• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توقیفی بودن صفات الهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توقیفی بودن صفات الهی یکی از مباحث علم کلام است و در اصطلاح یعنی، کسی حق ندارد صفتی و اسمی را بدون اذن شارع به خداوند اسناد دهد. برخی از متکلمین به استناد چند روایت اسماء و صفات خداوند را توقیفی می‌دانند ولی برخی دیگر گفته‌اند که چون خداوند همه کمالات را دارد پس به همه آن‌ها متصف می‌شود.



برخی از متکلمان اسلامی بر آنند که صفات الهی|صفات و اسماء الهی «توقیفی» است، معنای توقیفی آن است که مسلمانان در مقام توصیف خدا فقط باید از آن صفاتی استفاده کنند که در قرآن و روایات معتبر مطرح شده است. هیچ‌گاه، صفاتی را که در قرآن و روایات، در مورد خدا وارد نشده است، نباید، به خدا اسناد دهیم، در واقع مبنای این نظر آن است که توصیف خدا باید، منوط به اذن خدا باشد.


این دسته از متکلمان به روایاتی که دلالت بر توقیفی بودن صفات الهی دارد، استناد می‌کنند، به عنوان نمونه‌ می‌توان به روایتی از امام رضا (علیه‌السّلام) ‌ اشاره نمود که به خداوند متعال در مقام مناجات چنین عرضه می‌نمود:
«اللهم لا اَصِفک الاّ بما وصفت به نفسک و لا اشبهک بخلقک انت اهل لکل خیر فلا تجعلنی من القوم الظالمین؛ خدایا من تو را فقط به آن اوصافی که خود ذکر کرده‌ای توصیف می‌کنم و تو را به مخلوقات تشبیه نمی‌کنم. تو اهل هر خیر و کمال هستی. پس مرا از گروه ظالمین قرار مده»
بخشی از روایت فوق دلالت بر توقیفی بودن صفات الهی می‌کند، آن‌جا که امام می‌فرماید:
«خدایا من تو را فقط به آن اوصافی توصیف می‌کنم که خودت ذکر کرده‌ای» امّا در ذیل روایت نیز حضرت چنین می‌فرماید:
«تو اهل هر خیر و کمالی‌ هستی، یعنی هر خیری را می‌توان به خدا نسبت داد»


در طرف مقابل، برخی از متکلمان برآنند که اسماء و صفات الهی توقیفی نیست و هر صفت کمالی که دلالت بر نقص و محدودیت نکند بر خداوند رواست.
دلیل آن‌ها این است که خداوند خالق و آفریدگار هر موجودی از جمله کمالات آن‌هاست. حال اگر خدا خود آن کمالات را نداشت، نمی‌توانست به دیگران اعطا کند. از این روست که فیلسوفان گفته‌اند: معطی شیء، فاقد آن نمی‌تواند باشد.
بنابراین خدایی که این کمالات و خیرات را آفریده است، خود به نحو تمام و کمال آن‌ها را دارا می‌باشد البته، باید به این نکته توجه کنیم که چون خدا وجود محض و نامحدود است، صفات او هم باید متناسب با وجود او باشد. از این رو او هر صفتی را به صورت نامتناهی و نامحدود داراست. بنابراین اگر صفاتی نظیر علم، قدرت، حیات، زیبایی و... را به خدا نسبت می‌دهیم خدا آن‌ها را به برترین درجۀ وجودی، دارا است.


به نظر می‌رسد عقیدۀ به توقیفی نبودن صفات الهی، صحیح‌تر باشد و روایت امام رضا (علیه‌السّلام) نیز مخالف این عقیده نیست زیرا که در ذیل روایت اشاره می‌کند که خدایا تو هر کمال و خیری را دارا هستی یعنی هر چیزی را می‌توان به خدا نسبت داد.
هم‌چنین هر کسی که بخواهد خدا را به وصفی توصیف کند در روایات و آیات وجود دارد. فقط در دعای جوشن‌کبیر، هزار اسم و صفت الهی مطرح شده است. البته ادب دینی اقتضاء می‌کند که خدا را به آن کمال و صفاتی توصیف کنیم که خدا خود را در قرآن و روایات، توصیف کرده است هر چند که اطلاق هر صفتی به خدا با دو شرط امکان پذیر خواهد بود:
اولاً آن صفت کمالی به هیچ وجه دلالت بر نقص و محدودیت نکند. و ثانیاً به بالاترین درجه در مورد خدا به کار رود، چون خدا اهل هر خیر و کمالی است.
[۲] محمدرضایی، محمد، الهیات فلسفی، ص۱۴۷- ۱۴۸ قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ .
[۳] سبحانی، جعفر و محمد محمد‌رضائی، اندیشه اسلامی، ج۱، ص۹۴ – ۹۵، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ .



۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۰۱، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ هفتم، ۱۳۸۳.    
۲. محمدرضایی، محمد، الهیات فلسفی، ص۱۴۷- ۱۴۸ قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ .
۳. سبحانی، جعفر و محمد محمد‌رضائی، اندیشه اسلامی، ج۱، ص۹۴ – ۹۵، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ .



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «توقیفی بودن صفات»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۱۶    


رده‌های این صفحه : صفات الهی | مباحث کلامی




جعبه ابزار