تفسیر مأثور از امامان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این نوشتار
تفسیر مأثور از امامان(علیهم السلام)، بحث میشود.
نیازمندی قرآن به
تفسیر و تبیین در گذر زمان و
سده های واپسین انکارناپذیر و حتی بیش از نیازمندی آن در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه وآله)است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در زمان حیات خویش قرآن را در دو مرتبه
تفسیر کرده است: یکی در سطح عموم و دیگری برای خواص یعنی
اهل بیت (علیهم السلام)، بر این
اساس آن بزرگوار با مرجعیت بخشیدن به اهل بیت (علیهمالسلام) عملا گام مهمی در
تفسیر آیات الهی برداشته و جاودانگی
تفسیر آیات الهی را در کنار جاودانگی قرآن رقم زده و بدین سان جایگاه مأثور از امامان (علیهمالسلام) در
تفسیر همانند جایگاه کلام رسول الله(صلی الله علیه وآله)است.
عالمان
شیعه برای اثبات حجیت سنت امامان (علیهمالسلام) ادله قرآنی و روایی بسیاری آوردهاند؛ مانند:
«... اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ ویُطَهِّرَکم تَطهیرا».
«
رجس» به معنای پلیدی و ناپاکی
و در این آیه با توجه به «ال» جنس که بر سر آن آمده مفید عموم است و هر گونه پلیدی،
گناه و ناراستی را شامل میشود، بنابراین
آیه در پی آن است که نشان دهد اراده قطعی و حتمی الهی بر آن تعلق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل بیت (علیهمالسلام) دور سازد.
عالمان
اهل سنت ضمن تشریعی دانستن اراده در این آیه
، غالباً در مصداق اهل بیت نیز یا به تشریک روی آورده
یا نزول آن را درباره اصحاب کساء یکسره انکار کردهاند.
در مقابل، عالمان
شیعه اراده را تکوینی و مصداق اهل بیت را منحصر در
اصحاب کساء و امامان معصوم (علیهمالسلام) دانستهاند.
بی تردید منظور از اراده در آیه
اراده تکوینی است، زیرا
اراده تشریعی گذشته از ناسازگاری با حصر در آیه (مستفاد از تقدیم «عنکم» بر «الرجس»)
، به افعال عباد تعلق میگیرد و نه افعال
خداوند، در حالی که در آیه فوق متعلَّق اراده، فعل خداست؛ نیز گستردگی نقل و تأکید و تصریح به اینکه مراد از «اهل بیت»، اصحاب کساء (علیهمالسلام) هستند در حدی است که عالمان بزرگی به تواتر آن تصریح کرده
و برخی نقل های آن را بسیار و بی شمار دانستهاند.
علامه طباطبایی این روایات را از طریق عامّه بیش از روایات
شیعه و افزون بر ۷۰
حدیث دانسته است.
بدین سان این آیه با صراحت بیانگر سلامت نفس اهل بیت (علیهمالسلام) از هر گونه
شک و تردید و پلیدی و
جهل و نیز مبیّن حجیت گفتار آنان است.
«... فَسَلوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کنتُم لا تَعلَمون».
در این آیه خداوند فرمان میدهد که ناآگاهان به آگاهان (اهل ذکر) مراجعه کنند و روشن است که باید سخن و تبیین و
تفسیر «اهل ذکر» برای مراجعه کنندگان حجت باشد و گرنه امر به رجوع به آنان لغو خواهد بود. روایات فریقین به خوبی روشنگر آن است که برترین
مصداق اهل ذکر، اهل بیت (علیهمالسلام) هستند
، بنابراین چه مراد از ذکر رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) باشد، چنان که در آیات ۱۰ - ۱۱
طلاق «ذکر» بر پیامبر اطلاق شده است و چه قرآن چنان که در آیه ۵
زخرف ذکر بر آن اطلاق شد است، آنان اهل رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) و اهل قرآن و کسانیاند که باید درباره حقایق قرآنی از آنان سؤال کرد.
بر
اساس نقل های مختلف،
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) قرآن و عترت را برای هدایت امت معرفی کرده است:«إنی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله عزوجل و عترتی أهل بیتی ألا وهما الخلیفتان من بعدی، و لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض؛ من در میان شما دو چیز گرانبها بر جای مینهم: کتاب خداوند عزوجل و عترتم یعنی اهل بیتم. هان! آن دو جانشیان من هستند و هرگز از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار
حوض بر من وارد شوند».
نخستین و روشن ترین مفهوم برابری
عترت با قرآن، آگاهی بی بدیل و فهم بی نظیر آن بزرگواران از آیات الهی است. این سخن را پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در زمان ها و مکان های مختلف و با عبارت های گوناگون فرموده است و محدثان و محققان به این گوناگونی نقل و به تعدد جای های سخن و نقل های مختلف تصریح کردهاند.
عالمان شیعی از دیر باز به تبیین و
تفسیر و بررسی
سند این
حدیث همت گماشتهاند
؛ میر حامد حسین هندی بخشی از کتاب
عبقات الانوار را به بررسی و تحلیل این حدیث اختصاص داده و در آن از سند، متن و نتایج حدیث بحث کرده و به شبهات آن پاسخ گفته است.
برابری اهل بیت (علیهمالسلام) با قرآن که روشن ترین مفهوم حدیث ثقلین است در روایات بسیار دیگری آمده است؛ مانند این سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله)که فرمود:«علیٌ مع القرآن و القرآن مع علّی»
؛ نیز آن حضرت در تبیین جایگاه اهل بیت (علیهمالسلام) فرمود: «.. هم مع القرآن و القرآن معهم؛ لایفارقهم حتی یردوا الحوض...».
به گفته
ابوذر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح؛ من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق».
این حدیث به روشنی فراگیری آموزههای اهل بیت (علیهمالسلام) را زمینه رهایی از ضلالت و گرانجانی در برابر معارف آنان را گمراهی دانسته، همگان را به همراهی با آنان بدون هیچ قید و شرطی فرا میخواند و بدین سان بر
عصمت و حجیت سنت ایشان دلالت دارد.
افزون بر این ها، روایات بسیاری بر حجیت سنت امامان معصوم (علیهمالسلام) دلالت دارند؛ مانند روایاتی که کلام و
تفسیر ایشان را امتداد کلام و
تفسیر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معرفی میکنند.
(۱) سید عبدالحسین شرف الدین (م ۱۳۷۷ق)، اجوبة مسائل، صیدا، مطبعة العرفان، ۱۳۷۳ق.
(۲) ابومنصور الطبرسی (م ۵۲۰ق)، الاحتجاج، به کوشش سید محمد باقر، دارالنعمان، ۱۳۸۶ق.
(۳) نورالله الحسینی الشوشتری (م ۱۰۱۹ق)، احقاق الحق، تعلیقات شهاب الدین نجفی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۶ق.
(۴) ابن حزم الاندلسی (م ۴۵۶ق)، الاحکام
فی اصول الاحکام، به کوشش احمد شاکر، قاهرة، زکریا یوسف، مطبعة العاصمه.
(۵) جوادی آملی، ادب فنای مقربان، قم، اسراء، ۱۳۸۷ ش.
(۶) المفید (م ۴۱۳ق)، الارشاد، به کوشش آل البیت (علیهمالسلام)، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
(۷) الشوکانی (م ۱۲۵۰ق)، ارشاد الفحول، بیروت، دارابن حزم، ۱۴۲۵ق.
(۸) سعید الحوّی،
الاساس فی التفسیر، دارالسلام، ۱۴۰۹ق.
(۹) الواحدی (م ۴۶۸ق)، اسباب النزول، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
(۱۰) ابن عبدالبر (م ۴۶۳ق)، الاستیعاب، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
(۱۱) ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م ۶۳۰ق)، اسد الغابه، به کوشش علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
(۱۲) ابن حجر العسقلانی (م ۸۵۲ق)، الاصابه، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
(۱۳) سید محمد تقی الحکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، آل البیت (علیهمالسلام) للطباعة والنشر، ۱۹۷۹ م.
(۱۴) ابن قیم الجوزیه (م، ۷۵۱ق)، اعلام الموقعین، به کوشش طه عبدالرئوف، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۳ م.
(۱۵) المفید (م ۴۱۳ق)، الامالی، به کوشش غفاری و استاد ولی، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
(۱۶) المجلسی (م ۱۱۱۰ق)، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۱۷) ابوحیان الاندلسی (م ۷۵۴ق)، البحرالمحیط، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
(۱۸) الحر العاملی (م ۱۱۰۴ق)، وسائل الشیعه، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ق.
(۱۹) سید شرف الدین علی الحسینی استر آبادی (م ۹۶۵ق)، تأویل الآیات الظاهره، قم، مدرسة الامام المهدی (عج)، ۱۴۰۷ق.
(۲۰) الزبیدی (م ۱۲۰۵ق)، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
(۲۱) الطوسی (م ۴۶۰ق)، التبیان، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۲۲) المصطفوی، التحقیق، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
(۲۳) خلیل (م ۱۷۵ق)، ترتیب العین، به کوشش المخزومی و دیگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
(۲۴) ابن عاشور (م ۱۳۹۳ق)،
تفسیر التحریر والتنویر، مؤسسة التاریخ.
(۲۵) ابن قتیبة (م ۲۷۶ق)،
تفسیر غریب القرآن، به کوشش سید احمد صقر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۳۹۸ق.
(۲۶) ابن کثیر (م ۷۷۴ق)،
تفسیر القرآن العظیم، به کوشش شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
(۲۷) الفخر الرازی (م ۶۰۶ق)،
التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
(۲۸) وهبة الزحیلی،
التفسیر المنیر، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق.
(۲۹)
التفسیر والمفسرون، محمد حسین الذهبی، قاهرة، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ق.
(۳۰) ابن عبدالبر (م ۴۶۳ق)، جامع بیان العلم وفضله، به کوشش ابی الاشیال الزهیری، ریاض، دارابن جزری، ۱۴۱۶ق.
(۳۱) الطبری (م ۳۱۰ق)، البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
(۳۲) القرطبی (م ۶۷۱ق)، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۳۳) ابن ابی حاتم الرازی (م ۳۲۷ق)، الجرح والتعدیل، دکن، دائرة المعارف العثمانیه، بیروت، دارالفکر، ۱۳۷۲ق.
(۳۴) عبدالغنی عبدالخالق، حجیة السنه، الدارالعالمیة، ۱۴۱۵ق.
(۳۵) نجم الدین العسکری (م ۱۳۹۰ق)، حدیث الثقلین، نجف، مطبعة الآداب.
(۳۶) محمد حسن مظفر (م ۱۳۷۵ق)، دلائل الصدق، قاهرة، دارالعلم، ۱۳۹۶ق.
(۳۷) محمد بن محمد البابرتی (م ۷۸۶ق)، الردود والنقود، به کوشش ضیف الله، سعودی، مکتبة الرشد، ۱۴۲۶ق.
(۳۸) الشهید الثانی (م ۹۶۵ق)، الرعایة
فی علم الدرایه، به کوشش عبدالحسین، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
(۳۹) المرعشی الداماد، الرواشح السماویه، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۵ق.
(۴۰) الآلوسی (م ۱۲۷۰ق)، روح المعانی، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق.
(۴۱) قاضی عیاض (م ۵۴۴ق)، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
(۴۲) الحاکم الحسکانی (م ۵۰۶ق)، شواهد التنزیل، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق.
(۴۳) عیادة ایوب الکبیسی، صحابة رسول الله، دمشق، دارالقلم، ۱۴۰۷ق.
(۴۴) احمد ابن حجرالهیتمی (م ۹۷۴ق)، الصواعق المحرقه، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، مصر، مکتبة القاهره.
(۴۵) سید حامد حسین اللکهنوی (م ۱۳۰۶ق)، عبقات الانوار، به کوشش مولانا بروجردی، قم، محقق، ۱۴۰۴ق.
(۴۶) العلل المتناهیه(م ۵۹۷ق)، به کوشش خلیل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
(۴۷) صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، قم، مکتبة الحیدریة، ۱۴۱۷ق.
(۴۸) سید قطب (م ۱۳۸۶ق)،
فی ظلال القرآن، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ق.
(۴۹) محمد جمال الدین القاسمی، قواعدالتحدیث، به کوشش مصطفی، بیروت، الرسالة، ۱۴۲۵ق.
(۵۰) الکلینی (م ۳۲۹ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۵۱) الزمخشری (م ۵۳۸ق)، الکشاف، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق.
(۵۲) الخطیب البغدادی (م ۴۶۳ق)، الکفایة
فی علم الروایه، به کوشش احمد عمر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۵ق.
(۵۳) ابن منظور (م ۷۱۱ق)، لسان العرب، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
(۵۴) محمد حسین علی الصغیر، المبادئ العامة
لتفسیر القرآن، بیروت، دارالمورخ العربی، ۱۴۲۰ق.
(۵۵) الطبرسی (م ۵۴۸ق)، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ق.
(۵۶) القاسمی (م ۱۳۳۲ق)، محاسن التأویل، به کوشش محمد باسل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق.
(۵۷) ابن عطیه الاندلسی (م ۵۴۶ق)، المحرر الوجیز، به کوشش عبدالسلام، لبنان، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ق.
(۵۸) سید عبدالحسین شرف الدین (م ۱۳۷۶ق)، المراجعات، به کوشش الراضی، بیروت، ۱۴۰۲ق.
(۵۹) النوری (م ۱۳۲۰ق)، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
(۶۰) الغزالی (م ۵۰۵ق)، المستصفی، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
(۶۱) ابن قتیبة (م ۳۷۶ق)، المعارف، به کوشش ثروت عکاشة، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش.
(۶۲) مجمع اللغة العربیة، معجم الفاظ القرآن الکریم، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۳ش.
(۶۳) الراغب (م ۴۲۵ق) مفردات، ، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
(۶۴) ابن تیمیه (م ۷۲۸ق)، مقدمة
فی اصول
التفسیر، به کوشش محمود نصار، قاهرة، مکتبة التراث الاسلامی.
(۶۵) حسن عبدالغنی، المنافقون و شعب الایمان، دوحه، دارالثقافة، ۱۴۰۷ق.
(۶۶) محمد سعید منصور، منزلة السنة من الکتاب، قاهرة، مکتبة وهبة، ۱۴۱۳ق.
(۶۷) نورالدین عتر، منهج النقد
فی علوم الحدیث، دمشق، دارالفکر، ۱۴۲۹ق.
(۶۸) صلاح الدین بن احمد، منهج نقد المتن، بیروت، دارالآفاق الجدیده.
(۶۹) الشاطبی (م ۷۹۰ق)، الموافقات
فی اصول الشریعه، بیروت، به کوشش محمد عبدالباقر، مکتبة العصریة، ۱۴۲۱ق.
(۷۰) محمد علی تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶ م.
(۷۱) الذهبی (م ۷۴۸ق)، میزان الاعتدال
فی نقد الرجال، به کوشش البجاوی، بیروت، الدارالمعرفة، ۱۳۸۲ق.
(۷۲) الطباطبایی (م ۱۴۰۲ق)، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
(۷۳) احمد حسین یعقوب، نظریة عدالة الصحابه، قم، انصاریان، ۱۴۱۳ ق.
(۷۴) ابراهیم علی سالم، النفاق والمنافقون، مطبعة حسنی.
(۷۵) سید علی الحسینی المیلانی، نفحات الازهار
فی خلاصة عبقات، مؤلف، ۱۴۱۴ق.
(۷۶) علی بن حسین الکرکی (م ۹۴۰ق)، نفحات اللاهوت، تهران، مکتبة نینوی، الحدیثه.
(۷۷) سید حسن صدر (م ۱۳۵۱ق)، نهایة الدرایه، به کوشش الغرباوی، قم، المشعر.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تفسیر مأثور از امامان»، جلد ۸، صفحه۱۹۷.