تهذیب الأصول (امام خمینی-طبع قدیم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب «تهذیب الاصول»، تقریر درس خارج
اصول علامه محقق، حضرت آیة الله العظمی، حاج آقا
روح الله بن مصطفی موسوی خمینی (قدس سره) (متوفای ۱۴۰۹ ق)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی است که توسط شیخ جعفر بن
میرزا محمد حسین سبحانی تبریزی تالیف شده است.
این کتاب، در تاریخ ۲۴ ربیع المولود سال ۱۳۷۵ ق، مورد تایید امام خمینی رحمةاللهعلیه واقع شده است. در تقریظی که در ابتدای کتاب آمده است، از مقرر تعبیر به «صاحب الفکر الثاقب
و النظر الصائب»، شده
و از حسن سلیقه
و قریحه وی تقدیر شده است.
چنان که در «
مستدرکات اعیان الشیعة » آمده است، امام خمینی قدس سره در سال ۱۳۶۴ ق، دوره اول
درس خارج اصول را شروع کردهاند.
و چنان که در انتهای جلد سوم «
تهذیب الاصول » ذکر شده است دوره اول درس خارج
اصول در سال ۱۳۷۰ ق پایان یافته است
و دوره دوم نیز پس از آن شروع شده است که در سال ۱۳۷۷ به پایان رسیده است. مؤلف، پس از شرکت در دوره اول، در دوره دوم شروع به تالیف کتاب نموده است.
جلد اول «تهذیب الاصول» در سال ۱۳۷۳ ق به پایان رسیده است. چرک نویس جلد دوم در سال ۱۳۷۵
و پاک نویس آن در ۱۴ رمضان سال ۱۳۷۹ ق، تمام شده است. قسمت باقی مانده از
اصل احتیاط، در جلد سوم، در ۲۴ رمضان ۱۳۷۹ ق، پایان یافته است. چرک نویس قاعده «لا ضرر» در سال ۱۳۷۵ ق
و پاک نویس آن در ۱۸ رمضان سال ۱۳۸۰ ق، پایان یافته است.
چرک نویس بحث
اجتهاد و تقلید در سال ۱۳۷۷ ق
و پاک نویس آن در سال ۱۳۸۲ ق، به پایان رسیده است. چنان که در آخر جلد سوم، مؤلف، بیان نموده است، در سال ۱۳۷۷ ق، پس از پایان دوره دوم درس
اصول، آنچه را که مرحوم امام (قدس سره) خواستهاند حذف نموده است
و تهذیب
و تنقیح آن در سال ۱۳۸۲ ق، پایان یافته است. تاریخ انتشار کتاب نیز در حدود سال ۱۳۸۲ ق، بوده
و توسط مؤسسه
اسماعیلیان در
قم چاپ شده است.
در «مستدرکات اعیان الشیعة» از «تهذیب الاصول» در سه جلد
و «نیل الاوطار فی بیان قاعدة لا ضرر
و لا ضرار» نام برده شده است، اما در «الذریعة» نامی از کتاب «تهذیب الاصول» دیده نمیشود.
به طور کلی مباحث کتاب، شامل
مباحث لفظی و مباحث عقلی میشود، البته از مباحث عقلی، مباحثی نظیر
اصل استصحاب و موارد دیگری در کتاب ذکر نشده است. در چاپ دو جلدی کتاب، جلد اول، اختصاص به مباحث الفاظ
و جلد دوم، شامل مباحث عقلی میشود، اما در چاپ سه جلدی، در جلد اول، از بحث
موضوع علم اصول تا مفهوم استثنا
و در جلد دوم، از عام
و خاص تا
شبهه موضوعیه در اقل
و اکثر ارتباطی در
اصل اشتغال،
و در جلد سوم، از بحث
اصل در مسئله اجزاء تا آخر بحث اجتهاد
و تقلید ذکر شده است.
در چاپ سه جلدی، جلد اول، شامل مقدمه
و سه مقصد
اوامر ،
نواهی و مفاهیم میباشد.
در مقدمه، مباحث تعریف علم
اصول، تعریف وضع،
اقسام وضع ،
حقیقت و مجاز ، حقیقت شرعی،
صحیح و اعم ، لفظ مشترک
و مشتق آورده شده است.
در مقصد اول که بحث اوامر میباشد، مباحث ماده
و صیغه امر، اجزاء، مقدمه واجب،
اقسام واجب (مطلق
و مشروط، معلق
و منجز، نفسی
و غیری،
اصلی و تبعی)
و مبحث ضد مطرح میشود.
مقصد دوم که مبحث نواهی است، شامل هیئت نهی،
اجتماع امر و نهی ، دلالت یا عدم
دلالت نهی بر فساد میباشد.
مقصد سوم که بحث مفاهیم است، مباحث تعریف منطوق
و مفهوم،
مفهوم شرط ،
مفهوم وصف ،
مفهوم غایت و مفهوم استثنا را در بر دارد.
جلد دوم، شامل مقصد چهارم (مبحث
عام و خاص )
و مقصد پنجم (
مطلق و مقید )
و مقصد ششم (امارات معتبر عقلی
و شرعی)
و قسمتی از مقصد هفتم (
اصل برائت و اصل اشتغال)، تا انتهای بحث شبهه موضوعیه در اقل
و اکثر ارتباطی میباشد.
در مقصد ششم (امارات معتبر عقلی
و شرعی)، مباحث قطع، تجری، اقسام قطع
و احکام آن، علم اجمالی، مبحث ظن، جمع بین حکم ظاهری
و واقعی،
اجماع منقول ،
شهرت فتوایی و حجیت خبر واحد آورده شده است.
مقصد هفتم (
اصل برائت
و اصل احتیاط)، شامل بحث شک در تکلیف، شک در مکلف به، شبهه غیر محصوره
و شبهه موضوعیه در اقل
و اکثر ارتباطی میباشد.
جلد سوم، دنباله مقصد هفتم
و قاعده لا ضرر
و لا ضرار
و اجتهاد
و تقلید را در بر دارد.
باقی مانده فصل هفتم، شامل
اصل در بحث اجزاء
و قاعده میسور میباشد.
در بحث
اصول عملیه،
اصل برائت
و اصل احتیاط مطرح شده است، اما
اصل استصحاب
و اصل تخییر در کتاب نیامده است. هم چنین بحث
تعادل و تراجیح ، قاعده تجاوز
و فراغ
و اصالت صحت
و قاعده قرعه مطرح نشده است.
از ویژگیهای بارز کتاب، همان طور که از نام آن مشخص است،
تهذیب و تنقیح مباحث
اصولی است.
امام خمینی (قدس سره)، در دوره دوم درس خارج
اصول، بسیاری از مباحثی را که در دوره قبل بیان نمودهاند، حذف کردهاند
و مقرر، در بسیاری از موارد به آنها اشاره کرده است؛ به عنوان نمونه، در حاشیه دلیل
سیره عقلا ، بر حجیت خبر واحد این گونه میگوید: «غیر انه دام ظله رای البحث فی هذه الدورة ضیاعا للوقت
و صار بتهذیب الاصول
و تنقیحه.» یا در آخر بحث علم اجمالی، در جلد دوم، مینویسد: «قد اسقط سیدنا الاستاذ فی هذه الدورة کثیرا من المباحث التی بحث عنها فی الدورة السابقة»
و یا در بحث اشتغال، مینویسد: «
و طوی عنه الکلام فی هذه الدورة
و عن غیره من المباحث غیر الهامة.»
علاوه بر این، سعی مرحوم امام (قدس سره)، بر مطرح شدن مباحث به صورت خلاصه بوده است؛ مثلا در بحث حدیث رفع، مینویسد: «
و بقی فی کلامه انظار ترکناها مخافة التطویل»
ایشان، حتی از تعرض تفصیلی به کلمات قدما خودداری نموده
و در غالب موارد، متعرض نظریات
شیخ انصاری ،
آخوند خراسانی ، آقا
ضیاء الدین عراقی ،
مرحوم نایینی ،
سید محمد فشارکی و آیة الله حائری شده است.
از دیگر خصوصیات مهم کتاب این است که مرحوم امام (قدس سره) صرفا به بیان نظریات بزرگان
اصولی نپرداخته است، بلکه در عین تهذیب
و تنقیح علم
اصول، با نوآوریها
و ابداعات خود، در عین احترام به علمای گذشته، سبک جدیدی را در علم
اصول پایه گذاری نموده است.
امام خمینی (قدس سره)، در حالی که سعی در جلوگیری از خلط مباحث عرفی
و مباحث دقیق عقلی در
علم اصول داشته
و آن دو را از هم تفکیک مینموده است، اما به ناچار در بعضی از مباحث، مثل
حقیقت و مجاز ، مطلق
و مقید،
مسئله ضد ، مفهوم شرط
و... به مباحث عقلی نیز میپردازند.
از دیگر خصوصیات کتاب، این است که مقرر، صرفا به تقریر درس امام خمینی (قدس سره) پرداخته
و از مناقشه در نظریات ایشان خودداری نموده است
و حتی از بیان تغییر نظریات ایشان در کتاب نیز خودداری نموده است؛ مثلا در بحث مفهوم صحت
و فساد، در امر سوم از بحث
صحیح و اعم ، مرحوم امام (قدس سره) صحت
و فساد را دو کیفیت وجودی میداند که بر شی ء، در وجود خارجی آن، به اعتبار اتصافش به کیفیتی ملایم با طبیعت نوعیه آن، عارض میشود، اما در امر پنجم از بحث اقتضاء، مرحوم امام، از آن نظریه عدول کرده
و قائل به تفصیل میشود؛ یعنی در ماهیتهای طبیعی همان نظر سابق را دارد، اما در ماهیتهای اعتباری، مثل عبادتها
و معاملات، صحت
و فساد را به معنی تام الاجزاء
و ناقص الاجزاء معنا کردهاند.
اگر چه کتاب «تهذیب الاصول»، مجموعهای از ابتکارات
و نوآوریهای امام خمینی (قدس سره) میباشد، ولی بیان همه آنها در این مختصر امکان ندارد، بنا بر این به ذکر چند نمونه اکتفا میکنیم:
۱. امام، پس از اینکه مسئله
مشتق را یک مسئله لغوی دانسته، تنها دلیل اثبات آن را
تبادر خوانده
و تمام دلایل عقلی را ضعیف دانسته است. (مسئله اول مشتق).
۲. طرح جدی ارتکاز عرفی
و فهم عرف در مباحث
اصولی؛ به عنوان نمونه در بحث بساطت لفظ مشترک یا مرکب بودن آن، این گونه میگویند: «الثالث
و هو الموافق للتحقیق
و للارتکاز العرفی
و الاعتبار العقلائی».
۳. در بحث
حکومت امارات بر
اصول، این تعبیر را
مسامحه میداند
و میگوید: ... اگر دلیل
حجیت خبر واحد را
آیه نبا و بعضی از روایات بدانیم، در این صورت، آیه نبا
و روایات ، حاکم بر ادله اصولند
و اگر مستند آن را بنای عقلا بدانیم، بنای عقلا، وارد بر
ادله اصول عملیه است.
در کتاب «تهذیب الاصول»، اسم بزرگان
اصولی با رمز
و کنایه آورده شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. مراد از «بعض الاعیان من المحققین فی تعلیقته الشریفة»،
محقق عراقی در «
بدائع الافکار » است.
۲. مراد از «بعض اعاظم العصر»،
محقق نایینی است.
۳. مقصود از «بعض الاکابر»،
آیة الله بروجردی است.
نرم افزار جامع
اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.