تقلید از نیاکان و معاد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی مقلدین منکرین
معاد به تبع پیروی کورکورانه از نیاکان در آیاتی از
قرآن کریم میپردازیم.
انکار معاد، پيامد تقليد كوركورانه از نياكان خود:
اسلک یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء واضمم الیک جناحک من الرهب فذنک برهـنان من ربک الی فرعون وملاه انهم کانوا قومـا فـسقین• فلما جاءهم موسی بـایـتنا بینـت قالوا ما هـذا الا سحر مفتری وما سمعنا بهـذا فی ءابائنا الاولین• واستکبر هو وجنوده فی الارض بغیر الحق وظنوا انهم الینا لا یرجعون.
«دستت را در گریبانت فرو بر، هنگامی که خارج میشود سفید و درخشنده است و بدون
عیب و نقص، و دستهایت را بر سینهات بگذار تا
ترس و
وحشت از تو دور شود، این دو
برهان روشن از پروردگارت به سوی فرعون و اطرافیان اوست که آنها
قوم فاسقی هستند. هنگامی که موسی با
معجزات روشن ما به سراغ آنها آمد گفتند: این چیزی جز
سحر نیست که به
دروغ به خدا بسته شده، ما هرگز چنین چیزی در نیاکان خود نشنیدهایم! (سرانجام) فرعون و لشکریانش به ناحق در زمین
استکبار کردند، و پنداشتند به سوی ما باز نمیگردند».
در اینجا به هفتمین صحنه از این
داستان میرسیم: هیچکس دقیقا نمیداند در این ده
سال بر موسی چه گذشت اما بدون
شک این ده سال از بهترین سالهای عمر
موسی بود، سالهائی گوارا، شیرین و آرامبخش سالهای سازندگی و آمادگی برای یک ماموریت بزرگ. در
حقیقت،
ضرورت داشت که موسی علیهالسّلام یک دوران ده ساله را در
غربت و در کنار یک
پیامبر بزرگ بگذارند و شبانی کند، تا اگر خوی کاخنشینی بر
فکر و جان او اثر گذاشته است به کلی شستشو شود، موسی باید در کنار کوخنشینان باشد، از دردهای آنها آگاه گردد و برای مبارزه با کاخنشینان آماده شود.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۴، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و معاد».