• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَرَف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَرَف (بر وزن شرف) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای تنّعم و در نعمت بودن است.
حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص درگذشتگان و نامه‌ای به معاویه از این واژه استفاده نمودند.
این واژه شش ‌بار در «نهج‌البلاغه» آمده است.



تَرَف (بر وزن شرف) به معنای تنّعم و در نعمت بودن آمده است.
«ترفة»: به معنای نعمت است.
«مترف»: به معنای متنعم است و مراد از آن ثروتمند سرکش می‌باشد.
از ابن عرفه نقل شده: مترف کسی است که به سر خود گذاشته شده، آن‌چه بخواهد می‌کند.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - تَرَف - خطبه ۲۲۰ (گذشتگان)

امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره گذشتگان فرموده است:
«فَكَمْ أَكَلَتِ الاَْرْضُ مِنْ عَزيزِ جَسَد، وَ أَنيقِ لَوْن، كانَ في الدُّنْيا غَذيَّ تَرَف، وَ رَبيبَ شَرَف.»
«بسیار خورده است زمین بدن عزیزی و قیافه خوشایندی که در دنیا غذا خورده نعمت و تربیت شده شرافت بود.» «غذی»: مغّذی، اسم مفعول است.
«ربیب»: به معنی تربیت شده است.


۲.۲ - مُتْرَفٌ - نامه ۱۰ (خطاب به معاویه)

همچنین امام (علیه‌السلام) به معاویه چنین می‌نویسد:
«فإِنكَ مُتْرَفٌ قَدْ أَخَذَ الشَّيْطانُ مِنْكَ مَأْخَذَهُ، وَ بَلَغَ فيكَ أَمَلَهُ، وَ جَرَى مِنْكَ مَجْرَى الرّوحِ وَ الدَّمِ.»
«شیطان راه خود را در تو يافته و در وجودت به آرزوى خود رسيده و در پيكرت مانند روح و خون جارى شده است.»


این واژه شش ‌بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۶۶.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۳۰.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۵۴۲، خطبه ۲۲۰.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۲۳۵، خطبه ۲۱۶.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۴۰، خطبه ۲۲۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۳۳.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۱۰.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۶.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۸، ص۳۳۴.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۳۷.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶۴.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۹۳، نامه ۱۰.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۲، نامه ۱۰.    
۱۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۷۰، نامه ۱۰.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۷۷، نامه ۱۰.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۳۱.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۳۷.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۹، ص۱۳۸.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۲۳.    
۲۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۸۷.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۲۹، خطبه ۱۰۲.    
۲۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۶۵، خطبه ۱۹۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ترف»، ص۱۷۳.    






جعبه ابزار