• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقدم و تأخر (دائرة‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تقدم و تاخر (فلسفه).

تَقَدُّمْ وَ تَأَخُّر، دو مفهوم نسبیِ وابسته به هم که در فلسفه در مباحث هستی‌شناسی کاربرد دارند. تقدم و تأخر از عوارض ذاتی وجودند، بدین‌ معنا که موجود را ــ از آن جهت که موجود است ــ می‌توان به متقدم و متأخر تقسیم کرد. تقابلِ تقدم و تأخر از نوع تضایف است و بنابراین، آن دو در نسبت و مقایسه با یکدیگر ادراک می‌گردند و در بالقوه و بالفعل بودن، و یا خارجی و ذهنی بودن به یک سان اعتبار می‌شوند. به ازای هر قسم از تقدم، قسمی از تأخر هست و یک شیء به اعتبار واحد نمی‌تواند جامع هر دو آنها باشد. مهم‌ترین انواع تقدم ــ و به تبع آن تأخر ــ بدین‌شرح است: تقدم زمانی، تقدم رتبی یا ترتیبی، تقدم به شرف یا کمال، تقدم به طبع، تقدم به علیت، تقدم به تجوهر یا ماهیت، تقدم دهری، تقدم به حقیقت و مجاز، تقدم به حق.



در متون فلسفی، مبحث تقدم و تأخر و اقسامِ آن ‌گاه در ضمن یا در جنب مباحث دیگری مانند «حدوث و قدم» مطرح شده است
[۲] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۷.
. علاوه بر این دو لفظ، معادلهای دیگری چون «سَبق و لُحوق»، «قبل و بعد»، «پیشی و پسی» نیز در همین معنا به کار رفته‌اند .


به گفتۀ ارسطو، متقدم، یا پیشین به چیزی اطلاق می‌شود که یا مطلقاً و طبعاً، و یا به نحو نسبی به مبدأی نزدیک‌تر است و در مقابل، متأخر یا پسین به چیزی که از همان جهات به مبدأ دورتر است، اطلاق می‌گردد. تقدم و تأخر اشیاء گاه به حسب مکان یا زمان یا حرکت یا توانمندی یا ترتیب است؛ و گاه براساس شناخت، چنان‌که مفهوم کلی از حیث تعریف بر ادراک حسی مقدم است. همچنین برخی اشیاء براساس طبیعت و جوهر، بر دیگر اشیاء تقدم دارند و وجودشان بدون اشیاء متأخر ممکن است، در حالی که وجود امور متأخر بدون وجود امور متقدم ممکن نیست
[۷] .کتاب V، فصل ۱۱ ،Aristotle، Metaphysica
.


تقدم و تأخر از عوارض ذاتی وجودند، بدین‌ معنا که موجود را ــ از آن جهت که موجود است ــ می‌توان به متقدم و متأخر تقسیم کرد
[۹] غزالی، محمد، مقاصد الفلاسفة، ص۱۸۷.
[۱۰] سهروردی، یحیى، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۲.
تقابلِ تقدم و تأخر از نوع تضایف است و بنابراین، آن دو در نسبت و مقایسه با یکدیگر ادراک می‌گردند و در بالقوه و بالفعل بودن، و یا خارجی و ذهنی بودن به یک سان اعتبار می‌شوند. به ازای هر قسم از تقدم، قسمی از تأخر هست و یک شیء به اعتبار واحد نمی‌تواند جامع هر دو آنها باشد
[۱۳] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص ۲۹.
معنای تقدم و تأخر، گویا نخست از طریق حواس در ذهن شکل‌ گرفته، و سپس با تعمیم ذهنی در امور معنوی مانند شرف و فضیلت و اوصافی از این قبیل نیز اعتبار شده است .
ملاک تقدم و تأخر در هر مورد، امر مشترکی است که دو چیز در مقایسه با آن ملاک با یکدیگر سنجیده می‌شوند از همین‌رو، تقدم و تأخر، به حسب ملاکهای متفاوت، دارای انواع بسیاری است که به حصر استقرایی شناخته شده‌اند مهم‌ترین انواع تقدم ــ و به تبع آن تأخر ــ بدین‌شرح است:

۳.۱ - تقدم زمانی

که خود به دو قسم تقسیم می‌شود: الف ـ تقدم به ذات میان دو جزء از زمان، مثل تقدم دیروز بر امروز؛ ب ـ تقدم به عرض میان دو چیز زمانی به تبعِ زمان، مثل تقدم طلوع خورشید در دیروز بر طلوع خورشید در امروز
[۱۹] زنوزی، عبدالله، لمعات الهیه، ص۶۴.
. ملاک تقدم به زمان، خود طبیعت زمان است
[۲۱] ملاصدرا، محمد، تعلیقات بر الهیات من الشفاء ابن سینا، ص۱۵۴.
، اما دو جزء از زمان برخلاف دیگر اقسام تقدم و تأخر، در فعلیت وجود با یکدیگر جمع نمی‌شوند و فعلیت هر یک از اجزاء متوقف بر قوۀ آن در جزء متقدم و سپری شده است .

۳.۲ - تقدم رتبی یا ترتیبی

به معنای تقدم یک شیء بر دیگری از حیث نزدیکی به مبدأی مشخص. ویژگیِ ترتیب این است که متقدم و متأخر در آن تنها به اعتبار مبدأ بستگی دارند و به حسب تغییرِ آن قابل جابه‌جایی‌اند
[۲۳] فارابی، ابونصر، المنطقیات، ج۱، ص۸۱.
. این نوع نیز بر دو قسم است: الف ـ وضعی، مثل تقدم امام جماعت بر صف نمازگزاران نسبت به محراب؛ ب ـ طبعی، مثل تقدم هر جنس نسبت به نوع خود در صورتی که ترتیب اجناس و انواع نسبت به جنس عالی در نظر گرفته شود، و عکس آن اگر نسبت به نوع سنجیده شود
[۲۵] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳.
.

۳.۳ - تقدم به شرف یا کمال

که موضوع آن امور معنوی‌ای است که در آنها می‌توان نوعی فضیلت تصور کرد. ملاک این قسم، فضیلت و رذیلت است
[۲۹] فارابی، ابونصر، المنطقیات، ج۱، ص۸۱.
[۳۰] ابن رشد، محمد، تلخیص ما بعد الطبیعة، ص۲۹.
.

۳.۴ - تقدم به طبع

که ملاک آن وجود است، مانند تقدم علت ناقص بر معلول. در این نوع تقدم، وجود یافتن متأخر بدون تحقق وجود متقدم امکان‌پذیر نیست
[۳۲] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۳.
[۳۳] لاهیجی، حسن، زواهر الحکم، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ص۲۴۴.
.

۳.۵ - تقدم به علیت

به معنای تقدم وجوب علت تامّ بر وجوب معلول خویش، که ملاک آن اشتراک علت تامّ و معلولش در وجوب وجود است که در علتْ به ذات است و در معلولْ به غیر .

۳.۶ - تقدم به تجوهر یا ماهیت

به معنای تقدم اجزاء ماهیت ــ یعنی جنس و فصل ــ بر ماهیت، و نیز تقدم ماهیت بر لوازم خویش است و ملاکِ آن اشتراک متقدم و متأخر در تقرر ماهیت است
[۳۸] میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۶۳-۶۴.
.

۳.۷ - تقدم دهری

به معنای تقدم علت تام بر معلول از این جهت که مرتبۀ وجود علت، از مرتبۀ وجود معلول جدا ست و میان آنها فاصله‌ای از حیث مرتبۀ وجودی هست، مانند تقدم نشئۀ تجرد عالم عقول بر نشئۀ عالم مادی
[۴۲] میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۷۵-۷۶.
[۴۳] میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص ۸۷-۹۰.
[۴۴] میرداماد، محمدباقر، تقویم الایمان، ص۳۲۱-۳۲۳.
. ملاک این قسم، اشتراکِ مرتبه‌ای از مراتب کلی وجود با مراتب مافوق یا مادون آن در عالم واقع است . این قسم از تقدم با ابداع نظریۀ حدوث دهری از سوی میرداماد مطرح شده است.

۳.۸ - تقدم به حقیقت و مجاز

در جایی است که دو چیز در اتصاف به یک وصف مشترک باشند و آن وصف به هر دو آنها اسناد داده شود، با این تفاوت که اتصاف یکی از آن دو ذاتی و حقیقی باشد و اتصاف دیگری عرضی و مجازی. مثال آن تقدم وجود بر ماهیت است، بنابر نظریۀ اصالت وجود، این قسم را ملاصدرا مطرح کرده است
[۴۹] ملاصدرا، محمد، فی الحدوث، ص۳۶.
. ملاک این قسم، اشتراکِ متقدم و متأخر (وجود و ماهیت) در مطلق ثبوت است، زیرا ثبوت حقیقی از آنِ متقدم، و ثبوت مجازی از آن متأخر است .

۳.۹ - تقدم به حق

به معنای تقدم وجود علت تام بر وجود معلول خویش، که ملاصدرا آن را از اقسام پیچیده و دشوار تقدم و تأخر دانسته که جز عارفان راسخ آن را درک نمی‌کنند
[۵۴] ملاصدرا، محمد، فی الحدوث، ص۳۶.
. ملاک این قسـم، اشتراکِ متقدم و متأخر در وجود ــ اعم از مستقل و رابط ــ است، از آن‌رو که وجودِ مستقلِ علت، مقدم بر وجودِ رابطِ معلول است .


در کیفیت حملِ لفظِ تقدم بر اقسام آن میان حکما اختلاف وجود دارد. سهروردی می‌گوید: برخی آن را به تواطؤ دانسته‌اند و برخی به غیر تواطؤ
[۵۶] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۵.
. به نظر ابن‌سینا که ملاصدرا نیز آن را پذیرفته، حمل تقدم و تأخر بر اقسام آن به تشکیک است. بهمنیار بن مرزبان
[۵۹] بهمنیار بن مرزبان، ابوالحسن، التحصیل، ص۴۶۷.
، لوکری
[۶۰] لوکری، فضل، بیان الحق بضمان الصدق، ص۱۲۵.
، نصیرالدین طوسی و میرداماد
[۶۲] میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۶۱.
نیز در این باب از ابن سینا پیروی کرده‌اند. ابن‌سینا دو قسم تقدم به علیت و به طبع را به واسطۀ قدر مشترک میان آن دو، یعنی احتیاج متأخر به متقدم در تحقق، تقدم به ذات نامیده است. نصیرالدین طوسی عنوان تقدم به ذات را به تقدم علیت اختصاص داده است . به نظر سهروردی، تقدم و تأخر به یک معنا بر اقسام آن اطلاق نمی‌گردد، بلکه به معنای حقیقی فقط بر تقدم و تأخر به طبع و به ذات اطلاق می‌گردد و کاربرد آن در اقسام دیگر مجازی است و بازگشت همۀ آنها به تقدم و تأخرِ به طبع است
[۶۵] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷.
؛ اما ملاصدرا نظر سهروردی را نقد کرده است .


مفهوم مقابل تقدم و تأخر، معیّت است، به معنای با هم بودن دو چیز، یا اشتراک دو چیز در معنایی واحد، بی‌آنکه از حیث کمال و نقص و تقدم و تأخر با یکدیگر اختلاف داشته باشند
[۶۸] حائری‌یزدی، مهدی، آگاهی و گواهی، ص۹۱، حاشیه.
. معیت از حیث معنا و مفهوم ــ و نه به حسب وجود ــ در مقابل اقسام تقدم و تأخر قرار می‌گیرد و تقابل آنها از قسم عدم و ملکه است
[۶۹] شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۲۹.
. چنان‌که قطب‌الدین شیرازی می‌گوید، معیت بر معانی بسیاری اطلاق می‌شود، و به همین اعتبار دارای اقسام مختلفی است. برخی از آنها بدین ‌قرار است: ۱. معیت زمانی، که عبارت است از همبستگی دو چیز در یک معنای زمانی که بین آنها تقدم و تأخری نباشد
[۷۲] قطب‌الدین شیرازی، محمود، درة التاج، ج۱، ص۵۰۹.
. ۲. معیت رتبی، که با هم بودن دو شیء است به نحوی که فاصلۀ آنها از مبدأ معیّن یکسان باشد
[۷۵] فارابی، ابونصر، المنطقیات،ج۱، ص۸۲.
. ۳. معیت مکانی اجسام، که از تمام وجوه امکان‌پذیر نیست، مگر با تقدم زمانیِ یکی بر دیگری . ۴. معیت به شرف، تساوی دو چیز در داشتن یک صفت است، مانند معیت دو انسان در شجاعت . ۵. معیت به طبع، برابر بودن دو چیز است در لزوم وجود یافتن از جانب علتی واحد، بدون آنکه وجود یکی متوقف بر وجود دیگری باشد، مانند تساوی دو جزء نسبت به کل. ۶. معیت به علت، با هم بودن دو معلول نسبت به یک علت تام است. ۷. معیت در دهر، با هم بودن دو جزء از اجزاء یک مرتبه از مراتب وجود عینی است، مشروط به اینکه در آن کثرت فرض شود .


در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
(۱) ابن رشد، محمد، تلخیص ما بعد الطبیعة، به کوشش عثمان امین، قاهره، ۱۹۵۸م.
(۲) ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، قم، ۱۳۷۵ش.
(۳) ابن سینا، حسین بن عبدالله، الالٰهیات من کتاب الشفاء، به کوشش حسن حسن‌زادۀ آملی، قم، ۱۳۷۶ش.
(۴) ابن سینا، حسین بن عبدالله، دانشنامه علایی، به کوشش احمد خراسانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۵) ابن سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۶) بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، به کوشش مرتضى مطهری، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۷) حائری‌یزدی، مهدی، آگاهی و گواهی، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۸) زنوزی، عبدالله، لمعات الٰهیه، به کوشش جلال‌الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۹) سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، به کوشش حسن حسن‌زادۀ آملی، تهران، ۱۴۱۶-۱۴۲۲ق.
(۱۰) سهروردی، یحیى، مجموعۀ مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۱۱) صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الاسفار الاربعة، بیروت، ۱۴۱۰ق.
(۱۲) صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تعلیقات بر الالٰهیات من الشفاء ابن سینا، چ سنگی، تهران، ۱۳۰۳ق.
(۱۳) صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، فی الحدوث، به کوشش حسین موسویان، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۱۴) علامه طباطبایی، محمدحسین، نهایة الحکمة، قم، ۱۴۲۰ق.
(۱۵) علامه حلی، حسن، الجوهر النضید، قم، ۱۳۸۱ش.
(۱۶) غزالی، محمد، مقاصد الفلاسفة، به کوشش سلیمان دنیا، قاهره، ۱۹۶۱م.
(۱۷) فارابی، محمد، المنطقیات، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، قم، ۱۴۰۸ق.
(۱۸) فخرالدین رازی، المباحث المشرقیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۳ق.
(۱۹) قطب‌الدین شیرازی، محمود، درة التاج، به کوشش محمد مشکٰوة، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۲۰) لاهیجی، حسن، «زواهر الحکم»، منتخباتی از آثار حکمای الٰهی ایران، به کوشش جلال‌الدین آشتیانی، مشهد، ۱۳۵۵ش، ج ۳.
(۲۱) لوکری، فضل، بیان الحق بضمان الصدق، به کوشش ابراهیم دیباجی، تهران،۱۳۷۳ش.
(۲۲) میرداماد، محمدباقر، تقویم الایمان، به کوشش علی اوجبی، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۳) میرداماد، محمدباقر، القبسات، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۲۴) نصیرالدین طوسی، محمد، اساس الاقتباس، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۲۵) نصیرالدین طوسی، محمد، تجرید الاعتقاد، به کوشش محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۲۶) نصیرالدین طوسی، محمد، شرح بر الاشارات... (نک‌: هم‌، ابن‌سینا).
(۲۷) .Aristotle, Metaphysica


۱. ابن ‌سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات، ص۱۰۶.    
۲. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۷.
۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۳۴-۳۵.    
۴. ابن ‌سینا، حسین، دانشنامه علایی، ص۵۰.    
۵. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۵۹.    
۶. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۷۹.    
۷. .کتاب V، فصل ۱۱ ،Aristotle، Metaphysica
۸. ابن سینا، حسین، الشفاء، الهیات، ص۱۶۷.    
۹. غزالی، محمد، مقاصد الفلاسفة، ص۱۸۷.
۱۰. سهروردی، یحیى، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۲.
۱۱. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعة، ج۳، ص۲۵۵.    
۱۲. ابن سینا، حسین، النجاة، ص۵۴۱.    
۱۳. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص ۲۹.
۱۴. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۷۹-۲۸۰.    
۱۵. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۱۶.    
۱۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۳۵.    
۱۷. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۰-۲۸۱.    
۱۸. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۰۷.    
۱۹. زنوزی، عبدالله، لمعات الهیه، ص۶۴.
۲۰. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۰.    
۲۱. ملاصدرا، محمد، تعلیقات بر الهیات من الشفاء ابن سینا، ص۱۵۴.
۲۲. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۳.    
۲۳. فارابی، ابونصر، المنطقیات، ج۱، ص۸۱.
۲۴. ابن سینا، حسین، الشفاء، الهیات، ص۱۶۷-۱۶۸.    
۲۵. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳.
۲۶. رازی، فخرالدین، المباحث المشرقیة، ج۱، ص۴۴۶.    
۲۷. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعة، ج۳، ص۲۵۵.    
۲۸. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۰-۲۸۱.    
۲۹. فارابی، ابونصر، المنطقیات، ج۱، ص۸۱.
۳۰. ابن رشد، محمد، تلخیص ما بعد الطبیعة، ص۲۹.
۳۱. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعة، ج۳، ص۲۵۶.    
۳۲. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۳.
۳۳. لاهیجی، حسن، زواهر الحکم، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ص۲۴۴.
۳۴. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۳.    
۳۵. ابن سینا، حسین، النجاة، ص۵۴۱.    
۳۶. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعة، ج۳، ص۲۵۶.    
۳۷. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۴.    
۳۸. میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۶۳-۶۴.
۳۹. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۰۸-۳۰۹.    
۴۰. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۱۷.    
۴۱. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۴.    
۴۲. میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۷۵-۷۶.
۴۳. میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص ۸۷-۹۰.
۴۴. میرداماد، محمدباقر، تقویم الایمان، ص۳۲۱-۳۲۳.
۴۵. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۴۶. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۱.    
۴۷. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۱۷-۳۱۸.    
۴۸. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۴.    
۴۹. ملاصدرا، محمد، فی الحدوث، ص۳۶.
۵۰. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۲.    
۵۱. حاجی سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ج۲، ص۳۰۹-۳۱۰.    
۵۲. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۵.    
۵۳. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۵۷-۲۵۸.    
۵۴. ملاصدرا، محمد، فی الحدوث، ص۳۶.
۵۵. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۵.    
۵۶. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۵.
۵۷. ابن سینا، حسین، الشفاء، الهیات، ص۱۶۷.    
۵۸. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۶۶-۲۶۷.    
۵۹. بهمنیار بن مرزبان، ابوالحسن، التحصیل، ص۴۶۷.
۶۰. لوکری، فضل، بیان الحق بضمان الصدق، ص۱۲۵.
۶۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد، تجرید الاعتقاد، ص۱۱۵.    
۶۲. میرداماد، محمدباقر، القبسات، ص۶۱.
۶۳. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد، شرح الإشارات و التنبیهات، ج۳، ص۱۱۰.    
۶۴. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد، اساس الاقتباس، ص۵۹.    
۶۵. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۷.
۶۶. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۶.    
۶۷. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۵.    
۶۸. حائری‌یزدی، مهدی، آگاهی و گواهی، ص۹۱، حاشیه.
۶۹. شیخ اشراق، شهاب‌الدین، مجموعۀ مصنفات، ج۱، ص۲۹.
۷۰. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۶۸.    
۷۱. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۵-۲۸۶.    
۷۲. قطب‌الدین شیرازی، محمود، درة التاج، ج۱، ص۵۰۹.
۷۳. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۶۹.    
۷۴. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۵.    
۷۵. فارابی، ابونصر، المنطقیات،ج۱، ص۸۲.
۷۶. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۶.    
۷۷. ملاصدرا، محمد، الاسفار الاربعه، ج۳، ص۲۷۰.    
۷۸. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۶.    
۷۹. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، ص۲۸۶.    



سیما نوربخش، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تقدم و تأخر».    






جعبه ابزار