تقوا در عمره (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عمره در لغت به معنای
زیارت و در اصطلاح عبارت است از
زیارت خانه خدا به نحو خاص با رعایت
تقوا.
لزوم رعایت
تقوا، در اجرای
عمره:
•«واتموا الحج والعمره لله... واتقوا الله...:و (عمل)
حج و
عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن
احرام به واسطه
دشمن یا
بیماری) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانى كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مكه یا منى بفرستید)، و سر خود را نتراشید تا آن قربانى به محل خود برسد و اگر كسى از شما (در حال احرام) مریض باشد یا ناراحتى از ناحیه سر داشته باشد (و مجبور به تراشیدن سر شود، سر را بتراشد و) كفّاره اى از قبیل
روزه یا
صدقه یا
قربانی انجام دهد. و اگر (در مورد حج و عمره از دشمن و بیمارى) ایمن بودید پس هر كه با تقدیم
عمره تمتّع (عمره بهره مندى از تقرب به خدا، و برخوردارى از ممنوعات احرام پس از احرام آن) به سوى حج تمتّع رود بر اوست آنچه میسر گردد از قربانى (
شتر یا
گاو یا
گوسفند) و كسى كه قربانى نیابد (یا پول آن را نداشته باشد) بر اوست سه
روز در همان
سفر حج
روزه داشتن و هفت روز هنگامى كه برگشتید؛ این ده روز كامل است. این (حج كه تمتّع نامیده مىشود)
فریضه كسى است كه (خود و) خانواده اش ساكن
مسجد الحرام (
مکه و اطرافش تا ۲۴ كیلومتر) نباشند. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خداوند سخت
کیفر است.»
فقهاى بزرگ ما با
الهام از
آیات قرآن و
سنت پیامبر ص و
ائمه اهل بیت ع حج را سه قسم
تقسیم كرده اند:
حج تمتع، و
حج قران و افراد. حج تمتع مخصوص كسانى است كه فاصله آنها از
مکه ۴۸ میل یا بیشتر باشد (۱۶ فرسخ حدود ۹۶ كیلومتر) و حج قران و افراد، مربوط به كسانى است كه دركمتر از این فاصله زندگى مى كنند.در حج تمتع، نخست
عمره را بجا مى آورند، سپس از احرام بیرون مى آیند، بعدا مراسم حج را در ایام مخصوصش انجام مى دهند، ولى در حج قران و افراد، اول مراسم حج بجا آورده مى شود، و بعد از پایان آن مراسم عمره، با این تفاوت كه در حج قران، قربانى همراه مى آورند و در حج افراد این قربانى نیست، ولى به
عقیده اهل سنت حج قران آن است كه حج و عمره را در یك احرام با هم قصد مى كند.
در آیه فوق، احكام زیادى بیان شده است:
۱- در ابتدا، یك دستور كلى براى انجام
فریضه حج و عمره به طور كامل و براى
اطاعت فرمان خدا داده، مى فرماید:" حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید" (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ).در واقع قبل از هر چیز به سراغ انگیزه هاى این دو
عبادت رفته و
توصیه مى كند كه جز
انگیزه الهى و قصد تقرب به ذات پاك او، چیز دیگرى در كار نباید باشد، و عمل نیز به مقتضاى" وَ أَتِمُّوا" از هر نظر كامل و جامع باشد.
۲- سپس به سراغ كسانى مى رود كه بعد از بستن
احرام به خاطر وجود مانعى، مانند بیمارى شدید و
ترس از دشمن، موفق به انجام اعمال حج عمره نباشند، مى فرماید:" اگر محصور شدید (و موانعى به شما اجازه نداد كه پس از احرام بستن وارد مكه شوید) آنچه از قربانى فراهم شود
ذبح كنید و از احرام خارج شوید (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی).به هر حال افرادى كه گرفتار مى شوند، و توانایى انجام مراسم حج و عمره را پیدا نمى كنند، مى توانند با استفاده از این مساله، از احرام خارج شده و به حال عادى باز گردند.مى دانیم قربانى ممكن است
شتر یا
گاو یا
گوسفند باشد، كه آسان ترین آن ها گوسفند است، و لذا جمله" فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی" را غالبا اشاره به گوسفند دانسته اند.
۳- سپس به دستور دیگرى اشاره كرده، مى فرماید:" سرهاى خود را نتراشید تا قربانى به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود" (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى یبْلُغَ الْهَدْی مَحِلَّهُ).آیا این دستور مربوط به افرادى است كه محصور و ممنوع از انجام مراسم حج مى شوند، و در واقع دستورى است براى تكمیل دستور سابق، و یا همه حاجیان را مى گوید، بعضى از مفسران، معنى اول را بر گزیده اند و گفته اند، منظور از محل هدى (محل قربانى)
حرم است و گاه گفته اند، منظور همان جا است كه مانع و مزاحم، حاصل مى شود و به فعل
پیغمبر اكرم ص در داستان
حدیبیه كه محلى است بیرون حرم مكه،
استدلال كرده اند كه حضرت بعد از ممانعت
مشرکان، قربانى خود را در همان جا ذبح كرد و به اصحاب و یارانش نیز دستور داد چنین كنند.مفسر عالیقدر" مرحوم
طبرسی " مى گوید:" به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به خاطر بیمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم باید ذبح كنند و اگر به خاطر جلوگیرى از دشمن باشد در همان جا كه جلوگیرى شده است ذبح مى كنند".
۴- سپس مى فرماید:" اگر كسى از شما بیمار بود و یا ناراحتى در سر داشت (و به هر حال ناچار بود سر خود را قبل از آن موقع بتراشد) باید
فدیه (كفاره اى) از قبیل
روزه یا
صدقه یا گوسفندى بدهد" (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ)." نسك" در اصل جمع" نسیكه" به معنى حیوان ذبح شده است، این واژه به معنى عبادت نیز آمده است.لذا"
راغب " در"
مفردات "، بعد از آنكه" نسك" را به عبادت
تفسیر مى كند، مى گوید: این واژه در مورد اعمال حج به كار مى رود، و" نسیكه" به معنى" ذبیحه" است.بعضى از مفسران نیز آن را در اصل به معنى شمش هاى
نقره مى دانند و اینكه به عبادت" نسك" گفته شده به خاطر آن است كه انسان را خالص و پاك و پاكیزه مى كند.به هر حال
ظاهر آیه این است كه چنین شخصى مخیر در میان این سه (روزه، و صدقه و ذبح گوسفند) مى باشد.در روایات اهل بیت ع آمده است كه، روزه در این مورد باید سه روز بوده باشد، و صدقه به شش
مسکین، و در روایتى به ده مسكین، و" نسك" یك گوسفند است.
۵- سپس مى افزاید:" و هنگامى كه (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، كسانى كه عمره را تمام كرده و حج را آغاز مى كنند، آنچه میسر است از قربانى" (ذبح كنند) (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی).اشاره به اینكه در حج تمتع كه عمره قبلا انجام مى گیرد، و بعد حج بجا آورده مى شود، قربانى كردن لازم است، و فرق نمى كند كه این قربانى شتر باشد یا گاو و یا گوسفند، و بدون آن از احرام خارج نمى شود.درباره اصل" هدى" به گفته مرحوم
طبرسی دو قول وجود دارد، اول اینكه از" هدیه" گرفته شده است، و چون قربانى در واقع هدیهاى به سوى بیت اللَّه است، این واژه بر آن اطلاق شده است. دیگر اینكه از ماده هدایت گرفته شده است زیرا حیوان قربانى را همراه مى بردند، و به سوى خانه خدا و قربانگاه
هدایت مى كردند.ولى ظاهر كلام" راغب" در" مفردات" این است كه فقط از" هدیه" گرفته شده و مى گوید:" هدى" جمع است و مفرد آن" هدیه" است.در معجم مقاییس اللغه نیز دو ریشه براى این لغت ذكر شده، هدایت و هدیه، اما بعید نیست هر دو به هدایت باز گردد.
۶- سپس به بیان حكم كسانى مى پردازد كه در حال حج تمتع قادر به قربانى نیستند، مى فرماید:" كسى كه (قربانى) ندارد، باید سه روز در ایام حج، و هفت روز به هنگام بازگشت، روزه بدارد، این ده روز كامل است" (فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ).بنا بر این اگر قربانى پیدا نشود، یا وضع مالى انسان اجازه ندهد، جبران آن ده روز روزه است، كه سه روز آن (روز هفتم و هشتم و نهم
ذی الحجه) در ایام حج واقع مى شود، و این از روزه هایى است كه انجام آن در
سفر مانعى ندارد، و هفت روز دیگر را بعد از بازگشت به
وطن انجام مى دهد.
۷- بعد به بیان حكم دیگرى پرداخته، مى گوید:" این برنامه حج تمتع براى كسى است كه خانواده او نزد
مسجد الحرام نباشد" (ذلِكَ لِمَنْ لَمْ یكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).بنا بر این كسانى كه اهل مكه یا اطراف آن باشند، حج تمتع ندارند، بلكه حج تمتع مخصوص افراد دور از این منطقه است، و مشهور و معروف در میان
فقهاء این است كه هر كس ۴۸ میل از مكه دورتر باشد، وظیفه او حج تمتع است، و آنها كه در فاصله كمترى قرار دارند، وظیفه آنها
حج قران یا افراد است، كه عمره آن بعد از مراسم حج بجا آورده مى شود بعد از بیان این احكام هفتگانه در پایان آیه دستور به تقوا مى دهد و مى فرماید:" از خدا به پرهیزید و تقوا پیشه كنید و بدانید خداوند
عقاب و كیفرش شدید است" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ).این تاكید شاید به این جهت است كه مسلمانان در هیچ یك از جزئیات این
عبادت مهم اسلامى كوتاهى نكنند چرا كه كوتاهى در آن گاهى سبب فساد حج و از بین رفتن بركات مهم آن مى شود.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تقوا در عمره».