• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توزین اعمال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بر اساس صریح آیات قرآن، اعمال انسانها در روز قیامت توزین خواهد شد. در این مقاله به بررسی کیفیت توزین اعمال و وزن داشتن یا نداشتن همه اعمال اعم از خوب و بد و همه افراد اعم از کافر و مومن و مسئله احباط اعمال و اینکه محک و معیار توزین اعمال چیست؟ در آیات و روایات می‌پردازیم.



آیات و روایات زیادی دلالت دارد و اینکه در روز قیامت به وسیله میزان و ترازویی اعمال بندگان‌ اندازه‌گیری می‌شود ولی سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که منظور از توزین چیست؟
توزین از ماده وزن به معنای به معنای سنجش و‌اندازه‌گیری است. واژه وزن دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مَوْزُون به معنای‌اندازه شده و سنجیده و میزان‌ به معنای آلت وزن و آن هر چیزی است که با آن توزین شود.


یکی از مسائلی که صریح آیات قرآن مجید بر آن دلالت دارند آن ست که: اعمال انسان اعمّ از نیک و بد دارای وزن‌اند، مثل: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) (پس هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند!) (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) (و هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را مى‌بيند! )مثقال مصدر میمی است به معنای ثقل و سنگینی.
ایضا (وَ نَضَعُ‌ الْمَوازِینَ‌ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ اِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ اَتَیْنا بِها وَ کَفی‌ بِنا حاسِبِینَ‌) «اگر عمل به وزن دانه خردل هم باشد ما آن را روز قیامت حاضر خواهیم کرد
لقمان به پسرش فرمود: (یا بُنَیَّ اِنَّها اِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ اَوْ فِی السَّماواتِ اَوْ فِی الْاَرْضِ یَاْتِ بِهَا اللَّهُ اِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ) (پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (كار نيک يا بد) باشد، و در دل سنگى يا در (گوشه‌اى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى‌آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!)هر سه آیه صریح‌اند در اینکه عمل وزن دارد و سنگینی دارد اعمّ از عمل‌ خوب یا بد، حتی اگر به قدر دانه خردل باشد باز مثل سنگ و غیره دارای وزن است.


قرآن مجید صریح است در اینکه اعمال انسان روز قیامت توزین خواهد شد:
(وَ الْوَزْنُ‌ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (وزن كردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند!) «الْوَزْنُ» در آیه به معنای توزین است ظاهر آنست که‌ «الْوَزْنُ» مبتداء و «الْحَقُّ» وصف آن می‌باشد و تقدیر چنین است: «الْوَزْنُ‌ الحقّ یومئذ کائن» یعنی: توزین حقیقی در روز قیامت خواهد بود. به هر حال آیه دلالت دارد که روز قیامت توزین حقیقی برای اعمال وجود خواهد داشت. بعضی از بزرگان‌ «الْوَزْنُ» را در آیه اسم گرفته و «الْحَقُّ» را خبر آن دانسته است یعنی: ثقل و سنگینی اعمال همان حق و مطابق واقع بودن آنهاست. به عبارت دیگر معیار و وزنه عمل آنست که حقّ و مطابق دستور شرع باشد و هر قدر احکام و شرائط عمل مراعات نشده باشد از وزن آن کاسته می‌شود و به تعبیر سوّم چنانکه وزنه یک من گندم یک قطعه سنگ یک منی است همانطور وزنه اعمال حق بودن آنهاست. نگارنده گوید، این سخن فی نفسه صحیح است ولی در این صورت اعمال ثقل واقعی نخواهند داشت بلکه توزین به معنای تطبیق خواهد بود. یعنی دو رکعت نماز را که مثلا علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) خوانده معیار قرار داده و نماز دیگران را با آن تطبیق خواهند کرد امّا این آن نیست که قرآن مجید مطرح کرده است.
(وَ مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ‌) (و كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنها سبک است، افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را، به خاطر ظلم و ستمى كه نسبت به آيات ما مى‌كردند، از دست داده‌اند.) موازین جمع میزان و به قولی جمع موزون است. این دو چندان فرق ندارد خواه بگوئیم: وزن شده‌ها (اعمال) سنگین‌اند یا ترازوها بواسطه اعمال. به هر حال سنگین بودن میزانها آیات فوق بواسطه کثرت اعمال نیک و خفیف بودن آنها در اثر نبودن اعمال نیک است و ثقل در آنها راجع به اعمال بد نیست زیرا نتیجه ثقل در آیات رفتن به بهشت است. و از اینکه: نتیجه سبک بودن در این آیات رفتن به آتش است، بدست میاید که سبک بودن میزانها عبارت اخرای نبودن اعمال نیک است. از آن طرف: چون انسان اگر حسنه نداشته باشد لابدّ سیئه خواهد داشت، پس سبک بودن میزان لازم گرفته که این شخص سیّئات دارد و مستحق آتش است.
(فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ) در جاهای دیگر نیز آمده است مثل: (فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) (و كسانى كه وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند!)
(وَ مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ‌ فَاُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ‌) (و آنان كه وزنه اعمالشان سبک باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند!)
همچنین‌ (فَاَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ‌ مَوازِینُهُ) (امّا كسى كه (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگين است،) (فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ) (در يک زندگى خشنودكننده خواهد بود!)(وَ اَمَّا مَنْ خَفَّتْ‌ مَوازِینُهُ) (و امّا كسى كه ترازوهايش سبک است،)(فَاُمُّهُ‌ هاوِیَةٌ) (پناهگاهش «هاويه» (دوزخ‌) است!)جمع آمدن موازین می‌فهماند که هر عمل نیک ثقل بخصوصی دارد و برای هر صنف از عمل میزانی هست.


گناهان بی‌شک دارای وزن‌اند ولی راجع به توزین و وزن کردن گناهان دلیلی در قرآن مجید یافته نیست. بلی در اینکه میان گناهان و عذاب تناسبی و حسابی خواهد بود حتمی‌ است چنانکه فرموده: (لا یَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لا شَرابا) (در آنجا نه چيز خنكى مى‌چشند و نه نوشيدنى گوارايى،) (اِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً) (جز آبى سوزان و مايعى از چرک و خون!)(جَزاءً وِفاقاً) (اين مجازاتى است موافق و مناسب (اعمالشان)!) امّا اینکه برای گناهان میزانی به جهت وزن کردن نصب خواهد شد در قرآن دلیلی نداریم.


اعمال نیکی که کفّار در دنیا انجام داده‌اند در روز قیامت توزین نخواهد شد. زیرا نیت و خواست آنها اجر اخروی نبوده و فقط طالب پاداش دنیا بوده‌اند و به آن نیز اغلب رسیده‌اند و این معامله کاملا از روی عدالت است. برای نمونه به آیه زیر توجّه فرمائید:
(اُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً) (آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند؛ به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از اين رو روز قيامت، ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد!) «وزن» در آیه به معنای توزین است و بعد از «حبطت» آمده است یعنی در اثر کفر اعمال خوبی که در دنیا کرده‌اند حبط و پوچ شده و روز قیامت توزینی برای آنها برپا نمی‌داریم یعنی چون اعمالشان حبط شده لذا وزن کردن برای آنها نیست اینکه وزن را به معنای اعتنا و منزلت گفته‌اند یعنی برای آنها قدری قائل نم‌یشویم، مطلب ناصحیح است. بنا بر آنچه تا اینجا گفته شد: اعمال بد مؤمنان و کافران توزینی در آخرت نخواهد داشت. گر چه عذاب به حساب گناهان خواهد بود و آیات: (اِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْاَسْفَلِ مِنَ النَّارِ) (منافقان در پايين‌ترين دركات دوزخ قرار دارند؛)
(وَ لَیَحْمِلُنَّ اَثْقالَهُمْ وَ اَثْقالًا مَعَ اَثْقالِهِمْ‌) (آنها بار سنگين (گناهان) خويش را بر دوش مى‌كشند، و (همچنين) بارهاى سنگين ديگرى را اضافه بر بارهاى سنگين خود؛) که درباره پیشوایان ضلالت است، دلالت بر شدّت و ضعف عذاب دارد.
در روضه کافی از امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل شده: «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ اَنَّ اَهْلَ الشِّرْکِ لَا یُنْصَبُ لَهُمُ‌ الْمَوَازِینُ‌ وَ لَا یُنْشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِینُ وَ اِنَّمَا یُحْشَرُونَ‌ اِلی‌ جَهَنَّمَ زُمَراً وَ اِنَّمَا نَصْبُ الْمَوَازِینِ وَ نَشْرُ الدَّوَاوِینِ لِاَهْلِ الْاِسْلَامِ.» «بندگان خدا بدانید برای اهل شرک میزانها برپا و دفترها گسترده نمی‌شود، بلکه دسته دسته بسوی جهنم جمع شوند، نصب‌ میزان و نشر دیوان فقط برای اهل اسلام است.»


اعمال در روز قیامت با چه چیز و کدام وزنه و محک توزین خواهند شد؟ در بحار الانوار از معانی الاخبار نقل شده که: هشام بن سالم از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسید از (وَ نَضَعُ‌ الْمَوازِینَ‌ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً) فرمود: «هُمُ الْاَنْبِیَاءُ وَ الْاَوْصِیَاءُ.» «موازین، انبیاء و اوصیاءاند.» در زیارت امام علی (علیه‌السّلام) آمده: «السَّلَامُ عَلَی ... مِیزَانِ‌ الْاَعْمَالِ».


تحابط اعمال آنست که حسنات و سیّئات انسان در آخرت با هم سنجیده شوند و یکدیگر را حبط و تباه کنند و اگر اعمال نیک زیاد شود اعمال بد از بین رفته و شخص اهل بهشت گردد و در صورت عکس، اعمال نیک از بین رفته و شخص اهل جهنم گردد و اگر اعمال نیک و بد مساوی بودند نه اهل رحمت باشد و نه اهل عذاب.
مقابل این مطلب آنست که بگوئیم: شخص در مقابل حسناتش متنعّم و در مقابل سیئاتش عذاب خواهد دید مگر آنکه سیّئاتش در اثر شفاعت یا رحمت خدا بخشوده شود ولی سیّئات با حسنات سنجیده نخواهند شد چنانکه خداوند فرموده:
(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) (پس هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند!) (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) (و هر كس هم‌وزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را مى‌بيند! )
خواجه نصیر طوسی در «تجرید» فرموده: احباط باطل است که مستلزم ظلم است و نیز خدا فرموده: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ‌) علّامه در شرح آن فرموده: جماعتی از معتزله به احباط و تکفیر قائل شده‌اند، معنی احباط و تکفیر آنست که ثواب متقدّم انسان با گناهی که بعدا کرده از بین میرود و یا گناهان قبلی‌اش با ثواب بعدی ساقط میگردد، ولی ارباب تحقیق این قول را ردّ کرده‌اند، دلیل بطلان این سخن آنست: کسی که گناهش بیش از ثواب است اگر ثوابش از بین برود مانند کسی خواهد بود که عمل خوبی نکرده است و اگر حسناتش بیشتر باشد مانند کسی خواهد بود که گناهی از او سر نزده است و نیز خداوند فرموده: (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) این کلام دلیل آنست که هیچ یک از خیر و شرّ حبط و باطل نخواهد شد.
شیخ مفید در اوائل المقالات تحت عنوان «القول فی تحابط الاعمال» فرموده: میان معاصی و طاعات و میان ثواب و عقاب تحابطی نیست این عقیده جماعتی از امامیه و مرجئه است ولی بنو نوبخت قائل به تحابطاند و در این عقیده موافق معتزله‌اند.مجلسی در بحار الانوار فرموده: مشهور میان متکلّمین امامیّه آنست که احباط و تکفیر باطل است. در خاتمه باید دانست در صورت قول به احباط و تکفیر انسان پیوسته یکی از حسنات یا سیّئات را خواهد داشت زیرا هر یک از آنها دیگری را حبط کرده و در جای آن نشسته است و این با آیه‌: (خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً) (و كار خوب و بد را به هم آميختند؛) جمع نمی‌شود زیرا در آن صورت خلطی نیست بلکه یکی آن دیگری را پوچ و باطل کرده است. ایضا با آیه‌ (فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ) سازگار نیست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۲۰۷.    
۲. اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۶۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۲۴.    
۴. زلزال/سوره۹۹، آیه۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۰. زلزال/سوره۹۹، آیه۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۶. انبیا/سوره۲۱، آیه۴۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۹۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۱۲.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۲.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۳۰.    
۲۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۶.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۲.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۱۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۲۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۸۲.    
۲۷. اعراف/سوره۷، آیه۸.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۰.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۸.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۰.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۳.    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۹.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۱.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۰.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۱.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۴.    
۳۹. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۲.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶۹.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۹۹.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۱.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۴.    
۴۵. مومنون/سوره۲۳، آیه۱۰۳.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۸.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۶۹.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۹۹.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۱.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۴.    
۵۱. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۶.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۷.    
۵۷. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۷.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۷.    
۶۳. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۸.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۸.    
۶۹. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۹.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۰.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۶.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۸.    
۷۵. نبا/سوره۷۸، آیه۲۴.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۲.    
۸۱. نبا/سوره۷۸، آیه۲۵.    
۸۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۳.    
۸۷. نبا/سوره۷۸، آیه۲۶.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۸.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۷۲.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۴.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۴۳.    
۹۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۴.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۰۰.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۴۸.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۹۲.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۳۳.    
۹۹. نسا/سوره۴، آیه۱۴۵.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۱.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۱۸.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۹۳.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۲۳.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۱۳.    
۱۰۵. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۳.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۷.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۰۸.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۶۰.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۳.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۴.    
۱۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، ج۸، ص۷۵.    
۱۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷، ص۲۴۳.    
۱۱۳. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۳۹.    
۱۱۴. زلزال/سوره۹۹، آیه۷.    
۱۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۱۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۱۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۲۰. زلزال/سوره۹۹، آیه۸.    
۱۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۱۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۱۹.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۸.    
۱۲۶. طوسی، نصیرالدین، تجرید الاعتقاد، ص۳۰۳.    
۱۲۷. حلی، حسن بن یوسف‌، کشف المراد، ص۴۱۳.    
۱۲۸. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ج۱، ص۸۲.    
۱۲۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۳۳۲.    
۱۳۰. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.    
۱۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۶.    
۱۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۱.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۵.    
۱۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «وزن»، ج۷، ص۲۰۹.    






جعبه ابزار