچه بخواهيد در بهشت فراهم است»
(وَ لَكُمْ فِيهٰا مٰا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ) «و هرچه طلب كنيد به شما داده مىشود»
(وَ لَكُمْ فِيهٰا مٰا تَدَّعُونَ) به آنها گفته مىشود آنچه دلتان بخواهد در آنجا هست و خواستن شما و فراهم گشتن آن يكى است، ولى مىدانيم كه تعبير به
(تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ) معمولا در
لذّات مادى به كار مىرود، در حالى كه «ما تدّعون» (آنچه بخواهيد) به معنى تقاضاهاى معنوى و مواهب و
لذات روحانى است، خلاصه در آنجا همه چيز جمع است و هر نعمت معنوى و
مادى بخواهند فراهم است.
و يا در آيه ۷۱
سوره زخرف به كلمه
«تشتهيه» بر مىخوريم، در آنجا آمده است:
«...در بهشت آنچه دل مىخواهد و چشم از آن
لذت مىبرد موجود است...» (
(...وَ فِيهٰا مٰا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ...) به گفته مرحوم طبرسى در مجمع البيان، اگر تمام خلايق جمع شوند تا توصيف انواع نعمتهاى بهشتى را كنند هرگز قادر نخواهند بود چيزى بر آنچه در اين جمله آمده بيفزايند.
جالب اين كه مسئله خواست دل از
لذت چشم جدا بيان شده است و اين جدايى پرمعنى است: آيا از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؟ ازاينجهت كه «
لذت نظر» اهميّت فوقالعادهاى دارد كه از
لذات ديگر برتر و بالاتر است، يا از اين نظر كه جملۀ
(مٰا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) لذات ذائقه و شامه و سامعه و لامسه را بيان مىكند، ولى جمله
(تَلَذُّ الْأَعْيُنُ) بيانگر
لذت چشم است؟ بعضى نيز عقيده دارند كه جمله
(مٰا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) اشاره به تمام
لذات جسمانى است، در حالى كه جمله
(تَلَذُّ الْأَعْيُنُ) بيانگر
لذات روحانى است، چه
لذتى در بهشت بالاتر از اين كه انسان با چشم قلب به جمال بىمثال
پروردگار نگاه كند كه يک لحظه آن از تمام نعمتهاى
مادى بهشت برتر است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَشْتَهی»، ج۲، ص۵۳۷.