• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر و تفاسیر شیعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله تفسیر در نظر شیعه در لغت و اصطلاح را مورد بررسی قرار داده و آن تعاریف را نقادی کرده و به این تعریف در مورد تفسیر برسیم: «بر طبق مذهب اثناعشریه علم تفسیر یا تفسیر قرآن یا تفسیر، همان تفهیم مراد الله است از قرآن مجید در حد مستطاع بشر، مستند به قواعد لسان العرب و اسلوب آن، غیر معارض با کتاب و سنت و اجماع



تفسیر در لغت به معنی ایضاح و تبیین است و از این باب است گفته خداوند «ولا یاتونک بمثل الا جئناک بالحق واحسن تفسیرا» یعنی و هیچ مثلی (از داستان سرائی‌ها) برای تو نمی‌آورند، مگر آنکه ما برای تو‌ ای محمد آورده‌ایم در برابر آن به آن چه حق است، با بیان روشن تری که بهتر از آن، محتوای عالی و ارزنده را واضح و روشن می‌کند.
از ماده فسر در قرآن مجید تنها همین یک مورد آمده است. در قاموس گوید: تفسیر به معنی آشکار کردن و پرده برداری از پوشیده است. در لسان العرب آمده تفسیر کشف مراد و مقصود گوینده است از لفظ مشکل.


اما در اصطلاح، تفسیر قرآن همان علم فهم قرآن است.

۲.۱ - ماتریدی

ماتریدی گفته تفسیر، رساندن است به مراد از لفظ، و شهادت دادن به اینکه مراد خداوند از لفظ چنین و چنان است، پس اگر دلیلی مقطوع به، در کار بود تفسیر صحیح است، و اگر نبود تفسیر به رای است.

۲.۲ - ثعلبی

ثعلبی گوید: تفسیر بیان وضع لفظ است از حیث حقیقت و مجاز ، مانند تفسیر صراط به طریق، وصیب به مطر بعضی تفصیل داده و گفته‌اند، تفسیر عبارت است از علم به امور زیر: نزول آیات ، اسباب نزول، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، حلال و حرام، وعد و وعید، امر و نهی، و امثال آنها.

۲.۳ - شیخ طوسی

شیخ طوسی مراد از تفسیر قرآن را دانستن معانی و مقاصد آن و اغراض گوناگون آن می‌داند (مقدمه تبیان).

۲.۴ - مولی فتح الله

مولی فتح الله در مقدمه تفسیر منهج الصادقین گوید: تفسیر کشف مراد است از لفظ مشکل و آن مشتق است از فسر به معنی روشن کردن.
هـر چـند بعضی گمان کرده‌اند که تفسیر تنها مربوط به معانی الفاظ است نه استنباطات کلی از کـلام، ‌امـا چـنـین نیست، و استعمال آن در قرآن مجید بهترین دلیل است، که مراد از آن، فهم محتوای کلام است و معلوم است که یک لفظ گنجایش محتوی را ندارد.
حاصل آنکه، تفسیر قرآن علمی است که کتاب منزل بر پیغمبر اسلام با آن فهمیده می‌شود.

۲.۵ - زرقانی

زرقانی در مناهل العرفان گوید: تفسیر در اصطلاح علمی است که در آن قرآن بحث می‌شود، از حیث دلالت آن بر مراد الله تعالی به قدر طاقت بشری.
اما این تعریفات جامع و مانع نیستند.

۲.۶ - علامه طباطبائی

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان گوید: تفسیر بیان معانی آیات قرآنی است و کشف از مدالیل آنها.
‌اما باید در نظر داشت که مقصود از کشف، کشف متداول اهل لسان و معمول به خاص ایشان با شرایط تفسیر است، نه کشف ادعائی، آنجا که با ظواهر قرآنی مغایر باشد که به عقیده ما آن نوع کشف را نمی‌توان تفسیر نامید.
بنابراین می‌توان هر تفسیر را چنین تعریف کرد: بر طبق مذهب اثناعشریه علم تفسیر یا تفسیر قرآن یا تفسیر، همان تفهیم مراد الله است از قرآن مجید در حد مستطاع بشر، مستند به قواعد لسان العرب و اسلوب آن، غیر معارض با کتاب و سنت و اجماع.
به طور خلاصه هرجا تفسیر بدون قرینه به کار رود، به معنی بیان و آشکار کردن معناست برای خود یا غیر به طوری که چیزی از چیز دیگر را تمیز دهد.


اولین مفسر و بیان کننده قرآن مجید، خداوند متعال است، قوله تعالی «لا تحرک به لسانک لتعجل به ان علینا جمعه وقرآنه فاذا قراناه فاتبع قرآنه ثم ان علینا بیانه؛ ای محمد زبان خود را به قرآن مجنبان که به آن (از غایت، شوق به تکرار کلام ما) شتاب کرده باشی، هر آینه بر ماست فراهم ساختن قرآن و منظم ساختن (آیات) آن، آن گاه که آن را (به وسیله وحی برای تو خواندیم) آن قرائت را پیروی کن، پس از آن بر ماست بیان قرآن
و چنان که گفتیم مراد از بیان همان تفسیر است.


مـفسر دوم رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است چنانکه حق تعالی فرماید: «وما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون بالبینات والزبر وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم ولعلهم یتفکرون». و ما پیش از تو نفرستاده‌ایم مردانی مگر آنکه به ایشان وحی می‌فرستاده‌ایم با دلائل آشکار و کتاب‌ها (ای انسان هـای مکلف و مسئول) اگر نمی‌دانید، از اهل قرآن بپرسید و‌ای محمد برای تو فرستادیم قرآن را، تا برای مردم بیان کنی آنچه را برای هدایت ایشان برای ایشان نازل شده و امید است که ایشان متذکر شوند و بفهمند. (کلمه لعل به معنی رجای ممکن است نه نسبت دادن امید بـه خداوند کـه ناروا باشد)
در اینجا لام لتبین لام تعلیل است و تفسیر قرآن در موارد لازم، بر پیغمبر واجب بوده و انجام داده، و با وجود آنکه در در ازای زمان چه بسا بخشی از ماثورات تفسیری از بین رفته بـاشد با مراجعه به ماثورات تفسیری پیغمبر اسلام که به وسیله ائمه معصومین از اعلی الطرق به ما رسیده، و همچنین مفسرین عالیقدر شیعه اثنی عشریه، برای فهم قانونی و منطقی قرآن کمبودی نداریم.


سومین مفسر قرآن خود قرآن است، در آغاز مثالی بیاوریم در قوله تعالی «یا ایها الذین آمنوا انفقوا مما رزقناکم من قبل ان یاتی یوم لا بیع فیه ولا خلة ولا شفاعة والکافرون هم الظالمون؛‌ای ایمان آورندگان از آنچه ما روزی شما گردانیده‌ایم انفاق کنید، پیش از آمدن روزی که در آن نه خرید و فروشی هست، نه دوستی‌ای، نه شفاعتی، و کافران ستمگرانند.»
می دانیم کـه لا خلة با لاء نفی جنس افاده عموم می‌کند، و بنابراین در روز قیامت حتی میان متقیان و همگامان در راه خداوند، شناسائی و دوستی و الفتی نباید باشد، در حالیکه عقلا و نقلا چنین نخواهد بود، و این خود به تنهائی مراد الله را آن چنان که هست نمی‌رساند، و نیازمند تفسیر است و این تفسیر را خود قرآن مجید انجام داده است، در قوله «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین؛ یعنی دوستان دنیائی در آن روز رستاخیز همه با هم دشمنند مگر متقیان و همگامان در راه خدا.» و می‌بینیم که خود قرآن مجید عام آیه اول را تخصیص داده، و مراد الله را که هم تفسیر است هم تاویل روشن ساخته است.
بنابراین چون قرآن دارای ایجاز و اطناب ، و عام و خاص، و مجمل و مبین، و مطلق و مقید، و ناسخ و منسوخ، و مجاز و تشبیه و استعاره از فنون گوناگون بلاغت است، مفسر باید نخست در قرآن نظر کند، و همه آیاتی که درباره موضوع واحد است یکجا فراهم آورد، و میان آنها به دقت مقایسه کند، تا بیان مجمل و تخصیص عام، و سایر مواردی که محتاج بیانند بداند، چنانچه در خبر آمده «القرآن یفسر بعضه بعضا؛ بعضی از قرآن بعض دیگر آن را تفسیر می‌کند.» خود قرآن هم به این مطلب مهم ناطق است، قوله تعالی «ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء؛ که به قول مرحوم بلاغی چگونه ممکن است قرآن برای همه چیز تبیان باشد جز برای خود.»


چـهارمین مفسر قرآن عترت است هم به دلیل حدیث متواتر ثقلین، هم به دلیل آثار وارده از ائمه معصومین (علیه‌السّلام) در تفسیر قرآن مجید که با اعلی الطرق از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت کرده‌اند، اما حدیث متواتر که با قریب هفتاد طریق از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از طرق عامه و امامیه روایت شده، مضمون متسالم علیهای آن این است که پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزدیک به زمان رحلت فرمود: که (به زودی) از میان شما بروم، هر آینه در میان شما دو (امانت) سنگین با ارزش باقی می‌گذارم، کتاب خداوند، و عترت خودم را اهل بیتم را و اینها از هم جدا نخواهند شد تا در پای حوض کوثر بـه مـن برسند، هشیار باشید که چگونه با آنها رفتار خواهید نمود
[۷] کمالی دزفولی، قانون تفسیر، ص ۴۰۶
و معلوم است که عدل و هم شأن قرآن چیزی جز تفسیر قرآن و نمونه بودن برای عمل به قرآن نتواند بود، و آثار وارده‌این دو‌امتیاز را در اهل بیت و خاندان وحی ، و وارثین خاندان، که ائمه ما صلوات الله علیهم اجمعین‌اند، ثابت و محقق ساخته و خاص ایشان می‌داند.
در صدر اول، تفسیر نگاری به صورت کتاب مدون نبود، بلکه معلومات تفسیری به صورت احادیث متفرقی بود که در وقت احتیاج سؤال می‌کردند و جواب می‌شنیدند، و گاهی هم امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) و ائمه معصومین (علیه‌السّلام) در ضمن خطبه‌ها و موعظه‌ها، خودشان به بیان آیات قرآن مبادرت می‌نمودند.
این نمونه را می‌توان در تفسیر منسوب به نعمانی یافت که درباره سئوالاتی که از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) درباره قرآن مجید شده و آن جناب جواب داده‌اند تدوین شده و ما و در اینجا نمونه‌ای از آن می‌آوریم.
از آن جناب درباره عام و خاص پرسیدند فرمود: در قرآن مجید آیاتی هست که لفظ آنها عام است اما معنای آنها خاص و آیاتی هست که لفظ آنها خاص است و معنای آنها عام.
‌امـا چیزیکه ظاهرش عام است و معنای آن خاص مانند قوله تعالی : «یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم وانی فضلتکم علی العالمین؛ ای بنی اسرائیل بیاد بیاورید نعمت مرا که شما را از آن بهره مند ساختم و هر آینه شما را بر عالمیان برتری دادم.» که عالمین عام است و گمان می رود کـه مراد خداوند تفضیل بنی اسرائیل بر همه اهل عالم در همه زمان هاست در حـالـی که مراد عالمیان خاص زمان خودشان است و نعمت خداوند بر آنها نجات یافتن از فرعون و انزال من و سلوی برای آنهاست.

۶.۱ - اهل بیت آغازگر تفسیر

بنابر آنچه گفتیم اولین مکتب که آغاز تدوین تفسیر قرآن است همانا مکتب اهل بیت (علیه‌السّلام) است و امتیاز آن همان انتسابش به پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و منزه بودن از آراء منحرف، مانند جبریه، و مفوضه و مرجئه و باطنیه و دیگر نحله‌هایی است کـه سیاست غـاصبین مسند حکومت اسلامی آنها را ساخته و پرداخته است، تا مسلمانان را از رو آوردن به بیوت وحی منصرف سازد، با کمال اطمینان باید گفت که آنهمه آثار علمی و احادیث چه درباره قـرآن و چـه درباره دیگر مسائل فرهنگ اسلام که از اهل بیت خصوصا از صادقین (علیهما السلام) ، برای ما به میراث رسیده است، همه و همه مستقیما و غیرمستقیم تفسیر قرآن مجید است.


آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران‌ (کتاب)؛ تفسیر و تفاسیر شیعه (کتاب)؛ تفسیر


۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۳.    
۲. قیامه/سوره۷۵، آیه۱۶-۱۹.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۴۴-۴۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۵۴.    
۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۶۷.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۷. کمالی دزفولی، قانون تفسیر، ص ۴۰۶
۸. بقره/سوره۲، آیه۴۷.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۶۳    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفسیر و تفاسیر شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۱۳.    






جعبه ابزار