تَدَلّی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَدَلّی:
(ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى) تَدَلّی از «تدلّى» گرفته شده (بر وزن تجلّى) و
راغب در
مفردات مىگويد: به معنى «نزديک شدن» است.
ثُمَّ دَنا فَتَدَلّٰى بنابراين تاكيدى است براى جمله «دنى» كه قبل از آن آمده و هر دو به يک معنى است، درحالىكه بعضى در ميان اين دو تفاوت قائل شدهاند و گفتهاند «تدلى» به معنى «وابستگى و تعلق و آويزان شدن» است همچون وابستگى ميوه به درخت، لذا به ميوههايى كه از درخت آويزان است «دوالى» مىگويند.
تفسير نمونه با ذكر دلايلى چند مىگويد منظور از اين آيات شهود باطنى خاصى نسبت به ذات پاک خدا است كه براى
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در صحنه معراج تكرار شده است.
شیخ طوسی در
امالی از
ابن عباس از پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل مىكند: «هنگامىكه به آسمان معراج كردم آنچنان به ساحت قدس پروردگارم نزديک شدم كه ميان من و او فاصله قوسين يا كمتر بود!»
شیخ صدوق در
علل الشرائع همين مضمون را از
هشام بن حکم از
امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) نقل كرده است كه پيامبر به معراج برده شد و فاصله او از ساحت قدس پروردگارش به اندازه قوسين يا كمتر بود حجابى از حجابها از برابر ديدگان او برداشته شد!»
در
تفسیر علی بن ابراهیم نيز آمده است:
ثُمَّ دَنى «سپس نزديک شد، يعنى رسول خدا به پروردگار متعال!»
اين معنى در روايات متعدد ديگرى نيز آمده است و ناديده گرفتن اينهمه روايات ممكن نيست.
به موردی از کاربرد
تَدَلّی در قرآن، اشاره میشود:
(ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى) «سپس نزديکتر و نزديکتر شد»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه تدلى كه مصدر فعل تدلى است، به معناى بسته شدن و آويزان گشتن به چيزى است، ولى به طور كنايه در شدت نزديكى استعمال مىشود.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَدَلّی»، ج۲، ص۴۹-۵۰.