تفاسیر قرن اول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفاسیر
قرن اول یازده مورد میباشد، از جمله آنان تفسیر
امام علی (علیهالسّلام) با عنوان ستین نوعا من انواع علوم القرآن میباشد.
(تفسیر ستین نوعا من انواع علوم القرآن)، از املای
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) (۱۳
رجب ۲۳ پ ه ـ ۲۱
رمضان ۴۰ ق)
علامه محمدباقر مجلسی در
بحارالانوار و سید حسن صدر در
تأسیس الشیعة و سید محسن امین در
اعیان الشیعه مینویسند تـفسیر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) کتابی است که حضرت (علیهالسّلام) شصت نوع از انواع علوم
قرآن کریم را در آن تفسیر
و از برای هر نوع از انواع علوم قرآن مجید مثالی را یاد فرمودهاند که مختص به همان نوع از علم است.
این تفسیر سند
و منبع اصلی برای کسانی است که در انواع علوم قرآن تالیف
و تصنیف نمودهاند.
عـلامـه مـجلسی در بحارالانوار تمامی این تفسیر را به نقل از ابی عبدالله بن محمد بن ابراهیم بن جـعـفر نعمانی
و نعمانی از حافظ بن عقده به سند متصل به
حضرت امام جعفر الصادق (علیهالسّلام) نقل
و روایت کرده است.
ایـن تـفـسـیـر تا عصر حاضر محفوظ مانده است
و در مجلد ۱۹ بحارالانوار به چاپ رسیده است
و نسخههای خطی آن متعدد است.
سـید محسن امین عاملی پس از ذکر طریق روایت این تفسیر به واسطه استادش شیخ
محمد طه نجف تمامی تفسیر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را ذکر نموده
و چاپ کرده است.
کنز
العرفان فی تفسیر القرآن (خطی)؛
بحر العرفان و معدن الایمان (خطی).
اثر
عبدالله بن مسعود (۳۰ پ ه ـ ۳۲ یا ۳۳ ق) از مشاهیر مفسران
قرن اول
و شیوخ قراء
و از خواص
اصحاب رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او نخستین کسی بود که جهرا
قرآن خواند
و قریش به شکنجهاش پرداخت.
وی از شاگردان حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) در تفسیر
و علوم قرآنی بود.
تـفـسـیـر وی به شیوه روائی است
و اکثر مفسران
شیعه و سنی آن را طی تفسیرهای خود هنگام تفسیر
آیات قرآن کریم نقل نمودهاند از جمله
فرات کوفی در تفسیر خویش،
و نیز پس از
ابن عباس اکثر روایات در تفسیر قرآن کریم از ابن مسعود است.
اشـهر شاگردان
و روات تفسیر از ابن مسعود مسروق بن الاجدع همدانی
و اسود بن یزید و علقمة بن قیس نخعی میباشند.
و نـیـز
بخاری در
صحیح خود سه طریق نقل نموده است: نخست طریق الاعمش از ابی الضحی از مسروق بن الاجدع همدانی از ابن مسعود
و طریق دوم از مجاهد از ابی معمر از ابن مسعود
و طریق سـوم طـبـری طریق ابی روق از ضحاک از ابن مسعود را انتخاب نموده است
و این تفسیر در طی تفاسیر
سنی و شیعه چاپی
و خطی ماثور است.
تفسیر فضائل القرآن اثر
ابی بن کعب (م ح ۱۹ تا ۳۶ ق) از اصحاب
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سیدالقراء
و کاتب وحی از مفسران
شیعه.
ابن ندیم در
الفهرست و سید حسن صدر در تاسیس الشیعه
و آقابزرگ تهرانی در
الذریعة ابی بن کـعـب را اولین مؤلف در علم تفسیر فضائل القرآن
و فرات کوفی در تفسیر خود
و سیوطی و شیخ طوسی
و دیگران او را در طبقه اول مفسران از صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میدانند.
صاحب
مجالس المؤمنین، مینویسد: نقل است که چون آیه لم یکن الذین کفروا من اهل الکتاب نـازل شـد
جبرئیل با حضرت رسول (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) گفت : که پروردگار امر فرموده که آن را به ابی بن کعب بخوان. پس حضرت این معنی را به ابی اظهار نمود.
ابی از روی خوش حالی از آن حضرت پرسید که آیا من در عالم بالا
و ملاء اعلی مذکور شده ام؟ آن حضرت فرمودند بلی.
پس ابی
گریه بسیار کرد...
اثـر مـیـثـم فـرزند یحیی تمار (مستشهد ۶۰ ق) از بزرگان صدر اول
شیعه و از خواص اصحاب
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب،
امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) بود.
هـنگام ورود
مسلم به عقیل به
کوفه در زندان بود، ابن مرجانه در سال ۶۰ ق پس از بریدن
زبان و دستها
و پاهایش او را به دار آویخت. همان گونه
و ترتیبی که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) خبر داده بود به
شهادت رسید.
تفسیر را از مولای خود حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) فراگرفت
و تفسیر خویش را به
ابن عباس (م ۶۸ ق) امـلاء کـرد
و بـه او گـفـت : سـلـنی ما شئت من تفسیر القرآن فانی قرات تنزیله علی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)
و علمنی تاویله: هر آنچه خواهی از تفسیر قرآن بپرس زیرا من عین تنزیل را نزد امیرالمؤمنین خواندم
و او تاویلش را به من یاد داد.
کشی روایت کـرده است که بعد از املاء تفسیر خود بر ابن عباس خبر شهادت خویش را به ابن عباس داده ابن عباس خیال کرد که میثم از ساحران است، قصد پاره کردن تفسیر او را نمود.
میثم تمار به او گفت : این تفسیر را نگهدار چنانچه گفتههای من حق بود
و صحت آن را مشاهده کـردی ایـن تـفـسـیر را داشته باش
و اگر گفتههای من باطل بود آنگاه آن را پاره کن
و چندی نگذشت که گفتههای میثم به حقیقت پیوست.
شـیـخ ابی عبدالله مقداد (م ۸۲۶ ق) در
کنزالعرفان فی فقه القرآن به قسمتی از تفسیر میثم تمار اشاره
و استدلال نموده است.
اثـر
علقمة (۲۹ ق ـ ۶۱ ق) فـرزند قیس بن عبدالله بن مالک نخعی کوفی از
شیعیان شجاع و جـنـگجو
و از
اصحاب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام)
و قاریان قرآن
و عالم به تاویل
و تفسیر قرآن . وی از ثقاة رواة نزد فریقین
سنی و شیعه است.
از
ابن مسعود نقل است که (ما اقرا شیئا
و لا اعلمه الا علقمة یقراه
و یعلمه). دکـتـر محمد حسین ذهبی در التفسیر
و المفسرون به مکانت علمی وی در تفسیر اشاره کرده
و اقـوال
عامه را درباره وی نقل میکند سپس به نقل از
الاتقان سیوطی در ترجمه ابن مسعود اظهار میکند که ابن مسعود علم
تفسیر خود را به اهل کوفه داد چون بین آنان میزیست از بین چند تن علقمة بن قیس را نام برده او را از اکابر مفسران ذکر نموده
و از مشهورترین شاگردان
و راویان از ابن مسعود دانسته که سالها کرسی تفسیر را در
کوفه پس از استادش ابن مسعود به خود اختصاص داده است.
(
تنویر المقباس) اثر عبدالله بن عباس بن
عبدالمطلب بن
هاشم بن عبد مناف
معروف به
ابن عباس (۳ پ ه - ۶۸ ق) از کبار
صحابه.
روایت شـده اسـت که حضرت
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره وی دعا فرمودند: اللهم فقهه فی الدین
و علمه فی التاویل ...
و دعای پیغمبر (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) مستجاب گردید
و بر اثر دانش وسیعش
و احاطه کامل بـه تفسیر
و تاویل قرآن کریم او را ترجمان القرآن میخوانند
و نیز او را وارث علوم رسول الله (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میدانند.
مفسرین فریقین
روایات او را در تفسیرهای خویش ذکر میکنند.
تا به آنجا که حدود نیمی از احادیث وارده در تفسیر قرآن کریم از ابن عباس روایت شده است.
قسمتی از تفسیر وی نخست در بمبئی در ۱۲۸۰ ق به چاپ رسید.
سـپس در بولاق به سال ۱۲۹۰ ق چاپ دوم گردید
و مکررا در
ایران و هندوستان و بیروت به چاپ رسیده است
و شمس الدین محمد سخاوی در
الضوء اللامع آن را به محمد بن یعقوب فیروزآبادی (م ۸۱۷ ق) نسبت داده که مرادش جمع
و تدوین آن است
و همچنین است صاحب
کشف الظنون.
در نسخه چاپی، سند اول آن منتهی میگردد به عمار بن عبدالمجید هروی که نیز او از
علی بن اسحاق سمرقندی (م ۲۳۷ ق) روایت کرده است
و سمرقندی از محمد بن مروان سدی صغیر (م ۱۸۶ ق) روایـت مـی نماید
و او از محمد بن السائب کلبی (م ۱۴۶ ق) روایت کرده است
و او از ابی صالح میزان بصری
و او از ابن عباس.
سیوطی در الاتقان خود طرق روایات تفسیر ابن عباس را ضبط کرده است.
ابن ندیم درباره او مینویسد : کتاب ابن عباس، به روایت مجاهد،
و حمید بن قیس از مجاهد
و ورقـاء از ابـونـجـیـح از مـجـاهد
و عیسی بن میمون از ابونجیح از مجاهد آن را روایت کردهاند.
تفسیر تنقیط القرآن یا تفسیر نحو قرآن، از مفسر
و نقطه گذار قرآن
ابوالاسود الدؤلی. وی ظالم بن عمرو
معروف به ابوالاسود الدؤلی است که در ۶۹ ق در سن ۸۵ سالگی درگذشت.
ادیب مـتـکـلـم خـطـیـب واضـع
علم نحو و از محدثان
تابعین از شاگردان
و اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) بود.
وی نـخـسـتـین کسی است که
قرآن کریم را نقطه گذاری کرده
و قرآن را از
تحریف مصون نگاه داشت. نحو را از این جهت نحو خوانند که هنگامی که حضرت علی (علیهالسّلام) چیزی از اصول آن را به ابوالاسود میآموخت او اجازه خواست که چیزی مانند
و به نحو آن بسازد
و از این جهت آن را نحو نامیدند.
اثـر
جابر بن عبدالله انصاری (م ۷۳ یا ۷۹ ق) از اجلاء مفسرین
و اصحاب
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و شیعه امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)
و محبین
و یاران
صدیق خاندان
عصمت و نبوت.
ابوالخیر وی را در کتاب طبقات مفسرین خود از مفسرین طبقه اول ضبط کرده است.
روایات وی در آیات شریف قرآن در تفاسیر نقل شده است.
و ابـوالـقاسم فرات کوفی قسمتی از روایات جابر انصاری را در تفسیر خود موسوم به تفسیر فرات ضبط کرده است.
اثر
سعید فرزند جبیر بن هاشم اسدی (۴۵ - مستشهد ۹۵ ق) به دستور
حجاج بن یوسف ثقفی به خاطر تشیعاش
شهید شد.
از مفسران شیعی
و نخستین مفسر تابعی است.
تـفـسـیـر را از ابن عباس
و دیگران اخذ کرد
و یک
ختم قرآن در یک رکعة از
نماز خود در
بیت الله الحرام قرائت نمود.
وی را مـحـقـقین
عامه و خاصه اعلم
تابعین علی الاطلاق در تفسیر
و در طبقات المفسرین ذکر نمودهاند. تفسیر وی به سبک روائی است
و همانند استادش ابن عباس
و مجاهد
و دیگر مفسران صدر اول. این تفسیر در مطاوی تفسیرهای عامه
و خاصه مندرج
و محفوظ است.
ابن خلکان نوشته است سعید بن جبیر در ماه
رمضان یک
شب به قرائت
عبدالله بن مسعود قرآن میخواند
و یک شب به قرائت
زید بن ثابت و همچنین هر شب به قرائت یکی از قراء.
اکثر محققین در فضل
و علم او نوشتهاند که:
و ما علی الارض احد الا
و هو محتاج الی علمه، کسی در
زمین نبود مگر اینکه محتاج علم او باشد. وی از نـزدیـکان
و خواص اصحاب
و حواریین
حضرت سجاد علی بن الحسین (علیهالسّلام) بود
و نیز همین امر باعث
شهادت وی گردید.
اثر
ابوالعالیة رفیع (م ۹۰ یا ۹۳ ق) فرزند مهران ریاحی. بعضی نام او را زیاد بن فیروز یاد کردهاند. وی ایرانی تبار
و از هم پیمانان بنی ریاح بود.
و دو سال بعد از فوت
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
مدینه مشرف شد. وی
تفسیر و تاویل قرآن کریم را از
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام)
و ابن عباس و عبدالله بن مسعود و ابی بن کعب فراگرفت
و روایت میکرد.
بـر اثـر
ذکاوت خـارق الـعاده، در علم تفسیر
تبحر زیادی یافت
و اعجاب همگان را برانگیخت ابن عباس وی را بر روی کرسی قریش مینشاند
و خود زیر دست او قرار میگرفت
و میگفت: هکذا العلم یزید الشریف شرفا
و یجلس المملوک علی الاسرة وی از پیروان مکتب حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در تفسیر بود.
اثـر ابـوصـالح (م ۱۰۰ ق) نام وی
میزان بصری و مشهور به کنیهاش میباشد
و از
ائمه علم تفسیر است. عـلـم تـفـسیر
و تاویل قرآن کریم را از ابن عباس اخذ کرد
و محمد بن سائب کلبی در تفسیر خود
روایات وی را در تفسیر آیات قرآن نقل کرده است. او از ثقات روات
شیعه و از اجلاء محدثین میباشد.
قسمتی از تفسیر
و احادیث وی در
تفسیر فرات کوفی و سایر تفاسیر شیعی ضبط شده است.
الکافئة فی ابطال توبة الخاطئة، شیخ مفید.
تفاسیر قرن دوم؛
تفاسیر قرن سوم؛
تفاسیر قرن چهارم؛
تفاسیر قرن پنجم؛
تفاسیر قرن ششم؛
تفاسیر قرن هفتم؛
تفاسیر قرن هشتم؛
تفاسیر قرن نهم؛
تفاسیر قرن دهم؛
تفاسیر قرن یازدهم؛
تفاسیر قرن دوازدهم؛
تفاسیر قرن سیزدهم؛
تفاسیر قرن چهاردهم؛
تفاسیر قرن پانزدهم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاسیر قرن اول»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۸.