• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقلید پس از اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تقلید در لغت به معنای وابسته کردن امری به امر دیگر و اتصال میان آنان آمده است و در اصطلاح عام، عبارت است از پیروی کردن از فرد یا افرادی بدون تأمل و دقت و بدون درخواست دلیل یا حجت از وی.
تقلید به دو صورت تقلید ناپسند و تقلید معقول یا خردمندانه تقسیم می‌شود.



پس از بعثت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ، نه تنها شیوه خردمندانه تقلید یعنی رجوع به متخصص در مسائل دینی ممنوع نشد، بلکه مسلمانان به تقلید صحیح ترغیب شدند؛ از جمله در برخی آیات، ناآگاهان از علوم دینی مأمور شده‌اند که از عالمان بپرسند: «فَسَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمون» (نحل /۱۶، ۴۳؛ انبیاء /۲۱، ۷ ) و در آیه‌ای دیگر به مسلمانان توصیه شده که گروهی از آنان برای فهم معارف دین به مراکز علمی هجرت کنند تا پس از بازگشت به سوی قوم خویش آنان را راهنمایی کنند: «فَلَو لا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَة مِنهُم طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ و لِیُنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهِم». (توبه /۹، ۱۲۲ ) بر پایه این رهنمود قرآنی، مسلمانان در عهد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای فرا گرفتن احکام دین به مدینه می‌آمدند و پس از بازگشت به سرزمین خود احکام دین را به دیگران می‌آموختند.
[۴] فتح الباری، ج ۴، ص ۸۱.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز گاه افرادی را برای آموزش معارف و احکام دینی به مردم به سرزمین‌های اسلامی می‌فرستاد. این مبلغان هر چند بیشتر به گونه مستقیم احکام شرعی و سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به دیگران انتقال می‌دادند؛ اما در پاره‌ای موارد برخی احکام را استنباط کرده و آن‌ها را به دیگران می‌آموختند.
[۵] سنن ابی داود، ج ۲، ص ۱۶۲.
[۶] عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۶۲.



رجوع به عالمان دین پس از عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز ادامه داشت، هر چند با توجه به پیدایش مذاهب گوناگون اسلامی، شیوه‌های متفاوتی داشت.

۲.۱ - شیعیان

شیعیان در زمان امامان (علیهم‌السلام) کمتر نیاز به تقلید داشتند و احکام دین را به طور مستقیم از آنان می‌گرفتند؛ ولی با این وجود، آنان به عللی، از جمله وجود فاصله زیاد میان بلاد اسلامی و دسترسی نداشتن همگان به اهل بیت (علیهم‌السلام) ، وجود تقیه در برخی موارد، دشواریِ مراجعه مستقیم شیعیان به امامان (علیهم‌السلام) و برای ترویج موضوع تقلید در میان شیعه، شیعیان را برای دریافت احکام به شماری از اصحاب خود ارجاع می‌دادند. گاه نیز اصحاب را برای فتوا دادن به حضور در مساجد و مراکز عمومی ترغیب می‌کردند. پیش از آغاز عصر غیبت و قطع ارتباط مستقیم شیعیان با امامان خویش، امام حسن عسکری و امام عصر (علیهماالسلام) با ذکر اوصافی خاص برای عالمان دین، شیعیان را به تقلید از آنان فرمان دادند و آنان را از پیروی از دیگران برحذر داشتند. بر پایه این احادیث، فقهای واجد شرایط، مرجع شیعیان در تقلید قرار گرفتند و سنّت تقلید به تدریج در میان شیعیان رواج یافت و آثار گوناگونی در این موضوع نگاشته شد.
[۲۰] الاجتهاد والتقلید، خویی.


۲.۲ - اهل سنت

در میان اهل سنت نیز موضوع تقلید از عالمان پس از عصر پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مطرح بود. برخی مؤلفان، فقه اهل سنت را از این جهت به ۴ دوره تقسیم کرده‌اند:
[۲۱] تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷.
[۲۲] دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.

۱. دوره آغاز: یعنی زمان خلفا و صحابه که مذهب معینی نبود و مردم برای شناخت احکام به صحابه مراجعه می‌کردند.
۲. دوره بروز مذاهب فقهی: با افزایش راویان احادیث و ظهور فقهای برجسته در مناطق گوناگون مردم به آنان مراجعه می‌کردند. این افراد به تدریج نوعی مرجعیت دینی یافتند و هر یک مذهب فقهی خاصی را پایه‌گذاری کرد.
۳. دوره حصر مذاهب: در این مرحله مذاهب گوناگون اهل سنت در ۴ مذهب منحصر شد و عامه اهل سنت برای دریافت احکام به عالمان و رؤسای این ۴ مذهب ارجاع داده شدند.
۴. دوره رواج مجدد اجتهاد و تقلید: برخی از فقهای پیشین و کنونی اهل سنت، انسداد باب اجتهاد را نپذیرفتند و با استناد به اجماع مسلمانان در صدر اسلام مبنی بر جواز تقلید از هر یک از صحابه، انحصار اجتهاد در ۴ مذهب را مردود و تقلید از هر یک از عالمان مذاهب فقهی را جایز شمردند،
[۲۳] تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷.
[۲۴] دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.
هر چند به نظر می‌رسد هنوز این روش در میان مذاهب اهل سنت فراگیر نشده است و آنان بیشتر به فتاوای امامان چهارگانه مراجعه می‌کنند.


تقلید از جهت موضوع و مسائلی که در آن‌ها تبعیت صورت می‌گیرد بر دو قسم است:
۱. تقلید در عقاید و اصول دین که امری قلبی است. ۲. تقلید در احکام فرعی و عملی که امری عملی است. در منابع اصولی از مبانی و ادله هر دو نوع تقلید بحث شده است.


(۲) . الاجتهاد والتقلید، تقریرات بحث الخوئی (م. ۱۴۱۳ ق.) ، علی الغروی، قم، الهادی، ۱۴۱۰ ق.
(۳) . الاحتجاج، ابومنصور الطبرسی (م. ۵۲۰ ق.) ، به کوشش سید محمد باقر الخرسان، دارالنعمان، ۱۳۸۶ ق.
(۹) . بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.) ، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
(۱۲) . تاریخ حصر الاجتهاد، آغابزرگ الطهرانی (م. ۱۳۸۹ ق.) ، به کوشش الانصاری، قم، الخیام، ۱۴۰۱ ق.
(۳۵) . دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
(۳۷) . رسائل الشریف المرتضی، السید المرتضی (م. ۴۳۶ ق.) ، به کوشش حسینی و رجائی، قم، دارالقرآن، ۱۴۰۵ ق.
(۴۲) . سنن ابی داود، السجستانی (م. ۲۷۵ ق.) ، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ ق.
(۴۸) . عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور (م. ۸۸۰ ق.) ، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ ق.
(۴۹) . فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.) ، دوم، بیروت، دارالمعرفة.
(۷۵) . مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.) ، به کوشش و نشر آل البیت لاحیاء التراث (علیهم‌السلام) ، بیروت، ۱۴۰۸ ق.
(۹۲) . میزان الحکمه، ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۶ ق.
(۱۰۰) . وسائل الشیعه، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ ق.) ، قم، آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.


۱. نحل/سوره۱۶، آیه۴۳.    
۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷.    
۳. توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.    
۴. فتح الباری، ج ۴، ص ۸۱.
۵. سنن ابی داود، ج ۲، ص ۱۶۲.
۶. عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۶۲.
۷. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰ - ۱۵۰.    
۸. مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۳ - ۳۱۵.    
۹. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۱.    
۱۰. وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۳۴.    
۱۱. بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۲۲.    
۱۲. میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۳۷۳.    
۱۳. الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳۲۶۲.    
۱۴. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱.    
۱۵. بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۸۸۶.    
۱۶. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰.    
۱۷. الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۳.    
۱۸. بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۰.    
۱۹. رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۳۸ - ۴۵.    
۲۰. الاجتهاد والتقلید، خویی.
۲۱. تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷.
۲۲. دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.
۲۳. تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷.
۲۴. دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تقلید، ج۸، ص۴۳۱.    


رده‌های این صفحه : اجتهاد و تقلید | فقه




جعبه ابزار