تفصیل الفصول (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب «تفصیل الفصول»، شرحی فارسی بر
کتاب «معالم الدین و ملاذ المجتهدین»
شیخ حسن،
فرزند شهید ثانی است که توسط
استاد محترم آقای
سید محمد جواد ذهنی تهرانی با عباراتی شیوا و بیانی رسا، در دو جلد، به رشته تحریر درآمده است.
روش نویسنده در نگارش این
کتاب، بدین شکل است که نخست، قسمتی از متن را ذکر میکند، سپس به ترجمه آن میپردازد و آن گاه زیر عنوان «تفصیل»، به شرح فقرههای مختلف آن همت مینهد.
به نمونهای از کار شارح توجه فرمایید:
وی، پس از ذکر این قسمت از کتاب «معالم:» «اللفظ و المعنی ان اتحدا فاما ان یمنع نفس تصور المعنی من وقوع الشرکة فیه و هو الجزئی او... فهو المرتجل»، مینویسد:
ترجمه: «
لفظ و معنا، اگر هر دو متحد باشند، یا نفس تصور معنا از وقوع شرکت در آن مانع میگردد که در این صورت معنا را جزیی گویند و یا مانع نمیشود که آن را کلی خوانند.
سپس باید گفت: کلی، یا معنایش در جمیع موارد متساوی بوده که به آن متعاطی گویند یا متفاوت است که اصطلاحا نامش مشکک میباشد.
و...»
«مرحوم مصنف، در مطلب اول از این مقصد، به شرح مختصری از مباحث الفاظ پرداخته که اینک تفصیل آن را در این جا میآوریم:
برای لفظ به اعتبار معنا، تقسیماتی است که در ذیل تشریح میشود:
لفظ، به تقسیم اولی به ملاحظه معنایی که دارد، بر دو قسم است: جزیی و کلی.
جزیی: آن است که معنایش را وقتی تصور کنند، از شرکت و شیوع بین افراد متعدد و متکثر ممنوع باشد، مانند اعلام شخصیه، همچون
علی علیهالسّلام و
مکه معظمه.
کلی: آن است که وقتی معنایش را تصور نموده و به
ذهن خطور میدهند از شرکت و شیوع بین افراد متکثر و متعدد ابایی نداشته باشد، نظیر لفظ انسان و جبل.
لفظ کلی، خود، بر دو قسم است: متواطی و مشکک.
متواطی آن است که صدق معنی بر افراد، به طور مساوی بوده و هیچ یک از آنها بر دیگری از این نظر رجحان و تقدمی نداشته باشد، همچون لفظ انسان که معنایش حیوان ناطق است و جمله افراد و مصادیقش در این معنا با یک دیگر تساوی داشته، بدون آنکه بین آنها اولویت یا تقدم و تاخری باشد؛ فلذا تمام افراد
انسان، اعم از عالم و جاهل، پیر و جوان، صغیر و کبیر، غنی و
فقیر، وضیع و شریف همه در
حیوان ناطق که مفهوم و معنای انسان است، با یک دیگر مساوی میباشند.
مشکک آن است که صدق معنای کلی بر برخی، با صدقش بر بعضی دیگر، تفاوت داشته باشد.
الف) تشکیک به واسطه
علیت و
معلولیت، مانند صدق موجود بر آتش و
حرارت که بر آتش، به ملاحظه علت بودنش، بر حرارت مقدم و بر حرارت مؤخر است، پس وقتی میگویند: الحرارة موجودة و النار موجودة، قطعا موجود، بر هر دو صادق است، ولی این صدق، ابتداء بر
آتش و ثانیا بر حرارت میباشد و هر دو در یک عرض نمیباشند.
ب) تشکیک به واسطه زیاد و نقصان، مانند صدق «مقدار» بر «من» و «چارک» که بر «من» صدقش به زیاده و در «چارک» به نقیصه میباشد.
ج) تشکیک به واسطه تقدم و تاخر، مانند صدق «موجود» بر «
پدر» و «
فرزند» که بر «پدر» مقدم و بر «فرزند» مؤخر است.
د) تشکیک به واسطه شدت و ضعف، مانند صدق «بیاض» بر «برف» و «عاج» فیل که صدقش بر «برف» شدیدتر از صدقش بر «عاج» میباشد.
و...
سید محمد جواد ذهنی تهرانی
نرم افزار دروس حوزوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.