تقریب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقریب، تلاش علمای اسلامی برای نزدیک کردن پیروان
مذاهب اسلامی است.
تقریب در مفهوم عام، جنبش نزدیکی
ادیان است.
در مفهوم خاص، حرکتی است که علمای مذاهب اسلامی آن را پایه گذاری کردهاند و هدف از آن نزدیک ساختن شیعیان و
اهل سنّت به یکدیگر و رفع اختلاف، و گاه خنثی کردن دشمنی مسلمانان، به منظور متحد کردن آنان است.
در
تاریخ اسلام تلاشهایی که برای تحقق این امر صورت گرفته، غالباً جنبه فرهنگی یا سیاسی داشته است.
تلاشهای حکام و
سلاطین در این راه، چون آمیخته با اهداف و اغراض سیاسی بوده، راه به جایی نبرده است.
برای نمونه، پیشنهاد منصور،
خلیفه دوم عباسی ، به
مالک بن انس، پیشوای
مذهب مالکی ، برای اعلام کردن کتاب او به عنوان تنها منبع رسمی و مشروع در جامعه اسلامی، با مخالفت مالک روبرو شد.
مأمون برای رفع مناقشات مذهبی مجالس متعددی تشکیل میداد که در آن پیشوایان و عالمان هر مذهب در به اره مسائل مختلف بحث میکردند، ولی حمایت مأمون از
معتزله این جلسات را بی نتیجه کرد.
نادرشاه افشار در مجلسی که در ۱۱۴۸ با حضور نمایندگان تمام طبقات
ایران در
دشت مغان بر گزار شد، شرط پذیرفتن
سلطنت را ترک سبّ سه
خلیفه اول و احتساب مذهب
شیعه جعفری ، به عنوان مذهب پنجم در کنار مذاهب چهارگانه اهل سنّت، اعلام کرد و نمایندگانی به عثمانی فرستاد و همکاری آنان را در این امر خواستار شد.
وی، به رغم جنگهای ایران و عثمانی و تجاوز نیروهای عثمانی به مرزهای ایران، برای
وحدت شیعه و
سنّی تلاش نمود و در ۱۱۵۶ پیشنهاد کرد که علمای برجسته شیعه و
شیخ الاسلام عثمانی ،
عبداللّه سُوَیدی ، مجلس بحث و گفتگویی در بغداد تشکیل دهند، اما با مخالفت علمای شیعه و کارشکنی و بدگمانی شیخ الاسلام عثمانی این اقدام بی نتیجه ماند.
سید
جمال الدین اسدآبادی در اوایل سده چهاردهم، موضوع
اتحاد اسلام را در مقالاتش در مجله عربی زبان
عروة الوثقی ، مطرح، و اندیشههای خود را با استفاده از حمایت مسئولان کشورهای اسلامی تشریح میکرد.
با تعطیل عروة الوثقی، این موضوع مدتی مسکوت ماند و با دعوت
سلطان عبدالحمید دوم عثمانی از سیدجمال الدین، برای فعالیت در راه تحقق اتحاد اسلام، دوباره مطرح شد.
هر چند که به سبب بروز مخالفتها و مبهم بودن اغراض
عبدالحمید این امر تحقق نیافت.
نخستین جمعیت تقریب بین ادیان در ۱۳۰۳ تشکیل شد.
پس از تعطیل عروة الوثقی،
محمد عبده به بیروت رفت و با همکاری کسانی چون
ابوتراب ساوجی (خادم سیدجمال الدین اسدآبادی) و
میرزا محمدباقر بواناتی (مترجم انگلیسی عروة الوثقی)، «جمعیة التقریب بین اهل الاسلام و اهل الکتاب» را تأسیس کرد که بعدها اشخاصی از ایران و عثمانی و
انگلیس و
هندوستان به آن پیوستند. مدت فعالیت این جمعیت کوتاه بود.
در ۱۳۱۷ ش/ ۱۹۳۸، یک
روحانی ایرانی به نام
محمدتقی قمی از ایران به
مصر مهاجرت کرد و در قاهره «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة» را تشکیل داد که مهمترین اقدام در راه تقریب علمی بود. او خود به عنوان دبیر کل مادام العمراین جمعیت بر گزیده شد.
جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ ـ ۱۹۴۵) در روند کار جمعیت خلل ایجاد کرد و قمی از مصر خارج شد، ولی در ۱۳۲۵ ش/ ۱۹۴۶ به مصر بازگشت وکار خود را از سر گرفت.
دارالتقریب محل گردهمایی دانشمندان و روحانیان شیعه و سنّی شد.
کسانی چون
محمدعلی علوبه پاشا (دانشمندی که بعداً به ریاست جمعیت بر گزیده شد)،
شیخ عبدالمجید سلیم (رئیس هیئت فتوای دانشگاه
الازهر )،
حاج امین حسینی (مفتی اعظم
فلسطین )، شیخ
محمدعبداللطیف (مفتی وزارت اوقاف)، شیخ
محمدعبدالفتاح عنانی (رئیس مذهب مالکی)، شیخ
محمود شَلْتوت (عضو هیئت کبارالعلماء
حنفی )،
حسن البَنّا (رهبر جمعیت
اخوان المسلمین )،
قاضی محمدبن عبداللّه امری (نماینده شیعه
زیدیه یمن ) و برخی دیگر، از اعضای این جمعیت بودند.
بعدها شیخ
محمدحسین کاشف الغطاء و
سیدهبة الدین شهرستانی و
سیدعبدالحسین شرف الدین ، هر سه از علمای برجسته شیعه، نیز به این جمعیت پیوستند.
آیت اللّه حاج آقا
حسین بروجردی ،
مرجع تقلید شیعیان، از اهداف و مرام این جمعیت حمایت کرد و آنان را از حمایتهای مالی و معنوی خود بهرهامند ساخت.
مناسبات دوستانه و مکاتبات بروجردی و شلتوت، به صدور فتوای تاریخی معروف شلتوت مبنی بر به رسمیت شناختن
مذهب شیعه انجامید.
دارالتقریب گاه از حمایت رهبران سیاسی کشورهای اسلامی نیز برخوردار میشد.
مهمترین دستاورد دارالتقریب پی ریزی راههای عملی اتحاد مسلمانان بود.
در مجله رساله الاسلام، که از ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۱ ش/ ۱۹۴۹ ـ ۱۹۷۲ به تناوب فعالیت میکرد، دیدگاهها و راه حلهای علمای برجسته اسلامی در این به اره به چاپ میرسید.
در این مقالات تحقیقی، نویسندگان شیعه و سنّی میکوشیدند با ارائه مشترکات شیعیان و اهل سنّت و تبیین جوهر اصلی
دین ، به هدف خود دست یابند.
بحث در باره
اجتهاد و نقش آن در پیدایی مذاهب گوناگون اسلامی و تأثیر رهیافتهای مختلف تفسیری و حدیثی و غیره بر آن، در نهایت به پیدایی
فقه مقارن (تطبیقی) انجامید.
صدور فتوای شلتوت در هفدهم ربیع الاول ۱۳۷۸، مبنی بر جواز پیروی از مذهب
شیعه امامیه همانند چهار مذهب فقهی
اهل سنّت ، بزرگترین اقدام عملی در راه تقریب به شمار میآید.
نشر مقالات و کتب متعدد، برای تنزیه شیعیان از برخی اتهامات ناروا و نشان دادن چهرهای صحیح از مذهب شیعه، از دیگر اقدامات دارالتقریب بود (ایرادات اهل سنّت به برخی اعتقادات شیعه، شامل
عصمت ،
بداء ، مقامات ائمه شیعه،
شفاعت ،
علم غیب امام، یا نسبت دادن
تحریف قرآن به شیعه و جز آن است.
کتابهای الحج علی المذاهب، المختصر النافع، و تذکرة الفقهاء (از کتب فقهی شیعه)،
وسائل الشیعه (کتابی حدیثی و از مهمترین مآخذ فقه شیعه)، و
حدیث الثقلین به همین منظور چاپ شد.
علاوه بر آن، با توجه به جایگاه تفسیر در علوم اسلامی، تفسیر
مجمع البیان طبرسی از تفاسیر شیعه، و تفسیر شلتوت از تفاسیر اهل سنّت به چاپ رسید.
تدریس
فقه شیعه در دانشگاه الازهر در کنار سایر مذاهب فقهی و نیز تغییر برخی قوانین
مصر طبق مذهب شیعه (از جمله قوانین طلاق و خانواده)، در زمان ریاست شلتوت در الازهر به عنوان مفتی اعظم اهل تسنن صورت گرفت.
وهابیون از این اقداماتِ دارالتقریب انتقاد کردند و آن را طرح مؤسسه شیعی دارالتقریب برای تغییر دادن مذهب تسنن به تشیع قلمداد نمودند.
موانع سیاسی، به ویژه تفرقه افکنیهای آشکار و پنهان دولتهای استعماری غربی، و بدفهمی عمومی از اقدامات دارالتقریب و هدف آن، مانعی دیگر بر سر راه تقریب بود و با آنکه این جمعیت، اصول و مواضعش را اعلام کرده بود، عدهای همواره هدف آن را سنّی کردن شیعیان یا شیعه کردن سنّیان میدانستند. این موانع سبب شد که به تدریج از فعالیتهای دارالتقریب کاسته شود.
سرانجام شیخ
محمدتقی قمی مصر را به قصد
پاریس ترک کرد و در ۱۳۶۹ ش در همانجا درگذشت.
در دهه ۱۳۷۰ ش، برخی مؤسسات یا افراد علاقهامند به دارالتقریب و اصولاً اندیشه تقریب، مقالات مندرج در شصت شماره رساله الاسلام را منتشر کردند، از جمله بنیاد پژوهشهای اسلامی
آستان قدس رضوی با همکاری مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیة در ۱۳۷۰ ش دوره کامل آن را چاپ کرد.
برخی نیز گزیدهای از مقالات آن را به صورت کتاب منتشر کردند، از جمله: محمد
محمد مدنی ؛ عبدالکریم
بی آزار شیرازی عبداللّه محمدتقی قمی
و شیخ عبداللّه علایلی.
در ۱۳۶۹ ش، به ابتکار آیت اللّه
سیدعلی خامنهای «مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی» به وجود آمد.
این مجمع عهده دار تلاشهای تقریبی در جهان
اسلام است و همه ساله با شرکت اندیشمندان اسلامی، در ایران یا دیگر کشورهای اسلامی همایشهای
وحدت بر گزار میکند.
مجله رسالة التقریب (به زبان عربی، چاپ تهران)، ترجمان (ارگان) مجمع تقریب، از ۱۳۷۱ ش فعالیت خود را به منظور ایجاد روح وحدت اسلامی در میان ملل مسلمان آغاز و آثار اندیشمندان اسلامی را منتشر کرده است.
جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن ۱۳۵۷) تاکنون، به وحدت و تقریب مسلمانان، و پیشگیری از هر اقدام تفرقه انگیز، توجهی ویژه کرده است.
جدالها و تعصبات از موانع مهم تقریب مذاهب بوده است.
جمهوری اسلامی ایران برای رفع بدبینیها و تحریفها و تهمتها اقدامات گوناگونی کرده که از آن جمله است: اعلان ۱۲ تا
۱۷ ربیع الاول هر سال (ایام ولادت پیامبر اسلام) به عنوان
هفته وحدت ؛ اهتمام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلوگیری از نشر کتابهای تفرقه آمیزمی باشد.
صدور فتوای امام خمینی مبنی بر لزوم
نماز جماعت گزاردن شیعیان همراه با سایر مسلمانان در مراسم
حج و تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی در
تهران ، که در آن
فقه جعفری ،
زیدی ،
حنفی ،
مالکی ،
شافعی ،
حنبلی و
اِباضی تدریس میشود.
در پی چند دهه فعالیت مستمر متفکران و علاقه مندان اندیشه تقریب و تلاش برای ایجاد «جهان بینی مشترک برای تمام امت اسلامی»، اندیشه وحدت اسلامی در میان بیشتر مسلمانان مطرح شده است و مؤسسات اسلامی برای تحقق آن تلاش میکنند.
اطلاع از اندیشههای واقعی مذاهب دیگر، به دور از نسبتهای ناروایی که به هریک از آنها داده شده و پرهیز از مطلق نگری و آگاهی از علل تفرقه و اختلاف، هدفی است که میتوان با روش «تقریب علمی» به آن دست یافت.
در بهمن ۱۳۷۱/ فوریه ۱۹۹۳، بنیاد تحقیقات علمی اسلامی در استانبول محفلی علمی (سمپوزیوم) برگزار کرد که در آن محققان سنّی و شیعه شرکت داشتند و به زعم اندیشمندان، این اقدام تأثیر گستردهای در شناساندن چهره علمی و صحیح تشیع داشت.
کتابهای استدلالی و احتجاجیِ عالمانی چون
کاشف الغطاء، شرف الدین ،
سیدمحسن امین ،
علامه امینی و دیگران نیز تأثیر ارزندهای در راه رسیدن به اهداف مذکور داشته است.
تألیف کتاب الفقه علی المذاهب الخمسة از
محمدجواد مغنیه، و دروس فی الفقه المقارن از محمدابراهیم جناتی (هر دو در زمینه فقه تطبیقی) و
المراجعات شرف الدین (در معرفی مواضع و مبانی اعتقاد شیعی) نیز از جمله اقدامات مؤثر بوده است.
با توجه به زمینههای وحدت در اصول اعتقادی مسلمانان همچون اعتقاد به
توحید ،
نبوت ،
معاد ،
نماز ،
روزه ، دارا بودن
قبله و کتاب واحد و بسیاری از اصول دیگر دینی و نیز سنّت پیامبر و روش ائمه شیعه در دعوت به اتحاد وسفارش به پرهیز از جدال و اختلاف با برادران دینی، و توجه و هشیاری علما و سیاستمداران کشورهای اسلامی به ضرورت این امر، میتوان امیدوار بود که این اندیشه به بار بنشیند و از تفرقه و اختلاف کشورهای اسلامی بکاهد.
ترویج فرهنگ و
اخلاق تقریب، محور قراردادن
قرآن به عنوان متنی قطعی و مسلّم برای همه مسلمانان، جداکردن مواضع سیاسی و فکری از احکام فقهی و نیز جداکردن احکام فقهی از مواضع اعتقادی، گسترش و تعمیق مباحثات فقهی و کلامی و تفسیری و حدیثی، همراه با تضارب آرا و افکار در محیطی آرام و به دور از تشنجات حاصل از دخالت مغرضان، درتحقق تقریب بین مذاهب اسلامی تأثیر بسیار دارد.
(۱) بدری آتابای، «تلاش نادرشاه افشار برای رفع اختلافات مذهبی»، میراث ایران، ش ۲۲ (تابستان ۱۳۸۰).
(۲) محمدحسین آل کاشف الغطاء، «الاجتهاد فی الشریعة بین السنّة و الشّیعة»، رساله الاسلام، سال ۱، ش ۳ (رمضان ۱۳۶۸).
(۳) عبدالکریم بی آزار شیرازی، شیخ محمود شلتوت: طلایه دار تقریب، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۴) عبدالکریم بی آزار شیرازی، «فتاوی تفرقه انگیز وهابیان همسو با خشم آمریکا و اسرائیل از تقریب بین مسلمانان»، مشکوة، ش ۳۳ (زمستان ۱۳۷۰).
(۵) عبدالکریم بی آزار شیرازی، «معرفی شیعه و انتشارات دارالتقریب»، در همبستگی مذاهب اسلامی: بحثهای علمی و اصلاحی پیشوایان مذاهب اسلامی، ترجمه و نگارش عبدالکریم بی آزار شیرازی، (تهران) : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ ش.
(۶) جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، در همبستگی مذاهب اسلامی، همان.
(۷) حجت اللّه جودکی و صفاءالدین تبرائیان، «گزارشی از یک گفت وگوی منتشرنشده در ایران: جماعت تقریب و دکترمصدق»، تاریخ معاصر ایران، سال ۱، ش ۴ (زمستان ۱۳۷۶).
(۸) محمدباقر حکیم، وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و سنّت، ترجمه عبدالهادی فقهی زاده، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۹) محمدحسن زمانی، «علامه امینی پرچمدار نهضت تقریب علمی»، بصائر، سال ۴، ش ۲۶ (مرداد و شهریور ۱۳۷۶).
(۱۰) محمود شلتوت، «شیعه و دانشگاه الازهر»، در همبستگی مذاهب اسلامی.
(۱۱) محمود شلتوت، «فتوای تاریخی شیخ شلتوت»، درسهائی از مکتب اسلام، سال ۲، ش ۳ (اسفند ۱۳۳۸).
(۱۲) کلیم صدیقی، نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ترجمه هادی خسروشاهی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۳) عبدالمتعال صعیدی، «سعی قدیم فی توحیدالمذاهب»، رسالة الاسلام، سال ۷، ش ۱ (جمادی الا´خره ۱۳۷۴).
(۱۴) عبدالکبیر علوی مدغری، التقریب بین الفرق الاسلامیة، ۴: «قضایا ینبغی الحسم فیها»، «خطا فی المنهج»، مغرب ۱۹۹۲.
(۱۵) محمدتقی قمی، «رجال صدقوا»، رسالة الاسلام، سال ۱۴، ش ۵۵ ـ ۵۶ (محرّم ۱۳۸۴).
(۱۶) محمدمحیط طباطبائی، سیدجمال الدین اسدآبادی و بیداری مشرق زمین، به کوشش هادی خسروشاهی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۷) محمدمحیط طباطبائی، «سیدجمال الدین و وحدت اسلامی»، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۵، ش ۳ ـ ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۵).
(۱۸) محمدبن جریر طبری، «المنتخب من کتاب المذیل من تاریخ الصحابة و التابعین»، در دیول تاریخ الطبری، ج ۱۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۹۷۷).
(۱۹) حسنین محمد مخلوف، «من المغنی الاکبر»، رسالة الاسلام، سال ۴، ش ۲ (رجب ۱۳۷۱).
(۲۰) محمد محمدمدنی، «فقه مقارن، یا، تحولی بزرگ در دانشگاه الازهر»، در همبستگی مذاهب اسلامی، همان.
(۲۱) محمدمصطفی مراغی، «الاجتهاد فی الشریعة»، رسالة الاسلام، سال ۱، ش ۴ (ذی الحجّة ۱۳۶۸).
(۲۲) علی مشکینی، المصباح المنیر، قم ۱۳۷۶ ش.
(۲۳) محمدجواد مغنیه، «الاصول الثّلاثة و الاخوة فی الدّین»، رسالة الاسلام، سال ۸، ش ۲ (رمضان ۱۳۷۵).
(۲۴) محمدجواد مغنیه، «الغلاة فی نظر الشیعة الامامیّة»، رسالة الاسلام، سال ۶، ش ۴ (صفر ۱۳۷۴).
(۲۵) حسام الدین واعظ، «نقش وحدت و تقریب مذاهب اسلامی در روابط بین الملل»، پایان نامه کارشناسی علوم سیاسی؛ دانشکده روابط بین المللی، وزارت امورخارجه، ۱۳۷۲ ش.
(۲۶) محمد واعظ زاده خراسانی، «السید البروجردی و التقریب»، رسالة التقریب، سال ۳، ش ۱۲ (ربیع الثانی ـ جمادی الا´خره ۱۴۱۷).
(۲۷) محمد واعظ زاده خراسانی، الواحدة الاسلامیة: عناصرها و موانعها، چاپ سیرآقائی، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۲۸) س هدی، «دو سند تاریخی در راه تقریب بین مذاهب اسلامی»، درسهائی از مکتب اسلام، سال ۳، ش ۴ (خرداد ۱۳۴۰).
(۲۹) همبستگی مذاهب اسلامی: بحثهای علمی و اصلاحی پیشوایان مذاهب اسلامی، ترجمه و نگارش عبدالکریم بی آزار شیرازی، (تهران) : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تقریب»، شماره ۳۷۴۵. .