• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقیّه (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تقیّه: (رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ)
«تقیّه» یا «کتمان عقیده باطنی»، بر خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، به معنای ضعف و ترس و محافظه کاری نیست، بلکه غالباً به عنوان یک وسیله مؤثر، برای مبارزه با زورمندان و جبّاران و ظالمان، مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ کشف اسرار دشمن، جز از طریق افرادی که از روش تقیه استفاده می‌کنند، ممکن نیست. ضربات غافلگیرانه بر پیکره دشمن، جز از طریق تقیه و کتمان نقشه‌ها و طرح‌های مبارزه صورت نمی‌گیرد.



تقیه اقسامی دارد از جمله:

۱.۱ - تقیه تاکتیکی

نظر «مؤمن آل فرعون» بيان حال فرعونيان بوده، ولى به هر حال تكيه او بر ربوبیت «اللّه» در اين عبارت و عبارت بعد، بيانگر اين واقعيت است كه فرعون، يا لااقل گروهى از فرعونيان، به طور اجمال اعتقادى به «اللّه» داشته‌اند، وگرنه، اين تعبيرات نشانه ایمان او به خداى موسى و همكارى با بنی‌اسرائیل محسوب مى‌شد، و با اصول «تقيه تاكتيكى» كه او در پيش گرفته بود، سازگار نبود.
(وَ قالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءكُم بِالْبَيِّناتِ مِن رَّبِّكُمْ وَ إِن يَكُ كاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِن يَكُ صادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذی يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ) (و مرد مؤمنى از فرعونيان كه ايمان خود راپنهان مى‌داشت گفت: «آيا مى‌خواهيد مردى را به قتل برسانيد به خاطر اين‌كه مى‌گويد: پروردگار من خداوند يگانه است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت؛ و اگر راستگو باشد، لااقل بعضى از عذاب‌هايى را كه وعده مى‌دهد به شما خواهد رسيد؛ خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدایت نمى‌كند.)
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرماید: (مؤمن آل فرعون) نيز تقيه‌اش، براى خدمت به آئين موسی (علیه‌السّلام) و دفاع از حيات او در لحظات سخت و بحرانى بود، چه چيز از اين بهتر كه انسان فرد مؤمنى در دستگاه دشمن داشته باشد كه تا اعماق تشكيلات او نفوذ كند و از همه چيز با خبر گردد، و به موقع دوستان را در جريان بگذارد؛ و حتى در موقع لزوم، در فكر جبّاران نفوذ كند و نقشه‌هاى آنها را دگرگون سازد؟!
آيا اگر (مؤمن آل فرعون) از روش تقيه، استفاده نمى‌كرد، هرگز توانائى انجام اين خدمات را داشت؟ لذا در حديثى از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است: ««الْتَّقِيَّةُ مِنْ دِيْنِي وَ دَيْنِ آبائِي، وَ لادِيْنَ لِمَنْ لاتَقِيَّةَ لَهُ، وَ التَّقِيَّةُ تَرْسُ اللَّهِ فِى الْأَرْضِ، لِأَنَّ مُؤْمِنَ آلِ فِرْعَونَ لَو أَظْهَرَ الْإِسْلامَ لَقُتِلَ»: تقيه از دين من و دين پدران من است، كسى كه تقيه ندارد دین ندارد، تقيه سپر خداوند در روى زمين است، چرا كه اگر «مؤمن آل فرعون» ايمان خود را اظهار داشته بود، كشته مى‌شد.» (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - تقیه پوششی

منظور از «تقیه پوششی»، آن است که گاه، برای رسیدن به هدف باید نقشه‌ها و مقدمات را کتمان کرد؛ چرا که اگر برملا گردد و دشمنان از آن آگاه شوند، ممکن است آن را خنثی کنند.
(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا) (پيامبران پيشين كسانى بودند كه رسالت‌هاى الهى را تبلیغ مى‌كردند و از او بيم داشتند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس كه خداوند حسابگر و پاداش‌دهنده اعمال آنها است.)
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرماید: آيا پیامبران تقيه مى‌كنند؟ جمعى از آیه فوق، استفاده كرده‌اند كه: براى انبياء هرگز تقيه كردن در ابلاغ رسالت جائز نيست؛ زيرا قرآن مى‌گويد: (وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً الَّا اللَّه) ولى، بايد توجه داشت: «تقيه» انواعى دارد، تنها يك نوع از آن «تقيه خوفى» است كه طبق آيه فوق، در مورد دعوت انبياء و ابلاغ رسالت، منتفى است. ولى تقيه، اقسام ديگرى نيز دارد، از جمله «تقيه تحبيبى» و «پوششى» است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۳ - تقیه تحبیبی

منظور از «تقیه تحبیبی»، آن است که گاه، انسان برای جلب محبت طرف مقابل، عقیده خود را مکتوم می‌دارد تا بتواند نظر او را برای همکاری در اهداف مشترک جلب کند.
(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا) (پيامبران پيشين كسانى بودند كه رسالت‌هاى الهى را تبليغ مى‌كردند و از او بيم داشتند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس كه خداوند حسابگر و پاداش‌دهنده اعمال آنها است.)
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرماید: آيا پيامبران تقيه مى‌كنند؟ جمعى از آيه فوق، استفاده كرده‌اند كه: براى انبياء هرگز تقيه كردن در ابلاغ رسالت جائز نيست؛ زيرا قرآن مى‌گويد: (وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً الَّا اللَّه) ولى، بايد توجه داشت: «تقيه» انواعى دارد، تنها يك نوع از آن «تقيه خوفى» است كه طبق آيه فوق، در مورد دعوت انبياء و ابلاغ رسالت، منتفى است. ولى تقيه، اقسام ديگرى نيز دارد، از جمله «تقيه تحبيبى» و «پوششى» است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. مومن/سوره۴۰، آیه۲۸.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۰۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۹۹.    
۴. مومن/سوره۴۰، آیه۲۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۰۴.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۵۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۰.    
۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۵۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۱.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶.    
۱۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۵۷.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تقیّه»، ص۱۳۹.    






جعبه ابزار