تلید بن سلیمان محاربی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَلیدبن سلیمان محاربی کوفی،
محدّث و
راوی شیعی، مکنّا به ابوادریس از اصحاب
امام صادق علیهالسلام میباشد.
کنیه تلید ابوادریس است و در برخی منابع، کنیه وی ابوسلیمان و
لقبش اعرج آمده است
سال تولد تلید دانسته نیست و وفاتش را به اختلاف در سال ۱۹۰ یا بعد از آن و به احتمالِ کمتر، سال۱۷۰ ذکر کردهاند.
به گفته
نجاشی تلید کتابی داشته است که گروهی از آن حدیث نقل کردهاند، به نوشته
خطیب بغدادی وی مدتی در
بغداد به روایت حدیث اشتغال داشته است.
در منابع رجالی شیعه صریحاً از استادان و شاگردان وی نامی به میان نیامده است، ولی به موجب برخی اسناد، از جمله سلسله سند نجاشی به تلید، می توان
حسین بن
محمد بن
علی اَزْدی را از جمله راویان حدیث از تلید دانست
از دیگر راویانی که از تلید حدیث نقل، و مؤلفان
اهل سنّت از آنها یاد کردهاند، می توان
احمدبن حاتِم طویل،
احمدبن حنبل،
اسحاق بن موسی انصاری، و
عبدالرحمان بن صالح ازدی را نام برد.
از مشایخ حدیث او
ابوالجحّاف،
اعمش،
جابربن عبداللّه انصاری،
حمزة بن حبیب زیّات را بر شمردهاند
در باره وثاقت تلید در میان دانشمندان
علم رجال اختلاف نظر بسیار است،
نَسائی،
حاکم نیشابوری،
دارقُطنی،
ابوداوود و برخی دیگر به شیعه بودن او اشاره کرده و وی را غیرموثق شمردهاند و گاه با نسبتها و تعابیر تندی همچون
رافضی،
خبیث و
کذاب او را نکوهیدهاند.
با این حال، بر اساس سخنی که از احمدبن حنبل نقل شده، ظاهراً او شیعه بودن تلید را موجب ضعف نمیدانسته و از او حدیث نقل میکرده است، هر چند بنا بر نقل قول دیگری او را دروغگو خوانده است.
از دیگر مستندات محدّثان اهل سنّت برای عدم وثاقت تلید، بدگویی وی نسبت به برخی خلفا و نقل احادیثی درباره فضائل
اهل بیت علیهمالسلام است
با اینهمه، احادیث تلید در برخی منابع مهم حدیث اهل سنّت آمده است، از جمله آثارِ احمدبن حنبل،
ترمذی، حاکم نیشابوری و
خطیب بغدادی .
هر چند درباره شیعه بودن تلید میان علمای شیعه و اهل سنّت اتفاق نظر وجود دارد، در منابع رجالی شیعه وثاقت، و حتی نام او، کمتر مطرح شده است، به گفته
علامه حلّی از عالمان شیعی کسی در جرح یا تعدیل او سخنی ندارد، ولی ابن عُقده میگوید من از
ابن نُمَیر شنیدم که میگفت : «
ابوالجحّاف ثقه است، ولی اگر تلید از وی روایت کرده باشد بدان اعتماد نمیکنم»،
بر این اساس، علامه حلّی و برخی رجالیان شیعه نام تلید را در شمار راویان ضعیف یا مجهول آوردهاند.
ابن داوود حلّی
گفته
ابن عقده را دالّ بر جرح و نفی
وثاقت او ندانسته و احتمال داده که وی به سبب اشکالی تاریخی یا اسباب دیگر این احادیث را نمیپذیرفته است، ازینرو، ابن داوود نام وی را جزو توثیق شدگان آورده است.
برخی از محققان رجالی
اصل این استدلال را پذیرفتهاند، اما گفتهاند که با وجود صحت این استدلال وجهی برای اثبات وثاقت تلید وجود ندارد؛ نهایت اینکه جرح وی هم ثابت نمیشود و باید در این باره توقف کرد، بر این اساس، برخی رجالیان
امامی از توثیق صریح تلید خودداری کردهاند
.
به گفته
مامقانی صرف تشیع او دلالتی بر وثاقت ندارد، با اینهمه، برخی محققان وثاقت وی را بعید ندانستهاند،
مجلسی صریحاً او را «
ممدوح » شمرده است.
وحید بهبهانی نیز ــ با توجه به این نکته که برخی مؤلفان اهل سنّت، از جمله
ذهبی وی را صرفاً به استناد شیعه بودنش ضعیف پنداشتهاند و نیز با استناد به تعبیر
نجاشی («یَرویه عَنْهُ جَماعَةٌ») که به جلالت قدر او اِشعار دارد ــ احتمال وثاقت تلید را تقویت کرده است و برخی این نظر را پذیرفتهاند.
برخی پژوهشگران بر آناند که بسیاری از اوصاف و نسبتهایی که در کتب اهل سنّت درباره تلید آمده، نادرست است، به نظر آنان، این تعبیرهای ناروا و زننده خود بهترین گواه بر این امر است که برخی از اهل سنّت در وثاقت تلید تنها به سبب مذهب و نقل کردن احادیث
شیعه مناقشه کردهاند، ازینرو میتوان برای وثاقت او دلیلی موجه یافت و حداقل وی را «
حَسَن » به شمار آورد.
(۱) ابن حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت (۱۳۸۰).
(۲) ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۳) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵ـ۱۹۹۶.
(۴) ابن داوود حلّی، کتاب الرّجال، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۵) محمدبن علی اردبیلی، جامع الرّواة و ازاحة الاشتباهات عن الطّرق و الاسناد، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۶) امین، اعیان الشیعه.
(۷) محمدتقی تستری، قاموس الرجال، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۹۱.
(۸) عبدالنبی جزایری، حاوی الاقوال فی معرفة الرّجال، قم ۱۴۱۸.
(۹) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، چاپ مصطفی عبدالقادر، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۱۰) خوئی، معجم رجال الشیعه.
(۱۱) محمدبن احمد ذهبی، المغنی فی الضعفاء، چاپ نورالدین عتر، (حلب ۱۹۷۱).
(۱۲) محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
(۱۳)
موسی زنجانی، الجامع فی الرجال، قم ۱۳۹۴.
(۱۴) حسن بن یوسف علامه حلّی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرّجال، چاپ جواد قیومی، (قم) ۱۴۱۷.
(۱۵) محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهی المقال فی احوال الرّجال، قم ۱۴۱۶.
(۱۶) عبداللّه مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرّجال، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.
(۱۷) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، الوجیزة فی الرّجال، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، تهران ۱۳۷۸.
(۱۸) یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرّجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۹) مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران ۱۳۷۰ش.
(۲۰) محمدعلی موحد ابطحی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرّجال للنجاشی، قم ۱۴۱۲.
(۲۱) احمدبن علی نجاشی، رجال النجاشی، چاپ محمدجواد نائینی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۲۲) علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم الرّجال، تهران ۱۴۱۲ـ۱۴۱۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تلید»، شماره۲۸۵۳.