تقسیم ارث (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
اسلام قانون خاصی برای تقسیم
ارث بین ورثهٔ
میت بیان شده است.
وارث، یا با «فرض» ارث میبرد یا با «
قرابت»، و مقصود از «فرض»، همان سهم مقدر و کسر معینشدهای است که خدای متعال آن را در کتاب کریمش نام برده است و فروض شش تا میباشد و صاحبان این فرضها سیزده (گروه) هستند.
اول: نصف است و آن برای
دختر یگانه است در صورتی که فرزندی غیر ممنوع از ارث، با او نباشد و این قید در تمام طبقات و درجاتی که میآیند، معتبر است. و برای خواهر یگانه پدر و مادری یا پدری است در صورتی که برادر این چنینی با او نباشد. و برای
شوهر است در صورتی که زوجه، فرزندی - اگرچه پایین برود - نداشته باشد.
دوم: ربع (یک چهارم) است و آن برای شوهر است در صورتی که زوجه فرزندی داشته باشد، اگرچه پایین برود. و برای زوجه است اگر شوهر فرزندی نداشته باشد، اگرچه پایین برود.
سوم: ثمن (یک هشتم) است و آن برای
زوجه است در صورتی که شوهر فرزندی داشته باشد اگرچه پایین برود.
چهارم: ثلث (یک سوم) است و آن برای
مادر است
به شرطی که میت مطلقا فرزند نداشته باشد اگرچه پایین برود و
به شرطی که برادرهای متعددی نداشته باشد، همان طور که با شرایطش گذشت. و برای برادر و خواهر مادری است در صورتی که متعدد باشند.
اگر جد و جده مادری - هر دو یا یکی از آنها - با منسوبین پدری مانند برادرها و خواهرهای پدر و مادری یا پدری و مانند جد و جده پدری با هم باشند حق آنها ثلث مجموع ترکه است اگرچه نقص بر صاحب فرض وارد شود. پس اگر وارث، زوج و جد - یا جده - مادری و خواهر پدر و مادری باشد، نصف آن مال زوج است و ثلث آن مال جد مادری است - یکی باشد یا متعدد - و بقیه آن، که سدس است مال تنها خواهر پدری است با اینکه فریضهاش نصف میباشد و با این حال، ارث جد و جده
به قرابت است، نه فرض.
پنجم: دو ثلث است و آن برای دو دختر و بیشتر است در صورتی که میت پسری نداشته باشد. و برای دو
خواهر - و بیشتر - پدر و مادری است در صورتی که برادر پدر و مادری نباشد، یا دو خواهر - و بیشتر - پدری است در صورتی که برادر پدری نباشد.
ششم: سدس (یک ششم) است و آن برای
پدر است با وجود فرزند مطلقا. و برای مادر است با وجود
حاجب از ثلث یعنی فرزند و برادر و خواهر بنابر آنچه که گذشت. و برای برادر یا خواهر مادری است در صورتی که از طرف مادر، متعدد نباشند.
فروض نصف است و نصف آن است و نصف نصف آن است و دو ثلث است و نصف دو ثلث است و نصف نصف دو ثلث است.
از آنچه که ذکر شد ظاهر میشود که اهل طبقه سوم از صاحبان انساب، دارای فرض نمیباشند و فقط از جهت قرابت ارث میبرند. و معلوم شد که زوجین وراثتشان مطلقا
به فرض است، مگر در یک صورت و آن موردی است که وارث، منحصر
به امام (علیهالسلام) و زوج باشد. و اما طبقه اول و دوم بعضی از آنها اصلًا فرضی ندارند مانند پسر و برادر پدر و مادری یا پدری و بعضی از آنها مطلقا دارای فرض میباشند مانند مادر و بعضی از آنها در بعضی از حالات - نه در همه حالات - صاحب فرض میباشند مانند پدر که با وجود فرزند میّت، دارای فرض است و در صورتی که میت فرزندی نداشته باشد صاحب فرض نمیباشد و همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری و پدر و مادری، پس اینها فرض دارند در صورتی که مردی با اینها نباشد و اگر مردی باشد دارای فرض نمیباشند.
از آنچه که ذکر شد معلوم گشت که کسی که دارای فرض میباشد بر دو قسم است: اول کسی است که فقط یک فرض دارد و فرض این شخص
به تبدّل احوال، کم و زیاد نمیشود مانند پدر که در صورت وجود فرزند، صاحب فرض است و آن فقط سدس است مطلقا. و همچنین است یک دختر و دو دختر و بیشتر در صورتی که پسر نباشد. و همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری یا پدر و مادری در صورتی که برادر نباشد؛ زیرا فرض اینها نصف یا دو ثلث است مطلقا و اینها اگرچه در بعضی از حالات - نه همه حالات - صاحب فرض میباشند، اما فرض اینها
به تغیّر حالات نه کم میشود و نه زیاد. و گاهی کسی است که در هر حالی دارای فرض است که
به تبدّل احوال، تغییر پیدا نمیکند. و این مانند برادر مادری یا خواهر مادری است که در صورت یکی بودن فرض او سدس است و در صورت تعدّد، ثلث است که در هیچ یک از حالات کم و زیاد نمیشود. دوم کسی است که فرضش با تبدّل احوال تغییر پیدا میکند مانند مادر؛ زیرا گاهی فرض او ثلث و گاهی دیگر سدس است. وهمچنین است زوجین؛ زیرا با نبودن فرزند نصف و ربع است و با بودن او ربع و ثمن میباشد.
غیر از آنچه که از اصناف صاحب فرض ذکر شد، با قرابت وارث میباشند.
فروض ششگانه با ملاحظه اجتماع آنها با صورتهایی که از آن متصور میشود سی و شش صورت میشود که از ضرب شش در شش
به دست میآید و اگر صورتهای تکراری که پانزده صورت است، ساقط شود بیست و یک صورت باقی میماند.
صورتهای گذشته غیر تکراری بعضی از آنها اجتماعشان صحیح است و بعضی از آنها و لو
به جهت بطلان
عول (فقه) عول اجتماعشان ممتنع میباشد؛ پس ممتنعهای آنها هشت است، و آنها اجتماع نصف با دو ثلث، و ربع با مثل خودش و با ثمن، و ثمن با مثل خودش و با ثلث، و دو ثلث با مثل خودشان، و ثلث با مثل خودش و با سدس است. و صورتهای صحیح، بقیه آنها میباشد؛ زیرا نصف با مثل خودش مانند زوج و یک خواهر پدری یا پدر و مادری و با ربع مانند یک دختر و زوج و با ثمن مانند یک دختر با زوجه و با ثلث مانند زوج و مادر با نبود حاجب و با سدس مانند زوج و یکی از کلاله مادر جمع میشود؛ پس نصف با فرضهای ششگانه جمع میشود مگر یک فرض که
به جهت عول باطل است و دو خواهر اگر با زوج با هم باشند
به قرابت - نه
به فرض - ارث میبرند و نقص بر آنها وارد میشود. و ربع با دو ثلث مانند زوج و دو دختر و با ثلث مانند زوجه و چند نفر از کلاله مادر و با سدس مانند زوجه و یک نفر از کلاله مادر جمع میشود. و ثمن با دو ثلث مانند زوجه و دو دختر و با سدس مانند زوجه و یکی از پدر و مادر با وجود فرزند جمع میشود. و دو ثلث با ثلث مانند دو خواهر پدری و بیشتر و اخوه مادری و با سدس مانند دو دختر و یکی از پدر و مادر جمع میشود. و سدس با مثل خودش مانند پدر و مادر با وجود فرزند جمع میشود.
بهره مند ساختن نزدیکان نیازمند،
یتیمان و
مسکینان از اموال میت هنگام تقسیم ارث
مستحب است.
واذا حضر القسمة اولوا القربی والیتـمیوالمسـکین فارزقوهم منه وقولوا لهم قولا معروفا.
تقسیم ارث، پیش از انجام وصایای مشروع مالی و اعطای بدهیهای
مشروع میت
جایز نیست.
یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین فان کن نسآء فوق اثنتین فلهن ثلثا ما ترک... من بعد وصیة یوصی بهآ او دین... .
.. من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله...
دقت در تقسیم ارث و پرهیز از
تضییع حقوق وارثان
لازم است.
للرجال نصیب مما ترک الولدان والاقربون وللنسآء نصیب مما ترک الولدان والاقربون مما قل منه اوکثر نصیبا مفروضا.
انجام وصایای مشروع مالی و پرداخت
دیون مشروع میت، پیش از تقسیم
ترکه واجب است.
یوصیکم الله فی اولـدکم للذکر مثل حظ الانثیین... من بعد وصیة یوصی بها او دین... .
.. من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله...
(کلمه «غیر مضار» میتواند حال برای هر یک از
وصیت و
دین باشد؛ یعنی
وصیت میت یا دیون او نباید ضرری باشد و میتواند حال برای مورث باشد یعنی او نباید با
وصیت و دین خود برای وارث ضرری ایجاد کند)
عمل به وصیت از سوی وارث، در صورت ضرری (مشروع نبودن) بودن آن لازم نیست.
... فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکآء فی الثلث من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله والله علیم حلیم.
پرداخت
دین بر وارث، در صورت ضرری بودن آن
لازم نیست.
... فان کانوا اکثر من ذلک فهم شرکآء فی الثلث من بعد وصیة یوصی بهآ او دین غیر مضآر وصیة من الله والله علیم حلیم.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۵۷۹، برگرفته از مقاله «تقسیم ارث». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی