تهانسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَهانِسَر، یا تَهانیسَر، شهری در شمال
هند و از مراکز مذهبی
هندوها است.
در منابع اسلامی از این شهر با نامهای تاینسر،
و تهانیسر،
و تانیشر
یاد شده است. تهانسر در°۲۹ و´۵۹ عرض شمالی و °۷۶ و´۵۰ طول شرقی، بر کنار رود سرسوتی (Saraswati) در شرق
پنجاب و جنوب شرقی سرهند بر سر راه این شهر به
دهلی واقع است. فاصلۀ آن تا کرنال ۳۲ کمـ است و در مسیر انباله قرار دارد
تهانسر شهری کهن است که ستهانِسوَره (Sthâneswara) نامیده میشد و پایتخت پادشاهی بزرگی بود که اکنون از آن نشانی برجا نمانده است.
در زمان حملۀ اسکندر به
هند این شهر بر مسیر بازرگانی غرب به پنجاب واقع بود و راهی که از
قندهار میگذشت و به ستلج(sutlej) و گاگر میرفت، از کنار تهانسر میگذشت.
به نوشتۀ گردیزی
این شهر، همچون
مکه برای
مسلمانان، مکانی مقدس برای هندوها بود.
بتخانهها و بتهای مهمی در آن قرار داشت که مشهورترین آنها چکرسوام (Čakraswām) یا جکر سوم
و یا جگ سوم نام داشت و مردم هند معتقد بودند این بت از آغاز خلقت وجود داشته است.
در منابع اسلامی نخستینبار در جریان حملۀ
محمود غزنوی به هند از این شهر نام برده شدهاست. در۴۰۲ق/۱۰۱۲م هنگامیکه سلطان محمود غزنوی به بهانۀ غزای با
کفار قصد حمله به تهانسر را داشت، انندپال حاکم هندوی پنجاب که مطیع محمود بود، به سلطان غزنوی پیشنهاد کرد که با دریافت مبلغی خراج از مردم تهانسر و نیز ۵۰ فیل از سوی او، از حمله به تهانسر صرفنظر کند، اما محمود که از ثروت شهر بسیار چیزها شنیده بود، آهنگ تهانسر کرد.
با آنکه پادشاه دهلی و راجاهای هندو برای دفاع از شهر متحد شده بودند، اما کاری از پیش نبردند و نتوانستند به موقع به تهانسر برسند و محمود در حالی که مردم شهر را تخلیه کرده بودند، وارد تهانسر شد و شهر را غارت کرد و بتهای بسیاری را شکست، سپس بت جکرسوم را با خود به
غزنین برد و در معرض تماشای مردم قرار داد.
اما چیرگی
غزنویان بر تهانسر چندان نپایید، زیرا اتحادیهای از حاکمان هندو در ۴۳۵ق/ ۱۰۴۴م، تهانسر، هانسی و نگرکوت را از حاکم دستنشاندۀ محمود غزنوی پس گرفتند. ظاهراً تهانسر تا اواخر سدۀ ۶ ق در دست هندوها بود، تا آنکه در ۵۸۷ق/ ۱۱۹۱م غوریان برآن استیلا یافتند
با آنکه استیلای
غوریان سبب استحکام بیشتر سلطۀ مسلمانان شد، ولی مذهب
هندو در تهانسر به حیات خود ادامه داد، تا آنجا که در سدۀ ۱۰ق/۱۶م به روزگار اسکندر لودی مردم آن شهر هنوز مراسم کهن خود را انجام میدادند و در معابد خویش به عبادت میپرداختند؛ اما سلطان اسکندر لودی با سختگیریهای دینی در محل غسل و عبادت هندوها، مسجد و مدرسه برپا داشت.
در ۹۸۳ق/۱۵۷۵م، جلالالدین اکبر (سل ۹۶۳-۱۰۱۴ق)، از شاهان مغول هند، تهانسر را بر قلمرو خود افزود و ملک اشرف را به حکومت تهانسر گماشت.
اکبر در اردوکشی خود مقابل معصوم خان فرنخودی در ۹۸۹ق/ ۱۵۸۱م به تهانسر رفت و به دیدار شیخ جلال، از عارفان ساکن آنجا شتافت.
در دورۀ چیرگی مغولان هند بر تهانسر این شهر از «صوبه» های آن پادشاهی به شمار میرفت و برای آن فوجدار تعیین میشد.
تهانسر بعدها به تصرف سیکها درآمد و در ۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م به دست انگلیسیها افتاد.
از رجال مشهور این شهر میتوان به جلالالدین تهانیسری، نظامالدین تهانیسری، احمد تهانیسری (ه مم) و ملا نسبتی تهانسری،
صوفی و شاعر اشاره کرد.
مدرسۀ بزرگی از دورۀ مغولان در این شهر به یادگار مانده که از آنِ شیخ چله بوده است. امروزه شهر جدید تهانسر به نام یکی از مناطق قدیمیاش کوروکشتره خوانده میشود، و در ناحیۀ کرنال ایالت هریانا قرار دارد.
(۱) ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۸۶م.
(۲) بیرونی ابوریحان، تحقیق ماللهند، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م.
(۳) پژواک عتیقالله، غوریان، کابل، ۱۳۴۵ش.
(۴) حبیبی عبدالحی، مقدمه بر زینالاخبار (نک: هم، گردیزی).
(۵) خوافی خان محمدهاشم، منتخب اللباب، به کوشش ولزلی هیگ، دوبلین، ۱۸۷۰م.
(۶) عتبی محمد، تاریخ یمینی، ترجمۀ ناصح جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۷) فرشته محمدقاسم، تاریخ، کلکته، ۱۸۸۶م.
(۸) کنبو محمدصالح، عمل صالح (شاه جهان نامه)، به کوشش غلام یزدانی و وحید قریشی، لاهور، ۱۹۷۲م.
(۹) گردیزی عبدالحی، زینالاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۰) Cunningham، A، The Ancient Geography of India، Varanasi، ۱۹۶۳.
(۱۱) EI۲.
(۱۲) Trevaskis، H K، The Land of the Five Rivers، Oxford، ۱۹۲۸.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تهانسر»، شماره۶۲۰۷.