تفسیر تربیتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر تربیتی، گرایشی در تفسیر
قرآن کریم که توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی دارد.
هدایت انسان به سوی استوارترین روش
اخلاق و زندگی و بهترین آیین
عبودیّت و تعلیم و
تربیت انسان در جهت رشد و
کمال و
سعادتدنیا و
آخرت، هدف اساسی نزول قرآن کریم است، چنان که در آیات قرآنی
و رهنمودهای معصومان (علیهمالسلام) و گفتارهای
صحابه و تابعین، فراوان بر آن تأکید شده است؛
همچنین، شناساندن اسمای حُسنای الهی و توضیح و توجیه
نقش اسماء و اوصاف خداوند متعالی در نظام
آفرینش و رشد و بالندگی انسان و تبیین عوامل تعالی و سعادت انسان و موجبات انحطاط و شقاوت وی از مهمترین جهتگیریهای
هدایتی و تربیتی قرآن کریماند، این
هدایت و تربیت از طریق
تلاوت قرآن و
تزکیه نفس در پرتو اُنس با قرآن و در نتیجه
تربیت فرد و جامعه انسانی بر محور آموزههای قرآن تحقّق می یابد.
به این ترتیب، از آنجا که سیره نبوی منبع قابل ملاحظهای برای
مطالعه و
تحقیق در اصول و مبانی مکتب
هدایتی و تربیتی قرآن و چگونگی اجرای آنها در عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است،
تفاسیر مأثور (روایی یا اثری) را می توان نخستین تفاسیری دانست که در حوزه تفسیر
هدایتی و تربیتی به نگارش درآمدهاند،
تفاسیر عرفانی و اشاری نیز، از آنجا که بیش از هر چیز بر تزکیه و
نفس و تحکیم مبانی اخلاقی بر پایه
کشف و
شهود و
سیر و سلوک تکیه دارند
، به نحوی در این حوزه قرار می گیرند. (
تفسیر اشاری،
تفسیر عرفانی) برخی از کتب
آیات الاحکام و
فقه القرآن نیز عمدتاً به آموزههای
هدایتی و تربیتی قرآن کریم در ارتباط با احکام فرعی شرعی (عبادات و معاملات) پرداختهاند.
در تفسیر تربیتی، مفسر علاوه بر
ایضاح و
بیان نقطههای مشکل
قرآن، در پی نشان دادن
نتیجه آیات و
پیام دعوت آنها است؛ زیرا قرآن کتاب
هدایت است و باید مقصود آیات و جنبه هدایتگری آن
روشن شود.
در این
روش تفسیری،
مفسر حتی در
قصههای تاریخی و
احکام عملی و
مباحث اعتقادی، در پی نتیجه گیری و
استخراج پیام قرآن است.
تفسیر تربیتی؛ مؤثر، سودمند، دلپذیر و از دیرباز میان
مسلمانان مرسوم بوده است. امروز نیز براساس نیاز جامعه، شکل و جلوه دیگری به خود گرفته، متناسب با
زبان و طبع مردم این
عصر نگارش مییابد.
توجه به بُعد
هدایتی و تربیتی
قرآن کریم در آغاز
سده چهاردهم هجری شکلی متفاوت به خود گرفت، با شکل گیری و پویایی نهضت بیداری مسلمانان و با مقایسه وضع نامطلوب جوامع اسلامی با گذشته درخشان و افتخارآمیز مسلمانان از یک سو و
مطالعه تطبیقی
تاریخ فرهنگ و
تمدن اسلامی و دیگر تمدنهای بشری از سوی دیگر، مصلحان جهان اسلام راز سستی و انحطاط مسلمانان را دور شدن گفتارها و نوشتارهای تفسیری از اهداف و مقاصد
نزول قرآن ارزیابی کردند، از این رو با نگرشی آسیب شناسانه به تفاسیر سنتی و نگاهی مسئولانه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی گرایشی جدید را در
تفسیر قرآن کریم بنیان نهادند که بر هدایتگری قرآن کریم تأکیدی ویژه داشت.
پیشگام این گرایش تفسیری در دوره جدید،
سید جمال الدین اسد آبادی (۱۲۱۷ - ۱۲۷۶ ش.) بود، هرچند وی به سبب اشتغالات سیاسی، تفسیری مدون ندارد
؛ اما مقالات وی در
نشریه العروة الوثقی نخستین تلاش برای استناد به نصوص قرآنی در تبیین اندیشههای سیاسی و اجتماعی است
نوع نگاه او به
قرآن، الهام بخش
شاگرد وی
محمد عبده(۲۶۶ ۱- ۱۳۲۳ ق.) در پایه ریزی نخستین تفسیر با گرایش
هدایتی و تربیتی گردید.
عبده غرض اصلی و مقصود نهایی تفسیر قرآن را
هدایت مردم به سوی
سعادت زندگی
دنیا و آخرتشان می دانست و تأکید می کرد که همه مقاصد دیگر باید در خدمت این مقصد و غرض قرار گیرند وگرنه از تفسیر بیگانه خواهند بود
پس از او مفسرانی دیگر همچون
محمد رشید رضا،
مراغی و
سید قطب در تفاسیر
المنار،
تفسیر المراغی و
فی ظلال القرآن راه آنان را ادامه دادند، در میان مفسّران شیعی در عصر حاضر نیز،
علامه طباطبایی،
فضل اللّه،
مدرّسی،
مغنیّه،
طالقانی،
مکارم شیرازی و همکاران ایشان به ترتیب در
المیزان،
مِن وحی القرآن،
مِن هُدَی القرآن،
الکاشف،
پرتوی از قرآن و
تفسیر نمونه پیگیر این گرایش در تفسیر قرآن بودهاند.
پیشگامان این گرایش تفسیری با نکوهش شدید از
تقلید در حوزه تفسیر قرآن کریم و تأکید بر ضرورت
اجتهاد در تفسیر و کشف و
استنباط آموزههای
هدایتی قرآن کریم
به نقد تفاسیر پیشین پرداختند، عبده معتقد بود که آکنده شدن تفاسیر از مباحث ادبی، مناقشات کلامی، استنباطهای فقهی، تأویلات صوفیانه،
روایات اسرائیلی و... که مخاطب را از توجه به مقاصد عالی و هدایتگری قرآن کریم باز می دارد، از عوامل بدبختی مسلمانان است
افزون بر وی مصطفی مراغی نیز پس از برشمردن گرایشهای تفسیری پیشین، زیاده رویهای صورت گرفته در این تفاسیر را موجب نقض غرض اصلی از تفسیر قرآن کریم یعنی
هدایت مردم، معرفی کرده است
بر اساس همین رویکرد، مغنیه بسیاری از مباحث مطرح شده در تفاسیر پیشین را به سبب بی فایده بودن و بازداشتن مخاطب از فهم هدف اصلی قرآن کریم، در تفسیر خود نیاورده است.
مهم ترین ویژگی تفاسیر
هدایتی و تربیتی در دو
سده اخیر توجّه به ابعاد گوناگون هدایتگری قرآن کریم در عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی است، به گونهای که با اهداف و مقاصد نزول قرآن به ویژه
تربیتانسان و اصلاح امور جامعه بشری سازگار باشد
. از دیدگاه برخی
حکمت اینکه قرآن کریم همچون کتب بشری در قالب فصول و ابواب تدوین نیافته است
و نیز علت ترتیب توقیفی و کنونی قرآن که مغایر با ترتیب نزول آن است، در این راستا ارزیابی می شود، ترتیب نزول قرآن کریم دربردارنده
هدایتی مناسب برای دعوت به
اسلام و از بین بردن الحاد و بت پرستی بوده است و ترتیب توقیفی قرآن مشتمل بر
هدایتی متناسب با روش زندگی مؤمنان و بنای
تمدن اسلامی است.
تفاسیر
هدایتی و تربیتی، مباحث ادبی و بلاغی را به اختصار می آورند و از طرح شقوق گوناگون مباحث کلامی و فروع متنوّع مسائل فقهی پرهیز دارند و بیشتر به ابعاد تربیتی،
فلسفه احکام و راهبردهای
هدایتی مباحث کلامی در پرتو قرآن کریم می پردازند
در این نوع تفاسیر، حضور
اسرائیلیات به ویژه در حوزه قصص قرآن رنگ می بازد و در پذیرش روایات
اسباب نزول و همچنین روایات تفسیری معیارهای سختگیرانهترو اصولیترهمچون هماهنگی روایات با اهداف و مقاصد نزول قرآن و سیاق قریب و بعید آیات مربوط، اتّخاذ می گردد.
برخی دیگر از ویژگیهای تفاسیر
هدایتی تربیتی عبارتاند از تفهیم مخاطبان با زبانی ساده و روان و به دور از اصطلاحات پیچیده علمی و فنّی، ترغیب مخاطبان به تدبّر هرچه بیشتر در آیات قرآنی و حتّی ارائه شیوههایی ساده و آسان برای تحقیق سورهای و موضوعی در قرآن و طرح مباحث نظری و عملی مربوط به آن در جهت همگانی سازی و عمومیّت بخشیدن به
فهم قرآن.
برخی در مخالفت با تفاسیر
هدایتی، این گرایش را متأثر از بحث
تضاد و
تعارض علم و
دین در
غرب دانستهاند، به نظر ایشان، حامیان این گرایش تفسیری برای رفع تعارض علم و دین، به جداسازی حوزه علم و دین پرداخته،
قرآن را کتاب
هدایت و ارشاد معرفی کردهاند که در مورد علوم مربوط به نظام هستی رسالتی ندارد و گزارش آن از اسرار جهان هستی نمی تواند حاوی مطالب دقیق علمی باشد.
اما با توجه به تأکید تفاسیر
هدایتی بر بعد هدایتگری قرآن کریم در زندگی فردی و اجتماعی انسان در دنیا مخالفت با تعبیر
هدایتی صحیح نمی نماید، شاید این تلقی ناشی از نهی تفاسیر
هدایتی از تفسیر علمی قرآن و تطبیق بیضابطه یافتههای
علوم تجربی جدید بر آیات قرآن کریم باشد
با این وجود توجه به اکتشافات علوم تجربی جدید در تفاسیر
هدایتی و ذیل آیاتی که به برخی حقایق
علوم طبیعی اشاره دارند پررنگ است.
براین اساس می توان گفت که تفاسیر
هدایتی به اسرار هستی از آن جهت که مقدمهای برای
شناخت خدا و
هدایت قرآناند توجه کردهاند
و در ضمن از تطبیق بی ضابطه یافتههای علمی بر آیات قرآن منع کردهاند، به هر حال نظریه
هدایت بر اذهان مفسران معاصر مستولی شده است و حتی گرایشهای علمی و ادبی نیز در نهایت هدف تفسیر خود را محقق ساختن
هدایت قرآن ذکر می کنند
از این رو می توان مدعی شد که گرایشهای ادبی و علمی در درون گرایش
هدایتی رشد کردهاند، هرچند شیوه تفسیری شان متفاوت است، بر این اساس برخی محققان، تفاسیر ادبی و علمی را نیز در شکل گیری گرایش
هدایتی و تربیتی در تفسیر قرآن کریم سهیم دانستهاند.
گرایش
هدایتی و تربیتی در
تفسیر قرآن کریم پیوند تنگاتنگی با گرایش تفسیر اجتماعی دارد، در واقع این دو گرایش برخاسته از یک جریان تفسیری اند که همزمان با نهضت بیداری مسلمانان و با پیشگامی
سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده شکل گرفت، این جریان تفسیری از آن جهت که بر جنبه
هدایتی و تربیتی قرآن به عنوان هدف اصلی در تفسیر قرآن تأکید می کرد، «گرایش
هدایتی و تربیتی» نامیده شد و از این جهت که به آموزههای
هدایتی قرآن برای اصلاح امور اجتماعی جوامع اسلامی توجه می داد، «گرایش تفسیر اجتماعی» نام گرفت.
در این نوع تفاسیر، شیوههای تفسیر قرآن به قرآن و
تفسیر موضوعی با محوریّت تلاوت آیات، تدبّر در آیات، بررسی سیاق آیات و توجه به تناسب آیات و سُوَر و روح حاکم بر آیات، کاربرد بیشتری دارد
زیرا با تخصصی شدن علوم مختلف، روی کار آمدن نگرشهای ساختارشناسانه به جامعه، رشد روزافزون مکاتب گوناگون فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و روشن شدن جایگاه مهمّ مدیریّت در رشد و توسعه جوامع بشری، ضرورت دستیابی به رهنمودها و راهبردهای قرآن کریم در موضوعات مختلف، به عنوان اصلی ترین منبع شناخت اسلام، شناخته و شناسانده شد و تفاسیر فراوان تربیتی، موضوعی، سورهای و حتّی آیهای با گرایش
هدایتی و تربیتی، در سده اخیر به
کتابخانه بزرگ تفسیر راه یافتند.
زنده، پاینده و پویا بودن، فرازمانی، فرامکانی، و فرازبانی و فرافرهنگی بودن قرآن کریم در تفاسیر
هدایتی و تربیتی به مراتب بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفتهاند
.زیرا مفسر در این گونه تفاسیر می کوشد تا از هر
آیه و هر بخش قرآن برای مخاطبان معاصر پیامی
هدایتی و آموزهای تربیتی برگیرد، هرچند آن آیه یا آن بخش قرآنی به ظاهر در مقام صدور حکمی شرعی یا بیان رویدادی تاریخی، یا ترسیم و تصویر تمثیلی هنری و ادبی باشد،
به همین جهت، این گروه از مفسّران به ابعاد
هدایتی و تربیتی قصص قرآن توجّه ویژهای دارند
، به گونهای که اصولاً هدف قرآن از قصّه پردازی را تصحیح افکار مسلمانان در ارتباط با واقعیّتهای گذشته و پیراستن آنها از افسانهها و
اسرائیلیات می دانند
و معتقدند که در اسلوب داستانسرایی قرآن موضوعات و قهرمانهای داستانها مصادیق و نمادهایی هستند که همواره انسانها و جوامع بشری با آنها درگیر و روبه رو بوده و هستند و چه بسا در بسیاری از موارد در جایگاه یک عنصر یا مجموعهای از عناصر داستان قرار می گیرند
؛ همچنین بر این باورند که قرآن با بیان این قصّهها درصدد ارائه تجربههای بشری برای جامعه اسلامی در جهت تأسیس جامعهای نمادین بر محور
اسلام و رشد و ارتقای انسانی و اخلاقی فرد مسلمان و جامعه اسلامی است.
طرّاحان و نگارندگان تفاسیر
هدایتی و تربیتی، بهترین راه
تزکیه و
تربیتانسان در پرتو قرآن و فهم قرآن را عرضه خویشتن انسان بر قرآن میدانند
، به گونهای که با تفکر در هر آیه، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، نقصان خود را با آن مرتفع سازد و امراض خود را بدان
شفا دهد.
بعضی از این مفسّران بر این باورند که برای فهم کتاب خدا باید رخدادهای روزانه را بر آن عرضه کنیم تا از راه تطبیق آیات با واقعیّتهای خارجی، حقایق نهفته آنها بر ما مکشوف گردد
بعضی دیگر معتقدند که انسانهای سست عنصر و بی تحرّک حتی با
مطالعه و بررسی فراوان نمی توانند درک عمیق و
درستی از دین داشته باشند، حقایق دینی بر کسی آشکار می شود که در صحنه
جهاد و عمل پویا و تلاشگر باشد، آیات بدان هدف نازل شدهاند که با حالات فردی و اجتماعی و حوادث جاری جامعه که دارای وجودی واقعی هستند روبه رو شوند و به انسانها با توجّه به واقعیتها و حوادث جاری زندگی به طور زنده و فعّال جهت دهند.
مقدّمه تفاسیر
هدایتی و تربیتی نوعاً به بررسی آسیب شناسانه روشهای تفسیری پیشینیان و تبیین راههای دستیابی به یک روش تفسیری جامعترمطابق با اهداف و مقاصد نزول قرآن و نیازهای مخاطبان عصر حاضر اختصاص یافته است، در مقدّمه بعضی از این تفاسیر، مقاصد اصلی قرآن کریم را اصلاح اعتقاد و تعلیم اعتقاد صحیح،
تهذیب اخلاق، تشریع احکام،
سیاست امّت، قصص و اخبار پیشینیان،
تعلیم و
تربیت، اعجاز، مواعظ و انذار و تبشیر برشمردهاند.
به گفته برخی دیگر، قرآن دارای دو هدف اساسی
تزکیه و تعلیم است، تزکیه عبارت است از پرورش انسان در حال تکامل که نیروهای عقلی و جسمانی او به سوی
خیر و نیکی و
حقّ و راستی شکوفا شدهاند، شالوده اصلی تزکیه،
تقویت اراده انسان و آزادسازی وی از هوا و هوسهای نفسانی و اصلاح و تصحیح خُلق و خوی انسان است. تعلیم نیز عبارت است از افزودن بر شناختهای تازه انسان با تکیه بر نیروی عقلی نهفته در نهاد آدمی، قرآن با خودِ حق، مردمان را به حق متوجّه می سازد و هرگز
باطل را وسیله فراخواندن انسان به سوی حق قرار نمی دهد، انسان می تواند هر مَثَل قرآنی را بر خویشتن تطبیق کند و از این راه به تزکیه و تربیت خویش بپردازد.
برخی دیگر بر این باورند که
تربیت الهی نسبت به انسان دو نوع است:۱. «خَلْقی» که با رشد اجسام تا رسیدن به مرحله رشد قُوای نفسانی و عقلانی شکل می گیرد؛ ۲. «خُلْقی» یعنی تهذیبی که با
وحی انجام می گیرد، تا عقول آنان تکمیل و نفوس آنان تصفیه گردد. عقوبتهای
خداوند در
دنیا و
عذاب دردناک او در آخرت، در ظاهر جلوههای
خشم و قهر الهی؛ امّا در حقیقت مظاهر رحمت الهی اند، زیرا هدف از آنها تربیت و تأدیب انسانها و نجات آنها از شقاوت ابدی است.
هدایت انسان از سوی خداوند متعالی چند گونه است:
۱.
هدایت الهامی برای
کودک از آغاز تولّد تا پایان
کودکی؛
۲.
هدایت حسّی که
حیوان و انسان در آن مشترک اند؛
۳.
هدایت عقلی که از درون، انسان را راهنمایی می کند؛
۴.
هدایت دینی و شرعی که ادیان و شرایع و کتب آسمانی عهده دار آن اند؛
۵.
هدایت با مَدَد و توفیق الهی که همگان برای پیمودن مسیر
عبودیّت الهی به آن نیازمندند.
امام خمینی معتقد است قرآن کتاب انسانسازی است و پیامبران جز برای تربیت انسان، مبعوث نشدهاند،
امام خمینی قرآن را کتاب
هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبی و نوربخش سیر الی الله میداند.
از طرفی دیدگاه ایشان به تفسیر قرآن، دیدگاه هدفگرا است و اهداف و
مقاصد قرآن و کشف آن را موضوع تفسیر میداند ازاینروی ایشان مقاصد و مطالب قرآن را، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر باطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و کیفیت سیر و سلوک الی الله میداند.
بنابراین گرایش امام خمینی در تفسیر علاوه بر آنکه گرایش عرفانی است، توجه به بعد تربیتی و
هدایتی آیات الهی داشته است و این امر در تفسیر امام از آیات بسیاری از قرآن مشهود است زیرا معتقد است تفسیری که چنین گرایشی نداشته باشد، تفسیر نیست
امام خمینی با استناد به آیات قرآن کریم مبدا تربیت عالمیان را خداوند معرفی کرده، معتقد است حقتعالی انبیاء (علیهمالسّلام) و اولیای الهی خود را
تربیت خاص کرده است و در نخستین سوره نازل شده، آیه
(اقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ) به تربیت حقتعالی درباره
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اشاره میکند.
ایشان معتقد است تمام موجودات ظاهری و باطنی و تمام عوالم غیب و شهادت در تحت تربیت اسمای الهی بلکه به ظهور اسماء الله ظاهرند وجمیع حرکات و سکنات آنان و تمام عوالم به قیومیت حق و تحت تربیت اوست به اعتقاد ایشان قرآن کریم در تربیت و تزکیه انسانها روشهای مختلف و متنوعی به کار گرفته است، گاهی از راه تشویق و پاداش و گاهی از راه ترساندن و مجازات و گاهی از راه موعظه و بیان قصص قرآنی میباشد. امام خمینی بر اساس روش تفسیری خود معتقد است در مسیر تربیت نباید صرفاً به اعمال ظاهری مشغول و از آداب باطنی غافل بود بلکه باید افزون بر آداب ظاهری به باطن و به بهره قلبی از اعمال توجه کرد، ازاینرو قرآن کریم یکی از بهترین و کارآمدترین شیوهها برای اصلاح و تربیت فردی و اجتماعی است؛ زیرا قرآن کریم در تربیت و انذار خود از روشهای مختلف مانند حکایت، تاریخ، مثال، رموز استفاده کرده است چنانکه بعضی از نفوس برای تعلیموتربیت به صراحت لهجه و زبان ساده نیاز دارند و برای برخی این راه کافی نیست و برخی نیز با انذار یا تبشیر، تربیت و رشد مییابند.
(۱)اتجاهات التجدید، محمد ابراهیم شریف، القاهرة، دارالتراث، ۱۴۰۲ ق.
(۲) اسرار ترتیب القرآن، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، به کوشش احمد عطا و علی ابراهیم، قاهرة، دارالفضیله.
(۳) التعبیر الفنی فی القرآن، بکری شیخ امین، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۹۴ م.
(۴) تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ ق.)، مؤسسة التاریخ.
(۵) تفسیر التستری، التستری (م. ۲۸۳ ق.)، به کوشش محمد باسل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۳ ق.
(۶) التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م. ۱۴۰۴ ق.)، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق.
(۷) التفسیر الکاشف، المغنیة، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۱ م.
(۸) تفسیر المراغی، المراغی (م. ۱۳۷۱ ق.)، دارالفکر.
(۹) تفسیر المنار، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.)، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق.
(۱۰) التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق.
(۱۱) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۲) روائع البیان، محمدعلی الصابونی، التاریخ العربی دار احیاء التراث العربی.
(۱۳)
سید جمال جمال حوزهها، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۵ ش.
(۱۴) شرح حال و آثار
سید جمال الدین، لطف الله اسدآبادی، تهران، سحر، ۱۳۵۶ ش.
(۱۵) فی ظلال القرآن،
سید قطب (م. ۱۳۸۶ ق.)، القاهرة، دارالشروق، ۱۴۰۰ ق.
(۱۶) قرآن از دیدگاه امام خمینی، نشر آثار امام، ۱۳۷۷ ش.
(۱۷) کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
(۱۸) مذاهب التفسیر الاسلامی، اجنتس جولد تسهر، به کوشش عبدالحلیم النجار، القاهرة، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۴ ق.
(۱۹) مناهج تجدید، امین الخولی، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
(۲۰) من
هدی القرآن،
سید محمدتقی
مدرسی، تهران، دار محبی الحسین(علیه السلام)، ۱۴۱۹ ق.
(۲۱) المیزان، الطباطبایی (م.۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
(۲۲) الوحی المحمدی، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.)، قاهرة، مکتبة القاهرة، ۱۳۸۰ ق
مفسران تربیتی؛
تفاسیر تربیتی.
•
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۸، صفحه ۳۷۷. •
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تفسیر تربیتی». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.